728 x 90

ادبیات و فرهنگ,

در نقش ستاره باش! از: علیرضا تبریزی

-

-
-
چارلی چاپلین نابغه‌ی سینمای قرن بیستم هنرمندی بود که هنر را برای مردم و خدمت به مردمش به‌کار برد. او هنر خود را با درد و رنج مردم و شرایط اجتماعی دوران خود پیوند داده بود، برای بیان دردها، تنهاییها و رنج هایشان و برای دادن امید به آنها. او در نامه‌یی به دختر هنرمندش جرالدین چاپلین می‌نویسد:
نامه چارلز چاپلین به دخترش جرالد
در نقش ستاره باش، اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران و عطر آمیز مستی آور گلهایی که برایت فرستاده‌اند، ترا فرصت هشیاری داد، بنشین و نامه‌ام را بخوان...

امروز نوبت توست که صدای کف زدنهای تماشاگران گاهی ترا در آسمان ببرد. به آسمان برو ولی گاهی هم روی زمین بیا و زندگی مردم را تماشا کن. زندگی آنان را تماشا کن، زندگی آنان که با شکم گرسنه در حالی‌که پاهایشان از بینوایی می‌لرزد و هنر نمایی می‌کند...

هنر قبل از آن‌که دو بال دور پرواز به انسان بدهد اغلب دو پای او را می‌شکند. وقتی به مرحله‌ای رسیدی که خود را برتر از تماشاگران بدانی همان لحظه تآتر را ترک کن. شاید شبی درخشش گرانبهاترین الماس این جهان ترا فریب دهد. آن شب است که این الماس، آن ریسمان نا استوار زیر پای تو خواهد بود و سقوط تو حتمی است. روزی که چهره زیبای یک اشراف زاده بی‌بندوبار ترا بفریبد، آن روزی است که بند باز ناشی خواهی بود. بند بازان ناشی همیشه سقوط می‌کنند. از این‌رو دل به زر و زیور مبند. بزرگترین الماس این جهان آفتاب است که خوشبختانه بر گردن همه می‌درخشد.

اما اگر روی دل به شخص آفتاب گونه بستی با او یکدل باش و به راستی او را دوست بدار. یعنی این را وظیفه خود در قبال این موضوع بدان...

انسان باش، پاکدل و یکدل. زیرا که گرسنه بودن و صدقه گرفتن و در فقر مردن هزار بار قابل تحمل‌تر از پست و بی‌عاطفه بودن است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/7f007268-be6d-421d-abd1-5e6003b824aa"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات