پس از سخنرانی 18شهریور خامنه‌ای و حملات او به رفسنجانی و روحانی در زمینه‌های مختلف از جمله در مورد انتخابات، رابطه با آمریکا، جایگاه شورای نگهبان و...، رسانه‌ها و مهره‌های باند رفسنجانی- روحانی نیز به بهانه انتخابات، برجام و... با سخنان خامنه‌ای مقابله کرده، و به جای این‌که شخص ولی‌فقیه ارتجاع را مستقیم مورد خطاب قراربدهند، مهره‌هایی که سایه‌های او هستند را هدف قرار داده‌اند.
کرباسچی یکی ازمهره‌های باند رفسنجانی - روحانی که این باند از او به‌عنوان ”دبیرکل کارگزاران“ نام می‌برد، در پاسخ به حرفهای خامنه‌ای در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایرنا شورای نگهبان را زیر علامت سؤال برده و گفته است: ”نباید برخی نیروهای داخل نظام را به بهانه‌های مختلف رد کنیم“.
برخلاف خامنه‌ای که دست شورای نگهبان را برای رد صلاحیت و حذف مهره‌های باند رقیب باز گذاشت، این مهره وابسته به کارگزاران رفسنجانی می‌گوید: ”مجموعه دستگاههای نظارتی و دولت تلاش کنند با بازکردن دایره انتخاب، همه نیروهای داخل نظام ولو با سلیقه‌های مختلف امکان حضور در انتخابات را بیابند و با رد صلاحیتهای گسترده، مانعی بر سر راه انتخابات ایجاد نشود“. (روز مردم‌سالاری19شهریور94)
رفسنجانی نیز در مقابل حرفهای خامنه‌ای که چشمک وچراغ خامنه‌ای و روحانی به آمریکا را رد کرده و با انتقاد شدید از کسانی که سعی می‌کنند ”چهره بدتر از ابلیس آمریکا را فرشته نجات جلوه دهند“، برخط آویختن به غرب و تمایلش برای برقراری رابطه با آمریکا تأکید کرده و در پاسخ به پرسش رئیس‌جمهوری اتریش در مورد روابط با آمریکا گفته است: ”ایران آمادگی کامل دارد تا در دوره‌جدید خود با همه کشورهای جهان به‌ویژه اروپا روابط و همکاریهای سیاسی و اقتصادی را گسترش داده و بر اساس منافع متقابل سطح همکاریها را ارتقا بخشد“. (ابتکار19شهریور94)
روزنامه آرمان 19شهریور 94 با نام بردن از رفسنجانی و نوه خمینی به‌عنوان ”2 نگین انگشتر اعتدال“، نوشته است: ”یکی از نقاط مشترک در اخلاق هاشمی و سیدحسن خمینی دوری از تندروی و توصیه به دیگران برای پرهیز از بی‌اخلاقی در تمام حوزه‌هاست. این دو شخصیت به خوبی آگاهند که اولین ضررهای بی‌اخلاقی و تندروی متوجه کل کشور خواهد شد چنانکه باید در تبیین این خسارت، جامعه ایرانی را سوار بر یک کشتی دانست که اگر فردی تندرو گوشه‌یی از کشتی را سوراخ کند، به تدریج آب تمام کشتی را فرا خواهد گرفت“.
این روزنامه وابسته باند رفسنجانی- روحانی تلویحاً خامنه‌ای را به قدرت طلبی متهم کرده و در رابطه با ”این دو شخصیت“ نظام! نوشته است: ”آیات هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی دارای یک ویژگی بارز هم هستند و‌آن دوری گزیدن از قدرت است یعنی برنامه نانوشته‌ای دارند که بر طبق آن تنها به تکلیف خود عمل می‌کنند“.
