خیزش در شهرهایی از آذربایجان همچنان ادامه دارد و اعتراض علیه سیاستهای ضدمردمی حکومت آخوندی و علیه اهانت به فرهنگ و زبان مردم استمرار پیدا کرده است.
خیزش مردم در آذربایجان طغیان علیه رژیمی است که دجالگرانه و تحت نام اسلام بیش از سه دهه است که ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و ملی تمامی مردم ایران و بهخصوص ارزشهای فرهنگی اجتماعی اقوام، ملیتها و پیروان مذاهب را لگدمال میکند و در سرکوب وحشیانه آنها تردیدی به خود راه نمیدهد .
ادامه این جنبش اعتراضی رژیم را سراسیمه کرده و ناگزیر شده تعدادی از مقامات خود در شهرهای مختلف را به صحنه بیاورد تا شاید بتواند موضوع را رفع ورجوع کند و مردم را از ادامه خیزش بازدارد.
در این رابطه است که نمایندگان رژیم در مجلس آخوندی و ائمه جمعه خامنهای در این شهرها پیدرپی در تلویزیون رژیم ظاهر میشوند و مردم را به آرامش دعوت میکنند.
رسانههایی ازباند رفسنجانی- روحانی در هراس از خیزش مردم و در تضاد با باند مقابل عوامفریبانه برای میلیون ها ایرانی اشک تمساح ریخته و رادیو تلویزیون رژیم را مورد حمله قرارمیدهند.
روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی 21آبان 94 از جمله رسانههایی است که برای مردم اشک تمساح ریخته است و ضمن حمله به تلویزیون رژیم نوشته است: ”این هفته پخش یک قطعه توهینآمیز در یکی از برنامههای کودک شبکه دوم تلویزیون باعث رنجش خاطر دهها میلیون ایرانی شد زیرا که این برنامه وقیح، نه تنها احساسات آذری زبانان بلکه میلیونها انسان فهیم و فرهیخته ایرانی را نیز برانگیخت.
متأسفانه آنچه در این برنامه تلویزیونی رخ داد، در راستای سیاست نامعقول صدا و سیما در استفاده از زبانها و لهجههای مختلف محلی در برنامههای طنز جهت خنداندن مردم و استفاده از بینزاکتیها در آنها بود که این بار در حد اعلایی خودنمایی کرد“.
بهرغم ترفندهای رژیم برای فرونشاندن خشم مردم، هنوز هم شهرهایی درتب وتاب اعتراض هستند و روز 21آبان 94 مردم اهر بار دیگر به خیابانها ریختند و مردم بعضی از شهرهای دیگر نیز از طریق شبکههای اجتماعی برای روز22آبان قرار تجمع برای اعتراض و تظاهرات گذاشتهاند.
استمرار خروش مردم در آذربایجان ضمنا بیانگر این واقعیت است که نیروهای رژیم قدرت سرکوب مردم در صحنه را ندارند. زیرا هم خیزش و خشم مردم علیه آنها قوی است، و هم اینکه بهشدت در مقابل مردم روحیه باخته میباشند.
بهدلیل ضعف نیروهای رژیم در سرکوب تظاهرات مردم در صحنه است که رژیم به شیوه پلیسی متوسل شده و درصحنه از مردم عکس میگیرد، و باشناسایی فعالان تظاهرات شبانه به خانههای آنها یورش برده و آنها را دستگیر میکند.
دراین رابطه 22نفر از فعالان اعتراضات در مشگین شهر، حداقل 18تن از فعالان اهر و بیش از 70تن از معترضان اردبیل دستگیرشدهاند و بازداشتهایی نیز در سایر شهرها از جمله در تبریز و ارومیه صورت گرفته است.
همچنین در هراس از تداوم خیزش در شهرهای استانهای بهپاخاسته است که رژیم ناگزیر شده است فرمانده نیروی انتظامی را به تبریز بفرستد تا شخصاً حوادث را زیر نظر داشته باشد و کنترل کند و گلههای پاسدار وبسیجی را از شهرهای مختلف به شهرهای آذربایجان گسیل کند
روی آوردن رژیم به شیوه پلیسی و ارعاب فعالان در تظاهرات از طریق تماس تلفنی و مراجعه به منازل آنان و تهدید آنها که اگر در هر گونه تجمع اعتراضی شرکت کنند بازداشت خواهند شد، تماماً از ترس رویارویی مستقیم و اجتناب از درگیری مستقیم با جمعیت تظاهر کننده ناشی میشود.
اما بهرغم اینکه نیروهای رژیم از درگیری مستقیم مردم اجتناب میکنند، نفرت مردم و بهویژه جوانان به حدی است که کار با نیروی سرکوب را به درگیری میکشانند.
در ارومیه پس از مسابقه تیم والیبال این شهر درورزشگاه الغدیر مردم به خیابانها ریختند و با نیروهای یگان ویژه درگیر شدند. نیروهای ویژه نیز برای مقابله با جوانان خشمگین تیراندازی هوایی کردند و گاز اشکآور شلیک کردند اما جوانان غیور ارومیه بیاعتنا به این اقدامات به تظاهرات خود ادامه داده در مقابل آنان شعار دادند آذربایجان زنده باد، بدخواهانش کور باد.
اجتناب از درگیری بیشتر با مردم توسط نیروی سرکوب بیانگر و روی آوری به شیوه پلیسی برای دستگیری مردم وفعالین در تظاهرات، نشانه بنبست د رسرکوب مستقیم مردم است و اینکه با افزایش جنبشهای اجتماعی علیه رژیم، سیاست سرکوب مستقیم به بنبست رسیده است و در مقابله با خیزشهای مردمی از کارآیی لازم برخوردار نیست.
خیزش مردم در آذربایجان طغیان علیه رژیمی است که دجالگرانه و تحت نام اسلام بیش از سه دهه است که ارزشهای فرهنگی، اجتماعی و ملی تمامی مردم ایران و بهخصوص ارزشهای فرهنگی اجتماعی اقوام، ملیتها و پیروان مذاهب را لگدمال میکند و در سرکوب وحشیانه آنها تردیدی به خود راه نمیدهد .
ادامه این جنبش اعتراضی رژیم را سراسیمه کرده و ناگزیر شده تعدادی از مقامات خود در شهرهای مختلف را به صحنه بیاورد تا شاید بتواند موضوع را رفع ورجوع کند و مردم را از ادامه خیزش بازدارد.
در این رابطه است که نمایندگان رژیم در مجلس آخوندی و ائمه جمعه خامنهای در این شهرها پیدرپی در تلویزیون رژیم ظاهر میشوند و مردم را به آرامش دعوت میکنند.
رسانههایی ازباند رفسنجانی- روحانی در هراس از خیزش مردم و در تضاد با باند مقابل عوامفریبانه برای میلیون ها ایرانی اشک تمساح ریخته و رادیو تلویزیون رژیم را مورد حمله قرارمیدهند.
روزنامه جمهوری وابسته به رفسنجانی 21آبان 94 از جمله رسانههایی است که برای مردم اشک تمساح ریخته است و ضمن حمله به تلویزیون رژیم نوشته است: ”این هفته پخش یک قطعه توهینآمیز در یکی از برنامههای کودک شبکه دوم تلویزیون باعث رنجش خاطر دهها میلیون ایرانی شد زیرا که این برنامه وقیح، نه تنها احساسات آذری زبانان بلکه میلیونها انسان فهیم و فرهیخته ایرانی را نیز برانگیخت.
متأسفانه آنچه در این برنامه تلویزیونی رخ داد، در راستای سیاست نامعقول صدا و سیما در استفاده از زبانها و لهجههای مختلف محلی در برنامههای طنز جهت خنداندن مردم و استفاده از بینزاکتیها در آنها بود که این بار در حد اعلایی خودنمایی کرد“.
بهرغم ترفندهای رژیم برای فرونشاندن خشم مردم، هنوز هم شهرهایی درتب وتاب اعتراض هستند و روز 21آبان 94 مردم اهر بار دیگر به خیابانها ریختند و مردم بعضی از شهرهای دیگر نیز از طریق شبکههای اجتماعی برای روز22آبان قرار تجمع برای اعتراض و تظاهرات گذاشتهاند.
استمرار خروش مردم در آذربایجان ضمنا بیانگر این واقعیت است که نیروهای رژیم قدرت سرکوب مردم در صحنه را ندارند. زیرا هم خیزش و خشم مردم علیه آنها قوی است، و هم اینکه بهشدت در مقابل مردم روحیه باخته میباشند.
بهدلیل ضعف نیروهای رژیم در سرکوب تظاهرات مردم در صحنه است که رژیم به شیوه پلیسی متوسل شده و درصحنه از مردم عکس میگیرد، و باشناسایی فعالان تظاهرات شبانه به خانههای آنها یورش برده و آنها را دستگیر میکند.
دراین رابطه 22نفر از فعالان اعتراضات در مشگین شهر، حداقل 18تن از فعالان اهر و بیش از 70تن از معترضان اردبیل دستگیرشدهاند و بازداشتهایی نیز در سایر شهرها از جمله در تبریز و ارومیه صورت گرفته است.
همچنین در هراس از تداوم خیزش در شهرهای استانهای بهپاخاسته است که رژیم ناگزیر شده است فرمانده نیروی انتظامی را به تبریز بفرستد تا شخصاً حوادث را زیر نظر داشته باشد و کنترل کند و گلههای پاسدار وبسیجی را از شهرهای مختلف به شهرهای آذربایجان گسیل کند
روی آوردن رژیم به شیوه پلیسی و ارعاب فعالان در تظاهرات از طریق تماس تلفنی و مراجعه به منازل آنان و تهدید آنها که اگر در هر گونه تجمع اعتراضی شرکت کنند بازداشت خواهند شد، تماماً از ترس رویارویی مستقیم و اجتناب از درگیری مستقیم با جمعیت تظاهر کننده ناشی میشود.
اما بهرغم اینکه نیروهای رژیم از درگیری مستقیم مردم اجتناب میکنند، نفرت مردم و بهویژه جوانان به حدی است که کار با نیروی سرکوب را به درگیری میکشانند.
در ارومیه پس از مسابقه تیم والیبال این شهر درورزشگاه الغدیر مردم به خیابانها ریختند و با نیروهای یگان ویژه درگیر شدند. نیروهای ویژه نیز برای مقابله با جوانان خشمگین تیراندازی هوایی کردند و گاز اشکآور شلیک کردند اما جوانان غیور ارومیه بیاعتنا به این اقدامات به تظاهرات خود ادامه داده در مقابل آنان شعار دادند آذربایجان زنده باد، بدخواهانش کور باد.
اجتناب از درگیری بیشتر با مردم توسط نیروی سرکوب بیانگر و روی آوری به شیوه پلیسی برای دستگیری مردم وفعالین در تظاهرات، نشانه بنبست د رسرکوب مستقیم مردم است و اینکه با افزایش جنبشهای اجتماعی علیه رژیم، سیاست سرکوب مستقیم به بنبست رسیده است و در مقابله با خیزشهای مردمی از کارآیی لازم برخوردار نیست.