طی یک سال گذشته به تجربه دیدهایم که وقتی به زمان مذاکرات اتمی نزدیک میشویم جنگ باندی در درون رژیم شدت میگیرد. این بار نیز در آستانهٴ شروع گفتگوها شاهد همین وضعیت هستیم. مجلس آخوندی، محافل باندی، تلویزیون رژیم و روزنامههای حکومتی صحنهٴ این جنگ است که از هفته گذشته نشانههای تشدید آن دیده میشود. ظاهراً اوجگیری رویاروییهای باندی درآستانهٴ گفتگوها بر سر کم و کیف مذاکرات و رعایت شدن یا نشدن مرز سرخهای مورد نطر دلواپسان در پشت میز مذاکرات است. کیهان خامنهای یادداشت 19شهریور خود را چنین آغاز کرده است: «نزدیک شدن به زمان مذاکرات جدید هستهیی در نیویورک... افزون بر انتظار عمومی برای رساندن این ماراتن نفسگیر به خط پایان، تردیدهای قابل توجهی را پدید آورده که آیا ادامه این روند فرجامی درخور این همه هزینه خواهد داشت؟» همین جمله نمونهای از اوجگیری کشمکش میان دلواپسان و دولت روحانی است. اما نکته این جاست که در طول یک سال گذشته هیچگاه و در هیچ موردی ندیدهایم که موضوع تشدید جنگ باندی اصل مذاکرات اتمی باشد. هیچکدام از نطقهای صورت گرفته در مجلس ارتجاع یا گفتگوها و میزگردهای تلویزیون رژیم و سرمقاله ها و مقالات روزنامههای باندی به طرح یا فراخوانی برای متوقف کردن گفتگوهای اتمی منجر نشده است. پس سؤال این است که اگر باندها بر سر اصل مذاکرات و خلاص شدن از حلقه طناب تحریمها هم نظر هستند و اگر موضعگیریهای خود خامنهای هم آنچنانکه روحانی و رفسنجانی بارها تأکید کردهاند همین را تأیید میکند، پس چرا همیشه در آستانهٴ شروع مذاکرات اتمی جنگ باندی شدت میگیرد؟ بهعبارت دیگر اگر تشدید جنگ باندی نه قبل از مذاکرات، بلکه پس از مذاکرات و پس از اعلام نتیجه اوج میگرفت، میشد گفت دعوا بر سر نتیجه مذاکرات است اما وقتی پیشاپیش اوج میگیرد و با اصل مذاکرات هم هیچ باندی مخالفت نمیکند پس جای این سؤال هست که دعوا بر سر چیست؟ این بار آخوند جنتی دبیر شورای نگهبان خامنهای در جلسه موسوم به «گردهمایی ائمه جمعهٴ سراسر کشور» پاسخ این سؤال را داده است. آنچنان که روزنامههای حکومتی نوشتهاند: «دبیر شورای نگهبان میگوید مستنداتی در اختیار دارد که نشان میدهد برخی بهدنبال آن هستند که پس از حل و فصل مسأله هستهیی مجلس را به دست بگیرند». روشن است که منظورش از «برخی» باند رفسنجانی- روحانی است که به گفته او از «خط قرمز فتنه» عبور کردهاند. آخوند جنتی با نگرانی و یأس گفته است که متأسفانه این خط قرمز در حال شکسته شدن است. و فتنهگران (منطورش باند رفسنجانی است) «نقشههای بدی» در سر دارند. دبیر شورای نگهبان نظام مأیوسانه افزوده است که این افراد «بهصورت آشکار و نه درخفا و با ترس و لرز»، از این نقشههای خود صحبت میکنند. جنتی خطاب به امام جمعههای نمره موقت و غیرموقت خامنهای با نگرانی میگوید: «چرا باید کار به اینجا برسد؟»
به این ترتیب جنتی پاسخ آن سؤال را میدهد که چرا در آستانهٴ هر دور از مذاکرات بهرغم هم نظری مقطعی بر روی اصل گفتگوها، جنگ باندی اوج میگیرد، در حالی که همهٴ باندها و حتی دلواپسان برای لغو یا شل شدن تحریمها لحظه شماری میکنند.
نتیجه اینکه بر اساس گفته جنتی نگرانیهای باندها بیش از اینکه مربوط به آنچه در مذاکرات میگذرد باشد، به بعد از مذاکرات و لغو تحریمها مربوط میشود، اینکه هر باندی در فکر این است که پس از عبور از مرحله خطرناک کنونی، چگونه بخش بیشتری از قدرت و ثروت را قبضه کند.
ارگان بسیج ضدمردمی یعنی روزنامه جوان نیز در سرمقاله 19شهریورش، با بیانی دیگر همین واقعیت را به نمایش گذاشته است. در این سرمقاله با اشارهٴ آشکار به «دولت هاشمی» از «دگر دیسی» و «بریدگی» «نخبگان سابق جمهوری اسلامی» سخن رفته است. این روزنامه باند خامنهای افزوده است که این دسته قدرت طلبی خودشان را آشکار نمیکنند بلکه به شکل حساب شده و با «قهر و نافرمانی مدنی، چهرههای عبوس خود را نشان میدهند». اینها «هدف انقلاب اسلامی را» در «توسعهٴ اقتصادی اجتماعی» خلاصه میکنند. و «زیر ساختهای توسعه را» در غرب جستتجو میکنند. کلمه «توسعه» و ضرورت آویختن به غرب برای دستیبای به چنین توسعهیی همان چیزی است که آخوند روحانی در اغلب اظهاراتش بر آن تأکید میکند. مثلاً در اظهارات او در قزاقستان که در روزنامههای حکومتی امروز درج شده صحبت از ضرورت «اتصال شرق و غرب عالم» و «آشتی با جهان» بهمنظور «انتقال علم و فلسفه و فرهنگ از غرب به شرق» تأکید شده است. نتیجه اینکه جنگ باندها نه فقط بر سر گفتگوهای هستهیی و نتایج آن، بلکه جنگ اصلی بر سر چگونگی قبضه کردن قدرت و کنار زدن باند رقیب در مراحل بعد از جام زهر است. امری که عمق شکاف در رأس نظام را بهنمایش میگذارد و نشان میدهد که خوردن زهر تازه آغاز مرحلهیی از جنگ سنگین باندی است که مطابق شواهد کنونی بهحذف و تصفیه راه میبرد و شرایط را برای وارد آمدن ضربه نهایی از سوی مردم و مقاومت سازمانیافته آن هرچه فراهمتر میکند.
به این ترتیب جنتی پاسخ آن سؤال را میدهد که چرا در آستانهٴ هر دور از مذاکرات بهرغم هم نظری مقطعی بر روی اصل گفتگوها، جنگ باندی اوج میگیرد، در حالی که همهٴ باندها و حتی دلواپسان برای لغو یا شل شدن تحریمها لحظه شماری میکنند.
نتیجه اینکه بر اساس گفته جنتی نگرانیهای باندها بیش از اینکه مربوط به آنچه در مذاکرات میگذرد باشد، به بعد از مذاکرات و لغو تحریمها مربوط میشود، اینکه هر باندی در فکر این است که پس از عبور از مرحله خطرناک کنونی، چگونه بخش بیشتری از قدرت و ثروت را قبضه کند.
ارگان بسیج ضدمردمی یعنی روزنامه جوان نیز در سرمقاله 19شهریورش، با بیانی دیگر همین واقعیت را به نمایش گذاشته است. در این سرمقاله با اشارهٴ آشکار به «دولت هاشمی» از «دگر دیسی» و «بریدگی» «نخبگان سابق جمهوری اسلامی» سخن رفته است. این روزنامه باند خامنهای افزوده است که این دسته قدرت طلبی خودشان را آشکار نمیکنند بلکه به شکل حساب شده و با «قهر و نافرمانی مدنی، چهرههای عبوس خود را نشان میدهند». اینها «هدف انقلاب اسلامی را» در «توسعهٴ اقتصادی اجتماعی» خلاصه میکنند. و «زیر ساختهای توسعه را» در غرب جستتجو میکنند. کلمه «توسعه» و ضرورت آویختن به غرب برای دستیبای به چنین توسعهیی همان چیزی است که آخوند روحانی در اغلب اظهاراتش بر آن تأکید میکند. مثلاً در اظهارات او در قزاقستان که در روزنامههای حکومتی امروز درج شده صحبت از ضرورت «اتصال شرق و غرب عالم» و «آشتی با جهان» بهمنظور «انتقال علم و فلسفه و فرهنگ از غرب به شرق» تأکید شده است. نتیجه اینکه جنگ باندها نه فقط بر سر گفتگوهای هستهیی و نتایج آن، بلکه جنگ اصلی بر سر چگونگی قبضه کردن قدرت و کنار زدن باند رقیب در مراحل بعد از جام زهر است. امری که عمق شکاف در رأس نظام را بهنمایش میگذارد و نشان میدهد که خوردن زهر تازه آغاز مرحلهیی از جنگ سنگین باندی است که مطابق شواهد کنونی بهحذف و تصفیه راه میبرد و شرایط را برای وارد آمدن ضربه نهایی از سوی مردم و مقاومت سازمانیافته آن هرچه فراهمتر میکند.