آخوند سید رضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری رژیم نیز در روزنامه اعتماد 19شهریور94 به بهانه نقد دولت احمدی‌نژاد و مواضع آخوند مصباح یزدی و سایر آخوندهای وابسته به باند خامنه‌ای، مواضع خامنه‌ای در حمایت از احمدی‌نژاد را طی 8سال حکومتش نقد کرده و نوشته است: ”سوال آخر بنده از حضرت استاد این است که در مدت هشت سال دولت نهم و دهم که ملت ما تحقیر شد، تحریم شد و علناً صدها نفر فروش یک کلیه خود را اعلام کردند دولت احمدی‌نژاد را از جهت تعامل عاقلانه و پیامبروار نکردن مورد نقد قراردادید؟ آیا از دولتی که معاون اول و یکی از وزرایش به علت مسائل مالی در زندان هستند، برائت و عذرخواهی شده است؟ تأسف می‌خورم که حضرتعالی و روحانیان بلندپایه کشور ما به جای پدری نسبت به همه احزاب و گروهها و دعوت آنها به رعایت دستورات همه‌جانبه (مادی و معنوی) اسلام عزیز، طرف یک گروه را گرفته و موقعیت معنوی و روحانی خود را تضعیف می‌کنند“.
حرفهای مهره‌ها و رسانه‌های باند رفسنجانی - روحانی که به آنها اشاره شد، تک وپاتکهای متقابل باندها به یکدیگر و اوج گرفتن جنگ هرچه بیشتر نظام در مرحله ”پساتوافق“، مشخص می‌کند که دعوای هژمونی هم‌چنان ادامه دارد و این کشاکش‌های درونی رژیم نیز متأثر از این وضعیت است.
به عبارت دیگر می‌توان این نتیجه را گرفت هم‌چنان که نظام ولایت‌فقیه در بسیاری از زمینه‌ها و موضوعات درحالت قفل وبن بست، در مقوله هژمونی نیز تعیین‌تکلیف نشده و در بن‌بست است.
این وضعیت بحرانی ناشی از ساختار نظام ولایت مطلقه فقیه است، به‌نحوی که رژیم آخوندی ظرفیت و توان تعیین‌تکلیف این جنگ را ندارد و با گذشت زمان به‌خصوص با توجه به مسأله انتخابات وجنگ باندها بر سر آن ، نظام ولایت با وضعیت بحرانی‌تری مواجه خواهد بود.
تنها راه‌حل خروج از این بن‌بست و دور و کور که رژیم در آن اسیر است، سرنگونی این رژیم ضد‌مردمی است که مردم و مقاومت مردم ایران به آن همت گمارده‌اند.
کرباسچی یکی ازمهره‌های باند رفسنجانی - روحانی که این باند از او به‌عنوان ”دبیرکل کارگزاران“ نام می‌برد، در پاسخ به حرفهای خامنه‌ای در مصاحبه با خبرگزاری حکومتی ایرنا شورای نگهبان را زیر علامت سؤال برده و گفته است: ”نباید برخی نیروهای داخل نظام را به بهانه‌های مختلف رد کنیم“.
برخلاف خامنه‌ای که دست شورای نگهبان را برای رد صلاحیت و حذف مهره‌های باند رقیب باز گذاشت، این مهره وابسته به کارگزاران رفسنجانی می‌گوید: ”مجموعه دستگاههای نظارتی و دولت تلاش کنند با بازکردن دایره انتخاب، همه نیروهای داخل نظام ولو با سلیقه‌های مختلف امکان حضور در انتخابات را بیابند و با رد صلاحیتهای گسترده، مانعی بر سر راه انتخابات ایجاد نشود“. (روز مردم‌سالاری19شهریور94)
رفسنجانی نیز در مقابل حرفهای خامنه‌ای که چشمک وچراغ خامنه‌ای و روحانی به آمریکا را رد کرده و با انتقاد شدید از کسانی که سعی می‌کنند ”چهره بدتر از ابلیس آمریکا را فرشته نجات جلوه دهند“، برخط آویختن به غرب و تمایلش برای برقراری رابطه با آمریکا تأکید کرده و در پاسخ به پرسش رئیس‌جمهوری اتریش در مورد روابط با آمریکا گفته است: ”ایران آمادگی کامل دارد تا در دوره‌جدید خود با همه کشورهای جهان به‌ویژه اروپا روابط و همکاریهای سیاسی و اقتصادی را گسترش داده و بر اساس منافع متقابل سطح همکاریها را ارتقا بخشد“. (ابتکار19شهریور94)
روزنامه آرمان 19شهریور 94 با نام بردن از رفسنجانی و نوه خمینی به‌عنوان ”2 نگین انگشتر اعتدال“، نوشته است: ”یکی از نقاط مشترک در اخلاق هاشمی و سیدحسن خمینی دوری از تندروی و توصیه به دیگران برای پرهیز از بی‌اخلاقی در تمام حوزه‌هاست. این دو شخصیت به خوبی آگاهند که اولین ضررهای بی‌اخلاقی و تندروی متوجه کل کشور خواهد شد چنانکه باید در تبیین این خسارت، جامعه ایرانی را سوار بر یک کشتی دانست که اگر فردی تندرو گوشه‌یی از کشتی را سوراخ کند، به تدریج آب تمام کشتی را فرا خواهد گرفت“.
این روزنامه وابسته باند رفسنجانی- روحانی تلویحاً خامنه‌ای را به قدرت طلبی متهم کرده و در رابطه با ”این دو شخصیت“ نظام! نوشته است: ”آیات هاشمی رفسنجانی و سیدحسن خمینی دارای یک ویژگی بارز هم هستند و‌آن دوری گزیدن از قدرت است یعنی برنامه نانوشته‌ای دارند که بر طبق آن تنها به تکلیف خود عمل می‌کنند“.
آخوند سید رضا اکرمی رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست‌جمهوری رژیم نیز در روزنامه اعتماد 19شهریور94 به بهانه نقد دولت احمدی‌نژاد و مواضع آخوند مصباح یزدی و سایر آخوندهای وابسته به باند خامنه‌ای، مواضع خامنه‌ای در حمایت از احمدی‌نژاد را طی 8سال حکومتش نقد کرده و نوشته است: ”سوال آخر بنده از حضرت استاد این است که در مدت هشت سال دولت نهم و دهم که ملت ما تحقیر شد، تحریم شد و علناً صدها نفر فروش یک کلیه خود را اعلام کردند دولت احمدی‌نژاد را از جهت تعامل عاقلانه و پیامبروار نکردن مورد نقد قراردادید؟ آیا از دولتی که معاون اول و یکی از وزرایش به علت مسائل مالی در زندان هستند، برائت و عذرخواهی شده است؟ تأسف می‌خورم که حضرتعالی و روحانیان بلندپایه کشور ما به جای پدری نسبت به همه احزاب و گروهها و دعوت آنها به رعایت دستورات همه‌جانبه (مادی و معنوی) اسلام عزیز، طرف یک گروه را گرفته و موقعیت معنوی و روحانی خود را تضعیف می‌کنند“.
حرفهای مهره‌ها و رسانه‌های باند رفسنجانی - روحانی که به آنها اشاره شد، تک وپاتکهای متقابل باندها به یکدیگر و اوج گرفتن جنگ هرچه بیشتر نظام در مرحله ”پساتوافق“، مشخص می‌کند که دعوای هژمونی هم‌چنان ادامه دارد و این کشاکش‌های درونی رژیم نیز متأثر از این وضعیت است.
به عبارت دیگر می‌توان این نتیجه را گرفت هم‌چنان که نظام ولایت‌فقیه در بسیاری از زمینه‌ها و موضوعات درحالت قفل وبن بست، در مقوله هژمونی نیز تعیین‌تکلیف نشده و در بن‌بست است.
این وضعیت بحرانی ناشی از ساختار نظام ولایت مطلقه فقیه است، به‌نحوی که رژیم آخوندی ظرفیت و توان تعیین‌تکلیف این جنگ را ندارد و با گذشت زمان به‌خصوص با توجه به مسأله انتخابات وجنگ باندها بر سر آن ، نظام ولایت با وضعیت بحرانی‌تری مواجه خواهد بود.
تنها راه‌حل خروج از این بن‌بست و دور و کور که رژیم در آن اسیر است، سرنگونی این رژیم ضد‌مردمی است که مردم و مقاومت مردم ایران به آن همت گمارده‌اند.
