یک هموطن اهل مراغه صبح روز 12 خرداد 95 در اعتراض به رأی صادره در محل ساختمان شورای قلابی حل اختلاف در این شهر با ریختن بنزین به روی خود اقدام به خودسوزی کرد.
یک شاهد عینی در رابطه با این مرد که هویت او معلوم نیست گفت: ”اعتراض وی در مورد رأی دادگاه در مورد فرزندش بود. پس از خودسوزی و تلاش برای نجات او مشخص شد کپسولهای آتشنشانی همه خراب هستند، هر چند نهایتاً با اقدام سریع اعضای شورای حل اختلاف، حریق اطفاء گردید و مصدوم به بیمارستان منتقل شد“.
این فرد درباره واکنش نیروهای سرکوبگر انتظامی افزود: ”نیروی انتظامی پس از حادثه گوشیهای افرادی که فیلمبرداری کرده بودند را جمعآوری کرد تا محتوای احتمالی آن در این رابطه پاکسازی شود. این نیروها تأکید کردند شاهدان در این مورد حتی با خانواده مصدوم اجازه صحبت ندارند “.
بیشتر بخوانید:
خودکشی و خودسوزی در ایران تحت حاکمیت آخوندها، نتیجه فقر و بیکاری و سرکوب گستردهیی است که جان مردم را به لب رسانده است.
اسماعیل شاوردی (خنافره) کارگر شهرداری در شهر فلاحیه (شادگان) در استان خوزستان روز جمعه 7خرداد 95 در اعتراض به پرداخت نشدن 6ماه حقوق عقبافتاده خود، دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان باخت.
وی 30سال سن داشت، متأهل و نان آور خانواده بود. این کارگر زحمتکش هفته گذشته به همراه دیگر کارگران شهرداری در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقبافتاده خود دست به تجمع و تحصن زدند. ولی کسی به فریاد آنها نرسید.
خاطرنشان میشود سال گذشته نیز جوانی دستفروش بهنام یونس عساکره در اعتراض به مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر که تنها منبع درآمدش بود، خود را در یکی از فلکههای اهواز به آتش کشید.
17اردیبهشت 95 نیز یک جوان دستفروش اهوازی در اعتراض به مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر که تنها وسیله امرار معاش او و خانوادهاش بود، با انداختن خود به زیر قطار، اقدام به خودکشی کرد و متأسفانه جان باخت.
همچنین 24اردیبهشت 95 یکی از دستفروشان زحمتکش سنندجی در اعتراض به ستم و چپاول آخوندی و غارت اموالش توسط ارگانهای سرکوبگر، دست به خودسوزی زد. این هموطن کُرد که لاوه احمدینیا نام داشت، پس از غارت و مصادره اموالش و دستگیری توسط مأموران سرکوبگر انتظامی و پس از آزادی از زندان، برای گرفتن اموالش به ارگانهای سرکوبگر مراجعه کرد. وی وقتی مراجعاتش بینتیجه ماند، روز جمعه، ٢٤ اردیبهشت 95 در نزدیکی میدان مادر و مقابل ساختمان صنعت معدن رژیم در سنندج خود را به آتش میکشد.
یک شاهد عینی در رابطه با این مرد که هویت او معلوم نیست گفت: ”اعتراض وی در مورد رأی دادگاه در مورد فرزندش بود. پس از خودسوزی و تلاش برای نجات او مشخص شد کپسولهای آتشنشانی همه خراب هستند، هر چند نهایتاً با اقدام سریع اعضای شورای حل اختلاف، حریق اطفاء گردید و مصدوم به بیمارستان منتقل شد“.
این فرد درباره واکنش نیروهای سرکوبگر انتظامی افزود: ”نیروی انتظامی پس از حادثه گوشیهای افرادی که فیلمبرداری کرده بودند را جمعآوری کرد تا محتوای احتمالی آن در این رابطه پاکسازی شود. این نیروها تأکید کردند شاهدان در این مورد حتی با خانواده مصدوم اجازه صحبت ندارند “.
بیشتر بخوانید:
خودکشی و خودسوزی در ایران تحت حاکمیت آخوندها، نتیجه فقر و بیکاری و سرکوب گستردهیی است که جان مردم را به لب رسانده است.
اسماعیل شاوردی (خنافره) کارگر شهرداری در شهر فلاحیه (شادگان) در استان خوزستان روز جمعه 7خرداد 95 در اعتراض به پرداخت نشدن 6ماه حقوق عقبافتاده خود، دست به خودسوزی زد و متأسفانه جان باخت.
وی 30سال سن داشت، متأهل و نان آور خانواده بود. این کارگر زحمتکش هفته گذشته به همراه دیگر کارگران شهرداری در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق عقبافتاده خود دست به تجمع و تحصن زدند. ولی کسی به فریاد آنها نرسید.
خاطرنشان میشود سال گذشته نیز جوانی دستفروش بهنام یونس عساکره در اعتراض به مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر که تنها منبع درآمدش بود، خود را در یکی از فلکههای اهواز به آتش کشید.
17اردیبهشت 95 نیز یک جوان دستفروش اهوازی در اعتراض به مصادره اموالش توسط مأموران سرکوبگر که تنها وسیله امرار معاش او و خانوادهاش بود، با انداختن خود به زیر قطار، اقدام به خودکشی کرد و متأسفانه جان باخت.
همچنین 24اردیبهشت 95 یکی از دستفروشان زحمتکش سنندجی در اعتراض به ستم و چپاول آخوندی و غارت اموالش توسط ارگانهای سرکوبگر، دست به خودسوزی زد. این هموطن کُرد که لاوه احمدینیا نام داشت، پس از غارت و مصادره اموالش و دستگیری توسط مأموران سرکوبگر انتظامی و پس از آزادی از زندان، برای گرفتن اموالش به ارگانهای سرکوبگر مراجعه کرد. وی وقتی مراجعاتش بینتیجه ماند، روز جمعه، ٢٤ اردیبهشت 95 در نزدیکی میدان مادر و مقابل ساختمان صنعت معدن رژیم در سنندج خود را به آتش میکشد.