در روزگاران قدیم، آموزش و تحصیل خاص اقشار ثروتمند و دارای نفوذ و درباریان بود. اما بر اثر انقلابات اجتماعی و رشد فکری و فرهنگی جوامع بشری تحصیل و آموزش جزو حقوق پایهیی و همگانی شد. در قدمهای بعدی، حکومتها آموزش را رایگان کردند و درگام بعد، علاوه بر تقبل تمام هزینههای تحصیل افراد، اقدام به استعدادیابی در سیستمهای آموزشی کردند. در نهایت هم از همین استعدادها بود که اختراعات و اکتشافات عصر جدید پدیدار شد و راه علم رو به آینده باز شد. اما در حاکمیت آخوندی در عصر کنونی، وضعیت بهگونهیی دیگر است شاید هرکس که ابتدا با این خبر روبهرو میشود، باور آن برایش سخت باشد ولی واقعیتهای عینی، حقایق تلخ را جلوی چشمان همه قرار میدهند.
محمد مهدیزاده معاون آموزشی نهضت سوادآموزی رژیم: «67هزار دانشآموز پایه اول تا ششم دبستان و 32هزار و 500 دانشآموز آماده ورود به مدرسه در سال تحصیلی 93-94 به مدرسه نرفتهاند و یک میلیون و سی هزار دانشآموز در گروه سنی 6 تا 18سال در هیچ مدرسهیی ثبتنام نکردهاند. (روزنامه حکومتی حمایت ۱۸/۶/۹۴)
آری، خبر تکاندهنده است. آن هم در عصر تکنولوژی و اختراعات نوین. کاملاً روشن است که این ثبتنام نکردن دانشآموزان، بهخاطر عدم تمایل افراد و یا مخالفت قلبی والدین نیست. بلکه فقط و فقط بهخاطر نداشتن بنیه مالی و عدم توان در پرداخت هزینهها و شهریههای مدارس است.
یک کارگزار رژیم بهنام علیرضا سلیمی در این باره گفت: «فیشی در جلسه کمیسیون ارائه شد که نشان میداد، یک مدرسه در مقطع دبیرستان، فقط برای بخشی از شهریه یک سال خود 12 میلیون تومان طلب کرده است» (روزنامه حکومتی رسالت ۲۳/۳/۹۴)
روزنامه حکومتی ابتکار نیز صحبت از «کالایی شدن» مدارس
بهمیان آورد و نوشت: «آموزش نه بهعنوان یک ”حق “ که بهعنوان یک کالا مطرح شده است. ما شاهد آن هستیم که آموزش و تحصیل، تبدیل به یک کالای گران قیمت شده است». (۳۰/۱/۹۴)
آنقدر اوضاع خراب است که رسانههای رژیم، در درگیریهای باندی، مجبور به طعنه زدن به کارگزاران خود این رژیم شدند. در یک مثال کوچک روزنامه حکومتی وطن امروز مربوط به باند خامنهای با عنوان «لااقل مدرسه را نفروشید!» نوشت: «اصل 44 قانون اساسی، دولت را به آموزش و پ رورش رایگان مکلف کرد. دیروز خانم ابتکار گفت: مردم باید با ریزگردها کنار بیایند!. آیا مردم قرار است امروز با ریزگردها کنار بیایند و فردا با آموزش و پرورشی که از صدر تا ذیل پولی باشد؟! (۱۶/۲/۹۴)
معلوم است که گرفتن این پولها بدون چتر قانونی امکانپذیر نیست. لذا حاکمیت، این مشکل را هم حل کرده است. یکی از دبستانهای غیرانتفاعی تهران به والدین دانشآموزان اعلام کرد باید شهریه 11 میلیونی برای سال تحصیلی 93- 94 پرداخت کنند. چون این شهریه به تأیید آموزش و پرورش منطقه رسیده است. (روزنامه جمهموری اسلامی۱۱/۶/۹۳)
در میدان مسابقه چپاول آخوندی، عدد 25 میلیون، جلودار رقم شهریه مدارس است. محمود شکری عضو مجلس ارتجاع، در تاریخ سوم تیرماه امسال در جریان مباحث مجلس رژیم گفت: «در وزارت آموزش و پرورش فاصله طبقاتی ایجاد کردید و شهریههای 25 میلیونی گرفتید».
اما این اخاذیها فقط مختص مدارس نیست و شامل دانشگاه و دانشجویان نیز شده. بهصورتیکه این روزها شاهد اعتراضات گستردهی دانشجویی در کرج، کرمان، کرمانشاه، تفرش و... بهخاطر افزایش شهریهها بودیم.
در همین رابطه در جلسه بررسی بودجه دانشگاه آزاد رژیم در تاریخ 7مرداد 94، اعلام شد، شهریه دانشجویان ورودی94، امسال 15 درصد افزایش خواهد داشت.
یکی از راههایی که این غارتگران، برای قانونی کردن اخاذیها استفاده میکنند، طرحی تحت عنوان «هیأت امنایی شدن مدارس» است. در همین رابطه یکی از هموطنان اراکی در تاریخ 20مرداد 94 میگوید: «برای ثبتنام دبیرستان دخترانه گفتند باید 157هزار تومان پول بدهید، میگویند چون هیأت امنایی شده»
همچنین صحبت هموطنان معترض در جلوی ساختمان مدارس، نمایانگر وخامت اوضاع است. توجه به چند نمونه از این اعتراضات که در نیمه اول شهریورماه امسال صورت گرفته، بسیار روشنگر است - برای پیش دانشگاهی فرزندم 20میلیون تومان میخواهند.
- برای ثبتنام 10ونیم میلیون تومان خواستهاند.
- بابت غذا و سرویس، یک میلیون و 200هزار تومان باید بدهیم.
- میگویند به مدرسه کمک کنید، هرماه باید مقداری پول بدهیم.
- بعد از ثبتنام دخترم گفتند باید پنجاه هزار تومن بدهید وگرنه به شما کارنامه نمیدهیم و از اردو و اینترنت محروم میکنیم. مدیر مدرسه هم سر صف اسمشان را میخواند که فلانی یا فلانی پول ندادند.
- کولرهای مدرسه را روشن نمیکنند و میگویند پول بده تا کولر روشن کنیم.
- حقوق من زیر یک میلیون تومان است، چطور میتوانم دو میلیون تومان شهریه بدهم؟
همچنین صحبت هموطنان معترض در جلوی ساختمان مدارس، نمایانگر وخامت اوضاع است. توجه به چند نمونه از این اعتراضات که در نیمه اول شهریورماه امسال صورت گرفته، بسیار روشنگر است - برای پیش دانشگاهی فرزندم 20میلیون تومان میخواهند.
- برای ثبتنام 10ونیم میلیون تومان خواستهاند.
- بابت غذا و سرویس، یک میلیون و 200هزار تومان باید بدهیم.
- میگویند به مدرسه کمک کنید، هرماه باید مقداری پول بدهیم.
- بعد از ثبتنام دخترم گفتند باید پنجاه هزار تومن بدهید وگرنه به شما کارنامه نمیدهیم و از اردو و اینترنت محروم میکنیم. مدیر مدرسه هم سر صف اسمشان را میخواند که فلانی یا فلانی پول ندادند.
- کولرهای مدرسه را روشن نمیکنند و میگویند پول بده تا کولر روشن کنیم.
- حقوق من زیر یک میلیون تومان است، چطور میتوانم دو میلیون تومان شهریه بدهم؟
در همین رابطه، «فانی» سرپرست وزارت آموزش پرورش رژیم گفته بود: «در برخی مدارس غیرانتفاعی، برای دوره دبستان 10 میلیون تا 20 میلیون تومان از اولیاء اخذ میشود». (روزنامه حکومتی «بهار» ۲۸/۶/۹۳)
با یک نظر اجمالی به این اخاذیهای مدارس، براحتی دلیل ترکتحصیل افراد را میفهمیم. همچنانکه محمد مهدیزاده، معاونت آموزشی نهضت سوادآموزی رژیم روز 13خرداد امسال در رسانههای حکومتی گفت: «143هزار دانشآموز، که بیشتر آنها کودکان بین ۶ تا ۱۸ سال هستند، در بین سالهای ۱۳۹۳ تا ۹۴ ترک تحصیل کردهاند».
با یک نظر اجمالی به این اخاذیهای مدارس، براحتی دلیل ترکتحصیل افراد را میفهمیم. همچنانکه محمد مهدیزاده، معاونت آموزشی نهضت سوادآموزی رژیم روز 13خرداد امسال در رسانههای حکومتی گفت: «143هزار دانشآموز، که بیشتر آنها کودکان بین ۶ تا ۱۸ سال هستند، در بین سالهای ۱۳۹۳ تا ۹۴ ترک تحصیل کردهاند».
با دیدن گوشهیی از این غارت و چپاول، مشخص میشود رژیم مسیر عقبگرد را طی میکند و عملاً تحصیل و آموزش خاص ثروتمندان میشود. چون با این اخاذیهای نجومی، دیگر جایی برای تحصیل اقشار کمدرآمد جامعه باقی نمیماند و فقط کسانی مثل آقازادههای وابسته به همین حاکمیت توان ادامه تحصیل را دارند و در نهایت هم با بورسیهی ولیفقیه به خارج میروند و اقشار محروم جامعه باید برای گذران زندگی و خرج تحصیل، در خیابان یا بیکار باشند یا دستفروشی کنند و مدرسه و کتاب را فقط باید در خواب ببینند.