مقدمه: رژیم آخوندی در سالهای گذشته، حل مشکلات معیشتی معلمان را به تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری حواله میداد، اما این قانون را با تأخیر فراوان تصویب کرد. با اجرای این قانون نهتنها تغییری در وضعیت معلمان ایجاد نشد بلکه معلمان از بعضی پرداختها نیز، محروم شدند.
حال دولت آخوند روحانی با مطرح کردن بحث رتبه بندی، در حال تکرار این رویداد به شکلی دیگر است.
حال دولت آخوند روحانی با مطرح کردن بحث رتبه بندی، در حال تکرار این رویداد به شکلی دیگر است.
رتبهبندی معلمان- پیشینه
سال ۱۳۸۳ طـرح موسوم به "مسیـر ارتقـای شغلـی" برای "ایجاد انگیزه و کارایی معلمان و ارتقای سطح کیفی خدمات آموزشی"، در دولت پاسدار احمدینژاد تصویب شد. مطابق این مصوبه، معلمان برحسب امتیازات در 3 گروه ارشد، خبره و عالیرتبه بندی میشدند. طرح جدید وزارت آموزش و پرورش دولت آخوند روحانی هم در عناوین و هم در معیارها بازگشتی به طرح شکست خورده مسیر ارتقای شغلی است.
طرح رتبهبندی معلمان در تاریخ 26 خرداد 1392 در آخرین روزهای دولت پاسدار احمدینژاد به تصویب هیأت دولت رسید و قرار شد طی 3سال اجرا شود. در این طرح معلمان بر اساس سابقه کار، مدرک تحصیلی، تحقیق و تألیف در رتبههای تعیین شده قرار میگرفتند و بر اساس این رتبهها میزان دریافتی آنها افزایش مییافت.
با روی کار آمدن دولت آخوند روحانی و بهدنبال اعتراضات و خواست معلمین برای بهبود وضعیت معیشتی و رفع تبعیض، زمزمه ارسال طرح به مجلس ارتجاع شنیده شد و سرانجام کلیات طرح در اوایل سال ۹۳ به مجلس ارسال شد. مجلس ارتجاع این طرح دولت را به بهانه بار مالی جدید برای دولت تصویب نکرد. سپس دولت آخوند روحانی طرح رتبهبندی را بهصورت لایحه به مجلس ارائه کرد و در آخرین روزهای سال93 آن را به تصویب هیأت دولت خودش رساند. طبق این طرح، معلمان بر اساس شاخصهایی به چهار رتبه پایه، ارشد، خبره و عالی تقسیمبندی شدند.
وزیر آموزش پرورش دولت روحانی گفت، شاخصهای طرح رتبهبندی تا شهریور تدوین خواهد شد و بهدنبال آن این طرح در مهر 94 اجرایی میشود.
طرح رتبهبندی معلمان در تاریخ 26 خرداد 1392 در آخرین روزهای دولت پاسدار احمدینژاد به تصویب هیأت دولت رسید و قرار شد طی 3سال اجرا شود. در این طرح معلمان بر اساس سابقه کار، مدرک تحصیلی، تحقیق و تألیف در رتبههای تعیین شده قرار میگرفتند و بر اساس این رتبهها میزان دریافتی آنها افزایش مییافت.
با روی کار آمدن دولت آخوند روحانی و بهدنبال اعتراضات و خواست معلمین برای بهبود وضعیت معیشتی و رفع تبعیض، زمزمه ارسال طرح به مجلس ارتجاع شنیده شد و سرانجام کلیات طرح در اوایل سال ۹۳ به مجلس ارسال شد. مجلس ارتجاع این طرح دولت را به بهانه بار مالی جدید برای دولت تصویب نکرد. سپس دولت آخوند روحانی طرح رتبهبندی را بهصورت لایحه به مجلس ارائه کرد و در آخرین روزهای سال93 آن را به تصویب هیأت دولت خودش رساند. طبق این طرح، معلمان بر اساس شاخصهایی به چهار رتبه پایه، ارشد، خبره و عالی تقسیمبندی شدند.
وزیر آموزش پرورش دولت روحانی گفت، شاخصهای طرح رتبهبندی تا شهریور تدوین خواهد شد و بهدنبال آن این طرح در مهر 94 اجرایی میشود.
رتبهبندی معلمان– اظهارات فرهنگیان و کارشناسان رژیم
بیشتر معلمان و فرهنگیان کشور با طرح رتبهبندی دولت آخوند روحانی، مخالفت کردند. بنا به گفته بعضی کارشناسان، مطرح شدن این طرح در این مقطع زمانی در اصل برای دور زدن مطالبات معلمان برای افزایش حقوق و رفع تبعیض در حقوق و تسهیلات به نسبت دیگر نهادهای حکومتی مطرح شده است. این امر راه به اعتراضات گسترده و سراسری فرهنگیان برای احقاق مطالباتشان در کشور راه برده است.
یک کارشناس آموزشی: «هماکنون پایه حقوقی فرهنگیان ضعیف است و فاصله میان آنها با کارمندان سایر ادارات هر روز بیشتر میشود. خواسته اصلی معلمین جبران این تفاوتهاست. درصورتیکه طرح رتبهبندی به این تفاوتها پاسخی نمیدهد».
حتی در صورت اجرای این طرح، باز هم بیشتر معلمین زیر خط فقر میباشند و حقوقشان پایینتر از حقوق ادارات دیگر میباشد.
کارشناسی دیگر: «یکی از خواستههای اصلی فرهنگیان این است که شاخصهای رتبهبندی با نظرخواهی از آنها تدوین شود. هماکنون یکی از شاخصهایی که برای رتبهبندی معلمان در نظر گرفته شده، ارائه مقاله و پژوهش است؛ اما چند درصد معلمان شرایط لازم را برای تحقیق و پژوهش دارند؟»
یک معلم: «هنگامی که یک معلم برای گذراندن زندگی مجبور است چند شغل داشته باشد، دیگر زمانی برای تحقیق و پژوهش ندارد.»...
معلمی دیگر: «بهتر بود اسم آن را طرح طبقهبندی معلمان میگذاشتند! طرحی برای قانونی کردن ظلم به معلمان! کدام ادارهای برای دادن حق و حقوق کارمندش کتاب و مقاله و هزار شرط نشدنی میگذارد که شما گذاشتید؟»
یک کارشناس آموزشی: «هماکنون پایه حقوقی فرهنگیان ضعیف است و فاصله میان آنها با کارمندان سایر ادارات هر روز بیشتر میشود. خواسته اصلی معلمین جبران این تفاوتهاست. درصورتیکه طرح رتبهبندی به این تفاوتها پاسخی نمیدهد».
حتی در صورت اجرای این طرح، باز هم بیشتر معلمین زیر خط فقر میباشند و حقوقشان پایینتر از حقوق ادارات دیگر میباشد.
کارشناسی دیگر: «یکی از خواستههای اصلی فرهنگیان این است که شاخصهای رتبهبندی با نظرخواهی از آنها تدوین شود. هماکنون یکی از شاخصهایی که برای رتبهبندی معلمان در نظر گرفته شده، ارائه مقاله و پژوهش است؛ اما چند درصد معلمان شرایط لازم را برای تحقیق و پژوهش دارند؟»
یک معلم: «هنگامی که یک معلم برای گذراندن زندگی مجبور است چند شغل داشته باشد، دیگر زمانی برای تحقیق و پژوهش ندارد.»...
معلمی دیگر: «بهتر بود اسم آن را طرح طبقهبندی معلمان میگذاشتند! طرحی برای قانونی کردن ظلم به معلمان! کدام ادارهای برای دادن حق و حقوق کارمندش کتاب و مقاله و هزار شرط نشدنی میگذارد که شما گذاشتید؟»
رتبهبندی معلمان – دولت آخوند روحانی
آخوند روحانی و کارگزارانش بر خلاف نظر بیشتر معلمین و فرهنگیان کشور ادعا میکنند:
اجرای این طرح باعث افزایش تلاش، خلاقیت و توانمندی معلمان و همچنین باعث بهبود زندگی معیشتی معلمان میشود.
رتبهبندی به ماندگاری بیشتر افراد خلاق در آموزشوپرورش کمک میکند.
با توجه به انبوه موانع ساختاری و شرایط حاکم بر جامعه که بهدلیل سیاستهای ضدمردمی رژیم آخوندی در طول سه دهه بر میهنمان حکفرما شده است، این طرح چیزی جز برای انحراف کشاندن مطالبات معوقه معلمان و انداختن آن در چاه ویل «پیچ و خمهای اداری و رتبه بندی» نیست تا با دادن حداقل امتیاز، این قشر زحمتکش را به سکوت و انفعال بکشاند.
زیرا در عمل با توجه به میزان تورم در جامعه و پایین بودن حقوق معلمین، حقوق آنها نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیر یافته است.
اجرای این طرح باعث افزایش تلاش، خلاقیت و توانمندی معلمان و همچنین باعث بهبود زندگی معیشتی معلمان میشود.
رتبهبندی به ماندگاری بیشتر افراد خلاق در آموزشوپرورش کمک میکند.
با توجه به انبوه موانع ساختاری و شرایط حاکم بر جامعه که بهدلیل سیاستهای ضدمردمی رژیم آخوندی در طول سه دهه بر میهنمان حکفرما شده است، این طرح چیزی جز برای انحراف کشاندن مطالبات معوقه معلمان و انداختن آن در چاه ویل «پیچ و خمهای اداری و رتبه بندی» نیست تا با دادن حداقل امتیاز، این قشر زحمتکش را به سکوت و انفعال بکشاند.
زیرا در عمل با توجه به میزان تورم در جامعه و پایین بودن حقوق معلمین، حقوق آنها نه تنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیر یافته است.
رتبهبندی معلمان– کاهش حقوق سال 1394
طبق قانون خود رژیم آخوندی بایستی حقوق کارکنان دولت هر سال متناسب با تورم افزایش پیدا کند و هر دولت نیز بودجه خود را باید بر این مبنا تدوین و به مجلس ارایه کند. واقعیت این است که تورم مورد نظر دولت روحانی شیاد، خیلی کمتر از تورم واقعی میباشد و با واقعیتهای زندگی مردم هم خوانی ندارد. یک قلم مسأله اجاره مسکن میباشد که در نرخ تورم در نظر گرفته نمیشود. در صورتیکه در شهرهای بزرگ، اجارهٴ مسکن، بخش اصلی حقوق معلمین را به خودش اختصاص میدهد. طبق ارزیابیهای کارشناسان رژیم، تورم جاری در کشور طی 8سال، با سرعت بیشتر به نسبت حقوق معلمان افزایش پیدا کرده است. طبق همین بررسیها تورم در این 8سال، 164 درصد بوده است، در حالیکه حقوق کارگران 150 درصد و حقوق معلمان 108 درصد افزایش یافته است. ازاینرو، میزان افزایش حقوق فرهنگیان طی هشت سال اخیر از سرعت افزیش تورم عقب مانده است.
بنا گفته کارشناسان رژیم، حقوق معلمان در سال 94 نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.
بهعنوان نمونه در یک خانواده 4نفره که حقوق 200هزار تومان افزایش یافته است، سرپرست بایستی خانوادهاش را عضو بیمه تکمیلی (طلایی سابق) کند که حدود 270 درصد افزایش یافته است. یعنی اگر این خانواده برای کل اعضایش 52هزار تومان میپرداخت امسال باید حدود 192هزار تومان بپردازد. یعنی 140هزار تومان بیشتر از سال گذشته؛ در واقع از مبلغ 200هزار تومان افزایش تنها 60هزار تومان باقی مانده است که همان نیز صرف افزایش هزینه خدمات درمانی، مالیات مستمر، بیمه عمر و صندوق بازنشستگی میشود. یعنی نه تنها جایی برای آن 60هزار تومان باقی نمیگذارد، بلکه آن خانواده، بدهکار هم خواهد شد. البته این خانواده 4نفره که عضو صندوق ذخیره فرهنگیان هم باشد باز هم بیشتر از حقوقش کم خواهد شد. چرا که با توجه به تورم 17 درصدی نسبت به سال گذشته، حقوق آن کمتر خواهد شد. (منبع روزنامه اعتماد رژیم۲/۲/۹۴)
وضعیت نابسامان معلمان و جایگاه نازلشان در جامعه تحت حاکمیت آخوندها، در مقایسه با بعضی کشورهای دیگر در جدول زیر و همچنین با حقوق بعضی کارمندان ادارات دیگر در ایران، که بالای 3 میلیون حقوق میگیرند، بهخوبی فهم میشود. با فرض حقوق یک میلیون تومانی (که حقوق بیشتر معلمین خیلی کمتر از این مقدار میباشد) و با توجه به دلار 3000 تومانی، (البته قیمت دلار در بازار بیشتر است) حقوق معلمین حدود 333 دلار میشود.
بنا گفته کارشناسان رژیم، حقوق معلمان در سال 94 نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.
بهعنوان نمونه در یک خانواده 4نفره که حقوق 200هزار تومان افزایش یافته است، سرپرست بایستی خانوادهاش را عضو بیمه تکمیلی (طلایی سابق) کند که حدود 270 درصد افزایش یافته است. یعنی اگر این خانواده برای کل اعضایش 52هزار تومان میپرداخت امسال باید حدود 192هزار تومان بپردازد. یعنی 140هزار تومان بیشتر از سال گذشته؛ در واقع از مبلغ 200هزار تومان افزایش تنها 60هزار تومان باقی مانده است که همان نیز صرف افزایش هزینه خدمات درمانی، مالیات مستمر، بیمه عمر و صندوق بازنشستگی میشود. یعنی نه تنها جایی برای آن 60هزار تومان باقی نمیگذارد، بلکه آن خانواده، بدهکار هم خواهد شد. البته این خانواده 4نفره که عضو صندوق ذخیره فرهنگیان هم باشد باز هم بیشتر از حقوقش کم خواهد شد. چرا که با توجه به تورم 17 درصدی نسبت به سال گذشته، حقوق آن کمتر خواهد شد. (منبع روزنامه اعتماد رژیم۲/۲/۹۴)
وضعیت نابسامان معلمان و جایگاه نازلشان در جامعه تحت حاکمیت آخوندها، در مقایسه با بعضی کشورهای دیگر در جدول زیر و همچنین با حقوق بعضی کارمندان ادارات دیگر در ایران، که بالای 3 میلیون حقوق میگیرند، بهخوبی فهم میشود. با فرض حقوق یک میلیون تومانی (که حقوق بیشتر معلمین خیلی کمتر از این مقدار میباشد) و با توجه به دلار 3000 تومانی، (البته قیمت دلار در بازار بیشتر است) حقوق معلمین حدود 333 دلار میشود.
(منبع روزنامه اعتماد رژیم ۲/۲/۹۴)
رتبهبندی معلمان – اعتراضات
جنبش اعتراضی معلمان که چند ماه است جریان دارد و از 10اسفند 93، اوج چشمگیری یافته، با یک حرکت سراسری و پیروزمند که بر اساس آخرین گزارشها در روز 27فروردین 94 تمامی استانها و بیش از یکصد شهر کشور را فرا گرفت، یک فراز درخشان را پشت سر گذاشت.
وجود شعارهای سیاسی مانند آزادی زندانیان و معلمان دستگیر شده، نشان میدهد که این حرکت بزرگ سراسری گرچه خواستهایش صنفی است، اما چنین جنبشی در شرایط اختناق مطلق، خواه ناخواه ماهیت سیاسی دارد. شعار محوری این حرکت یعنی «معلم بهپا خیز علیه ظلم و تبعیض» هم گرچه ظاهری صنفی دارد، اما در اساس سیاسی است زیرا بر تبعیض میان حقوق و مزایای یک معلم و یک پاسدار شوریده است.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، به معلمان شریف و آزادهیی که برای احقاق حق خود و در اعتراض به اقدامهای سرکوبگرانه و جنایتکارانه رژیم آخوندی در نقاط مختلف کشور دست به تجمعهای اعتراضی زدهاند، درود فرستاد و عموم مردم بهویژه دانشآموزان و اولیای آنها و جوانان سراسر کشور را به یاری و همبستگی با آنان فراخواند.
خانم رجوی گفت: «در شرایطی که رژیم آخوندی بیشتر ثروت مردم ایران را صرف سرکوب و صدور ترویسم و کشتار مردم سوریه، عراق، یمن و لبنان میکند، در چاه ویل پروژههای ضدمیهنی اتمی میریزد و یا روانه حسابهای سرکردگان رژیم و خانوادههایشان میکند، معلمان زحمتکش و شریف کشور که بیشترین نقش را در ساختن آینده ایران بر عهده دارند، با فقر و تنگدستی دست به گریبانند و در گذران زندگی با بیشترین سختیها مواجهند.
در حالیکه بودجه سپاه پاسداران بهطور مستمر افزایش مییابد، میلیونها کودک و نوجوان امکان تحصیل ندارند و کمترین بودجهیی برای تأمین حداقل مکانهای ضروری برای مدارس و دبیرستانهای مورد نیاز اختصاص داده نمیشود. در سال 1393 بودجه رسمی ارگانهای نظامی و سرکوب و صدور تروریسم، سه برابر بودجه آموزش و پرورش، با حدود یک میلیون معلم و 13 میلیون دانشآموز است. این در حالیست که بودجه واقعی ارگانهای نظامی و سرکوب و صدور تروریسم بسیار بیشتر است و میلیاردها دلار خارج از بودجه رسمی از طریق دفتر خامنهای و امکانات کلان اقتصادی که در اختیار سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات است و هیچ کنترلی بر آنها نیست صرف این ارگانها میشود».
نتیجهگیری:
واقعیت این است که ارمغان دیکتاتوری دزد و چپاولگر آخوندی برای مردم ایران و معلمان و دیگر اقشار زحمتکش، جز مرگ و نابودی و ویرانی نبوده است. تا وقتی این رژیم ضدبشر و غارتگر بر سر کار است و بودجههای هنگفت را هزینه سرکوب بیمانند در داخل و صدور تروریسم در جهان برای بقای حکومت ننگینش میکند، با هیچیک از طرحهای فریبکارانه مثل رتبهبندی معلمان، وضع اقشار زحمتکش از جمله معلمین و فرهنگیان، سر و سامان نخواهد گرفت.
تنها با سرنگونی رژیم ولایتفقیه و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم، این بلای سهمگین که بیش از 3 دهه بر سر مردم ما و سراسر منطقه سایه افکنده است، پایان مییابد. بیشک آنروز، معلمان و فرهنگیان، این آیندهسازان ایران نیز، با یک زندگی شرافتمند و آزاد، کودکان ایران را، برای فردای میهنمان، میسازند.
وجود شعارهای سیاسی مانند آزادی زندانیان و معلمان دستگیر شده، نشان میدهد که این حرکت بزرگ سراسری گرچه خواستهایش صنفی است، اما چنین جنبشی در شرایط اختناق مطلق، خواه ناخواه ماهیت سیاسی دارد. شعار محوری این حرکت یعنی «معلم بهپا خیز علیه ظلم و تبعیض» هم گرچه ظاهری صنفی دارد، اما در اساس سیاسی است زیرا بر تبعیض میان حقوق و مزایای یک معلم و یک پاسدار شوریده است.
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، به معلمان شریف و آزادهیی که برای احقاق حق خود و در اعتراض به اقدامهای سرکوبگرانه و جنایتکارانه رژیم آخوندی در نقاط مختلف کشور دست به تجمعهای اعتراضی زدهاند، درود فرستاد و عموم مردم بهویژه دانشآموزان و اولیای آنها و جوانان سراسر کشور را به یاری و همبستگی با آنان فراخواند.
خانم رجوی گفت: «در شرایطی که رژیم آخوندی بیشتر ثروت مردم ایران را صرف سرکوب و صدور ترویسم و کشتار مردم سوریه، عراق، یمن و لبنان میکند، در چاه ویل پروژههای ضدمیهنی اتمی میریزد و یا روانه حسابهای سرکردگان رژیم و خانوادههایشان میکند، معلمان زحمتکش و شریف کشور که بیشترین نقش را در ساختن آینده ایران بر عهده دارند، با فقر و تنگدستی دست به گریبانند و در گذران زندگی با بیشترین سختیها مواجهند.
در حالیکه بودجه سپاه پاسداران بهطور مستمر افزایش مییابد، میلیونها کودک و نوجوان امکان تحصیل ندارند و کمترین بودجهیی برای تأمین حداقل مکانهای ضروری برای مدارس و دبیرستانهای مورد نیاز اختصاص داده نمیشود. در سال 1393 بودجه رسمی ارگانهای نظامی و سرکوب و صدور تروریسم، سه برابر بودجه آموزش و پرورش، با حدود یک میلیون معلم و 13 میلیون دانشآموز است. این در حالیست که بودجه واقعی ارگانهای نظامی و سرکوب و صدور تروریسم بسیار بیشتر است و میلیاردها دلار خارج از بودجه رسمی از طریق دفتر خامنهای و امکانات کلان اقتصادی که در اختیار سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات است و هیچ کنترلی بر آنها نیست صرف این ارگانها میشود».
نتیجهگیری:
واقعیت این است که ارمغان دیکتاتوری دزد و چپاولگر آخوندی برای مردم ایران و معلمان و دیگر اقشار زحمتکش، جز مرگ و نابودی و ویرانی نبوده است. تا وقتی این رژیم ضدبشر و غارتگر بر سر کار است و بودجههای هنگفت را هزینه سرکوب بیمانند در داخل و صدور تروریسم در جهان برای بقای حکومت ننگینش میکند، با هیچیک از طرحهای فریبکارانه مثل رتبهبندی معلمان، وضع اقشار زحمتکش از جمله معلمین و فرهنگیان، سر و سامان نخواهد گرفت.
تنها با سرنگونی رژیم ولایتفقیه و استقرار دموکراسی و حاکمیت مردم، این بلای سهمگین که بیش از 3 دهه بر سر مردم ما و سراسر منطقه سایه افکنده است، پایان مییابد. بیشک آنروز، معلمان و فرهنگیان، این آیندهسازان ایران نیز، با یک زندگی شرافتمند و آزاد، کودکان ایران را، برای فردای میهنمان، میسازند.