بسیاری، بهخصوص در رژیم انتظار داشتند که پس از توافق هستهیی و برچیده شدن اساس بساط بمبسازی، انزوای سیاسی رژیم کاهش پیدا کند؛ اما آنچه در صحنهٴ سیاسی، بهخصوص در منطقه شاهد آن هستیم، نه کاهش انزوا، بلکه تشدید انزوا و محاصره سیاسی رژیم است. چرا؟
علت مبنایی، دوسرگی و دو قطبی بودن رژیم است؛ این دو سرگی یک سرگردانی و سردرگمی خطی را تحمیل کرده که باعث میشود رژیم نتواند هیچ خطی را پیش ببرد. هر باندی که میخواهد خطی را پیش ببرد، با مخالفت و سنگاندازی باند دیگر مواجه میشود و خط مورد نظر به شکست میانجامد، بارزترین مثال آن اجرای برجام است که رسماً از روز 26مهر برچیدن بساط هستهیی آغاز شد و چند روزی هم پیش رفت، اما بر سر باز کردن سانتریفیوژها، جنجالی بهپا شده و دلواپسان به این بهانه که باید کار باز کردن و انباری کردن بایستی با احتیاط زیاد صورت بگیرد تا دستگاهها بعداً قابل استفاده باشد؛ آن را متوقف کردند؛ در نتیجه هم سخنگوی کاخ سفید و هم سخنگوی روز چهارشنبه هشدار دادند: «اقدام (رژیم) ایران در توقف جمعآوری سانتریفیوژها باعث تأخیر در تخفیف تحریمها خواهد شد». این تنها یک نمونه است حاکی از اینکه چگونه رژیم قادر نیست پس از این همه کش و قوس و تصویب برجام توسط شورای عالی امنیت رژیم و تأیید و تصویب آن توسط خامنهای، رژیم نمیتواند آن را پیش ببرد. اگر رژیم میتوانست همان خط برجام را به سرعت تا آخر پیش ببرد، یعنی جامهای زهر بعدی را هم که خواه ناخواه به پیشانی رژیم نوشته شده، سر میکشید، در آن صورت میشد انتظار داشت که رژیم از انزوا خارج شود یا انزوایش کاهش پیدا کند، اما رژیم بهدلیل دوسرگی قار به انجام آن نیست. بنابراین طبیعی است که انزوای سیاسی رژیم شدیدتر هم شود. چرا که رژیم بهدلیل زهر خوردن و کشیده شدن دندان اتمیش و تنزل موقعیتش در تعادلقوا دوستان اندکش را از دست داده و رقبا و دشمنانش، بیپرواتر به آن میتازند.
کنفرانس وین که قرار است روز شنبه 23آبان برگزار شود، از زاویهٴ کیفیت حضور رژیم در آن میتواند یکی از شاخصهای سنجش میزان انزوای رژیم باشد، چون این کنفرانس در واقع محل هماوردی رژیم با کشورهای ائتلاف منطقه است و از آنجا که رژیم وضعیت خود را در این کنفرانس بسیار ضعیف و متزلزل میبیند، به گفته ظریف وزیر خارجه دولت روحانی، رژیم هنوز مردد است که در چه سطحی در این کنفرانس حاضر شود. چون میداند در این کنفرانس، شرایط سیاسی نامساعدتری از کنفرانس قبلی حاکم است و چیزی جز تحقیر و شکست در انتظارش نیست؛ بهخصوص که عربستان، دامنهٴ فعالیتهای سیاسی و دیپلوماتیک خود را از منطقه فراتر برده و در کنفرانسی که در حال حاضر؛ با شرکت سران و مقامات 34کشور تحت عنوان «کشورهای عربی و آمریکای لاتین» در ریاض برگزار شده، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان خیلی صریح گفته که ایجاد روابط نزدیکتر کشورهای عربی با آمریکای لاتین برای منزویتر کردن رژیم ایران است. در این کنفرانس نزدیکترین متحد رژیم در آمریکای لاتین، یعنی رئیسجمهور ونزوئلا هم حضور دارد. به این ترتیب با از دست رفتن یک منطقهٴ نفوذ از دست رژیم، محاصره سیاسی آن به سمت تکمیل پیش میرود.
در یک اقدام دیگر عربستان کوشیده اهرم حقوقبشر مللمتحد را نیز برضد رژیم و دخالتهایش در سوریه فعال کند. وی پیشنویس قطعنامهیی را به همین منظور ارائه کرده است.
این تحولات سیاسی هنگامی که همراه میشود با وضعیت بهشدت وخیم میدانی رژیم در سوریه، با وضعیت بهشدت آشفته درون رژیم، خیزش در چند استان کشور، همه گویای اوضاع بهغایت انفجاری است. در این شرایط اگر رژیم در کنفرانس وین حاضر شود، نسبت به کنفرانس قبلی وین در دو هفته پیش، در موقعیت خیلی ضعیفتری قرار دارد و جز شکست نتیجه دیگری در انتظارش نیست.
علت مبنایی، دوسرگی و دو قطبی بودن رژیم است؛ این دو سرگی یک سرگردانی و سردرگمی خطی را تحمیل کرده که باعث میشود رژیم نتواند هیچ خطی را پیش ببرد. هر باندی که میخواهد خطی را پیش ببرد، با مخالفت و سنگاندازی باند دیگر مواجه میشود و خط مورد نظر به شکست میانجامد، بارزترین مثال آن اجرای برجام است که رسماً از روز 26مهر برچیدن بساط هستهیی آغاز شد و چند روزی هم پیش رفت، اما بر سر باز کردن سانتریفیوژها، جنجالی بهپا شده و دلواپسان به این بهانه که باید کار باز کردن و انباری کردن بایستی با احتیاط زیاد صورت بگیرد تا دستگاهها بعداً قابل استفاده باشد؛ آن را متوقف کردند؛ در نتیجه هم سخنگوی کاخ سفید و هم سخنگوی روز چهارشنبه هشدار دادند: «اقدام (رژیم) ایران در توقف جمعآوری سانتریفیوژها باعث تأخیر در تخفیف تحریمها خواهد شد». این تنها یک نمونه است حاکی از اینکه چگونه رژیم قادر نیست پس از این همه کش و قوس و تصویب برجام توسط شورای عالی امنیت رژیم و تأیید و تصویب آن توسط خامنهای، رژیم نمیتواند آن را پیش ببرد. اگر رژیم میتوانست همان خط برجام را به سرعت تا آخر پیش ببرد، یعنی جامهای زهر بعدی را هم که خواه ناخواه به پیشانی رژیم نوشته شده، سر میکشید، در آن صورت میشد انتظار داشت که رژیم از انزوا خارج شود یا انزوایش کاهش پیدا کند، اما رژیم بهدلیل دوسرگی قار به انجام آن نیست. بنابراین طبیعی است که انزوای سیاسی رژیم شدیدتر هم شود. چرا که رژیم بهدلیل زهر خوردن و کشیده شدن دندان اتمیش و تنزل موقعیتش در تعادلقوا دوستان اندکش را از دست داده و رقبا و دشمنانش، بیپرواتر به آن میتازند.
کنفرانس وین که قرار است روز شنبه 23آبان برگزار شود، از زاویهٴ کیفیت حضور رژیم در آن میتواند یکی از شاخصهای سنجش میزان انزوای رژیم باشد، چون این کنفرانس در واقع محل هماوردی رژیم با کشورهای ائتلاف منطقه است و از آنجا که رژیم وضعیت خود را در این کنفرانس بسیار ضعیف و متزلزل میبیند، به گفته ظریف وزیر خارجه دولت روحانی، رژیم هنوز مردد است که در چه سطحی در این کنفرانس حاضر شود. چون میداند در این کنفرانس، شرایط سیاسی نامساعدتری از کنفرانس قبلی حاکم است و چیزی جز تحقیر و شکست در انتظارش نیست؛ بهخصوص که عربستان، دامنهٴ فعالیتهای سیاسی و دیپلوماتیک خود را از منطقه فراتر برده و در کنفرانسی که در حال حاضر؛ با شرکت سران و مقامات 34کشور تحت عنوان «کشورهای عربی و آمریکای لاتین» در ریاض برگزار شده، عادل الجبیر وزیر خارجه عربستان خیلی صریح گفته که ایجاد روابط نزدیکتر کشورهای عربی با آمریکای لاتین برای منزویتر کردن رژیم ایران است. در این کنفرانس نزدیکترین متحد رژیم در آمریکای لاتین، یعنی رئیسجمهور ونزوئلا هم حضور دارد. به این ترتیب با از دست رفتن یک منطقهٴ نفوذ از دست رژیم، محاصره سیاسی آن به سمت تکمیل پیش میرود.
در یک اقدام دیگر عربستان کوشیده اهرم حقوقبشر مللمتحد را نیز برضد رژیم و دخالتهایش در سوریه فعال کند. وی پیشنویس قطعنامهیی را به همین منظور ارائه کرده است.
این تحولات سیاسی هنگامی که همراه میشود با وضعیت بهشدت وخیم میدانی رژیم در سوریه، با وضعیت بهشدت آشفته درون رژیم، خیزش در چند استان کشور، همه گویای اوضاع بهغایت انفجاری است. در این شرایط اگر رژیم در کنفرانس وین حاضر شود، نسبت به کنفرانس قبلی وین در دو هفته پیش، در موقعیت خیلی ضعیفتری قرار دارد و جز شکست نتیجه دیگری در انتظارش نیست.