در تقابل و جنگ و جدال بین سران رژیم بر سر سیره خبیثه خمینی، آخوند مصباح یزدی گفته است خمینی ”دارویی است که با تحریف به سم تبدیل میشود“. رسالت 31خرداد 94)
سخنان او در مقابل حرفهای رفسنجانی است که تلاش دارد دجالگرانه و عوامفریبانه برای خمینی سابقه ”تعامل“، ”تسامح“ و ”بردباری“ بتراشد و در مقابل ولیفقیه و سیاستهای او این ویژگیهای ناداشته برای خمینی را علم کند و خط خودش را بر علیه ولیفقیه نظام پیش ببرد.
متقابلاً خامنهای و آخوندهای باند او بر ویژگیهای انحصارطلبانه و ولایت مطلقه خمینی تأکید میکنند و نگران این هستند که خاطرات رفسنجانی برای امام دجالان، کار دست نظام بدهد و زیرآب ولایت مطلقه خامنهای را بزند.
واضح است که هدف اصلی رفسنجانی برای تراشیدن ویژگیهای فوق که اساساً به قبا و ردای خمینی نمیخورد، زدن زیرآب ولایت خامنهای است و همه حرف خامنهای و آخوندهای باند او از جمله آخوند مصباح یزدی نیز با رفسنجانی و باند مربوطه همین است.
آخوند مصباح یزدی برای نظام مطلقه فقیه سیره خمینی را دارو میداند، سیرهای که با سرکوب و کشتار و جنگطلبی و صدور تروریسم برای برپا نگاهداشتن حاکمیت جهل و جنایت آخوندی و تأمین بقای آن در حکم دارو بود.
بنابراین آنجایی که آخوند مصباح میگوید با تحریف، ”داروی خمینی“ تبدیل به ”سم “ میشود، اعتراف درستی کرده است زیرا به مجردی که ولیفقیه و نظام از مشی سرکوبگرانه و انحصارطلبانه خمینی دست بردارد، بهمحض اینکه به فرض محال روزی شلاق و سرکوب و دخالت در کشورهای دیگر را که داروی بقای نظام تا کنون بوده است را زمین بگذارد، آن روز است که پیکره نظام ولایت را سمی مهلک در می نوردد لرزه سرنگونی تمامیت رژیم را فرا میگیرد، و بنا بر گفته آخوند مصباح یزدی نتیجه ”تحریف خمینی“، ”به جای بهبود“، برای نظام ”مرگ“ آور خواهد بود.
مصباح یزدی در جایی از حرفهایش اذعان میکند که در صورت تحریف خمینی ”معادله نابرابر“ برقرار می شود و این معادله نابرابر میتواند اراده طرفداران حق را تضعیف کند و سبب میشود کسانی که به حق باور دارند و میخواهند خدمت کنند تصور نمایند که نمیتوان کاری کرد،
این هم جز واقعیات ناگزیری است که به آن اعتراف میشود زیرا در صورتیکه ولایت مطلقه فقیه شکسته شود و ولیفقیه تضعیف شود آن روی سکه آن برهم خوردن تعادلقوا به نفع مردم است و در این صورت سرکوب نظام آخوندی کارکردش را از دست میدهد و بنیان نظام ولایت به لرزه خواهد افتاد.
آخوند مصباح یزدی از همین واقعیت که البته در ناصیه این رژیم ضدمردمی است در وحشت است.
سخنان او در مقابل حرفهای رفسنجانی است که تلاش دارد دجالگرانه و عوامفریبانه برای خمینی سابقه ”تعامل“، ”تسامح“ و ”بردباری“ بتراشد و در مقابل ولیفقیه و سیاستهای او این ویژگیهای ناداشته برای خمینی را علم کند و خط خودش را بر علیه ولیفقیه نظام پیش ببرد.
متقابلاً خامنهای و آخوندهای باند او بر ویژگیهای انحصارطلبانه و ولایت مطلقه خمینی تأکید میکنند و نگران این هستند که خاطرات رفسنجانی برای امام دجالان، کار دست نظام بدهد و زیرآب ولایت مطلقه خامنهای را بزند.
واضح است که هدف اصلی رفسنجانی برای تراشیدن ویژگیهای فوق که اساساً به قبا و ردای خمینی نمیخورد، زدن زیرآب ولایت خامنهای است و همه حرف خامنهای و آخوندهای باند او از جمله آخوند مصباح یزدی نیز با رفسنجانی و باند مربوطه همین است.
آخوند مصباح یزدی برای نظام مطلقه فقیه سیره خمینی را دارو میداند، سیرهای که با سرکوب و کشتار و جنگطلبی و صدور تروریسم برای برپا نگاهداشتن حاکمیت جهل و جنایت آخوندی و تأمین بقای آن در حکم دارو بود.
بنابراین آنجایی که آخوند مصباح میگوید با تحریف، ”داروی خمینی“ تبدیل به ”سم “ میشود، اعتراف درستی کرده است زیرا به مجردی که ولیفقیه و نظام از مشی سرکوبگرانه و انحصارطلبانه خمینی دست بردارد، بهمحض اینکه به فرض محال روزی شلاق و سرکوب و دخالت در کشورهای دیگر را که داروی بقای نظام تا کنون بوده است را زمین بگذارد، آن روز است که پیکره نظام ولایت را سمی مهلک در می نوردد لرزه سرنگونی تمامیت رژیم را فرا میگیرد، و بنا بر گفته آخوند مصباح یزدی نتیجه ”تحریف خمینی“، ”به جای بهبود“، برای نظام ”مرگ“ آور خواهد بود.
مصباح یزدی در جایی از حرفهایش اذعان میکند که در صورت تحریف خمینی ”معادله نابرابر“ برقرار می شود و این معادله نابرابر میتواند اراده طرفداران حق را تضعیف کند و سبب میشود کسانی که به حق باور دارند و میخواهند خدمت کنند تصور نمایند که نمیتوان کاری کرد،
این هم جز واقعیات ناگزیری است که به آن اعتراف میشود زیرا در صورتیکه ولایت مطلقه فقیه شکسته شود و ولیفقیه تضعیف شود آن روی سکه آن برهم خوردن تعادلقوا به نفع مردم است و در این صورت سرکوب نظام آخوندی کارکردش را از دست میدهد و بنیان نظام ولایت به لرزه خواهد افتاد.
آخوند مصباح یزدی از همین واقعیت که البته در ناصیه این رژیم ضدمردمی است در وحشت است.