واکنش رسانهها و مهرههای باند رفسنجانی- روحانی نسبت به حمله دلواپسان به دیدار و دست دادن ”اتفاقی“ ظریف با باراک اوباما در دو زمینه ادامه دارد.
زمینه اول دفاع از اقدام ظریف است که در این رابطه موضعگیریها و مقالات متعددی توسط افراد و رسانههای این باند نوشته شده است، و زمینه دوم حمله به مواضع دلواپسان علیه ظریف است.
حرف مشترک دفاعیهها از ظریف این است که نباید به زمان محدود و تنگ گذشته یعنی در زمان شعارهای کهنه و قدیمی که تحت مبارزه با استکبار سالها نقل محافل رسانهها و مهرههای رژیم بود محدود ماند.
اکنون شرایطی بهوجود آمده که کاملاً متفاوت با گذشته است و میبایست با شرایط بینالمللی فعلی و در جهت آویختن به دامن آمریکا تراز شد.
بنابراین نباید نظرگاهی منطبق با گذشته نظام داشت، بلکه باید آینده نگر هم بود و با این دید با روابط بینالمللی از جمله رابطه با آمریکا برخورد کرد.
باند رفسنجانی- روحانی دیدار ”اتفاقی“ ظریف و اوباما را از این بابت موجه میداند که با ”اصول ابتدایی در چارچوب آداب دیپلوماتیک“ !، انطباق داشته و ضمنا با گفته آخوند روحانی که 28مرداد 94 که گفته بود «نباید فکر کنیم پس از حصول توافق میتوانیم هر طور که بخواهیم حرف بزنیم و عمل کنیم و دیگران در برابر این تغییر رفتار ما واکنشی نخواهند داشت“، همخوانی دارد.
بنابراین مواضع دلواپسان علیه اقدام ظریف غیر قابلقبول است، زیرا مواضع آنان مبین رفتاری غیر معمول است که ”منافع ملی“ را اسیر احساسات عیر منطقی و مربوط به گذشته میکند.
از دیدگاه این باند عمل ظریف نه تنها امری مذموم نیست، بلکه نشانهای از بلوغ سیاسی است که در عرف دیپلوماسی بینالمللی مرسوم است وضمنا شاخص ”رفتارهای متمدنانه و از شاخصهای عقلانیت دیپلوماتیک در میان بازیگران بینالمللی محسوب میشود“.
به همین دلیل موضعگیری دلواپسان علیه ظریف ”بهانه جویی“، و از همان قماشی است که بهانه جویان ”از هر فرصتی برای خردهگیری از وزارت خارجه بهخصوص شخص ظریف بهعنوان رئیس دستگاه دیپلوماسی و رئیس تیم مذاکرهکننده بهره میبرند“. (روزنامه آرمان 9مهر 94)
واضح است که در منطق باند رفسنجانی -روحانی کلماتی نظیر ”رفتارهای متمدنانه“، ”عقلانیت دیپلوماتیک“، ”رعایت نزاکت“ و... بازتاب سیاست آویختن به دامن غرب و بهخصوص آمریکا است.
مهرهها و رسانههای باند رفسنجانی- روحانی ضمن دفاعیاتشان ازظریف به مخاطب (دلواپسان) میرسانند که زمان شعارهای دجالگرانه و عوامفریبانه از نوع شعارهای خمینی، خامنهای و احمدینژادی گذشته است، و اساساً مناسبات جدید بینالمللی و منطقهیی اجازه چنین رفتاری را به نظام ولایت نمیدهد.
بنابراین پس میبایست بدون رودربایستی به گذشته تف انداخت و به دستبوسی ”کدخدا“ و لو با شیوه غیرمترقبه و ”اتفاقی“ رفت و نسبت به مشکلات چارهجویی کرد. زیرا رفتارهای گذشته عملاً بینتیجه بوده و به جای اینکه ”گره گشایی“ کند، ”گرههای مشکلات را سختترکرده “ است“. روزنامه آرمان 9مهر94)
پیش از اینکه ظریف بهطور ”اتفاقی“ با اوباما دست بدهد روحانی در مصاحبه با شبکه خبری سی.ان.ان خواستار کم شدن تنش بین رژیم و آمریکا شد و درمورد رابطهاش با رئیسجمهور آمریکا گفت ”... البته نامه مینویسیم گاهی ایشان نامه مینویسند وگاهی من مینویسم... . مهم این است که بتوانیم طراحی کنیم چگونه این مسایل را حل و فصل کنیم. چگونه رضایت مردم خودمان را جلب بکنیم و چگونه بتوانیم مردم دو کشور نزدیکتر بشوند. بحث این نیست که گذشته فراموش بشود، بحث این است که چگونه جبران شود و چگونه به آینده نگاه کنیم. من معتقدم مردم ایران بیشتر میخواهند به آینده نگاه کنند تا در گذشته بمانند و این بسیار مهم است “. (تلویزیون سی.ان.ان 6مهر94)
در تأیید همین رویکرد است که روزنامه آرمان وابسته به باند رفسنجانی - روحانی 8مهر94 عنان از کف داده و در مورد این دیدار ”اتفاقی“ این طور مینویسد که: ”اتفاقی بودن آن از وجه تاریخی بودن نمیکاهد و یک اتفاق غیره منتظره و البته جالب توجه در عرصه روابط دیپلوماتیک دو کشور است“.