728 x 90

فقر در ایران,كودكان كار,

”کودکان کار“ یا ”بردگی کودکان کار“

-

 -
-
روز 23 خردادماه مصادف با  12 ژوئن از سال 2002 ”روز جهانی مبارزه با کار کودکان“ نام‌گذاری شده است. در این سال سازمان بین‌المللی کار، بر اقدامات و تلاش‌های مورد نیاز برای محو کار کودکان تمرکز کرد.

 

 

منظور از کودک‌کار درگیر نمودن کودکان در آن دسته از فعالیت‏های اقتصادی است که مانع تحصیل، آموزش و برخورداری آنان از امکانات اولیهٴ رشد فردی و اجتماعی‏شان می‏شود و با آسیب و بهره ‏کشی همراه است.

مسأله‌یی که امروزه در جای‌جای ایران تحت‌ حاکمیت آخوندها، به‌عنوان یک پدیده اجتماعی دردناک، دیده می‌شود. فاجعه‌ای آن‌قدر فراگیر و در برابر چشمان، که رسانه‌ها و مهره‌های رژیم بارها مجبور به‌اعتراف به‌آن شده‌اند. دردناکتر این‌که در ایران آخوند زده مسأله فراتر از کار کودکان به بردگی کودکان ارتقا‌ء یافته است. توجه کنید، این تیتر خبرگزاری حکومتی ایسنا برای گفتگویی است که با طاهره پژوهش نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در رژیم به‌مناسبت همین روز داشته است: ”از بردگی کودکان در دروازه غار تا مدارسی که دوستدار کودک نیستند“

 

 

دراین مصاحبه این کارگزار رژیم با اعترافهایش، عمق فاجعه را نشان می‌دهد. او در ابتدا می‌گوید: ”متأسفانه به‌رغم آن که در سطح جهان آمار کودکان‌کار رو به کاهش بوده اما در ایران به‌دلیل شرایط اقتصادی حاکم، شاهد افزایش تعداد کودکان‌کار هستیم؛ تا زمانی که ساختارهای اقتصادی کشور اصلاح نشوند و تا فقر ریشه کن نشود، این روند ادامه خواهد داشت “.
 
وی سپس اضافه می‌کند: ”زمانی که حداقل دستمزد یک کارگر ۸۰۰ هزار تومان است، در حالیکه قیمت اجاره خانه‌ها سر به فلک می‌زند، با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان فهمید که با این میزان حقوق و دستمزد حتی نمی‌توان یک سرپناه مناسب داشت و از حداقل‌ها بهره‌مند بود؛ به این ترتیب وقتی از اوضاع اقتصادی نابسامان‌مان آگاه نیستیم و ساختارهای غلط را اصلاح نمی‌کنیم؛ عجیب نیست که در آیین‌نامه‌هایمان مدعی آن شویم که با پرداخت ماهیانه ۵۰ هزارتومان به هر کودک کار می‌توان آنان را به چرخه تحصیل برگردانده و از رشد این معضل در کشور جلوگیری کرد “.
از آنجا که در رژیم آخوندی بنا‌ به ماهیت این نظام معضلات و مشکلات راه‌حل درست و علمی و پایه‌یی نمی‌توانند داشته باشند، برای خالی نبودن عریضه و ظاهر نمایی از جنس دجالیت هم که شده، راه‌حلهای صوری و دفع‌الوقتی که حتی مهره‌های خود نظام را هم به تعجب وا می‌دارد رواج دارد. ماهانه 50هزارتومان یعنی چیزی معادل 12 دلار! که فقط لقمه نانی برای کودکان این میهن پرتاب کردن است.

نایب رئیس انجمن حمایت از حقوق کودکان در رژیم در ادامه این‌طور می‌گوید: ”متأسفانه کودکان‌کار در حال حاضر هزینه اجاره خانه و معیشت خانواده خود را تأمین می‌کنند و اگر کار را از آنها بگیریم به‌طورکلی از صحنه روزگار محو خواهند شد“.

منظور این کارگزار رژیم از محو شدن، مردن است والا این کودکان محروم چه چیزی دارند که در صحنه روزگار حضورداشته باشند. تحقیر روزانه، التماس و درخواست برای چندر غاز پول و بی‌دفاع بودن در برابر انواع مطامع فاسد اجتماعی آیا این حضور است؟

وقتی کارگزار رژیم به‌جای کارکودکان صحبت از بردگی کودکان می‌کند آیا می‌توان از زندگی و حضور در آن صحبت کرد. توجه کنید:
طاهره پژوهش در ادامه می‌گوید: ”در حال حاضر بردگی کودکان کار یکی دیگر از مشکلاتی است که با آن مواجهیم، به‌طوری که شاهد بردگی کودکان‌کار به‌ویژه کودکان‌کار مهاجر و به‌طور خاص در منطقه دروازه غار و هرندی هستیم؛ برخی از این کودکان حتی برای حمام کردن هم باید از استاد کار و یا صاحب کار خود اجازه بگیرند و یا برخی اوقات تا ساعت ۱۲ شب مشغول کار هستند و حتی بیش از ۲ ساعت در روز وقت خالی ندارند“.

وقتی کارگزار رژیم با این بیان از فاجعه کودکان‌کار صحبت می‌کند ببینید عمق مسأله تا به کجاست؟ اگر در جهان با کم شدن کودکان کار روبه‌رو هستیم در میهن آخوند زده، هم در کم و هم در کیف، وضعیت وخیم‌تر از این حرفهاست، چرا که هم آمار کودکان کار بیشتر می‌شود و هم از درجه کار به بردگی ارتقا می‌یابند!.

برای این‌که ابهامی نباشد که ریشه این چالش اجتماعی دردناک در کجاست؟ همین کارگزار رژیم ضمن دست گذاشتن روی وضعیت وخیم اقتصادی رژیم، آدرس مقامات دست‌اندرکار را که تنها کارشان سگ دعوا برای کسب هژمونی بالاتر و چپاول بیشتر است (حقوقهای نجومی اعتراف شده) می‌دهد. او در همین مصاحبه می‌گوید رژیم عضو در کنوانسیون جهانی "بدترین اشکال کار کودک" است که در این کنوانسیون تمامی جوانب اعم از ممانعت کار کودک در اماکنی که رشد و تحصیل وی را به مخاطره می‌اندازند، تعیین سن کودکی تا ۱۸ سال و... در نظر گرفته شده است؛ .. اما " متأسفانه با وجود تصویب این قانون در سال ۱۳۸۰ و ابلاغ آن به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در سال ۱۳۸۲، هنوز هم شاهد آن هستیم که وزارت رفاه که مسئولیت اجرایی آن را برعهده دارد، این کنوانسیون را اجرا نمی‌کند ”. وی در همین رابطه می‌افزاید: ”مدتها برای تدوین " آیین نامه حمایت‌های اجتماعی از کودکان‌کار" در جلسات مشترک وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با نمایندگان شبکه یاری کودکان کار و خیابان، تلاش شد اما پس از تدوین، این آیین نامه اجرایی نشد و متأسفانه از سال گذشته هیچ‌گونه اقدامی در راستای اجرایی شدن آن صورت نگرفته است“.

بله هیچ‌گونه اقدامی صورت نگرفته است و البته نمی‌تواند هم صورت بگیرد چرا که کسانی که خود علت این فاجعه ملی هستند چگونه می‌توانند راه‌حل فاجعه هم باشند. راه‌حل تنها در کنار زدن عاملان آن است یعنی مقامات و مهره‌های ریز و درشت نظام منحوس ولایت‌فقیه که حرث و نسل یک ملت بزرگ را این‌چنین به قربانگاه می‌برند. این خواستی است که آن را در نگاه معصومانه همه کودکان‌کار ایران می‌توان دید و دور نیست که این نگاهها به نور امید به آینده روشن شود.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/00ef9031-2792-49e3-9fa3-954fe8fdf6c8"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات