علی خامنهای در روز 8اردیبهشت برای گروهی از نیروهای خودش با عنوان کارگر، صحبتهای مختلفی کرد از جمله در مورد قاچاق اینطور گفت:
«بنده مکرّر با مسئولان دولتی در دولتهای مختلف راجع به همین مسألهی واردات که صحبت میکنیم، ... .. جلوی قاچاق را جدّی باید گرفت. ما تا حالا در مبارزهی با قاچاق خیلی جدّی عمل نکردهایم»
پس تا اینجای کار اولاً اعتراف به معضل مهمی بهعنوان قاچاق میکند، ثانیا قاچاق در تمامی دولتهای آخوندی بوده است و ثالثا اینکه هیچ اقدام جدی در این رابطه صورت نگرفته است.
وی سپس ادامه داد:
«مراد من از قاچاق، فلان کولهبر ضعیف بلوچستانی نیست که میرود آنطرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد اینطرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمّیّتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد».
خلیفه ارتجاع با دجالیت ناشی از وحشت، به دفاع از کولبرهایی صحبت میکند که انگار نه انگار سالیان سالیان است که درمرزهای غربی وشرقی با گلوله نیروهای سرگوبگر همین نظام ولایت کشته میشوند.
خامنهای بعد ادامه داد: «مشخص است من قاچاقهای سازمانیافتهی بزرگ را میگویم؛ دهها کانتینر یا صدها کانتینر اجناس گوناگون قاچاق وارد کشور بشود؟»
بهروشنی ولیفقیه ارتجاع ضمن اعتراف به گستردگی و سازمانیافتگی قاچاق، با بکار بردن اینکه صدها کانتینر قاچاق وارد کشور میشود، به دستاندرکار بودن اسکلههای کشور در این امر سازمانیافته نیز اعتراف میکند
واقعیت این است که حرفهای خامنهای در مورد اهمیت تولید داخلی و ممنوعیت کالاهای خارجی و قاچاق سازمانیافته یک روی سکهاش دجالگری ناشی از ترس و وحشت از از انفجار اجتماعی و فروپاشی کامل اقتصادی است و روی دیگر سکهاش اعتراف به قاچاق گسترده و انهدام تولید است. ولیفقیه ارتجاع در حالی از «قاچاق سازمانیافته» حرف میزند که همه میدانند این مسأله کاملاً در در دست سپاه پاسداران و باند خودش یعنی به قول احمدینژاد همان ”برادران قاچاقچی ”با دهها اسکله اختصاصی بوده و هست.
با این حال خامنهای دجالگرانه طوری از قاچاق و مضرات آن صحبت میکند که گویا یک مصلح اجتماعی از کرهای دیگر وارد کشور شده و این فجایع را کشف کرده است. یا در حالی که در کردستان و شهرهای مرزی تظاهرات و اعتراض گسترده در مورد کشتار کولبران وجود دارد، دجالانه میگوید منظور از قاچاق کولبران زحمتکش نیستند. که البته این دجالیت فقط و فقط ناشی از ترس و وحشت از انفجار اجتماعی است.
از ولیفقیه ارتجاع باید پرسید که اگر امسال سال ”اقتصاد مقاومتی، اقدام وعمل ”است، پس معطل چه هستی؟ وارد عمل شو و برای مقابله با قاچاق سازمانیافته وگسترده که در همه دولتها آخوندی بوده و تولید را از بین برده، اقدام کن.
اما واقعیت این است که چاقو دسته خودش را نمیبرد و برای این نظام سراپا فاسد که تا خرخره در قاچاق و غارت اموال مردم فرو رفته است، این حرفها تنها از جنس همان دجالیت آخوندی است که با شاخص از این ستون تا آن ستون فرج است سعی دارد بهزعم خود با خشم اجتماعی مقابله کند یا دستکم آن را به تأخیر بیندازد و چند صباحی به عمر ننگین خود ادامه دهد، ولی غافل از اینکه سقوط جنایتکاران به دست مردم به جان آمده، محتوم است. دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز ندارد.
«بنده مکرّر با مسئولان دولتی در دولتهای مختلف راجع به همین مسألهی واردات که صحبت میکنیم، ... .. جلوی قاچاق را جدّی باید گرفت. ما تا حالا در مبارزهی با قاچاق خیلی جدّی عمل نکردهایم»
پس تا اینجای کار اولاً اعتراف به معضل مهمی بهعنوان قاچاق میکند، ثانیا قاچاق در تمامی دولتهای آخوندی بوده است و ثالثا اینکه هیچ اقدام جدی در این رابطه صورت نگرفته است.
وی سپس ادامه داد:
«مراد من از قاچاق، فلان کولهبر ضعیف بلوچستانی نیست که میرود آنطرف یک چیزی را برمیدارد روی کول خودش میآورد اینطرف؛ اینها که چیزی نیست، اینها اهمّیّتی ندارد؛ با آنها مبارزه هم نشود اشکالی ندارد».
خلیفه ارتجاع با دجالیت ناشی از وحشت، به دفاع از کولبرهایی صحبت میکند که انگار نه انگار سالیان سالیان است که درمرزهای غربی وشرقی با گلوله نیروهای سرگوبگر همین نظام ولایت کشته میشوند.
خامنهای بعد ادامه داد: «مشخص است من قاچاقهای سازمانیافتهی بزرگ را میگویم؛ دهها کانتینر یا صدها کانتینر اجناس گوناگون قاچاق وارد کشور بشود؟»
بهروشنی ولیفقیه ارتجاع ضمن اعتراف به گستردگی و سازمانیافتگی قاچاق، با بکار بردن اینکه صدها کانتینر قاچاق وارد کشور میشود، به دستاندرکار بودن اسکلههای کشور در این امر سازمانیافته نیز اعتراف میکند
واقعیت این است که حرفهای خامنهای در مورد اهمیت تولید داخلی و ممنوعیت کالاهای خارجی و قاچاق سازمانیافته یک روی سکهاش دجالگری ناشی از ترس و وحشت از از انفجار اجتماعی و فروپاشی کامل اقتصادی است و روی دیگر سکهاش اعتراف به قاچاق گسترده و انهدام تولید است. ولیفقیه ارتجاع در حالی از «قاچاق سازمانیافته» حرف میزند که همه میدانند این مسأله کاملاً در در دست سپاه پاسداران و باند خودش یعنی به قول احمدینژاد همان ”برادران قاچاقچی ”با دهها اسکله اختصاصی بوده و هست.
با این حال خامنهای دجالگرانه طوری از قاچاق و مضرات آن صحبت میکند که گویا یک مصلح اجتماعی از کرهای دیگر وارد کشور شده و این فجایع را کشف کرده است. یا در حالی که در کردستان و شهرهای مرزی تظاهرات و اعتراض گسترده در مورد کشتار کولبران وجود دارد، دجالانه میگوید منظور از قاچاق کولبران زحمتکش نیستند. که البته این دجالیت فقط و فقط ناشی از ترس و وحشت از انفجار اجتماعی است.
از ولیفقیه ارتجاع باید پرسید که اگر امسال سال ”اقتصاد مقاومتی، اقدام وعمل ”است، پس معطل چه هستی؟ وارد عمل شو و برای مقابله با قاچاق سازمانیافته وگسترده که در همه دولتها آخوندی بوده و تولید را از بین برده، اقدام کن.
اما واقعیت این است که چاقو دسته خودش را نمیبرد و برای این نظام سراپا فاسد که تا خرخره در قاچاق و غارت اموال مردم فرو رفته است، این حرفها تنها از جنس همان دجالیت آخوندی است که با شاخص از این ستون تا آن ستون فرج است سعی دارد بهزعم خود با خشم اجتماعی مقابله کند یا دستکم آن را به تأخیر بیندازد و چند صباحی به عمر ننگین خود ادامه دهد، ولی غافل از اینکه سقوط جنایتکاران به دست مردم به جان آمده، محتوم است. دیر و زود دارد ولی سوخت وسوز ندارد.