در یکی از گزارشهای تلویزیون رژیم آخوندی در اسفندماه94، کارگرانی که در پیاده رو خیابان ایستاده بودند، وقتی گزارشگر تلویزیون رژیم برای مصاحبه در مورد دستمزد به آنها مراجعه کرد، خشم خود را اینطور نشان دادند:
«کارگراول: میخوای (مسأله رو) حل کنی برو ریشهیی حل کن!. برو زمانی که اصل 44 رو داشتند واگذار میکردند. زمانی که کارخونهٴ ما سولههاشو داشتن میفروختند، زمانی که دستگاههای ما رو اونجور به تاراج میبردند، اون موقع کجا بودند (باصطلاح) مسئولان؟
مجری میپرسید: شما پنج ماهه حقوق نگرفتین؟ چطوری زندگی کردین تو این مدت؟
کارگر دوم میگفت: هیچی! مشکلات، ... گرفتاری، ... . نداری... .. قرض کردن از اینور اونور... .. نداری دیگه. خودتون میدونین چه جوری داریم زندگی میکنیم.
کارگر سوم میگفت: میخوای بیای از من کارگر (بشنوی) من الآن حرف میزنم فرداش مدیر میاد به من میگه آقا برای چی حرف زدی؟ بیا برو اخراج. (وقتی) منو اخراج کردند (آیا) شما میای پشت من وا میایستی؟»
این کارگران از تعطیلی کارخانهها و از نگرفتن دستمزد صحبت میکردند؛ اما بگذارید ببینیم آنها که دستمزدی میگیرند چقدر میگیرند و این دستمزد چه مقدار از مسایل زندگیشان را حل میکند:
راستی دستمزدهای کارگران چقدر است؟
حداقل دستمزد برای کارگران ایران در سال 95، هشتصد و دوازدههزار و صد و شصت و چهار تومان812164 تومان تعیین شده است. در همین حال رئیس نهاد حکومتی بهاصطلاح انجمنهای صنفی کارگران در دهم آذر 94 گفته است: هشتاد درصد کارگران زیرخط فقر زندگی میکنند (تلویزیون رژیم 10آذر، غلامرضا عباسی)
در همینجا بگذارید ببینیم این جمعیت کارگری که هشتاد درصد آنان زیرخط فقرند چقدر است:
تلویزیون رژیم در اول آذر 94 بهنقل از بهاصطلاح وزیر کار اعلام کرد: «از آنجا که بخش عمدهای جمعیت کشور قشر کارگری هستند، حدود 40 میلیون نفر، از خانوادهی کارگری هستند که بخش بسیار زیادی نسبت به جمعیت 75میلیونی کشور است».
برای تصور زندگی این کارگران محروم که زیر خط فقر زندگی میکنند، باید از پلکان تاریکی، پله پله به سوی تیره روزی برویم، و بعد از برداشتن شش هفت پله به ستم پایین به یک خانوادهٴ کارگری میرسیم که دستمزدشان به تعداد همان پلهها، زیر خط فقر است.
بر اساس قانون کار رژیم حداقل مزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و معیشت یک خانواده 4نفره باشد. اکنون ببینیم دستمزد ناچیز کارگران در رژیم آخوندی چگونه تعیین میشود که با علم به چند پله زیر خط فقر بودن، باز هم بهطور رسمی آن را اعلام میکنند:
در مادة41 قانون کارآمده است:
1- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
2- حداقل مزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید بهاندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین نماید.
میبینیم که دستمزد بر اساس نرخ تورم و معیشت یک خانوار 4نفره تعیین میشود.
اما رژیم هر سال با ترفند اعلام نرخ پایینی برای تورم، این دستمزد را پایین نگاه میدارد.
روز 16فروردین95، فتح الله بیات رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور گفت: ”جامعه کارگری از افزایش 14 درصدی دستمزد ناراضی است زیرا نرخ تورم 12 درصدی که بر اساس 330 قلم کالا توسط مرکز آمار محاسبه میشود برای جامعه کارگری ملموس نیست و نمیتواند معیار مناسبی برای تعیین سطح معیشت کارگران باشد چرا که یک کارگر ممکن است توان خرید بیش از 250 قلم از این کالاها را تا پایان عمر خود نداشته باشد“. (خبرگزاری حکومتی ایلنا 16فروردین 95)
اکنون ببینیم کشور ما از نظر دستمزد کارگران در کجای جدول دستمزدهای جهانی قرار دارد: یک کارگر ایرانی نسبت به کارگران سایر کشورها چقدر حقوق میگیرد؟
خبرگزاری حکومتی مهر 7تیر 94:
«کارگراول: میخوای (مسأله رو) حل کنی برو ریشهیی حل کن!. برو زمانی که اصل 44 رو داشتند واگذار میکردند. زمانی که کارخونهٴ ما سولههاشو داشتن میفروختند، زمانی که دستگاههای ما رو اونجور به تاراج میبردند، اون موقع کجا بودند (باصطلاح) مسئولان؟
مجری میپرسید: شما پنج ماهه حقوق نگرفتین؟ چطوری زندگی کردین تو این مدت؟
کارگر دوم میگفت: هیچی! مشکلات، ... گرفتاری، ... . نداری... .. قرض کردن از اینور اونور... .. نداری دیگه. خودتون میدونین چه جوری داریم زندگی میکنیم.
کارگر سوم میگفت: میخوای بیای از من کارگر (بشنوی) من الآن حرف میزنم فرداش مدیر میاد به من میگه آقا برای چی حرف زدی؟ بیا برو اخراج. (وقتی) منو اخراج کردند (آیا) شما میای پشت من وا میایستی؟»
این کارگران از تعطیلی کارخانهها و از نگرفتن دستمزد صحبت میکردند؛ اما بگذارید ببینیم آنها که دستمزدی میگیرند چقدر میگیرند و این دستمزد چه مقدار از مسایل زندگیشان را حل میکند:
راستی دستمزدهای کارگران چقدر است؟
حداقل دستمزد برای کارگران ایران در سال 95، هشتصد و دوازدههزار و صد و شصت و چهار تومان812164 تومان تعیین شده است. در همین حال رئیس نهاد حکومتی بهاصطلاح انجمنهای صنفی کارگران در دهم آذر 94 گفته است: هشتاد درصد کارگران زیرخط فقر زندگی میکنند (تلویزیون رژیم 10آذر، غلامرضا عباسی)
در همینجا بگذارید ببینیم این جمعیت کارگری که هشتاد درصد آنان زیرخط فقرند چقدر است:
تلویزیون رژیم در اول آذر 94 بهنقل از بهاصطلاح وزیر کار اعلام کرد: «از آنجا که بخش عمدهای جمعیت کشور قشر کارگری هستند، حدود 40 میلیون نفر، از خانوادهی کارگری هستند که بخش بسیار زیادی نسبت به جمعیت 75میلیونی کشور است».
برای تصور زندگی این کارگران محروم که زیر خط فقر زندگی میکنند، باید از پلکان تاریکی، پله پله به سوی تیره روزی برویم، و بعد از برداشتن شش هفت پله به ستم پایین به یک خانوادهٴ کارگری میرسیم که دستمزدشان به تعداد همان پلهها، زیر خط فقر است.
بر اساس قانون کار رژیم حداقل مزد کارگران باید بر اساس نرخ تورم و معیشت یک خانواده 4نفره باشد. اکنون ببینیم دستمزد ناچیز کارگران در رژیم آخوندی چگونه تعیین میشود که با علم به چند پله زیر خط فقر بودن، باز هم بهطور رسمی آن را اعلام میکنند:
در مادة41 قانون کارآمده است:
1- حداقل مزد کارگران با توجه به درصد تورمی که از طرف بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران اعلام میشود.
2- حداقل مزد بدون آنکه مشخصات جسمی و روحی کارگران و ویژگیهای کار محول شده را مورد توجه قرار دهد باید بهاندازهای باشد تا زندگی یک خانواده، که تعداد متوسط آن توسط مراجع رسمی اعلام میشود را تأمین نماید.
میبینیم که دستمزد بر اساس نرخ تورم و معیشت یک خانوار 4نفره تعیین میشود.
اما رژیم هر سال با ترفند اعلام نرخ پایینی برای تورم، این دستمزد را پایین نگاه میدارد.
روز 16فروردین95، فتح الله بیات رئیس اتحادیه کارگران قراردادی و پیمانی کشور گفت: ”جامعه کارگری از افزایش 14 درصدی دستمزد ناراضی است زیرا نرخ تورم 12 درصدی که بر اساس 330 قلم کالا توسط مرکز آمار محاسبه میشود برای جامعه کارگری ملموس نیست و نمیتواند معیار مناسبی برای تعیین سطح معیشت کارگران باشد چرا که یک کارگر ممکن است توان خرید بیش از 250 قلم از این کالاها را تا پایان عمر خود نداشته باشد“. (خبرگزاری حکومتی ایلنا 16فروردین 95)
اکنون ببینیم کشور ما از نظر دستمزد کارگران در کجای جدول دستمزدهای جهانی قرار دارد: یک کارگر ایرانی نسبت به کارگران سایر کشورها چقدر حقوق میگیرد؟
خبرگزاری حکومتی مهر 7تیر 94:
به نوشته روزنامه حکومتی سیاست روز در 16مهر 94: «کارگران ایران در جدول دستمزد جهانی در رتبهٴ 138 از 148 کشور جهان قرار دارند»
خبرگزاری حکومتی مهر ۷ تیر ۱۳۹۴ گزارش داد که: بررسی جدیدترین آمارهای ارائه شده از حداقل دستمزد ساعتی در کشورهای مختلف جهان نشان میدهد مشمولان قانون کار در ایران که اصطلاحا کارگر نامیده میشوند، یکی از کمترین میزان دریافتیها را در بین کشورها دارند تا جایی که اختلاف دریافتی عادی (بدون اضافه کار و سایر مزایا) ساعتی یک کارگر ایرانی نسبت به یک نیروی کار استرالیایی در روز ۸.۴ (هشت و چهاردهم) برابر اختلاف دارد. به عبارتی، یک نیروی کار در استرالیا نسبت به نیروی کاری در ایران، ۸.۴ برابر دریافتی دارد»
همچنین در کشورهای پیشرفته، 75 درصد از درآمد کارخانهها و مراکز تولیدی و شرکتها، به کارگران اختصاص مییابد. یک کارگزار رژیم بهنام عباسی در تلویزیون رژیم به این واقعیت اعتراف کرد. او در گفتگویی در تاریخ 16اسفند 93 گفت: «شما ببینید در کشورهای پیشرفته بحساب نیروی انسانی، در بحث تولید چند درصده؟ . ببینید. تا 75 درصد هزینه داریم ما! (یعنی برای کارگر هزینه میکنند) ببینید چرا اونها (کشورهای پیشرفته) به بنبست نمیخورند به مشکل نمیخورند، چون دارند در واقع نیروی انسانی رو تشویق میکنند
... . من میخوام بگم که قیمت تمام شده نیروی انسانی در (ایران) درخود بهاصطلاح تولید چقدره؟ . کارشناسان زبده و خود وزارت تعاون و کار حتی حوزههای مختلف، اینها زیر ده درصد اعلام کردند میانگینشو!
زیر ده درصد! پنج و نیم الی... .. بعله... ..»....
میبینیم که خود کارگزاران رژیم نیز اعتراف میکنند که در حالی که کارگران در کشورهای دیگر تا 75 درصد در سود کارخانهها سهیم هستند، سهم کارگران ایرانی از درآمد تولید کمتر از ده درصد است. یعنی 65 درصد درآمدها را کارفرما برمیدارد.
اکنون سؤال این است که اکثریت آن کارفرمایان در حاکمیت آخوندی چه کسانی هستند؟ پاسخ در یک جمله این است: 80 درصد کارخانهها و مراکز تولید و خدمات و شرکتها متعلق به دولت و حکومت و نهادهای حکومتی بهخصوص سپاه پاسداران است. و در حقیقت کارفرمای کارگران ایران همان طبقه چپاولگر حاکم است که سه چهارم حقوق کارگران را غارت میکند.