728 x 90

دخالتهای ایران,روابط ایران عربستان,اخبار خليج فارس

آخوندها باد کاشتند، توفان درو کردند

-

حمله و آتش زدن سفارت عربستان در تهران توسط ایادی رژیم
حمله و آتش زدن سفارت عربستان در تهران توسط ایادی رژیم
«شورای امنیت حمله به سفارت عربستان را محکوم کرد. این در حالیست که سفارتخانه‌های ایران در کشورهای دیگر هم در سالهای اخیر، با حملات مختلفی روبه‌رو شده‌اند» (تلویزیون رژیم 15دی94).

خرازی، سفیر سابق رژیم در فرانسه: «شما یک سازماندهی می‌بینید، تا این اتفاق می‌افتد عربستان سعودی به تعطیلی مناسبات خودش با ایران می‌پردازد؛ متعاقب آن بحرین، متعاقب آن سودان و اتفاقاتی که شما دارید مشاهده می‌کنید، کاملاً هماهنگ است.

مجری تلویزیون رژیم: البته از جیبوتی و سودان که توقع چندانی نیست.

خرازی: بله، اما این فضا سازی و فرافکنی که اینها می‌کنند، کاملاً طراحی شده است» (تلویزیون رژیم 14دی94).

کمتر از 48ساعت قبل از این ناله‌ها، رسانه‌های رژیم پر از هیاهویی بود، درست 180درجه معکوس:
«سخنگوی وزارت خارجه: عربستان تاوان سختی را پرداخت می‌کند» (رسالت، ارگان باند مؤتلفه 13دی94)

«وزارت امور خارجه با احضار کاردار ریاض: عربستان تاوان سختی خواهد داد» (روزنامه حکومتی اعتماد13دی94)

خامنه‌ای: «دست انتقام الهی گریبان سیاستمداران سعودی را خواهد گرفت» (روزنامه حکومتی ابتکار 13دی94)

یک مهره باند رفسنجانی: «اقدام عربستان بی‌پاسخ نمی‌ماند، ایران در این مورد وحدت استراتژیک داشته باشد» (روزنامه حکومتی آفتاب یزد 13دی 94).

این چرخش 180درجه‌یی از خط‌ و نشان کشیدن، به آه و ناله و ابراز وحشت، پیآمد تبدیل موج به توفان و برگشت به‌سوی رژیم است. موجی که رژیم می‌خواست با ایجاد آن بحرانی بسازد و اندک روحیه‌یی به ریزشیهایش در داخل و خارج ایران بدهد، اما موج بحران به توفان انزوا تبدیل شد و رژیم را درنوردید. چگونه؟

خبرگزاری حکومتی ایسنا جواب این سؤال را در گزارشی تحت عنوان: «گل به خودی خودسرها»، به این صورت داده است: «‌حملات (به سفارت و کنسولگری عربستان) باعث شد تا توپ از زمین عربستان با گل به خودی عده‌یی به زمین ایران بیفتد. در صدر اخبار رسانه‌های جهان در روز گذشته نه اعدام شیخ نمر، بلکه حمله به سفارت عربستان در تهران بود... در حال حاضر ایران به جای این‌که عربستان را محکوم کند باید پاسخگوی رفتار شهروندان خود در قبال یک سفارت خارجی باشد» (خبرگزاری حکومتی ایسنا 13دی94).

سؤال این است که چرا رژیم دست به چنین اقدامی زد که مفسران خارجی و حتی برخی رسانه‌ها و مهره‌ها حکومتی آن را ابلهانه توصیف کرده‌اند؟ آیا ناشی از یک اشتباه محاسبه بود؟ یا با آگاهی از عواقب دست به چنین اقدامی زد؟

از سراسیمگی سردمداران در هر دو باند رژیم، می‌توان فهمید که انتظار چنین عکس‌العمل سنگینی را نداشته‌اند. آصفی، سخنگوی پیشین وزارت‌خارجه رژیم، به‌این سراسیمگی اعتراف کرده است: «اینکه به این سرعت بیایند به سمت قطع رابطه این را کسی پیش‌بینی نمی‌کرد».

این غافلگیری انواع و اقسام غلط کردم‌گویی توسط سردمداران و رسانه‌های حکومتی را نیز به‌دنبال داشت. از «اقدامات مشکوک» و «غیرقابل قبول» خواندن حمله به سفارت تا وعدهٴ «رسیدگی سریع قضایی» و «مجازات عاملان» و تأکید بر این‌که حمله توسط «نیروهای مؤمن و حزب‌اللهی صورت نگرفته» است. وزارت‌خارجه رژیم هم طی یک نامه رسمی به شورای امنیت به‌خاطر حمله به سفارت عذرخواهی کرد و قول داد که «دیگر این‌گونه تهاجمات علیه نمایندگیهای دیپلوماتیک را تکرار نخواهد کرد» (العربیه 15دی)، اما به‌نظر می‌رسد دیگر جایی برای فریب و دجالگری باقی نمانده و سالها دخالتهای تروریستی و جنگ‌افروزانه، کشورهای منطقه را مصمم به حرکت به‌سمت خلع ید از رژیم به‌خاطر دفاع از خودشان کرده است. نمایندهٴ عربستان در ملل‌متحد در پاسخ به عذرخواهی رژیم گفت: «از رژیم ایران عذرخواهی نمی‌خواهد بلکه التزام به کنوانسیونهای بین‌المللی و عدم دخالت در امور سایر کشورها را می‌خواهد، آن هم نه در لفظ بلکه در عمل».
عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان نیز در مصاحبه‌یی تأکید کرد: «رژیم ایران باید تعیین‌تکلیف کند که یک دولت است یا عامل صدور انقلاب (و جنگ‌افروزی). به رژیم ایران اجازه نمی‌دهیم منطقه ما را ناامن کند».

بادی که نظام ولایت کاشت، اکنون به توفان تبدیل شده و در نوردیدن رژیم را آغاز کرده است. بر اساس آنچه دولت عربستان در رأس ائتلاف نظامی کشورهای اسلامی خواسته است، رژیم ایران باید دست از دخالتهای تروریستی و جنگ‌افروزانه در منطقه بردارد یا با عواقب آن روبه‌رو شود. یعنی پس از زهر اتمی که به گفته رفسنجانی، به‌منظور کنار زدن سایهٴ جنگ از سر نظام به کام ولایت ریخته شد، اکنون خامنه‌ای و نظامش با تهدید بزرگ دیگری مواجه شده است که تنها راه کنار زدن آن سرکشیدن جام زهر منطقه‌یی است. آیا خامنه‌ای می‌تواند در حالی‌که در بن‌بستهای همه‌جانبه گرفتار است و حلقه طناب بحرانها و تحریمها را هم‌چنان بر گردن دارد، و در حالی‌که کمترین پایگاه و نقطهٴ اتکای داخلی و خارجی ندارد، از «عمق استراتژیک» دست بکشد و جام زهر منطقه‌یی را هم سر بکشد؟ به‌نظر می‌رسد آخوندها با تن‌دادن به ذلت «برجام»، از چاله در نیامده در حال افتادن به چاه هستند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5c61ab82-50b0-4dad-93f6-cc0e05d1d8fd"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات