خامنهای در سخنرانیش برای مزدوران رژیم در نیروی هوایی در اهمیت نفوذ منطقهيی و عمق استراتژیک نظام گزافهگویی کرد و ضمن اینکه آمریکارا در مقابل رژیم یک قدرت شکست خورده مینامید! ادعا کرد: ”جمهوری اسلامی پیش رفته است. امروز جمهوری اسلامی با نظام جمهوری اسلامی در 35سال قبل قابل مقایسه نیست.
تراکم تجربهها، تراکم کارها، پیشرفتهای فراوان، نفوذ عظیم منطقهیی، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دلهای جوانان این کشور، اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد، اینها حقایقی است. در مورد مسائل گوناگون دچار همین خطای محاسباتی هستند. “ (سخنرانی خامنهای 19بهمن93)
روزبعد (20بهمن 93) آخوند علی سعیدی در گفتگو با تلویزیون شبکه خبر رژیم ضمن تکرار ادعاهای خامنهای مدعی شد که امروز مرز رژیم ”ساحل مدیترانه “ است و در خلیج فارس ”ناو آمریکایی“ از ”قایق تندرو“ رژیم میترسد و...
قبل از خامنهای و آخوند سعیدی سرکردگان سپاه ضدخلقی نیز همین ادعاها و قدرتنماییهای پوشالی را به بیانهای دیگری مطرح کرده بودند.
سوال این است که چه عاملی باعث شده که نظام خط دفاعیاش را درمدیترانه، عراق و یمن و سایر کشورها ببندد؟
اگر واقعاً رژیم چنین قدرتی دارد که در کشورهای منطقه چنین و چنان کند و تعادل را به نفع خود بچرخاند پس چرا در زمینه داخلی این قدرت و توانایی را بهکار نمیگیرد تا بحرانهای گریبانگیرش در زمینههای مختلف را سر و سامان بدهد. ؟
واقعیت این است که برخلاف اظهارات سران نظام از جمله علی خامنهای، پیش گرفتن سیاست صدور تروریسم و ارتجاع دقیقاً ناشی از بنبست و ضعف رژیم در داخل کشور است.
رژیم به خوبی میداند که اگر در خارج ا زمرزهای ایران خط نبندد لاجرم میبایست در داخل مرزها و در مقابل مردم ایران و مقاومت آنها خط ببندد که بهای گزاف این خط بستن در داخل برای رژیم بسیار بیشتر از خط بستن در خارج مرزها است.
پاسدار شمخانی دبیرشورای عالی امنیت در سوزوگداز نسبت به هلاکت پاسدار حمید تقوی که درعراق کشته شد گفت: ”شایعهپراکنان بیمار این روزها به ترویج این سؤال میپردازند که چه نسبتی بین سامرا و حمید تقوی وجود دارد و ما را چه کار به اینکه در عراق و سوریه چه میگذرد؛ پاسخ این سؤال روشن است؛ اگر تقویها در سامرا خون ندهند، ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم“. (خبرگزاری فارس8 دی 93)
سرکرده سپاه ضدخلقی پاسدار جعفری نیز ضمن هراس از خطری که رژیم را در داخل کشور تهدیدمیکند میگوید: ”ما در مرزهای خودمون از مرزمون دفاع نمیکنیم بلکه در کیلومترها دورتر از مرزهای خودمون امروز در حال دفاع هستیم“
این اظهارات بهروشنی به وضعیت بحرانی رژیم درداخل کشور اشاره میکند تهدید اصلی که رژیم آخوندی با آن روبهروست تهدید در داخل کشور و از جانب ملتی است که حاکمیت فاشیسم مذهبی بر سرزمینشان را بر نمیتاند و این رژیم را با تمام باندهای دزد و غارتگر و جنایتکار آن نفی میکنند.
دود استتار قدرتنمایی پوشالی رژیم در خارج از کشور مانع از این نیست که جعفری با وحشت اعتراف کند: ”اما جوانان ما در داخل کشور بدانند که جهاد در داخل کشور ما هم باید ادامه داشته باشد در عرصههای جنگ نرم جنگ فرهنگی جنگ سیاسی و جنگ اقتصادی با دشمنانی که میخواهند این انقلاب اسلامی را در کانون خودش در نقطه مرکزی خودش یعنی ایران اسلامی مورد هجمه قرار دادند“. (تلویزیون شبکه خبر12بهمن93)
بنابراین دعاوی سران و مهرههای نظام در زمینه عمق استراتژیک، تماماً از فرط وحشت است، خصوصاً اینکه با مقاومتی سازمانیافته و سراسری مواجه است و اعتراضات مردمی نیز روز به روز در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در حال گسترش است.
هراس رژیم از همین جنگی است که سرکرده سپاه ضدخلقی از آن بهعنوان ”جنگ نرم، جنگ فرهنگی، سیاسی“ نام میبرد که در داخل کشور علیه رژیم در جریان دارد.
تراکم تجربهها، تراکم کارها، پیشرفتهای فراوان، نفوذ عظیم منطقهیی، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دلهای جوانان این کشور، اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد، اینها حقایقی است. در مورد مسائل گوناگون دچار همین خطای محاسباتی هستند. “ (سخنرانی خامنهای 19بهمن93)
روزبعد (20بهمن 93) آخوند علی سعیدی در گفتگو با تلویزیون شبکه خبر رژیم ضمن تکرار ادعاهای خامنهای مدعی شد که امروز مرز رژیم ”ساحل مدیترانه “ است و در خلیج فارس ”ناو آمریکایی“ از ”قایق تندرو“ رژیم میترسد و...
قبل از خامنهای و آخوند سعیدی سرکردگان سپاه ضدخلقی نیز همین ادعاها و قدرتنماییهای پوشالی را به بیانهای دیگری مطرح کرده بودند.
سوال این است که چه عاملی باعث شده که نظام خط دفاعیاش را درمدیترانه، عراق و یمن و سایر کشورها ببندد؟
اگر واقعاً رژیم چنین قدرتی دارد که در کشورهای منطقه چنین و چنان کند و تعادل را به نفع خود بچرخاند پس چرا در زمینه داخلی این قدرت و توانایی را بهکار نمیگیرد تا بحرانهای گریبانگیرش در زمینههای مختلف را سر و سامان بدهد. ؟
واقعیت این است که برخلاف اظهارات سران نظام از جمله علی خامنهای، پیش گرفتن سیاست صدور تروریسم و ارتجاع دقیقاً ناشی از بنبست و ضعف رژیم در داخل کشور است.
رژیم به خوبی میداند که اگر در خارج ا زمرزهای ایران خط نبندد لاجرم میبایست در داخل مرزها و در مقابل مردم ایران و مقاومت آنها خط ببندد که بهای گزاف این خط بستن در داخل برای رژیم بسیار بیشتر از خط بستن در خارج مرزها است.
پاسدار شمخانی دبیرشورای عالی امنیت در سوزوگداز نسبت به هلاکت پاسدار حمید تقوی که درعراق کشته شد گفت: ”شایعهپراکنان بیمار این روزها به ترویج این سؤال میپردازند که چه نسبتی بین سامرا و حمید تقوی وجود دارد و ما را چه کار به اینکه در عراق و سوریه چه میگذرد؛ پاسخ این سؤال روشن است؛ اگر تقویها در سامرا خون ندهند، ما باید در سیستان، آذربایجان، شیراز و اصفهان خون بدهیم“. (خبرگزاری فارس8 دی 93)
سرکرده سپاه ضدخلقی پاسدار جعفری نیز ضمن هراس از خطری که رژیم را در داخل کشور تهدیدمیکند میگوید: ”ما در مرزهای خودمون از مرزمون دفاع نمیکنیم بلکه در کیلومترها دورتر از مرزهای خودمون امروز در حال دفاع هستیم“
این اظهارات بهروشنی به وضعیت بحرانی رژیم درداخل کشور اشاره میکند تهدید اصلی که رژیم آخوندی با آن روبهروست تهدید در داخل کشور و از جانب ملتی است که حاکمیت فاشیسم مذهبی بر سرزمینشان را بر نمیتاند و این رژیم را با تمام باندهای دزد و غارتگر و جنایتکار آن نفی میکنند.
دود استتار قدرتنمایی پوشالی رژیم در خارج از کشور مانع از این نیست که جعفری با وحشت اعتراف کند: ”اما جوانان ما در داخل کشور بدانند که جهاد در داخل کشور ما هم باید ادامه داشته باشد در عرصههای جنگ نرم جنگ فرهنگی جنگ سیاسی و جنگ اقتصادی با دشمنانی که میخواهند این انقلاب اسلامی را در کانون خودش در نقطه مرکزی خودش یعنی ایران اسلامی مورد هجمه قرار دادند“. (تلویزیون شبکه خبر12بهمن93)
بنابراین دعاوی سران و مهرههای نظام در زمینه عمق استراتژیک، تماماً از فرط وحشت است، خصوصاً اینکه با مقاومتی سازمانیافته و سراسری مواجه است و اعتراضات مردمی نیز روز به روز در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در حال گسترش است.
هراس رژیم از همین جنگی است که سرکرده سپاه ضدخلقی از آن بهعنوان ”جنگ نرم، جنگ فرهنگی، سیاسی“ نام میبرد که در داخل کشور علیه رژیم در جریان دارد.