صدیقی امام جمعهٴ نمره موقت خامنهای قسمتی از نمایش جمعهٴ 27تیر تهران را به تعریف و تمجید از ولیفقیه ارتجاع اختصاص داد و او را «عبد صالح خدا» نامید که اگر اوامرش مورد توجه قرار میگرفت و زیر پا گذاشته نمیشد، نظام به بسیاری از «بلاها و نکبتها و ظلمتها» یی که اکنون گریبانگیرش شده مبتلا نمیشد. آخوند صدیقی یک سلسلهٴ دیگر از همین القاب را نیز ردیف کرد تا بلکه طلسم شکستهٴ ولایت را بند بزند. شبیه به همین تعریف و تمجید ها را در نمایشهای جمعهٴ دیگر نیز شاهدیم. گذاشتن چوب حمایت زیر بغل ولایت، امر تازهیی نیست امّا هربار که با چنین بسیجی در رژیم مواجه میشویم با کمی دقت میتوانیم علت آن را پیدا کنیم که مثلاً کدام لگد تازه بر طلسم شکستهٴ ولایت فرود آمده که عوامل باندش به کمکش برخاستهاند. این بار یافتن علت مشکلی نیست، خبری که روز 26تیر در مورد جلسه دلواپسان در برخی از سایتهای حکومتی منعکس شده موضوع را روشن میکند. اظهارات پاسدار سعید قاسمی از سردمداران و کهنهکاران سپاه پاسداران رژیم در این تجمع چیزی بیش از وارد آمدن یک لگد بر طلسم شکستهٴ ولایت است. او در آستانهٴ پایان ضربالاجل مذاکرات اتمی طی اظهاراتی که توسط برخی رسانهها جنجالی نامیده شده، برای اولین بار بهصورت علنی موضوع خداحافظی با ولیفقیه ارتجاع را مطرح کرده است و گفته است «اگر حرف آقا در این قصه درست در نیاید که به این مذاکرات خوشبین نیستم، بایستی با ولی خداحافظی کرد». منظورش این است که اگر قرار داد نهایی اتمی امضا شود و خامنهای زهر عقبنشینی از رؤیاهای هستهیی را سر بکشد دیگر باید با او خداحافظی کرد. پاسدار قاسمی که در همین اظهارات زهر خوردن امام مدفونش و سرنوشت او را با آه و ناله و حسرت بازگویی میکند، مشخص نمیکند که سرنوشت خامنهای پس از خوردن زهر و خدافظی با او چه خواهد شد؟ این پاسدار دلواپس و تیغ کش گامی فراتر میگذارد و میگوید «دیوانگی است که سرباز پشت فرمانده برود، سرباز باید صد کیلومتر جلوتر از فرمانده بجنگد». منظورش این است که خامنهای یک حرفی میزند، نمیشود که ما پشت سر او بمانیم، باید پیشدستی کنیم و اجازه ندهیم خوردن زهر اتمی محقق شود. آیا معنی این حرف چیزی جز نهادینه کردن زیر پاگذاشتن فرامین خامنهای و رسمیت دادن به شکستگی طلسم ولایت است؟
حالا بر گردیم به اظهارات آخوند صدیقی در نمایش جمعهٴ 27تیر تهران، که بسیجیان و ریزشیها را به گوش دادن به اوامر ولیفقیهش فرا میخواند و تلاش میکند طلسم را که تا این حد شکسته است، بند بزند. در آستانهٴ پایان مذاکرات وین 6 تلاش میکند تا خواست خامنهای را در راستای تأیید مذاکرات، تکرار و تثبیت کند. با قسم و آیه میگوید: «ما دولت را تأیید میکنیم و حمایت میکنیم بخدا ما هم همینجوریم هم دولت را تأیید میکنیم و هم از دولت حمایت میکنیم». اما قسم او برای تأیید حرف ولیفقیهش، در حالی است که چند جمله بعد نمیتواند از حمله به دولت روحانی بر سر امور بهاصطلاح فرهنگی خودداری کند. یعنی حتی تلاش برای بند زدن طلسم شکستهٴ ولایت هم با یک رویکرد متناقض در همین اظهارات خنثی میشود.
نتیجه اینکه گرچه ممکن است اظهارات پاسدار قاسمی در مورد خداحافظی با ولیفقیه واکنشی شخصی و جنجالی محسوب شود اما وقتی آن را کنار بقیهٴ مواضع دلواپسان که نوعی تمرد پنهان از اوامر خامنهای را بهنمایش میگذارد قرار میدهیم و همچنین بهچوب زیر بغل ولایت گذاشتن توسط عوامل و کارگزارانش نگاه میکنیم، به این پیام میرسیم کهدار و دستهٴ دلواپسان که تا کنون مخالفت با اوامر و نیات ولی نعمتشان را در پرده میپیچیدند اکنون به مرحلهیی رسیدهاند که آشکارا صحبت از پایین کشیدن مقام ولایت از تخت سلطنت مطلقه در صورت امضای قرار داد اتمی به میان میآورند. این است سرنوشت نظامی که کشتی شکستهاش در گرداب بحرانها در حال غرق شدن است.
حالا بر گردیم به اظهارات آخوند صدیقی در نمایش جمعهٴ 27تیر تهران، که بسیجیان و ریزشیها را به گوش دادن به اوامر ولیفقیهش فرا میخواند و تلاش میکند طلسم را که تا این حد شکسته است، بند بزند. در آستانهٴ پایان مذاکرات وین 6 تلاش میکند تا خواست خامنهای را در راستای تأیید مذاکرات، تکرار و تثبیت کند. با قسم و آیه میگوید: «ما دولت را تأیید میکنیم و حمایت میکنیم بخدا ما هم همینجوریم هم دولت را تأیید میکنیم و هم از دولت حمایت میکنیم». اما قسم او برای تأیید حرف ولیفقیهش، در حالی است که چند جمله بعد نمیتواند از حمله به دولت روحانی بر سر امور بهاصطلاح فرهنگی خودداری کند. یعنی حتی تلاش برای بند زدن طلسم شکستهٴ ولایت هم با یک رویکرد متناقض در همین اظهارات خنثی میشود.
نتیجه اینکه گرچه ممکن است اظهارات پاسدار قاسمی در مورد خداحافظی با ولیفقیه واکنشی شخصی و جنجالی محسوب شود اما وقتی آن را کنار بقیهٴ مواضع دلواپسان که نوعی تمرد پنهان از اوامر خامنهای را بهنمایش میگذارد قرار میدهیم و همچنین بهچوب زیر بغل ولایت گذاشتن توسط عوامل و کارگزارانش نگاه میکنیم، به این پیام میرسیم کهدار و دستهٴ دلواپسان که تا کنون مخالفت با اوامر و نیات ولی نعمتشان را در پرده میپیچیدند اکنون به مرحلهیی رسیدهاند که آشکارا صحبت از پایین کشیدن مقام ولایت از تخت سلطنت مطلقه در صورت امضای قرار داد اتمی به میان میآورند. این است سرنوشت نظامی که کشتی شکستهاش در گرداب بحرانها در حال غرق شدن است.