استان سیستان و بلوچستان، موقعیت:
استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقی ایران واقع است و از دو منطقه سیستان و بلوچستان تشکیل شده است. این استان از شمال به استان خراسان جنوبی و کشور افغانستان، از شرق به کشورهای پاکستان و افغانستان، از جنوب به دریای عمان و از مغرب به استانهای کرمان و هرمزگان محدود میشود. این استان 1230 کیلومتر مرز خاکی با دو کشور پاکستان و افغانستان و 300 کیلومتر مرز آبی در کرانههای شمالی دریای عمان دارد.
سیستان و بلوچستان، مساحت:
این استان با وسعتی معادل ۱۸۷٬۵۰۲ کیلومتر مربع بیش از ۱۱ درصد از مساحت کشور را شامل میشود.
سیستان و بلوچستان، تقسیمات کشوری:
استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه متمایز بلوچستان و سیستان تشکیل گردیده است. منطقه بلوچستان با 172305 کیلومتر مربع وسعت، از شهرستانهای زاهدان، خاش، سراوان، ایرانشهر، نیکشهر، چابهار، سرباز، کنارک، دلگان، زابلی، سیب و سوران، قصر قند، فنوج، تشکیل میگردد. منطقه سیستان نیز شامل شهرستانهای زابل، زهک، نیمروز، هامون و هیرمند میباشد و 15917 کیلومترمربع مساحت دارد. این استان پهناور از ۴۳بخش و ۳۶ شهر تشکیل گردیده است. شهر زاهدان مرکز این استان میباشد.
سیستان و بلوچستان، دین و مذهب:
مردم استان سیستان و بلوچستان از قومیتهای بلوچ و سیستانی میباشند. اکثریت مردم بلوچ پیرو مذهب تسنن (حنفی) و سیستانیها عموماً پیرو مذهب تشیعاند.
سیستان و بلوچستان، زبان گفتاری:
مردم این استان علاوه بر زبان فارسی که با آن سخن میگویند از نظر زبان و گویش محلی به دو دسته تقسیم میشوند:
الف- لهجه سیستانی (زابلی) : زبان مردم سیستان فارسی دری است که بهصورت شکسته تلفظ میشود. و به لهجه سیستانی یا زابلی معروف است.
ب-لهجه بلوچی: این لهجه بیشتر در بلوچستان رایج است و به دو دسته تقسیم میشود:
1-گویش مردم شمال بلوچستان یا مردم منطقه سرحد
2-گویش مردم جنوب بلوچستان یا ناحیه مکران.
زبان بلوچی جنوبی از زبانهای هندی اقتباس شدهاند در حالیکه بلوچی شمالی از لغات با ریشه فارسی اقتباس شده است.
الف- لهجه سیستانی (زابلی) : زبان مردم سیستان فارسی دری است که بهصورت شکسته تلفظ میشود. و به لهجه سیستانی یا زابلی معروف است.
ب-لهجه بلوچی: این لهجه بیشتر در بلوچستان رایج است و به دو دسته تقسیم میشود:
1-گویش مردم شمال بلوچستان یا مردم منطقه سرحد
2-گویش مردم جنوب بلوچستان یا ناحیه مکران.
زبان بلوچی جنوبی از زبانهای هندی اقتباس شدهاند در حالیکه بلوچی شمالی از لغات با ریشه فارسی اقتباس شده است.
سیستان و بلوچستان، آب و هوا:
آب و هوای این استان گرم و خشک (صحرایی) است اما در عینحال دارای تنوع خاص خود میباشد. در این استان اختلاف و نوسان دما بین زمستان و تابستان، و حتی در یک شبانه روز زیاد است. سردترین شهر استان زاهدان و گرمترین آن ایرانشهر است. بهدلیل بارش ناچیز و محدود خشکترین استان ایران است.
سیستان و بلوچستان، کوهها:
کوههای این استان مربوط به رشته کوههای مرکزی ایران است. این کوهها در همه نقاط بهم پیوسته نیست و پهنای آنها از شمال به جنوب افزایش مییابد. بهطور کلی این ناهمواریها شامل دو قسمت میشوند:
1-کوههای سیستان که با جهت شمالی- جنوبی از غرب به بیابان لوت و از شرق به دشت سیستان منتهی میگردد. پلنگ کوه مشرف به دشت سیستان مهمترین آنهاست. کوه خواجه در مغرب زابل و در حاشیه دریای هامون تنها عارضه دشت سیستان است.
2-کوههای بلوچستان در جنوب کوهها ی سیستان قرار دارند و شامل دو بخش اصلی میشود:
الف-بلوچستان مرتفع: در شمال استان و بلندترین ارتفاعات استان را شامل میشود. مهمترین ارتفاعات آن عبارتند از: کوه تفتان که قله آتشفشانی آن به چهلتن معروف است و با ارتفاع 4042 متر از سطح دریا از آتشفشانهای نیمه فعال ایران است.
کوه بزمان با ارتفاع 3497 متر از جانب غرب به استان کرمان متصل میشود.
کوه ملک سیاه با ارتفاع 1642 متر که نقطه مرزی مشترک بین ایران و پاکستان و افغانستان است همراه با کوه بیرگ از دیگر کوههای مهم این استان بهشمار میآید.
ب-بلوچستان کم ارتفاع: شامل ناهمواریهای جنوب و جنوب شرقی است و تا دریای عمان و مرز پاکستان ادامه دارد.
1-کوههای سیستان که با جهت شمالی- جنوبی از غرب به بیابان لوت و از شرق به دشت سیستان منتهی میگردد. پلنگ کوه مشرف به دشت سیستان مهمترین آنهاست. کوه خواجه در مغرب زابل و در حاشیه دریای هامون تنها عارضه دشت سیستان است.
2-کوههای بلوچستان در جنوب کوهها ی سیستان قرار دارند و شامل دو بخش اصلی میشود:
الف-بلوچستان مرتفع: در شمال استان و بلندترین ارتفاعات استان را شامل میشود. مهمترین ارتفاعات آن عبارتند از: کوه تفتان که قله آتشفشانی آن به چهلتن معروف است و با ارتفاع 4042 متر از سطح دریا از آتشفشانهای نیمه فعال ایران است.
کوه بزمان با ارتفاع 3497 متر از جانب غرب به استان کرمان متصل میشود.
کوه ملک سیاه با ارتفاع 1642 متر که نقطه مرزی مشترک بین ایران و پاکستان و افغانستان است همراه با کوه بیرگ از دیگر کوههای مهم این استان بهشمار میآید.
ب-بلوچستان کم ارتفاع: شامل ناهمواریهای جنوب و جنوب شرقی است و تا دریای عمان و مرز پاکستان ادامه دارد.
سیستان و بلوچستان، رودها:
الف-سیستان: رودخانه هیرمند یا هلمند تنها شریان حیاتی سیستان است که از کوههای بابا در افغانستان سرچشمه میگیرد و پس از طی مسافت 1050 کیلومتر به دریاچههامون میریزد. رودخانه هیرمند در محلی بهنام جریکه در مرز ایران و افغانستان دو شاخه میشود شاخه اصلی آن به داخل افغانستان میرود و شاخه دیگر آن به داخل ایران آمده و خود به دو شاخه تفسیم میشود. یک شاخه آن به طرف چاه نیمه و شاخه دیگر به طرف مناطق کوهک و زهک میرود.
ب- بلوچستان: رودخانههای مهم بلوچستان عبارتند از:
1-رودخانه سرباز (باهوکلات) پر آبترین رود بلوچستان است که پس از مشروب کردن زمینهای این منطقه به دریای عمان میریزد.
2- رودخانه بمپورکه از ارتفاعات شرقی ایرانشهر سرچشمه میگیرد و پس از عبور از دشت بمپور به دریاچه فصلی جازموریان میریزد.
