روز هفتم آوریل 2009، برابر با 18فروردین سال 1388 مبارز گرانقدر عدالت و حقوقدان شریف و دوست فراموشیناپذیر مردم و مقاومت ایران، لرد اسلین به ابدیت پیوست و نام خود را در دفاع از حقوق و ارزشهای انسانی، جاودانه ساخت.
لرد اسلین از هدلی، متولد 17فوریه 1930 از برجستهترین حقوقدانان انگلستان و اروپا بود که پس از تحصیل در دانشکده حقوقدانشگاه کمبریج در سال 1956 فعالیتهای حقوقی خود را آغاز نمود. در سال 1976 بهعنوان قاضی دادگاه عالی انگلستان منصوب شد
او دو سال بعد ریاست دادگاه استیناف اشتغال را برعهده گرفت. در سال 1982 اولین قاضی انگلیسی بود که به قضاوت در دیوان عدالت جامعه اروپا در لوگزامبورگ پرداخت و به یکی از کارشناسان مسلم حقوق اروپایی و حقوق بینالملل تبدیل شد.
او در سال 1988 ریاست دیوان عدالت جامعه اروپا را به عهده گرفت و در سال 1992 به انگلستان فراخوانده شد تا به عضویت هیأت استیناف مجلس اعیان (معادل دیوان عالی کشور انگلستان) درآید و مدتی بعد ریاست آن را عهدهدار گردید.
او که از شریفترین مظاهر عدالت در جهان امروز بود، از آن نوع قضات آزادهیی بود که در جبهه دفاع از آزادی و عدالت مرزی نمیشناخت. او مایه شرافت انسانی در این قرن، مایه شرافت انگلستان بهعنوان یک قاضی، مایه افتخار اروپا بهعنوان یک حقوقدان و قاضی دادگاه عدالت آن، مایه سربلندی مقاومت ایران و اشرفیها بهعنوان یک حامی برجسته و مایه دلگرمی و امید مردم ایران بهعنوان یک حامی مبارزه آنها برای آزادی و دموکراسی بود.
لرد اسلین بر کرسی استادی بسیاری از دانشکدههای حقوق در انگلستان، آمریکا، استرالیا، کانادا و هند تکیه زده و نشانها و جوایز برجستهیی از دولتهای مختلف جهان دریافت نمود.
اما با همهی این افتخارات، نقطه عطف زندگی او، که بیشترین افتخار را به آن قائل بود، وقتی بود که شتابان خود را به اشرف رساند. گوش کنید؛ همسر و یار دیرینهاش در این باره چنین میگوید:
«… نقطه کیفی چرخش او وقتی بود که به بازدید اشرف رفت. پرسیدم کجا میری؟ گفت: «زیاد توضیح نمیدم که کجا میرم، میدونم که خطرناکه…
خب برای من هم طبیعیه که خیالم خیلی راحت نبود. اما غیرممکن بود که به او بگم نرو. چرا که مصمم به رفتن بود. اما رفتن به اشرف در مبارزهاش در کنار شما، نقطه عطف بود. چرا که در این کمپ با افرادی فوقالعاده آشنا شد و بیش از همیشه مصمم شد که از مبارزه اونها دفاع کنه…». (لیدی ادیل اسلین)
«… نقطه کیفی چرخش او وقتی بود که به بازدید اشرف رفت. پرسیدم کجا میری؟ گفت: «زیاد توضیح نمیدم که کجا میرم، میدونم که خطرناکه…
خب برای من هم طبیعیه که خیالم خیلی راحت نبود. اما غیرممکن بود که به او بگم نرو. چرا که مصمم به رفتن بود. اما رفتن به اشرف در مبارزهاش در کنار شما، نقطه عطف بود. چرا که در این کمپ با افرادی فوقالعاده آشنا شد و بیش از همیشه مصمم شد که از مبارزه اونها دفاع کنه…». (لیدی ادیل اسلین)
و خودش درباره اشرف و اشرفیها گفته بود: «… در اشرف انسانهایی با فداکاریهای چشمگیر وجود دارند که جامعهیی را در این شهر بنا کردهاند. انسانهایی دارای صبر، فرهنگ در یک فضای بسیار خلاق…». (لرد اسلین)
به همین دلیل بود که لیدی ادیل نیز گفت: «… من راه همسرم را تا به آخر با شما و با مردم ایران و با اشرفیان ادامه خواهم داد و لرد اسلین برای من در شخص شما و فرزندانش در اشرف زنده است…».
به این ترتیب نام لرد اسلین بهعنوان انسانی بزرگ و یک مبارز خستگیناپذیر عدالت و دوست فراموشیناپذیر مردم و مقاومت ایران، برای همیشه در تاریخ مبارزات رهاییبخش و در تاریخچه دفاع از حقوق مجاهدان اشرف برای همیشه باقی ماند.
18اردیبهشت87ـ یک روز فراموشیناپذیر برای لرد اسلین. روز جشن پیروزی لغو نامگذاری تروریستی مجاهدین در دادگاه استیناف انگلستان
لرد اسلین:
«… ما مدیون خانم رجوی بهخاطر این پیروزی بزرگ هستیم. بزرگترین افتخار این است که امروز در کنار شما هستم. من دو نوبت به اشرف رفتم و در آن جا با احساسات بسیار عمیق انسانی روبهرو شدم.
لرد اسلین:
«… ما مدیون خانم رجوی بهخاطر این پیروزی بزرگ هستیم. بزرگترین افتخار این است که امروز در کنار شما هستم. من دو نوبت به اشرف رفتم و در آن جا با احساسات بسیار عمیق انسانی روبهرو شدم.
استقبال و گرمای انسانی توأم با شجاعت رزمندگان من را تحت تأثیر قرار داد. قطعاً نتیجه دادگاه انگلستان ساکنان شهر اشرف را خوشحال خواهد کرد. گرمترین درودها و احتراماتم برای رزمندگان شهر اشرف.
علت اینکه ما توانستیم به این نتایج موفقیتآمیز برسیم قاطعیت و اراده و عزم مقاومت ایران بود و ما باید به مردم و به بیرون از خودمان نشان دهیم که شما چه ارزشهایی را نمایندگی میکنید و برای چه چیزی مبارزه میکنید.
همچنین میدانیم که هر مقاومت و مبارزهیی نیاز به رهبری دارد که از یک طرف به اعضای آن برای ادامه مبارزه الهام دهد و از طرف دیگر آنها را سازمان دهد. خانم مریم رجوی رهبر بسیار برجستهیی است و من تنها کسی نیستم که به آن معترفم.
خانم رجوی با رهبری روشنگرانه و معنویشان، اثبات کردند که رهبری بسیار لایق هستند. ما همگی بهخاطر رهبری این مقاومت مدیون خانم رجوی هستیم. میخواهم صمیمانهترین و گرمترین تبریکاتم را به ایشان و به همه شما بهخاطر این پیروزی بزرگ بگویم…».
او این سخنان را عصر روز 18اردیبهشت سال 87 ایراد کرد و 11ماه بعد در عصر روز 18فروردین سال 88، به سرای باقی شتافت و برگ زرینی در تاریخ حقوق و عدالت از خود بهیادگار گذاشت.
ب. بهمنی.
ب. بهمنی.