728 x 90

انتخابات,

معنای شکاف در مرکز ثقل قدرت خامنه‌ای

-

خامنه‌ای
خامنه‌ای
استعفای سخنگوی شورای نگهبان و حرفهایی که هنگام اعلام آن مطرح کرد، بسیاری از ناظران را به‌رغم این‌که اختلاف و دعوا در نظام آخوندی چیز تازه‌یی نیست، شوکه کرد.

از آنجا که تابه‌حال به یاد نداریم که در شورای نگهبان ارتجاع، چنین شقه‌ای پیش آمده باشد، این استعفا وضعیت جدیدی را نشان می‌دهد. واقعیت این است که فقهای شورای نگهبان به‌طور مستقیم توسط ولی‌فقیه منصوب می‌شوند و حقوقدانهای آن به‌طور غیرمستقیم توسط رئیس قوه قضاییه رژیم که منصوب خامنه‌ای است مشخص می‌گردند. بنابراین این شورا در طول عمر ننگین رژیم، همیشه یکی از مهمترین ابزارهای سلطه ولی‌فقیه بوده است. حالا می‌بینیم که سخنگوی این شورا کاملاً در موضع باند رفسنجانی قرار گرفته و زیرآب اقدامات این شورا را بر ضد باند رقیب می‌زند. معنی این حرف این است که، حذف کاندیداها، نادرست و باندی بوده است. در این صورت، همان‌طور که خود خامنه‌ای گفت، اگر شورای نگهبان زیر سؤال برود، انتخابات زیر سؤال می‌رود، بعد مجلس بعدی زیر سؤال می‌رود و قوانین زیر سؤال می‌رود. یعنی در یک کلام، اثبات نامشروع بودن کل نظام از زبان یکی از مهره‌های مهم این نهاد کنترلی ولایت‌فقیه است، بنابراین جا دارد که باعث حیرت خیلی از ناظران بشود.

ضمن این‌که این اقدام یکباره و تصادفی نبوده است و نشان‌دهنده واقعیت مهمی است. و آن این است که شکافی که در بالای نظام بین خامنه‌ای و رفسنجانی هست، به دم و دستگاه خود خامنه‌ای هم سرایت کرده و تا اعماق مهمترین نهاد ولی‌فقیه، پیش رفته است. از این واقعیت می‌شود نتیجه گرفت که حتماً در اعماق سایر بخشهای نظام، مثلاً در حوزه‌های جهل و جنایت، یا سپاه پاسداران، هم باید شاهد چنین شکافی باشیم.

نکته مهم دیگر، که در حرفهای این سخنگوی کنار کشیده دیده می‌شود، مخالفت بخشی از شورای نگهبان با حذف حسن خمینی است و نشان می‌دهد که خامنه‌ای برای این حذف، بهای سنگینی پرداخته که به شکل شقه در شورای نگهبان دست‌نشانده‌اش، ظاهر شده است. بنابراین این یک ضربه کیفی برای خامنه‌ای و کل نظام است.

یکی از برجسته‌ترین نمودهای این شکاف رفتن آخوند صافی گلپایگانی به خانه حسن خمینی و دلجویی از او و به‌نحوی زدن به خامنه‌ای است که یک نشانهٴ قابل‌توجه از شکاف در حوزه قم است. به این نکته هم توجه کنیم که، صافی گلپایگانی با 95سال سن الآن به‌عنوان بالاترین مرجع حکومتی شناخته می‌شود.

آنچه در این جا مهم است و عمق شکاف را نشان می‌دهد این است که، مابه‌ازای حمایت صافی گلپایگانی و 5-6 مرجع حکومتی دیگر از حسن خمینی، حتی یکی از همین مراجع حکومتی در حمایت از شورای نگهبان و در حقیقت خامنه‌ای، موضعی نگرفته است.

بدون تردید پیام این شکاف مهم و جدی، یک ضربه جدی و کاری، به هژمونی ولی‌فقیه است. کافی است فکر کنیم که اگر خمینی بود، یا حتی همین خامنه‌ای در سالهای پیش، به‌ویژه قبل از شکستن طلسم ولایت او، کسی جرأت نمی‌کرد در شورای نگهبان چنین علم رویارویی رو بلند کند؟ حتی تا 2سال پیش هم تصورش مشکل بود. ولی الآن عملی شده است.

طبعا مهمترین اتفاق طی این دو سال، ریخته شدن جام زهر در حلقوم ولایت توسط مقاومت ایران بوده است. البته تن‌دادن به زهر اتمی هم قابل تصور نبود و خامنه‌ای بارها، حتی سرسوزنی عقب‌نشینی در این زمینه را نفی می‌کرد. اما وقتی بحرانها و تحریمها، رژیم را به نقطهٴ خفگی رساند، مجبور شد زهر را بخورد که اکنون شاهد آثار آن هستیم، و وقتی این مسأله در جنگ انتخابات ضرب می‌شود، چنین پیامدهایی تازه از نتایج سحر است.

اما این‌که خامنه‌ای در جریان جنگ انتخابات تو سرش خورد و هژمونیش خدشه‌دار شد، آیا معنای متقابل آن این است که باند رفسنجانی بالا کشیده و به نفعش شده است؟

جواب این است که هم بله وهم خیر. بله از این جهت که رفسنجانی در جنگ هژمونی، به‌دلیل همین خدشه‌دار شدن هژمونی خامنه‌ای، کمی بالا کشید. اما در عین‌حال زیر پای خودش هم خالی شده و این را می‌شود از تناقضهایی که در موضع‌گیریهای رفسنجانی یا روحانی در قبال ولی‌فقیه دیده می‌شود، فهمید.

واقعیت این است که این رژیم با ساختار دیکتاتوری مذهبی، اگر محور و زیرساختش که پدیده «ولایت‌فقیه» است، فرو بریزد یا ضعیف بشود، کل رژیم ضعیفتر شده و به نقطهٴ سرنگونی نزدیکتر می‌شود.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/fa95d14c-44d3-420e-9914-93e60c482e57"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات