تهران - در نامهیی که از شعله پاکروان مادر ریحانهٴ جباری در مورد سفر نخستوزیر ایتالیا به تهران در اینترنت منتشر شده از جمله آمده است:
سفر نخستوزیر ایتالیا به تهران
نخستوزیر ایتالیا حتماً برای رساندن پیام هزاران انسانی که از اعدامهای ایران دچار تعجب و ناامیدی شدهاند به تهران سفر میکند. حتماً برای ابلاغ پیام پاپ که خواهان لغو اعدام در سراسر جهان شده. یا برای اینکه بگوید اعدام در ملأعام را متوقف کنید. یا برای اینکه بگوید اقلا از اعدام کسانی که زیر هیجده سال مرتکب جرمی شدهاند بگذرید.
اصلا شاید برای مسأله اعدام حرفی نزند ولی حتماً برای حکم قطع دست و پا میگوید. نه شاید در این باره هم نگوید که جلسهشان با چنین مسالهی چندش آوری تلخ نشود. اما حتماً از توقف اخراج اقلیتهای دینی و قومی از دانشگاه یا ادارات خواهد گفت.
یا از آزاد کردن کاظمینی بروجردی و محمدعلی طاهری که افکار متفاوتی از دستگاه حاکمه داشته و به آن دلیل زندانی شدهاند. شاید از این هم نگوید. پس برای چه میآید؟ اوه شاید میخواهد به جای رفتن به شیراز و اصفهان و دیدن آثار باستانی به زندانها برود و حال نرگس محمدی را بپرسد ببیند که دوری از دو بچهی کوچکش چه مزهای دارد. یا حسین رونقی را ببیند تا بفهمد وقتی با کلیه داغان شده اعتصابغذا میکنی چه شکلی میشوی. یا ببیند آتنا فرقدانی چطوری نقاشی میکشد که حقش 12سال زندان است. یا شاید میخواهد بگوید شکنجه کار خوبی نیست. به هر اسم و عنوانی نباید انسانی را کتک زد یا آویزان کرد یا هر عمل دیگری که مصداق شکنجه است.نه.گمان نکنم به دیدن زندانیان برود. شاید در خیابانهای تهران دوری بزند و در جلسهشان بگوید فکری بهحال این همه بچههای کوچک ویلان در خیابان بکنید که پابرهنهاند و گدایی میکنند. نه شیشهی ماشینش خیلی دودی ست و اصلاً بیرون را نمیبیند.
راستش هر چه فکر میکنم نمیدانم برای چه به ایران میآید. فقط این میماند که برای پول و تجارت و نفت و تحریم و اینطور چیزها بیاید.
نمیدانم. شاید این نخستوزیر آدم خوبی باشد و همه موارد را بگوید. در اینصورت در تاریخ آینده به او آفرین میگویند و از نام نیکش یاد خواهند کرد. نخستوزیر ایتالیا یا هر مقام دیگری که به ایران میآید باید یادش باشد که در ایران هنوز بالاترین آمار اعدام به نسبت جمعیت وجود دارد. هنوز برای گرفتن اقرار از متهم شکنجه رایج است.
بد نیست یادش باشد که مردم عادی و هنرمندان ایتالیا و پاپ نسبت به اعدام ریحانه حساس شده و خواهان لغو آن شدند. اما بهرغم آن همه تقاضای جهانی و داخلی، ریحان من اعدام شد. و اکنون از «جانی روداری» هنرمند ایتالیایی الهام میگیرم که میخواست دکههایی در شهر وجود داشته باشد که امید بفروشند به مردم. من نیز با اینکه یک جهان امید و آرزویم را به خاک سپردم ولی باز به دکة امید فروشی «جانی» میروم و کمی امید میخرم. نه اصلاً همهی آن را میخرم. تا امیدوار بشوم که سفر نخستوزیر به تهران برای خدمات انسانیست و در حاشیهٴ آن هم مسایل اقتصادی مطرح میشود. تا امیدوار بشوم که این سفر برای ما ملت بیپناه هم منشأء خیر است نه چاپیدن ثروتهای خدادادی مردم به ازای سکوت در برابر عفونتی به نام اعدام.
شاید نخستوزیر هم دعوتمان را بپذیرد و در صف خواستاران لغو اعدام قرار گیرد. شاید آرزوی او هم ایران بدون اعدام شود. شاید او هم در جلسهاش بگوید: نه به اعدام. نه به شکنجه
نه به اعدام نه به شکنجه.
اصلا شاید برای مسأله اعدام حرفی نزند ولی حتماً برای حکم قطع دست و پا میگوید. نه شاید در این باره هم نگوید که جلسهشان با چنین مسالهی چندش آوری تلخ نشود. اما حتماً از توقف اخراج اقلیتهای دینی و قومی از دانشگاه یا ادارات خواهد گفت.
یا از آزاد کردن کاظمینی بروجردی و محمدعلی طاهری که افکار متفاوتی از دستگاه حاکمه داشته و به آن دلیل زندانی شدهاند. شاید از این هم نگوید. پس برای چه میآید؟ اوه شاید میخواهد به جای رفتن به شیراز و اصفهان و دیدن آثار باستانی به زندانها برود و حال نرگس محمدی را بپرسد ببیند که دوری از دو بچهی کوچکش چه مزهای دارد. یا حسین رونقی را ببیند تا بفهمد وقتی با کلیه داغان شده اعتصابغذا میکنی چه شکلی میشوی. یا ببیند آتنا فرقدانی چطوری نقاشی میکشد که حقش 12سال زندان است. یا شاید میخواهد بگوید شکنجه کار خوبی نیست. به هر اسم و عنوانی نباید انسانی را کتک زد یا آویزان کرد یا هر عمل دیگری که مصداق شکنجه است.نه.گمان نکنم به دیدن زندانیان برود. شاید در خیابانهای تهران دوری بزند و در جلسهشان بگوید فکری بهحال این همه بچههای کوچک ویلان در خیابان بکنید که پابرهنهاند و گدایی میکنند. نه شیشهی ماشینش خیلی دودی ست و اصلاً بیرون را نمیبیند.
راستش هر چه فکر میکنم نمیدانم برای چه به ایران میآید. فقط این میماند که برای پول و تجارت و نفت و تحریم و اینطور چیزها بیاید.
نمیدانم. شاید این نخستوزیر آدم خوبی باشد و همه موارد را بگوید. در اینصورت در تاریخ آینده به او آفرین میگویند و از نام نیکش یاد خواهند کرد. نخستوزیر ایتالیا یا هر مقام دیگری که به ایران میآید باید یادش باشد که در ایران هنوز بالاترین آمار اعدام به نسبت جمعیت وجود دارد. هنوز برای گرفتن اقرار از متهم شکنجه رایج است.
بد نیست یادش باشد که مردم عادی و هنرمندان ایتالیا و پاپ نسبت به اعدام ریحانه حساس شده و خواهان لغو آن شدند. اما بهرغم آن همه تقاضای جهانی و داخلی، ریحان من اعدام شد. و اکنون از «جانی روداری» هنرمند ایتالیایی الهام میگیرم که میخواست دکههایی در شهر وجود داشته باشد که امید بفروشند به مردم. من نیز با اینکه یک جهان امید و آرزویم را به خاک سپردم ولی باز به دکة امید فروشی «جانی» میروم و کمی امید میخرم. نه اصلاً همهی آن را میخرم. تا امیدوار بشوم که سفر نخستوزیر به تهران برای خدمات انسانیست و در حاشیهٴ آن هم مسایل اقتصادی مطرح میشود. تا امیدوار بشوم که این سفر برای ما ملت بیپناه هم منشأء خیر است نه چاپیدن ثروتهای خدادادی مردم به ازای سکوت در برابر عفونتی به نام اعدام.
شاید نخستوزیر هم دعوتمان را بپذیرد و در صف خواستاران لغو اعدام قرار گیرد. شاید آرزوی او هم ایران بدون اعدام شود. شاید او هم در جلسهاش بگوید: نه به اعدام. نه به شکنجه
نه به اعدام نه به شکنجه.