مجری: در برنامه چالشها پیرامون بحث زهر اتمی و صورت مسأله سرنگونی میخواهیم سفر آمانو به تهران و بازید او از پارچین و همین طور کشمکش و جنگ بین باندهای رژیم بر سر همین مسأله را دنبال کنیم. بعد از سفر آمانو و اظهارات او در وین، باند خامنهای یا همان دلواپسان اتمی، بازرسی مدیر کل آژانس از سایت پارچین را شکستن یکی از خطوط قرمز دیگر خامنهای عنوان کردند و از جمله روزنامه کیهان با طرح همین موضوع به دولت روحانی ایراد گرفت که چرا چنین عملی را یک بازدید تشریفاتی قلمداد کرده است.
بهنظر شما در سفر آمانو به تهران چه گذشت و با بازدید او از پارچین، یک اتفاق جدی افتاده یا اینکه این بازدید یک بازدید تشریفاتی بوده؟
بهنظر شما در سفر آمانو به تهران چه گذشت و با بازدید او از پارچین، یک اتفاق جدی افتاده یا اینکه این بازدید یک بازدید تشریفاتی بوده؟
محمدعلی توحیدی: سفر آمانو به تهران در یک زمانبندی خاصی انجام شد. در این سفر، هم بهلحاظ بازدیدی که آمانو و بازرسهایش از سایت نظامی- اتمی پارچین داشتند و هم بهلحاظ مصاحبه با کارشناسان اتمی رژیم، اتفاق مهمی افتاد؛ چرا که خامنهای قبلاً هر دو مورد را مرز سرخ رژیم اعلام کرده بود. همچنین حضور آمانو در تهران، قبل از سفر روحانی به نیویورک و قبل از پایان سال میلادی که آژانس باید نسبت به تبعیت رژیم احراز اطمینان کند و نظر خودش را بدهد انجام میشد. آمانو در این سفر میخواست شخصاً یکسری کارها بکند و به سران رژیم هم تفهیم کند که چنانچه واقعاً تن ندهند و از حداقلهای ضروری برای اینکه آژانس بتواند گزارش بدهد تبعیت نکنند با این ریسک مواجهاند که آژانس گزارش لازم را ندهد. بهعبارت دیگر اگر به موارد مشخص شده تن ندهند، آژانس هم نمیتواند چنین تأییدیهای بدهد و در نتیجه کل توافق و قرارداد بهم میخورد. آمانو میخواست این موضوع را به رژیم تفهیم کند، که البته همراه با انجام کارهایش، این را هم تفهیم کرد.
مجری: اما با توجه به نیاز کشورهای پنج بهعلاوه یک و بهخصوص آمریکا به توافق با رژیم، مگر ممکن است که آژانس و یا آمانو کاری بکنند که این توافق بهم بخورد و ادامه پیدا نکند؟
مجری: اما با توجه به نیاز کشورهای پنج بهعلاوه یک و بهخصوص آمریکا به توافق با رژیم، مگر ممکن است که آژانس و یا آمانو کاری بکنند که این توافق بهم بخورد و ادامه پیدا نکند؟
محمدعلی توحیدی: بله، بهطور منطقی و تئوریک حتماً میتوانند این کار را بکنند؛ چرا که آژانس یک نهاد فنی مربوط به موضوع منع گسترش تسلیحات اتمی و اشاعه اتمی در جهان است و از لحاظ انجام وظایف فنی و تکنیکی خودش نمیتواند ملاحظات خاصی بکند و از مسائل عدول کند. بنابراین بله، منطقاً میتواند و اگر رژیم تبعیت نمیکرد میتوانست بهم بخورد. البته من به شما حق میدهم که این مسأله برایتان نامتصور باشد. شما، با توجه به سابقه امر و توافقی که انجام شده و قطعنامهیی که تصویب شده و اصراری که کل پنج بهعلاوه یک و بهخصوص دولت اوباما برای اینکه این توافق سرپا باشد دارند، نامتصور میبینید که آژانس این توافق را بهم بزند؛ این، طبیعی است؛ منتهی علتش این است که رژیم به این حداقلها تن داده و برای اینکه در مورد موضوعات بمبسازی کوتاه بیاید، پای میز مذاکره آمده.
مجری: اما شاهد هستیم که بههر حال رژیم امتیازاتی مثل شکل و نحوه بازرسیها یا حفظ میزانی از غنیسازی که روحانی در حرفهایش تأکید میکند گرفته است. روحانی در صحبتهایش گفته بود:
«وقتی ملتی دیپلوماتهای کارکشته، خلاق و شجاع و باشهامت دارد میتواند و توانست در برابر 6 قدرت بزرگ دنیا پای میز مذاکره بنشیند و از همهٴ حقوق ملت بزرگ ایران به خوبی دفاع کند».
با توجه به همین حرفهای روحانی و سیاستی که در این مذاکرات دوساله داشته، آیا این امتیازات، صورت مسأله را تغییر نمیدهند؟
مجری: اما شاهد هستیم که بههر حال رژیم امتیازاتی مثل شکل و نحوه بازرسیها یا حفظ میزانی از غنیسازی که روحانی در حرفهایش تأکید میکند گرفته است. روحانی در صحبتهایش گفته بود:
«وقتی ملتی دیپلوماتهای کارکشته، خلاق و شجاع و باشهامت دارد میتواند و توانست در برابر 6 قدرت بزرگ دنیا پای میز مذاکره بنشیند و از همهٴ حقوق ملت بزرگ ایران به خوبی دفاع کند».
با توجه به همین حرفهای روحانی و سیاستی که در این مذاکرات دوساله داشته، آیا این امتیازات، صورت مسأله را تغییر نمیدهند؟
محمدعلی توحیدی: در این حرفهای روحانی حتی یک کلمه درست وجود ندارد؛ تمامش تناقض و دروغ است. وقتی میگوید ”ملت ایران“، منظورش نظام است. اما مضحکترین قسمت حرفش، همین چیزیست که راجع به دیپلوماسی رژیم و مذاکرات دو ساله و توافقی که در وین بهدست آمد میگوید. همه متفقالقولاند که حتی با دادن امتیازات کمی، امتیازات بیشتری برای رژیم در ژنو قابل حصول بود. بعد به لوزان رفتند؛ در لوزان بدتر شد. خودشان گفتند بدتر شده و شرایط را سختتر کردند. بعد به وین آمدند؛ یعنی دو سال طول دادند. در همین هفته گذشته اکبر ترکان، مشاور ارشد روحانی در مصاحبه با روزنامه شرق، با آنهایی که نمیگذارند که توافق اجرا شود تسویهحساب کرد و گفت که هر روز که توافق وین دیرتر اجرا شود ما 100 میلیون دلار ضرر میکنیم. یعنی روزی صد میلیون دلار ضرر به مدت دو سالی که از نقطهٴ ژنو تا نقطهٴ وین طول کشیده است. این بهاصطلاح شجاعت، درایت و هنر دیپلماسیای است که روحانی از آن صحبت میکند؛ خیلی مسخره است. البته در مقابل آن تبهکاریای که رژیم کرده، میلیاردها خسارت از این بابت که به ملت ایران خورده بهحساب نمیآید. بعد هم میگوید که ما توانستیم شش قدرت را پس برانیم. در حالیکه هر چه زمان بیشتر گذشته، بیشتر امتیاز داده. البته این صحبتها به این معنا نیست که امتیازات ناموجه و نابجایی به این رژیم داده نشده و یا مماشات نشده، نخیر؛ امتیاز داده شده؛ امتیازات ناموجه داده شده؛ مقاومت ایران بهطور مستمر به این امتیازات ناموجه معترض بوده و افشا کرده و میکند. باید افشاء کرد و باید با این مماشات مقابله کرد.
مجری: مگر امکان دارد که با افشاگری و محکومیت این سیاست مماشات، امتیازاتی که به رژیم داده شده لغو شود؟
مجری: مگر امکان دارد که با افشاگری و محکومیت این سیاست مماشات، امتیازاتی که به رژیم داده شده لغو شود؟
محمدعلی توحیدی: شما اگر مقابله با مماشات و افشاگریهای مقاومت را در همین موضوع اتمی نادیده بگیرید یا حذف کنید، این مماشاتگران - به قول یکی از دوستان بینالملل، بیغیرتها- در مقابل فاشیزم دینی و دیکتاتوری تروریستی آخوندها کوتاه آمده و بمب اتمی هم به آخوندها میدادند. پس اگر چیزی این روند را محدود کرده، دامنهاش را محدود کرده و به شکست کشانده، همین افشاگریها و مقابلهها بوده. بله، قرارداد لغو نمیشود، یا اینکه تغییر نمیدهند یا جایی از آن را عوض نمیکنند؛ ولی میتواند دامنهٴ سیاسی مماشات را محدود کند. وانگهی وقتی که میگوییم مقابله و افشاگری در مقابل سیاست مماشات، اصل موضوع این نیست که مثلاً اینجا یا آنجای قرارداد تغییر کند. این، موضوع بحث نیست، بلکه بحث این است که موضوع به حوزه سیاست کشانده شود و در آنجا در رابطه با مسأله ایران و در رابطه با سیاست ایران، با این مماشات مقابله بشود.
مجری: مقابله سیاسی، مگر غیر از همین افشاگری هاست؟ منظور شما از بردن به حوزه سیاسی چی است؟
مجری: مقابله سیاسی، مگر غیر از همین افشاگری هاست؟ منظور شما از بردن به حوزه سیاسی چی است؟
محمدعلی توحیدی: منظور این است که بحث بهصورت مسألهٴ جدی سیاسی در ایران، یعنی موضوع تغییر رژیم کشیده شود؛ کمااینکه مماشات هم عطف به همین موضوع است؛ اگر بخواهد تحولی در رابطه با مردم ایران، داخل ایران، منطقه، جهان و رابطه جهان با ایران اتفاق بیفتد، صورت مسأله جدیاش تغییر این رژیم است؛ والا بقیهاش که یک روزمرگی سیاسی و ادامه وضع موجود و چرخه بحران و سرکوب در ایران و صدور تروریزم به منطقه و جهان است. پس اگر چیزی باید تغییر بکند، باید موضوع بههمین حوزه سیاست یعنی تغییر منتقل شود. کما اینکه در واقع امر، اگر چه مذاکرات یا مراودات و مماشات در موضوعات مشخصی با این رژیم صورت میگیرد ولی خود رژیم هم هر جا و به هر ترتیبی و در هر مناسبتی که با کسی مینشیند و در رابطه با سیاست ایران صحبت میکند، موضوع را به همین موضوع تغییر و به خواست اصلی خودش میکشاند.