3-رودخانه کاجو که از شمال قصر قند سرچشمه میگیرد و به رود خانه باهو کلات یا سرباز میپیوندد.
رودخانه کهیر و کارواندر نیز از جمله دیگر رودخانههای فصلی بلوچستان میباشد.
ب- بلوچستان: رودخانههای مهم بلوچستان عبارتند از:
1-رودخانه سرباز (باهوکلات) پر آبترین رود بلوچستان است که پس از مشروب کردن زمینهای این منطقه به دریای عمان میریزد.
2- رودخانه بمپورکه از ارتفاعات شرقی ایرانشهر سرچشمه میگیرد و پس از عبور از دشت بمپور به دریاچه فصلی جازموریان میریزد.
3-رودخانه کاجو که از شمال قصر قند سرچشمه میگیرد و به رود خانه باهو کلات یا سرباز میپیوندد.
رودخانه کهیر و کارواندر نیز از جمله دیگر رودخانههای فصلی بلوچستان میباشد.
استان سیستان و بلوچستان، دریاچهها:
1- دریاچههامون در دشت سیستان با وسعت 1800 کیلومتر مربع و عمق 5 متر در شمال و شمال شرقی سیستان قرار دارد و اهمیت آن در پرورش و صید ماهی و شکار پرندگان میباشد.
2- دریاچه جازموریان: این دریاچه فصلی است و بخشی از آن در استان کرمان واقع است. در گویش محلی پوشش گیاهی را جاز و انبوهی و کثرت آن را موریان میگویند بهمین دلیل این ناحیه به جازموریان معروف است. رودهای هلیل رود و بمپور به این دریاچه میریزند. بهدلیل فرو رفتن آبهای رودخانه در این منطقه آب دریاچه شیرین است.
3- هامون ماشکل: در نزدیکی مرز ایران و پاکستان واقع شده و رودهای ماشکل یا ماشکید و شاخههای سیمیش و رختک به ان میریزند.
2- دریاچه جازموریان: این دریاچه فصلی است و بخشی از آن در استان کرمان واقع است. در گویش محلی پوشش گیاهی را جاز و انبوهی و کثرت آن را موریان میگویند بهمین دلیل این ناحیه به جازموریان معروف است. رودهای هلیل رود و بمپور به این دریاچه میریزند. بهدلیل فرو رفتن آبهای رودخانه در این منطقه آب دریاچه شیرین است.
3- هامون ماشکل: در نزدیکی مرز ایران و پاکستان واقع شده و رودهای ماشکل یا ماشکید و شاخههای سیمیش و رختک به ان میریزند.
سیستان و بلوچستان، آثار باستانی و گردشگاهها:
آثار تاریخی بهجا مانده در سیستان و بلوچستان بیانگر دورههای گوناگون تاریخی است که این استان در طول زمان پشت سر گذاشته است: مهمترین این آثار عبارتند از:
1-شهر سوخته: این شهر در حدود 3200 تا 2200 ق.م.پایتخت سیستان و مرکز تمدن دنیای شرق در آن دوران بوده است. آثار موجود که بهطور شگفت انگیزی به همان شکل اولیه باقیماندهاند نشان از این تمدن کهن و بزرگ در زمان خود دارد.
2- کوه خواجه از جمله مکانهای باستانی و دیدنی سیستان است. این کوه که به زبان پهلوی (اوشیدا) بهمعنای کوه ابدی نام دارد مورد تقدس زرتشتیان است. آثار بجامانده در کوه خواجه مربوط به سه دوره تاریخی اشکانیان، ساسانیان و حکومتهای اسلامی بعد از آن میباشد.
ویرانههای زرنج سیستان، در منطقه زرنج مربوط به پیش از تاریخ هخامنشی، خرابههای شهر بیبیدوست در نزدیکی زابل مربوط به دوران اشکانی، قلعه سام در قریه سرکوهه مربوط به عهد ساسانی، مناره یامیل قاسم آباد مربوط به دوره سلجوقی، قلعه تیمور در نزدیکی زابل مربوط به عهد مغول خرابههای زاهدان مربوط به دوره تیموری، قلعه تیس، قلعه چاردختران و قلعه بمپور از دیگر آثار باستانی سیستان و بلوچستانند که نشان از تمدن بزرگ این دیار در دوران باستان دارند.
سیستان و بلوچستان، فرهنگ و آداب:
نوع لباس: مردم بلوچستان از لباس محلی خاص خودشان استفاده میکنند که متناسب با آب و هوای این استان انتخاب شده است. این لباس بهدلیل ریشههای مشترک مردم در مناطق سیستان و بلوچستان، جنوب خراسان و بخشهایی از استان کرمان مورد استفاده قرار میگیرد.
موسیقی سنتی: موسیقی سنتی استان شامل سازهای دونلی و قیچک و دهل و سوروز و تمبورگ و بنجو میشود.
موسیقی سنتی: موسیقی سنتی استان شامل سازهای دونلی و قیچک و دهل و سوروز و تمبورگ و بنجو میشود.
سیستان و بلوچستان، اقتصاد:
عمده قبایل بلوچ چادرنشین اند. کار اصلی آنها دامداری است و با سختی و محرومیت روزگار میگذرانند. اگر چه سرزمینهای این استان بهلحاظ کشاورزی بسیار حاصلخیزند اما بهدلیل کم آبی، برهوت و بیاستفاده ماندهاند. حدود ۳/۶ میلیون هکتار از وسعت این استان را بیابان و شنزار در بر گرفته است. تنها برخی ا ز مناطق این استان توسط رودهای هیرمند، و رود سرباز آبیاری میشوند. «خرما، موز، مرکبات، انبه، پاپایا، گوآوا، چیکو، پسته و انگور یاقوتی» از جمله میوههای گرمسیری و نیمه گرمسیری سیستان و بلوچستان است.
سیستان و بلوچستان، معادن:
گفته میشود که سیستان و بلوچستان رنگین کمان معادن کشور محسوب میشود. شاخصترین معادن این استان گرانیت بوگ، مس چهل کوره و کارخانه فرآوری آن، آنتی موان سفیدآبه، معدن فلز آسان درک نیکشهر، معادن آهک سیمان خاش و زابل، مرمر پک و طلا در بزمان، است. معدن مس چهل کوره نصرت آباد نخستین معدن زیرزمینی سیستان و بلوچستان است.
سیستان و بلوچستان، صنایع دستی:
صنایع دستی عبارتند از: نقره کاری، خاتم کاری، خامه دوزی، سکه دوزی، چادر بافی، نمد مالی و قالی بافی میشود که عمده آنها توسط زنان بلوچ انجام میشود. سوزن دوزی زنان بلوچ یکی از اصیل ترین رشتههای صنایع دستی کشور به حساب میآید.
سیستان و بلوچستان، راهها:
مرکز استان، زاهدان با کرمان و میر جاوه پاکستان از طریق راهآهن سراسری متصل میباشد. این استان با داشتن ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان و بهدلیل وجود بندر چابهار (تنها بندر اقیانوسی ایران) دارای اهمیت ترانزیتی فراوانی است.
اما بهرغم اینکه این استان یکی از پهناورترین استانهای ایران محسوب میشود کمبود راه، اصلیترین مشکل مردم این استان است. کل راههای استان در مناطق شهری و روستایی بالغ بر 8138 کیلومتر است که شامل راههای اصلی، روستایی، و فرعی است.
اما بهرغم اینکه این استان یکی از پهناورترین استانهای ایران محسوب میشود کمبود راه، اصلیترین مشکل مردم این استان است. کل راههای استان در مناطق شهری و روستایی بالغ بر 8138 کیلومتر است که شامل راههای اصلی، روستایی، و فرعی است.
سیستان و بلوچستان، پوشش گیاهی:
وسعت جنگلهای این استان حدود5/1 میلیون هکتار است. نشانههایی از جنگلهای کهور و گز بهطور پراکنده در اطراف چاه بهار و کنارک و روستاهای حوتک دیده میشود.
