آخوندها و کارگزاران آنها تلاش میکنند با پایین کشیدن سطح فرهنگ جامعه و کوچک و عکس نشاندادن خواستههای جوانان، روح عصیانگر و آزادیخواه آنها را بپوشانند و به این ترتیب آنها را درگیر مسائل فرعی کنند تا از مسألهٴ اصلی غافل بشوند. نگاهی به قسمتی از گفتههای یک کارگزار حکومتی که در یکی از سایتهای باند مغلوب نقل شده موضوع را بهتر روشن میکند.
نجفقلی حبیبی که این سایت با عنوان رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از فعالان خط امام او را معرفی میکند اعترافها جالبی دارد. او میگوید: «برخی مسئولان, بررسی مشکلات جوانان را عمدتاً منوط به بحث حجاب و ارتباط بین دختر و پسر تعریف میکنند، اما دغدغه جوانان فقط در این موارد خلاصه نمیشود... . مسأله جوانان فقط مشکل ازدواج, وام ازدواج و نمونههایی از این مدل نیست؛ اما متأسفانه نمایندگان مجلس و مسئولان, عمده وقتشان در ارتباط با برنامههای جوانان را محدود به این موارد بیپایه و اساس میکنند».
این اعترافهایی است ناگزیر از این کارگزار آخوندها که به خوبی خط مشی نظام ولایتفقیه را در رابطه با جوانان نشان میدهد. همانطور که این کارگزار رژیم اعتراف کرده آنها تلاش میکنند اینطور نشان بدهند که دغدغة جوانان به آزادیهای فردی خلاصه میشود تا بتوانند حتی همین آزادیهای فردی را هم با پیش کشیدن دجالانهٴ نام اسلام، از جوانان سلب کنند و به سرکوب آنها بپردازند. اما این کار به چه دلیل انجام میشود؟ ! این کارگزار رژیم بهروشنی پاسخ آن را داده است. توجه کنید: «اگر فضای کسب و کار مهیا شود, خود جوانان میدانند چگونه برای زندگی خود برنامهریزی کنند و دیگر به وام نیازی ندارند. جز این است که این کار فقط دل مشغولیها و درگیریهایی را برای جوانان ایجاد میکند تا از فکر کردن به مباحث و مسائل اساسی و بنیادی باز بمانند؟ !»
آری، این نیز اعترافی است ناگزیر که سیاستهای ضد جوانان رژیم را برملا میکند.
اما آن مسائل اساسی و بنیادی که میخواهند جوانان از آن باز بمانند چیست؟ !
این دیگر آن واقعیتی است که زبان کارگزاران نظام آخوندی هرگز به آن باز نمیشود. چون با موجودیت آنها در تعارض است. آن واقعیت و مسأله اساسی برای جوانان، بحث آزادیهاست که تنها با سرنگونی تمامیت این آخوندها محقق میشود.
جالب اینجاست که این کارگزار رژیم در ادامه صحبتهایش از شکست طرح کرسیهای بهاصطلاح آزاد اندیشی حرف میزند و میگوید اگه قرار است آزاد اندیشی به گونهیی باشد که جوانان همان چیزی را بگویند که مسئولان نظام میگویند! این آزاد اندیشی محلی از اعراب ندارد و در ادامه اضافه میکند که به مرز هشدار ناامیدی رسیدیم.
آری، میان جوانان ایرانزمین با نظام ولایت دریا دریا نفرت و خشم قرار دارد چرا که این رژیم آن چیزی را که در کانون خواستههای آنها قرار دارد، یعنی آزادی را از آنها ربوده است. از آزادیهای فردی و اجتماعی گرفته تا آزادی بیان و آزادیهای سیاسی. جوانان در بحث آزادیها آنقدر پیشرفت داشتهاند که حالا کارگزاران نظام مجبور شدند به چنین چیزی اعتراف کنند، اعترافهای ناگزیر به دغدغههای اصلی جوانان برای آزادی ها.
نجفقلی حبیبی که این سایت با عنوان رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی و یکی از فعالان خط امام او را معرفی میکند اعترافها جالبی دارد. او میگوید: «برخی مسئولان, بررسی مشکلات جوانان را عمدتاً منوط به بحث حجاب و ارتباط بین دختر و پسر تعریف میکنند، اما دغدغه جوانان فقط در این موارد خلاصه نمیشود... . مسأله جوانان فقط مشکل ازدواج, وام ازدواج و نمونههایی از این مدل نیست؛ اما متأسفانه نمایندگان مجلس و مسئولان, عمده وقتشان در ارتباط با برنامههای جوانان را محدود به این موارد بیپایه و اساس میکنند».
این اعترافهایی است ناگزیر از این کارگزار آخوندها که به خوبی خط مشی نظام ولایتفقیه را در رابطه با جوانان نشان میدهد. همانطور که این کارگزار رژیم اعتراف کرده آنها تلاش میکنند اینطور نشان بدهند که دغدغة جوانان به آزادیهای فردی خلاصه میشود تا بتوانند حتی همین آزادیهای فردی را هم با پیش کشیدن دجالانهٴ نام اسلام، از جوانان سلب کنند و به سرکوب آنها بپردازند. اما این کار به چه دلیل انجام میشود؟ ! این کارگزار رژیم بهروشنی پاسخ آن را داده است. توجه کنید: «اگر فضای کسب و کار مهیا شود, خود جوانان میدانند چگونه برای زندگی خود برنامهریزی کنند و دیگر به وام نیازی ندارند. جز این است که این کار فقط دل مشغولیها و درگیریهایی را برای جوانان ایجاد میکند تا از فکر کردن به مباحث و مسائل اساسی و بنیادی باز بمانند؟ !»
آری، این نیز اعترافی است ناگزیر که سیاستهای ضد جوانان رژیم را برملا میکند.
اما آن مسائل اساسی و بنیادی که میخواهند جوانان از آن باز بمانند چیست؟ !
این دیگر آن واقعیتی است که زبان کارگزاران نظام آخوندی هرگز به آن باز نمیشود. چون با موجودیت آنها در تعارض است. آن واقعیت و مسأله اساسی برای جوانان، بحث آزادیهاست که تنها با سرنگونی تمامیت این آخوندها محقق میشود.
جالب اینجاست که این کارگزار رژیم در ادامه صحبتهایش از شکست طرح کرسیهای بهاصطلاح آزاد اندیشی حرف میزند و میگوید اگه قرار است آزاد اندیشی به گونهیی باشد که جوانان همان چیزی را بگویند که مسئولان نظام میگویند! این آزاد اندیشی محلی از اعراب ندارد و در ادامه اضافه میکند که به مرز هشدار ناامیدی رسیدیم.
آری، میان جوانان ایرانزمین با نظام ولایت دریا دریا نفرت و خشم قرار دارد چرا که این رژیم آن چیزی را که در کانون خواستههای آنها قرار دارد، یعنی آزادی را از آنها ربوده است. از آزادیهای فردی و اجتماعی گرفته تا آزادی بیان و آزادیهای سیاسی. جوانان در بحث آزادیها آنقدر پیشرفت داشتهاند که حالا کارگزاران نظام مجبور شدند به چنین چیزی اعتراف کنند، اعترافهای ناگزیر به دغدغههای اصلی جوانان برای آزادی ها.