رژیم آخوندی هفته جاری را هفته بسیج نامگذاری کرده است. تا آنجا که به این رژیم برمیگردد، تمام هفتهها و روزهای سال ملت ما قرار است یا با اسم پاسدار و خمینی و بسیج و جنگ یا با دهه زجر، آلوده و خاکستری شود. بهمناسبت هفته بسیج، تلویزیون رژیم، پاسدار نقدی رئیس سازمان بسیج را به صحنه آورد تا این چهرهٴ منفور و پلید، چهرهٴ بسیج را آرایش و پیرایش کند؛ اما این دژخیم، در خلال تقلاهای زبونانهاش در این رابطه، ناچار از اعترافهای قابل توجهی به آنچه که از جنایتکاری این مزدوران و جاسوسها در جامعه و در میان مردم رواج دارد شد و گفت:
«انبوه رسانهها دارند فراتر از نقد، تخریب و شبانه روزی علیه بسیج انجام میدهند… دائماً زیر ضربه و رگبار اتهام و شایعه و تهمت و اینها هستند. باید یک فرصتی برای پاسخ دادن به این حرفها پیدا بشود؛ همه یکطرفه است» (شبکة3 تلویزیون رژیم ـ۱/۹/۹۴).
این سر پاسدار، ظاهراً طلبکار هم هست که گویا به بسیجیها فرصت دفاع از خودشان داده نمیشود و بعد میخواهد با زرنگی پاسداری، انزجار اجتماعی بسیجیها را به گردن انبوه رسانهها که چهرهٴ بسیج را تخریب میکنند، بگذارد. اما کدام رسانهها؟! آیا رسانههای حکومتی؟ اینها که شب و روز در خدمت تبلیغ پاسدار و بسیجی و مزدوران بهاصطلاح حزباللهی هستند؟! اما علت نفرت مردم از بسیجیها که اینطور صدای این جانی را درآورده چیست؟ مجری پس از مطرح کردن انبوه سؤالات فرعی، سرانجام سؤال اصلی را میپرسد که آیا بسیج نیروی لباسشخصی هم دارد؟ پاسدار نقدی اول میخواهد خود را به آن راه بزند و انگار که تازهیین اصطلاح را شنیده میگوید:
«بله، 20 میلیون لباسشخصی داریم. مردم، بسیجیها، لباس شخصیاند. ما به اینهمه، لباس نظامی نداریم که بدهیم… بعضی جاها افرادی یک کارهایی میکنند، یک حرفهایی میزنند، مردمی را که مقابلشان ایستادهاند را جریحهدار میکنند، در نتیجه مردم عکسالعمل نشان میدهند… بعد میگویند که این بسیج بوده، یقیناً این بسیج نبوده ولی میگویند که من خودم بسیجی را دیدم. همین الآن میگوییم 23 میلیون و800هزار بسیجی داریم. هر جایی در خیابانهای تهران، در ایران راه بروی، دور یک جمعیتی خط بکشی، بگویی همه بایستند، یک سومشان بسیجی هستند… آیا میشود این تهمت را به بسیج زد که اگر در خیابان دعوا شد، مثلاً بسیج آمده این دعوا را راه انداخته؟».
در حالی که همهٴ مردم میدانند لباس شخصیها، همان چماقداران سابق هستند که حالا مار خورده افعی شدهاند. همان باندهای سیاه ترور که جای مشخصی در سازمان بسیج سپاه پاسداران دارند و عمده جنایتهای رژیم از قتلهای زنجیرهیی تا قتل شهیدان قیام88، توسط همینها انجام میگیرد.
اما رژیم تروریستی آخوندها در سالهای اخیر یک مورد دیگر نیز به سیاهه جنایات بسیجیها افزوده و آنها را در عملیات برون مرزی، یا جنایت و کشتار در عراق و سوریه نیز بهکار گرفته است، پاسدار نقدی در پاسخ به سؤالی در این باره میگوید: «بسیج و سپاه بهصورت کارشناسی و مستشاری همان جور که اعلام شده (در عراق و سوریه) حضور دارند و تجربههای دفاع مقدس ما را میبرند، در عراق بهخاطر اینکه بسیجیهای خود عراقی سالهای طولانی در جبهههای ما بودند، خیلی کمتر… اما در سوریه یک قدری بیشتر حضور دارند». او فراموش کرده بود که چند جمله پیش ادعا کرده بود بسیجیها همان مردم عادی هستند، اما اکنون برای توجیه شرکت مستقیم مزدوران بسیجی و پاسدار در کشتار و قتلعام مردم سوریه ادعا میکرد که بسیجیها بهصورت مستشار و کارشناس در عراق و سوریه حضور دارند.
اما از این نکته هم نمیشود گذشت که این پاسدار نقدی که خودش خیال میکند خیلی زرنگ است، وسط دعوا سعی کرد نرخ تعیین کند و مدعی شد که تعداد مزدوران بسیجی 23میلیون و 800هزار است و یک سوم مردم بسیجی هستند. این هم از دروغهای گوبلزی این دجالک است! اما کیست که نداند عناصر بسیجی در هر مدرسه و کارخانه که بسیار هم اندکند از قضا بهشدت هم در حال ریزش و کنده شدن از رژیم هستند.
«انبوه رسانهها دارند فراتر از نقد، تخریب و شبانه روزی علیه بسیج انجام میدهند… دائماً زیر ضربه و رگبار اتهام و شایعه و تهمت و اینها هستند. باید یک فرصتی برای پاسخ دادن به این حرفها پیدا بشود؛ همه یکطرفه است» (شبکة3 تلویزیون رژیم ـ۱/۹/۹۴).
این سر پاسدار، ظاهراً طلبکار هم هست که گویا به بسیجیها فرصت دفاع از خودشان داده نمیشود و بعد میخواهد با زرنگی پاسداری، انزجار اجتماعی بسیجیها را به گردن انبوه رسانهها که چهرهٴ بسیج را تخریب میکنند، بگذارد. اما کدام رسانهها؟! آیا رسانههای حکومتی؟ اینها که شب و روز در خدمت تبلیغ پاسدار و بسیجی و مزدوران بهاصطلاح حزباللهی هستند؟! اما علت نفرت مردم از بسیجیها که اینطور صدای این جانی را درآورده چیست؟ مجری پس از مطرح کردن انبوه سؤالات فرعی، سرانجام سؤال اصلی را میپرسد که آیا بسیج نیروی لباسشخصی هم دارد؟ پاسدار نقدی اول میخواهد خود را به آن راه بزند و انگار که تازهیین اصطلاح را شنیده میگوید:
«بله، 20 میلیون لباسشخصی داریم. مردم، بسیجیها، لباس شخصیاند. ما به اینهمه، لباس نظامی نداریم که بدهیم… بعضی جاها افرادی یک کارهایی میکنند، یک حرفهایی میزنند، مردمی را که مقابلشان ایستادهاند را جریحهدار میکنند، در نتیجه مردم عکسالعمل نشان میدهند… بعد میگویند که این بسیج بوده، یقیناً این بسیج نبوده ولی میگویند که من خودم بسیجی را دیدم. همین الآن میگوییم 23 میلیون و800هزار بسیجی داریم. هر جایی در خیابانهای تهران، در ایران راه بروی، دور یک جمعیتی خط بکشی، بگویی همه بایستند، یک سومشان بسیجی هستند… آیا میشود این تهمت را به بسیج زد که اگر در خیابان دعوا شد، مثلاً بسیج آمده این دعوا را راه انداخته؟».
در حالی که همهٴ مردم میدانند لباس شخصیها، همان چماقداران سابق هستند که حالا مار خورده افعی شدهاند. همان باندهای سیاه ترور که جای مشخصی در سازمان بسیج سپاه پاسداران دارند و عمده جنایتهای رژیم از قتلهای زنجیرهیی تا قتل شهیدان قیام88، توسط همینها انجام میگیرد.
اما رژیم تروریستی آخوندها در سالهای اخیر یک مورد دیگر نیز به سیاهه جنایات بسیجیها افزوده و آنها را در عملیات برون مرزی، یا جنایت و کشتار در عراق و سوریه نیز بهکار گرفته است، پاسدار نقدی در پاسخ به سؤالی در این باره میگوید: «بسیج و سپاه بهصورت کارشناسی و مستشاری همان جور که اعلام شده (در عراق و سوریه) حضور دارند و تجربههای دفاع مقدس ما را میبرند، در عراق بهخاطر اینکه بسیجیهای خود عراقی سالهای طولانی در جبهههای ما بودند، خیلی کمتر… اما در سوریه یک قدری بیشتر حضور دارند». او فراموش کرده بود که چند جمله پیش ادعا کرده بود بسیجیها همان مردم عادی هستند، اما اکنون برای توجیه شرکت مستقیم مزدوران بسیجی و پاسدار در کشتار و قتلعام مردم سوریه ادعا میکرد که بسیجیها بهصورت مستشار و کارشناس در عراق و سوریه حضور دارند.
اما از این نکته هم نمیشود گذشت که این پاسدار نقدی که خودش خیال میکند خیلی زرنگ است، وسط دعوا سعی کرد نرخ تعیین کند و مدعی شد که تعداد مزدوران بسیجی 23میلیون و 800هزار است و یک سوم مردم بسیجی هستند. این هم از دروغهای گوبلزی این دجالک است! اما کیست که نداند عناصر بسیجی در هر مدرسه و کارخانه که بسیار هم اندکند از قضا بهشدت هم در حال ریزش و کنده شدن از رژیم هستند.