728 x 90

خدیجه (ع) سرسلسله و راهگشا – قسمت سوم - استاد جلال گنجه‌ای

استاد جلال گنجه‌ای
استاد جلال گنجه‌ای
در نوشته‌های پیش، اول با سیمای خدیجه در دورهٴ قبل از اسلام و سپس نقش حساس او در آغاز اسلام و محکم ساختن اولین سنگ بنای این دعوت توحیدی، آشنا شدیم. اینک، به برخی نقشهای استثنایی دیگر که خدیجه عهده‌دار گردید، اشاره می‌کنیم.

کوشش پیگیر و دفاع حداکثر
در زندگانی و روزگار خدیجه، همه چیز با دعوت محمدی (ص)، یکباره دگرگون شد. اینک شوهر محبوب خدیجه که «امین» مکه بود، تبدیل به هدف شمارهٴ یک خشم و دشمنیهای همان مردم شده است.
خدیجه پس از ازدواج با محمد، در شرایط بسیار مطلوبی قرار گرفته بود. او، فارغ از درگیریهای سالیانی که در میان مردان سوداگر، یک تنه از حقوق و حدود خود دفاع می‌نمود، سرپرستی بازرگانیش را به مردی امین سپرده بود که اکنون قلبش در خانهٴ خدیجه و فرزندان او می‌تپید.
حال خدیجه می‌توانست در کنار فرزندان خویش، زندگی آرامی را بگذارند. محمد نیز که می‌توانست نیات نیکوکارانه‌اش را عملی کند، بسی خرسند بود و به گواهی خدیجه، هیچ نیازمند یا درمانده‌یی را ناامید رد نمی‌کرد.
اما در شرایطی که با دعوت جدید محمد (ص) آغاز شده بود، مکیان صرفاً به دشمنی و آزار شخص محمد اکتفا نمی‌کردند. دیگر نه تنها کار بازرگانی خدیجه در بازارهای مکه با محدویت روبه‌رو شده بود، بلکه اعتبار و حتی جانش، مانند جان و محبوبیت محمد، آماج سران مشرک مکه بود. همانهایی که از هیچ تعرضی به هیچ چیز و هیچ‌کس ابا نداشتند.
اما با وجود همهٴ این دگرگونیهای پی‌ در پی و دشوار، گویی از نظر خدیجه تنها پرسشی که ارزش اندیشیدن دارد، این است که جهت یافتن یاورانی برای محمد (ص)، به چه کاری باید دست بزند؟ در آن هنگامه، چه کسی از خدیجه بیش از نفس ایستادگی در کنار محمد (ص) را انتظار داشت.
برای بلند آوازه ساختن او در تاریخ اسلام نیز، همین کافی بود. اما قهرمانانی از سنخ خدیجه را چه کار به آوازهٴ تاریخ؟ خدیجه، به چیزی جز «حداکثر» کوشش و فداکاری در ایمان و جهاد و دفاع از پیام و پیامبر جدید، راضی نمی‌شد. امری که با پذیرش مشقت و مصیبت بسیار همراه بود. چنین است که می‌بینیم خدیجه به‌طور خودجوش، دست به تبلیغ این دعوت و آرمان می‌گشاید و اولین کاندیدای او برای جذب نیرو به محمد (ص)، مرد دانشمند مکه، «ورقه ابن نوفل» نام دارد.

خدیجه و اولین تبلیغ موفق دین محمد
«ورقه» پسر «نوفل» پسر عموی خدیجه و پیرمردی از حنیفیان مکه بود که در پیری نابینا شده بود. او پیش از این زبان عبری را آموخته و با تورات و انجیل آشنا شده بود. حرفهایی که گهگاه علیه بتها و سنتهای مشرکان مکه زده بود، برخی را وا می‌‌داشته بگویند: «ورقه عیسوی شده است».
خدیجه، ماجرای رویا و وحی محمد را برای «ورقه» شرح می‌دهد. ورقه با دقت گوش می‌سپارد و به فکر فرو می‌رود. اما پس از لختی، سر از گریبان برمی‌آورد و هیجان زده تکرار می‌کند: «قدوس، قدوس»، و سپس رو به خدیجه می‌گوید: «این که تو می‌گویی، همان راز بزرگی است که بر موسی فرود آمده بود. به محمد بشارت ده که ثابت قدم باشد. این، پیامبری او بر این امت است». این‌چنین به جای بیم و هراس و بها دادن به انتقامهای مکه و مشرکانش خدیجه به ابتکار خویش، پرچم تبلیغ برای اسلام را برافراشته و اولین مبلغ دعوت محمد (ص) می‌شود. ورقه که به طواف کعبه برمی‌خیزد، در آن جا با محمد (ص) که او نیز به طواف مشغول بود، مواجه می‌شود. در فرصتی، ورقه در گوش محمد نجوا می‌کند: «آنگاه که دعوتت آشکار شود و از جانب قومت مطرود شوی، اگر زنده باشم به یاریت خواهم شتافت». برای محمد (ص) هنوز عجیب می‌آمد که مردمش او را طرد بکنند، اما ورقه توضیح می‌دهد که این بخشی از سرنوشت پیامبران است.

مبارزه علنی و همه جانبه
روزی که خدیجه به‌طور رسمی و علنی پذیرفتن دین جدید محمد (ص) را اعلام می‌کند، دیگر نقشش محدود به غمگساری از پیامبر نیست. خدیجه، به‌عنوان اولین مسلمان و نخستین زن مسلمان، به‌طور علنی دوشادوش محمد (ص) و در صحن کعبه، به نماز می‌ایستد. بی‌هیچ بیم و تردیدی نماز را رو به شمال و با قبله کردن بیت المقدس، به جای کعبه که هنوز بتکده است، برگزار می‌کنند. اعلام جدایی از سنت عرب جاهلی، که در پندار خود گویا به کعبه عقیده! و تعصب داشتند.
با این نماز علنی و جدایی از مشرکان مکه، موضع خدیجه به درجه اعلان دفاع از اسلام در برابر دشمنان و بدخواهان، ارتقا پیدا کرده است. این چنین، زنان، به‌خصوص زنان برده، نمونه و سابقه‌یی به‌دست می‌آورند تا خود را به‌عنوان مخاطب دین جدید محمدی، جدی گرفته و باور کنند. خدیجه، اینک پیشگام آنان و حامی غمگساری است که از جمله با نثار مال خویش، بردگان هم ‌کیش تازه‌ مسلمان را از محنت و شکنجه اربابان مشرک می ‌رهاند و دیگر خوشا به بردگان آزادی‌ستان، به‌خصوص کنیزان از بندرسته‌یی که آزادی و رهایی خویش را در آغوش حمایت خدیجه، تجربه خواهند کرد.
آزمونهای خدیجه در این مرحله که بی‌وقفه تا وفاتش ادامه می‌یابد، علاوه بر گذشتن از مال و آوازه و زندگی آرام شخصی، گذشتن از جان و فرزندان و وطن زاد و بوم خود و خاندانش را هم شامل می‌شود، و چنین است که نام و یادش در قلب محمد (ص) و پیروان، جاودانه خانه می‌کند.

ادامه دارد...
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/20ec64a5-3fc4-4806-971e-1bff6e0f2380"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات