طبق اصل 30قانون اساسی رژیم، تحصیل در ایران رایگان است. اما این اصل هیچگاه اجرا نشده و طی این سالها این ماده مداوماً کمرنگ و کمرنگتر شده و امروز تقریباً چیزی از آن باقی نمانده است. در حال حاضر در مدارس، به بهانههای مختلف اولیای دانشآموزان را سرکیسه میکنند و برای بسیاری از دانشگاههای دولتی شهریه تعیین شده است.
اواخر دهه 60 رژیم برای بخش خصوصی مجوز تأسیس مدارس خصوصی صادر کرد که در آن مدارس، هزینهٴ تحصیل دانشآموزان توسط اولیای آنها تأمین میشد و دولت هیچ نقشی در بودجه آنها نداشت هماکنون این مدارس فعالیت دارند و دامنه فعالیت آنها روز به روز گسترش پیدا میکند. .
بنابراین شعار تحصیل رایگان در قانون اساسی شعاری توخالی و از نوع شعر و شعارهای منبری آخوندها است. با وجود اینکه رژیم طی این سالها عملاً تحصیل رایگان را از دانشآموزان و دانشجویان دریغ کرده، با وجود اینکه با وارد کردن بخش خصوصی برای تأسیس مدارس تا کنون از زیر بار هزینه بخش وسیعی از دانشآموزان شانه خالی کرده، اکنون صحبت بر سر این است که سندی تدوین شود که رژیم بخش خصوصی را در امر آموزش بیشتر دخالت بدهد.
توجیه این سیاست ضدمردمی این است که عدهیی توانایی مالی فرستادن کودکانشان به مدارس خصوصی را دارند و باید موانع ایجاد مدارس خصوصی برداشته شود.
بهنوشته روزنامه حکومتی اعتماد 20مهر93: ”مدرسه دولتی (بهمعنی واقعی کلمه) در حال حاضر به مدرسهيی اطلاق میشود که از نظر بسیاری از اولیا محلی نامناسب برای تحصیل فرزندانشان است. بسیاری از آنها بهرغم مشکلات مادی حاضر نمیشوند کودکانشان را به مدارس عادی بفرستند و فشار شهریههای میلیونی این مدارس را تقبل میکنند“.
ملاحظه میشود که شگرد رژیم آخوندی برای خالی کردن جیب مردم این است که آنقدر سطح مدارس دولتی را پایین آورده که مردم بهخاطر این وضعیت اسف انگیز مدارس دولتی، مجبورند از نان شبشان بزنند و بچههایشان را در مدارس خصوصی ثبتنام کنند.
این اوضاع مدارس دولتی در شهرهاست، در روستا ها وضعیت بسیار اسفناکتر از شهرهاست و کودکان معصوم باید در سیاه چادرها و در آغل درس بخوانند.
یکی از دلایل سوق دادن آموزش به سمت خصوصی سازی، ایجاد زمینه برای چپاولگری سرمایهداران و نوکیسههای وابسته به حکومت است.
همین روزنامه حکومتی در مورد شهریههایی که ایادی رژیم درمدارس خصوصی از والدین دانشآموزان میگیرند مینویسد: ”میزان شهریه مدارس دولتی بهطور غیرعادی متفاوت است: شهریه مدارس تیزهوشان در دوره راهنمایی حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان است در دوره متوسطه دوم 4 میلیون و دویست هزار تومان و دوره پیش دانشگاهی 4 میلیون و 900هزار تومان است. مدارس استعدادهای درخشان گرانترین مدرسه در میان مدارس دولتی هستند. شهریه در دوره اول متوسطهاین مدارس دومیلیون و 900هزار تومان، در دوره دوم متوسطه 4 میلیون و 200هزار تومان و در پیش دانشگاهی 4 میلیون و 900هزار تومان است“.
در همه جای دنیا سمت حرکت دولتها در جهت تسهیل و گسترش آموزش و پرورش، رایگان کردن آن است. اما در این رژیم سمت حرکت معکوس است، آنچنان که تعداد مدرسههای دولتی هر سال کمتر میشود و شهریهها مدام افزایش پیدا میکند.
در یک گزارش کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رژیم آمده است که بودجه آموزش و پرورش ایران، تنها کفاف تبدیل یک اتاق به یک کلاس را میدهد، کلاسی که 30 تا 40دانشآموز را در آن جای دهیم، آنهم در نیمکتهای چوبی؛ بعد معلمین آموزش ندیده و بیانگیزه و فقیر را به کلاس بفرستیم.
در چنین شرایطی هم، بیش از 92درصد بودجه آموزش و پرورش، صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل یا به گفته خودشان، اعتبارات فصل اول میشود.
رژیم آخوندی در حالی میخواهد خود را از زیر بار آموزش و پرورش خلاص کند که دولت آخوند روحانی در بودجه امسال بیش از 50 درصد بودجه نیروهای سرکوب را افزایش داد.
وقتی سرکوب و چپاول مردم اولویت و ضرورت پیدا میکند، طبعاً آموزش و پروش برای رژیم باری میشود که میخواهد خود را از زیر این بار خلاص کند.
زیرا برای رژیمی پوسیده که خود را در معرض فنا میبیند، هر امر دیگری جز آن چه مستقیماً به حفظ و بقایش مربوط میشود، بار اضافی تلقی میگردد که باید خود را از شر آنها خلاص کرد. در چنین نگرشی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و خدمات عمومی همه جزو این بارهای اضافی محسوب میشوند.
اواخر دهه 60 رژیم برای بخش خصوصی مجوز تأسیس مدارس خصوصی صادر کرد که در آن مدارس، هزینهٴ تحصیل دانشآموزان توسط اولیای آنها تأمین میشد و دولت هیچ نقشی در بودجه آنها نداشت هماکنون این مدارس فعالیت دارند و دامنه فعالیت آنها روز به روز گسترش پیدا میکند. .
بنابراین شعار تحصیل رایگان در قانون اساسی شعاری توخالی و از نوع شعر و شعارهای منبری آخوندها است. با وجود اینکه رژیم طی این سالها عملاً تحصیل رایگان را از دانشآموزان و دانشجویان دریغ کرده، با وجود اینکه با وارد کردن بخش خصوصی برای تأسیس مدارس تا کنون از زیر بار هزینه بخش وسیعی از دانشآموزان شانه خالی کرده، اکنون صحبت بر سر این است که سندی تدوین شود که رژیم بخش خصوصی را در امر آموزش بیشتر دخالت بدهد.
توجیه این سیاست ضدمردمی این است که عدهیی توانایی مالی فرستادن کودکانشان به مدارس خصوصی را دارند و باید موانع ایجاد مدارس خصوصی برداشته شود.
بهنوشته روزنامه حکومتی اعتماد 20مهر93: ”مدرسه دولتی (بهمعنی واقعی کلمه) در حال حاضر به مدرسهيی اطلاق میشود که از نظر بسیاری از اولیا محلی نامناسب برای تحصیل فرزندانشان است. بسیاری از آنها بهرغم مشکلات مادی حاضر نمیشوند کودکانشان را به مدارس عادی بفرستند و فشار شهریههای میلیونی این مدارس را تقبل میکنند“.
ملاحظه میشود که شگرد رژیم آخوندی برای خالی کردن جیب مردم این است که آنقدر سطح مدارس دولتی را پایین آورده که مردم بهخاطر این وضعیت اسف انگیز مدارس دولتی، مجبورند از نان شبشان بزنند و بچههایشان را در مدارس خصوصی ثبتنام کنند.
این اوضاع مدارس دولتی در شهرهاست، در روستا ها وضعیت بسیار اسفناکتر از شهرهاست و کودکان معصوم باید در سیاه چادرها و در آغل درس بخوانند.
یکی از دلایل سوق دادن آموزش به سمت خصوصی سازی، ایجاد زمینه برای چپاولگری سرمایهداران و نوکیسههای وابسته به حکومت است.
همین روزنامه حکومتی در مورد شهریههایی که ایادی رژیم درمدارس خصوصی از والدین دانشآموزان میگیرند مینویسد: ”میزان شهریه مدارس دولتی بهطور غیرعادی متفاوت است: شهریه مدارس تیزهوشان در دوره راهنمایی حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان است در دوره متوسطه دوم 4 میلیون و دویست هزار تومان و دوره پیش دانشگاهی 4 میلیون و 900هزار تومان است. مدارس استعدادهای درخشان گرانترین مدرسه در میان مدارس دولتی هستند. شهریه در دوره اول متوسطهاین مدارس دومیلیون و 900هزار تومان، در دوره دوم متوسطه 4 میلیون و 200هزار تومان و در پیش دانشگاهی 4 میلیون و 900هزار تومان است“.
در همه جای دنیا سمت حرکت دولتها در جهت تسهیل و گسترش آموزش و پرورش، رایگان کردن آن است. اما در این رژیم سمت حرکت معکوس است، آنچنان که تعداد مدرسههای دولتی هر سال کمتر میشود و شهریهها مدام افزایش پیدا میکند.
در یک گزارش کمیسیون برنامه و بودجه مجلس رژیم آمده است که بودجه آموزش و پرورش ایران، تنها کفاف تبدیل یک اتاق به یک کلاس را میدهد، کلاسی که 30 تا 40دانشآموز را در آن جای دهیم، آنهم در نیمکتهای چوبی؛ بعد معلمین آموزش ندیده و بیانگیزه و فقیر را به کلاس بفرستیم.
در چنین شرایطی هم، بیش از 92درصد بودجه آموزش و پرورش، صرف پرداخت حقوق و مزایای پرسنل یا به گفته خودشان، اعتبارات فصل اول میشود.
رژیم آخوندی در حالی میخواهد خود را از زیر بار آموزش و پرورش خلاص کند که دولت آخوند روحانی در بودجه امسال بیش از 50 درصد بودجه نیروهای سرکوب را افزایش داد.
وقتی سرکوب و چپاول مردم اولویت و ضرورت پیدا میکند، طبعاً آموزش و پروش برای رژیم باری میشود که میخواهد خود را از زیر این بار خلاص کند.
زیرا برای رژیمی پوسیده که خود را در معرض فنا میبیند، هر امر دیگری جز آن چه مستقیماً به حفظ و بقایش مربوط میشود، بار اضافی تلقی میگردد که باید خود را از شر آنها خلاص کرد. در چنین نگرشی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان و خدمات عمومی همه جزو این بارهای اضافی محسوب میشوند.