خامنه‌ای 18شهریور 94 طی سخنانی دردیدار با ایادی رژیم که تلویزیون رژیم از آنها به‌عنوان ”جمع هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم“ ! نام برد، شخص رفسنجانی و روحانی را مورد حمله قرارداد، و از جمله برداشت ”حق الناس “ (حق السهم) رفسنجانی در زمینه انتخابات و... را رد کرد و ”حق الناس“ را دفاع از عملکرد شورای نگهبان و... . تعریف کرد.
همزمان با این سخنان خامنه‌ای، متقابلاً رفسنجانی نیز حرفهایش دردیدار با عناصر باند خود با عنوان ”اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز“ را توسط خبرگزاری حکومتی ایسنا 19در شهریور 94 منتشرکرد.
رفسنجانی در این دیدار، در تقابل با سخنان خامنه‌ای به‌اصطلاح ”اصول و مبانی فکری“ و شیوه ”اعتدالی“ ! خود را تشریح کرده و مدعی شده است که همواره مبانی فکری او ”اعتدالی“ بوده است!.
رفسنجانی که خود از بدو تأسیس این نظام از سران نظام بوده و در تمامی جنایتهای این رژیم ضد‌مردمی شریک بوده، با فریبکاری خاص خود و در دعوای هژمونی با خامنه‌ای صحبت از اعتدال می‌کند و حتی پا را فراتر گذاشته و در برابر ولی‌فقیه ارتجاع مدعی حاکمیت انسانها می‌شود و می‌گوید ”مسیر کلی حرکت جوامع بشریت به طرف حاکمیت انسانها پیش می‌رود و دیر زمانی است که دژ استبداد شکسته “ است.
رفسنجانی آنگاه زبان به شکوه و شکایت می‌گشاید که به‌خاطر این اعتدال و پایبندی به آن: ”مقطعی از زمان اصلاح‌طلبان افراطی و در مقطعی دیگر اصول‌گرایان افراطی به‌دلیل حبّ و بغض‌های افراط‌گرایانه‌شان رفتاری دوگانه با من داشته‌اند“.
ملاحظه می‌شود جمله به جمله و کلمه کلمه اظهارات رفسنجانی، و این‌که مدعی شود که در زمان حاکمیت منحوس خمینی نیز به اعتدال وفادار بوده و حتی آن را از خمینی دجال یاد گرفته است، تماماً در راستای تصاحب قدرت و هژمونی در برابر خامنه‌ای و ولایت مطلقه او است.
حرف اصلی رفسنجانی با خامنه‌ای این است که در این مقطع از حیات ننگین نظام آخوندی، باید شعارهای گذشته رژیم هم در زمینه داخلی و هم در زمینه خارجی را دور انداخت و در زمینه‌های مختلف داخلی و خارجی اعتدال، یعنی خط آویختن به غرب و به بیان رسانه‌های رژیم به ”آن ورآبی“ ها را برگزید. بنابراین جنگ رفسنجانی با خامنه‌ای، صرفاً جدال کلامی روی موضوعات مختلف نیست، بلکه جنگ بر سرهژمونی و آینده نظام آخوندی است.
سابقه تراشی رفسنجانی مبنی بر اعتقاد به ”اصول و اعتقا‌دات اعتدالی“ ! برای خود حتی در زمان خمینی دجال!، خودش را مدافع اصلی نظام و یگانه ”دلسوز نظام، انقلاب، و کشور“ دانستن و متهم کردن باند خامنه‌ای به ”افکار افراطی که به‌دنبال تأمین منافع شخصی، باندی و سیاسی خود هستند. “ همه و همه در راستای تعیین‌تکلیف جنگ هژمونی بین دو رأس نظام است.
سخنان روز 19شهریور خامنه‌ای نیز در این راستا بود. یعنی این‌که جنگ بر سر برجام، انتخابات، حق الناس و...، بهانه و مستمسک برای جنگ بر سر هژمونی و آینده نظام است، که طبعاً با توجه به انتخابات پیش رو و با توجه به این‌که نهایتاً موضوع برجام در نظام آخوندی باید تعیین‌تکلیف شود، این جنگ هرچه بیشتر تشدید خواهد شد.
همزمان با این سخنان خامنه‌ای، متقابلاً رفسنجانی نیز حرفهایش دردیدار با عناصر باند خود با عنوان ”اعضای شورای مرکزی و عمومی انجمن فرهنگ و سیاست دانشجویان دانشگاه شیراز“ را توسط خبرگزاری حکومتی ایسنا 19در شهریور 94 منتشرکرد.
رفسنجانی در این دیدار، در تقابل با سخنان خامنه‌ای به‌اصطلاح ”اصول و مبانی فکری“ و شیوه ”اعتدالی“ ! خود را تشریح کرده و مدعی شده است که همواره مبانی فکری او ”اعتدالی“ بوده است!.
رفسنجانی که خود از بدو تأسیس این نظام از سران نظام بوده و در تمامی جنایتهای این رژیم ضد‌مردمی شریک بوده، با فریبکاری خاص خود و در دعوای هژمونی با خامنه‌ای صحبت از اعتدال می‌کند و حتی پا را فراتر گذاشته و در برابر ولی‌فقیه ارتجاع مدعی حاکمیت انسانها می‌شود و می‌گوید ”مسیر کلی حرکت جوامع بشریت به طرف حاکمیت انسانها پیش می‌رود و دیر زمانی است که دژ استبداد شکسته “ است.
رفسنجانی آنگاه زبان به شکوه و شکایت می‌گشاید که به‌خاطر این اعتدال و پایبندی به آن: ”مقطعی از زمان اصلاح‌طلبان افراطی و در مقطعی دیگر اصول‌گرایان افراطی به‌دلیل حبّ و بغض‌های افراط‌گرایانه‌شان رفتاری دوگانه با من داشته‌اند“.
ملاحظه می‌شود جمله به جمله و کلمه کلمه اظهارات رفسنجانی، و این‌که مدعی شود که در زمان حاکمیت منحوس خمینی نیز به اعتدال وفادار بوده و حتی آن را از خمینی دجال یاد گرفته است، تماماً در راستای تصاحب قدرت و هژمونی در برابر خامنه‌ای و ولایت مطلقه او است.
حرف اصلی رفسنجانی با خامنه‌ای این است که در این مقطع از حیات ننگین نظام آخوندی، باید شعارهای گذشته رژیم هم در زمینه داخلی و هم در زمینه خارجی را دور انداخت و در زمینه‌های مختلف داخلی و خارجی اعتدال، یعنی خط آویختن به غرب و به بیان رسانه‌های رژیم به ”آن ورآبی“ ها را برگزید. بنابراین جنگ رفسنجانی با خامنه‌ای، صرفاً جدال کلامی روی موضوعات مختلف نیست، بلکه جنگ بر سرهژمونی و آینده نظام آخوندی است.
سابقه تراشی رفسنجانی مبنی بر اعتقاد به ”اصول و اعتقا‌دات اعتدالی“ ! برای خود حتی در زمان خمینی دجال!، خودش را مدافع اصلی نظام و یگانه ”دلسوز نظام، انقلاب، و کشور“ دانستن و متهم کردن باند خامنه‌ای به ”افکار افراطی که به‌دنبال تأمین منافع شخصی، باندی و سیاسی خود هستند. “ همه و همه در راستای تعیین‌تکلیف جنگ هژمونی بین دو رأس نظام است.
سخنان روز 19شهریور خامنه‌ای نیز در این راستا بود. یعنی این‌که جنگ بر سر برجام، انتخابات، حق الناس و...، بهانه و مستمسک برای جنگ بر سر هژمونی و آینده نظام است، که طبعاً با توجه به انتخابات پیش رو و با توجه به این‌که نهایتاً موضوع برجام در نظام آخوندی باید تعیین‌تکلیف شود، این جنگ هرچه بیشتر تشدید خواهد شد.