مجری: موضوع و خواست اصلی رژیم در این حوزه سیاسی چی است؟
مجری: موضوع و خواست اصلی رژیم در این حوزه سیاسی چی است؟
محمدعلی توحیدی: وقتی که مجاهدین از لیست انگلستان خارج شده بودند، وال استریت ژورنال ضمن گزارش و خبر موضوع نوشته بود که دیپلوماتها هم میگویند که در هیچیک از مذاکرات اتمی با رژیم ایران نبوده که مسألهٴ لیستگذاری مجاهدین -که الآن در انگلستان کمرش شکسته- مطرح نشده باشد. این رژیم، موضوع لیستگذاری مجاهدین را به مذاکرات اتمی خودش میکشاند. در دوره خاتمی هم که اینها با تروریکای اروپا توافق کردند، جک استراو، وزرای خارجه فرانسه و آلمان به سعدآباد تهران رفتند. همانجا هم _ در حالیکه مقاومت در ابتدا خبر نداشت -خبرگزاری فرانسه افشا کرد که در مذاکرات، رژیم گفته من عقبنشینی میکنم و مسألهٴ پلمپ کردن را میپذیرم، به شرط اینکه شما مجاهدین را محدود کنید، تحت فشار بگذارید و در لیست بگذارید، که بعد لیگ حقوقبشر فرانسه گفت این واقعاً فضاحت در تاریخ دیپلوماسی است. ما هر نظری راجع به مجاهدین داشته باشیم ولی موضوع برنامه اتمی رژیم ایران و توافق بین غرب و این رژیم چه ربطی دارد به وارد کردن موضوع مجاهدین؟ میبینیم که رژیم میکشاند به اینجا. از اول، از زمان خود خمینی هم آنچه که برایش خط قرمز بود مجاهدین بود. یک سال قبل از 30خرداد فتوا داد که خون و مال مجاهدین و هواداران آنها هدر است. بعد همین را قانون رسمی رژیم کردند که هر گونه کمکی به مجاهدین یا ائتلاف سیاسیای که مجاهدین در آن باشند، مجازات اعدام دارد. زمانی هم که دور، دور رفسنجانی بود واصلاً خامنهای را تحویل نمیگرفت، به هر جا که سفر میکرد، باز حرفش مقابله و محدود کردن مجاهدین و شورای ملی مقاومت بود. خود خامنهای، وقتی که مجاهدین خودشان را از لیست اتحادیه اروپا بیرون کشیدند و دادگاه حکم داد، طالبانی که در آن موقع رئیسجمهور عراق بود را صدا زد و علناً به او گفت که مالکی باید آن توافقاتی که با ما در مورد مجاهدین کرده است را اجرا کند. متعاقب آن دیدیم که به اشرف حمله شد و آن جنایات که در اشرف صورت گرفت. در داستان جنگ با آمریکا با عراق هم، در شورای عالی امنیت رژیم که هم خامنهای و هم خاتمی در آن بودند تصمیم گرفتند و محسن رضایی آمد رسماً اعلام کرد که اگر اینها را بمباران کنی معلوم میشود جنگتان صادقانه است. پس ببینید رژیم یک خواست اصلی و مشخص دارد و در همه جا موضوع را به آن میکشاند مقاومت در صحنه سیاسی اینها را یکی پس از دیگری به شکست کشانده، خنثی کرده، افشا کرده، مقابله و ایستادگی کرده. الآن هم که رژیم به ته خط رسیده و وضعش کلاً درب و داغان است، باز نفرات دستگاه گفتمانسازی وزارت اطلاعات در پوش نوعی مخالفت با رژیم و با همان تاکتیک 80 -20 میگویند که وضع رژیم خراب است ولی آلترناتیوی هم در ایران نیست تا باز این صورت مسأله را بهصورتی انکار کنند. البته تلاشهایش در این مقطع زمانی و در صورت مسأله سیاسی موجود ایران بسیار بیثمر است. مخصوصاً در این ایام، ما شاهد بودیم که جشنهای مربوط به پنجاهمین سالگرد تأسیس سازمان مجاهدین خلق ایران و موج حمایتهای مردمی از مجاهدین در داخل و خارج کشور و ارج گذاری این پایداری 50ساله، خودش وجه دیگری از واقعیت قطببندی سیاسی در ایران و واقعیت صورت مسألهٴ تغییر و سرنگونی این رژیم و آنتیتز و آلترناتیو شورای ملی مقاومت ایران را تجسم داد؛ یعنی رژیم در هر حال، بحث را به همین حوزه میکشاند ولی تلاشهایش بیثمر است. متقابلاً مقاومت و مردم هم موضوع را به همین حوزه میکشانند و این هم دلیل موج حمایت مردمی از مجاهدین است.