سیستان و بلوچستان، پیشینه تاریخی:
استان سیستان و بلوچستان از دو منطقه کاملاً متمایز سیستان و بلوچستان تشکیل شده است. این وجه تمایز شامل اوضاع جغرافیایی، تاریخی، و اجتماعی منطقه میشود. بهمین جهت برای آشنایی با سوابق هر منطقه باید جداگانه آن را مورد بررسی قرار داد.
الف-سیستان: سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی قسمت شمالی استان است. نام سیستان از نام اقوام آریایی سکا گرفته شدهاست. سکاها حدود (۱۲۸سال ق. م) سیستان را به تصرف در آورده و در آن مستقر شدند. نام دیگر این استان نیمروز است.
در کتاب زردتشت (اوستا) سیستان، یازدهمین سرزمینی است که اهورامزدا آفریده است. سیستان همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. بنای سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند که میخواسته از دست ضحاک زمان در امان باشد.
در زمان ساسانیان سیستان به دست اردشیر بابکان فتح شد و از متحدان دولت ساسانی درآمد. در سال ۲۳ هجری قمری، اعراب مسلمانان این سرزمین را فتح کردند.
یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب اولین فرمانروای معروف ایرانی سیستان شد و زبان فارسی را بهعنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد. از آن به بعد صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان هر یک برای مدتی در این سرزمین حاکم شدند. در حمله مغولان و تیمور خرابیهای زیادی به این استان وارد شد و کانالها، سدها، و مناطق آباد سیستان ویران شد. شاه اسماعیل صفوی در سال 914 ه.ق.سیستان را تصرف کرد. بعد از حکومت نادر در نتیجه اختلافات داخلی ویرانیهایی در این استان بهوقوع پیوست.
ب-بلوچستان: این سرزمین در گذشته به اسم مکا (مکه) مشهور بوده است و یونانیها آن را «گدروسیا» مینامیدند. در کتیبههای داریوش نیز به نام مکیا نامیده شده است اما کلمه بلوچستان از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچها در آن ساکن شدند. این منطقه وسیع که بلوچها در آن ساکن شدند مکران نام داشت. این ناحیه میان ایران و پاکستان قرار داشته است و همان دزداب سابق و زاهدان امروزی میباشد.
در تپههای بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند. آنچه مسلم است کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران یا مکا را نیز تصرف کرده است.
از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین است که هنگام بازگشت از هندوستان در اثر وجود ریگهای روان، بیابانهای خشک و سرسختی مردم بلوچ اکثر قوای خویش را از دست داد. بلوچستان در زمان خلافت خلیفه دوم، بهوسیله اعراب فتح و یکی از سرداران عرب بهعنوان حاکم آن منصوب شد. اما با مقاومت مردم بلوچستان روبهرو شد و سرانجام این سرزمین را ترک کرد. در اواسط قرن سوم یعقوب لیث صفاری بلوچستان را تصرف کرد. در سال 304 ه.ق.سرزمین بلوچستان بهوسیله دیلمیان فتح گردید. در زمان حکمرانی سلاجقه در کرمان بلوچستان توسط سلاجقه اشغال شد و تابع کرمان شد. بعد از حکومت نادر اگرچه بلوچستان اسماً تابع ایران بود اما حکومت مرکزی تسلط مستقیم به آن نداشت تا اینکه در زمان محمد شاه قاجار ناحیه ایرانشهر به تصرف او درآمد و بهتدریج سایر نواحی سیستان تحت حاکمیت مرکزی قرار گرفت.
دخالتهای بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً باعث تقسیم بلوچستان به دو بخش غربی و شرقی شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خانی داشت. در سال ۱۳۰۷ ه.ش.پس از شکست دوست محمدخان بارکزایی بلوچستان مجدداً تحت حاکمیت حکومت مرکزی قرار گرفت.
الف-سیستان: سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شدهاست. سیستان امروزی قسمت شمالی استان است. نام سیستان از نام اقوام آریایی سکا گرفته شدهاست. سکاها حدود (۱۲۸سال ق. م) سیستان را به تصرف در آورده و در آن مستقر شدند. نام دیگر این استان نیمروز است.
در کتاب زردتشت (اوستا) سیستان، یازدهمین سرزمینی است که اهورامزدا آفریده است. سیستان همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی میباشد. بنای سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگان کیومرث نسبت دادهاند که میخواسته از دست ضحاک زمان در امان باشد.
در زمان ساسانیان سیستان به دست اردشیر بابکان فتح شد و از متحدان دولت ساسانی درآمد. در سال ۲۳ هجری قمری، اعراب مسلمانان این سرزمین را فتح کردند.
یعقوب لیث صفاری پس از شکست اعراب اولین فرمانروای معروف ایرانی سیستان شد و زبان فارسی را بهعنوان زبان رسمی کشور اعلام کرد. از آن به بعد صفاریان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان هر یک برای مدتی در این سرزمین حاکم شدند. در حمله مغولان و تیمور خرابیهای زیادی به این استان وارد شد و کانالها، سدها، و مناطق آباد سیستان ویران شد. شاه اسماعیل صفوی در سال 914 ه.ق.سیستان را تصرف کرد. بعد از حکومت نادر در نتیجه اختلافات داخلی ویرانیهایی در این استان بهوقوع پیوست.
ب-بلوچستان: این سرزمین در گذشته به اسم مکا (مکه) مشهور بوده است و یونانیها آن را «گدروسیا» مینامیدند. در کتیبههای داریوش نیز به نام مکیا نامیده شده است اما کلمه بلوچستان از زمانی به این سرزمین اطلاق شد که بلوچها در آن ساکن شدند. این منطقه وسیع که بلوچها در آن ساکن شدند مکران نام داشت. این ناحیه میان ایران و پاکستان قرار داشته است و همان دزداب سابق و زاهدان امروزی میباشد.
در تپههای بلوچستان آثاری به دست آمده است که تاریخ این سرزمین را به سه هزار سال پیش از میلاد میرساند. آنچه مسلم است کورش هنگام لشکرکشی به هند، مکران یا مکا را نیز تصرف کرده است.
از وقایع مهم بلوچستان، عبور اسکندر مقدونی از این سرزمین است که هنگام بازگشت از هندوستان در اثر وجود ریگهای روان، بیابانهای خشک و سرسختی مردم بلوچ اکثر قوای خویش را از دست داد. بلوچستان در زمان خلافت خلیفه دوم، بهوسیله اعراب فتح و یکی از سرداران عرب بهعنوان حاکم آن منصوب شد. اما با مقاومت مردم بلوچستان روبهرو شد و سرانجام این سرزمین را ترک کرد. در اواسط قرن سوم یعقوب لیث صفاری بلوچستان را تصرف کرد. در سال 304 ه.ق.سرزمین بلوچستان بهوسیله دیلمیان فتح گردید. در زمان حکمرانی سلاجقه در کرمان بلوچستان توسط سلاجقه اشغال شد و تابع کرمان شد. بعد از حکومت نادر اگرچه بلوچستان اسماً تابع ایران بود اما حکومت مرکزی تسلط مستقیم به آن نداشت تا اینکه در زمان محمد شاه قاجار ناحیه ایرانشهر به تصرف او درآمد و بهتدریج سایر نواحی سیستان تحت حاکمیت مرکزی قرار گرفت.
دخالتهای بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً باعث تقسیم بلوچستان به دو بخش غربی و شرقی شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالتها و ولایتهای کشور حکومت خانی داشت. در سال ۱۳۰۷ ه.ش.پس از شکست دوست محمدخان بارکزایی بلوچستان مجدداً تحت حاکمیت حکومت مرکزی قرار گرفت.