در آستانهٴ دور ششم مذاکرات هستهیی که روز 11تیر ماه در وین برگزار میشود و قرار است تا روز 29تیر ادامه داشته باشد، شاهد فضایی از بیم و اضطراب در هر دو باند اصلی رژیم از یک طرف و تلاش برای هموار کرده راه خوردن بقیهٴ جرعههای زهر از طرف دیگر هستیم.
در باند ولیفقیه که در زهرخوران تجزیه و چندپاره شده، هر دار و دسته واکنش خاص خود را دارد؛ دلواپسان و مخالفان توافق، برای شکست آن دعا میکنند. مثلاً کیهان خامنهای در ارتباط با دور قبلی مذاکرات، معروف به وین4، تیتر زد که «مذاکرات خوشبختانه بینتیجه ماند». در حال حاضر هم مهرهها و رسانههای این باند بر فاصلهٴ خیلی زیاد مواضع رژیم با کشورهای 5+1 انگشت میگذارند و شکست مذاکرات را پیشبینی میکنند. مثلاً روزنامه کیهان امروز عنوان مقالهاش را با اشاره به تعداد سانتریفیوژی که طرف مقابل برای رژیم مجاز شناخته تنظیم کرده و نوشته: «فاصله 2هزار تا 54هزار سانتریفوژ چگونه پر میشود؟!».
باندها و دار و دستههای دیگر جناح ولیفقیه هم بر مرز سرخهای رژیم و اینکه تیم مذاکرهکننده نباید از این مرزها عبور کند، تأکید میکنند.
باند رفسنجانی ـ روحانی و تیم مذاکره کننده، هم نالان و هم مضطرب و نگرانند. از یک طرف از بهاصطلاح «زیادهخواهیهای آمریکا» آه و ناله میکنند، اما در عینحال با اضطراب بسیار بر ضرورت مذاکرات و بر ضرورت توافق هر چه سریعتر تأکید میورزند؛ روزنامه ابتکار در عنوان سرمقاله امروزش، با عبارت «تیک تاک ساعت مذاکرات هستهیی» این دستپاچگی و اضطراب را بهوضوح منعکس کرده و نوشته است که «همهٴ نگاهها به 29تیر دوخته شده».
اما سردمداران این باند مثل خود روحانی یا ظریف سعی میکنند اضطراب خود را با عباراتی از این قبیل که اگر این دور هم توافقی حاصل نشود، دنیا به آخر نمیرسد و دوباره مهلت را 6ماه دیگر تمدید میکنیم! و غیره… پنهان نمایند یا وانمود میکنند این طرف مقابل است که بیشتر به این توافق نیاز دارد! ظریف اخیراً گفت که این یک فرصت استثنایی برای جامعه بینالمللی است که «هر چه زودتر» به این بحران پایان بدهد. این تأکید بر «هر چه زودتر» در واقع بیان عجله و دستپاچگی رژیم و نیاز شدید باند روحانی ـ رفسنجانی به رسیدن هر چه زودتر به یک توافق است، چرا که سرنوشت رژیم و بود و نبود باند خودشان را در گرو این مذاکره میبینند.
همین موضوع را یکی از مهرههای این باند به نام علی خرم (نمایندهٴ اسبق رژیم در مقر اروپایی مللمتحد در ژنو) در سرمقاله امروز روزنامه آرمان با وضوح و جزییات بیشتری علنی کرده و هشدار داده که «شرایط بینالمللی و بیرونی مذاکرات همواره موافق و ثابت نخواهد بود. سیاست جهانی همیشه در حال تغییر بوده و اتفاقاتی میتواند رخ دهد که چینش عوامل برای تأمین منافع و امنیت ملی هر 7کشور مذاکرهکننده را تحت تاثیر قرار دهد».
وی سپس تأکید میکند که ما باید برنامه هستهیی خود را طوری طراحی کنیم و به مرحله اجرا در بیاوریم که «شفافیت خصیصه اصلی» آن باشد. یعنی اینکه به همهٴ بازرسیها تن بدهیم و دیگر پروژه مخفی و دور از چشمی نداشته باشیم.
مادهٴ این حرفها، این است که رژیم و مشخصاً باند رفسنجانی ـ روحانی که در حال حاضر بهاصطلاح فرمان مذاکرات را به دست دارد، با ذلت و خواری بیشتر عازم وین است، چون شرایط در زمینههای مختلف برای رژیم بدتر و بسیار نامساعدتر شده است؛ از وضعیت اقتصادی و ادامه تحریمها تا وضعیت عراق و شرایط منطقهیی و تا از همپاشیدگی درونی رژیم، عواملی هستند که موقعیت آن را بهشدت تضعیف کرده است و این واقعیتها، طرف مقابل را نیز به «زیادهخواهی» یعنی سختگیری بیشتر سوق داده و همین مسأله، دولت روحانی و تیم مذاکرهکننده را به «حول ولا» انداخته که تا وضعیت وخیمتر از این نشده، به هر ترتیب در دور ششم مذاکرات، به یک «توافق» دست پیدا کند. البته در تعادل قوای کنونی، «توافق» اسم محترمانهٴ زانو زدن و تسلیم بیقید و شرط است.
در باند ولیفقیه که در زهرخوران تجزیه و چندپاره شده، هر دار و دسته واکنش خاص خود را دارد؛ دلواپسان و مخالفان توافق، برای شکست آن دعا میکنند. مثلاً کیهان خامنهای در ارتباط با دور قبلی مذاکرات، معروف به وین4، تیتر زد که «مذاکرات خوشبختانه بینتیجه ماند». در حال حاضر هم مهرهها و رسانههای این باند بر فاصلهٴ خیلی زیاد مواضع رژیم با کشورهای 5+1 انگشت میگذارند و شکست مذاکرات را پیشبینی میکنند. مثلاً روزنامه کیهان امروز عنوان مقالهاش را با اشاره به تعداد سانتریفیوژی که طرف مقابل برای رژیم مجاز شناخته تنظیم کرده و نوشته: «فاصله 2هزار تا 54هزار سانتریفوژ چگونه پر میشود؟!».
باندها و دار و دستههای دیگر جناح ولیفقیه هم بر مرز سرخهای رژیم و اینکه تیم مذاکرهکننده نباید از این مرزها عبور کند، تأکید میکنند.
باند رفسنجانی ـ روحانی و تیم مذاکره کننده، هم نالان و هم مضطرب و نگرانند. از یک طرف از بهاصطلاح «زیادهخواهیهای آمریکا» آه و ناله میکنند، اما در عینحال با اضطراب بسیار بر ضرورت مذاکرات و بر ضرورت توافق هر چه سریعتر تأکید میورزند؛ روزنامه ابتکار در عنوان سرمقاله امروزش، با عبارت «تیک تاک ساعت مذاکرات هستهیی» این دستپاچگی و اضطراب را بهوضوح منعکس کرده و نوشته است که «همهٴ نگاهها به 29تیر دوخته شده».
اما سردمداران این باند مثل خود روحانی یا ظریف سعی میکنند اضطراب خود را با عباراتی از این قبیل که اگر این دور هم توافقی حاصل نشود، دنیا به آخر نمیرسد و دوباره مهلت را 6ماه دیگر تمدید میکنیم! و غیره… پنهان نمایند یا وانمود میکنند این طرف مقابل است که بیشتر به این توافق نیاز دارد! ظریف اخیراً گفت که این یک فرصت استثنایی برای جامعه بینالمللی است که «هر چه زودتر» به این بحران پایان بدهد. این تأکید بر «هر چه زودتر» در واقع بیان عجله و دستپاچگی رژیم و نیاز شدید باند روحانی ـ رفسنجانی به رسیدن هر چه زودتر به یک توافق است، چرا که سرنوشت رژیم و بود و نبود باند خودشان را در گرو این مذاکره میبینند.
همین موضوع را یکی از مهرههای این باند به نام علی خرم (نمایندهٴ اسبق رژیم در مقر اروپایی مللمتحد در ژنو) در سرمقاله امروز روزنامه آرمان با وضوح و جزییات بیشتری علنی کرده و هشدار داده که «شرایط بینالمللی و بیرونی مذاکرات همواره موافق و ثابت نخواهد بود. سیاست جهانی همیشه در حال تغییر بوده و اتفاقاتی میتواند رخ دهد که چینش عوامل برای تأمین منافع و امنیت ملی هر 7کشور مذاکرهکننده را تحت تاثیر قرار دهد».
وی سپس تأکید میکند که ما باید برنامه هستهیی خود را طوری طراحی کنیم و به مرحله اجرا در بیاوریم که «شفافیت خصیصه اصلی» آن باشد. یعنی اینکه به همهٴ بازرسیها تن بدهیم و دیگر پروژه مخفی و دور از چشمی نداشته باشیم.
مادهٴ این حرفها، این است که رژیم و مشخصاً باند رفسنجانی ـ روحانی که در حال حاضر بهاصطلاح فرمان مذاکرات را به دست دارد، با ذلت و خواری بیشتر عازم وین است، چون شرایط در زمینههای مختلف برای رژیم بدتر و بسیار نامساعدتر شده است؛ از وضعیت اقتصادی و ادامه تحریمها تا وضعیت عراق و شرایط منطقهیی و تا از همپاشیدگی درونی رژیم، عواملی هستند که موقعیت آن را بهشدت تضعیف کرده است و این واقعیتها، طرف مقابل را نیز به «زیادهخواهی» یعنی سختگیری بیشتر سوق داده و همین مسأله، دولت روحانی و تیم مذاکرهکننده را به «حول ولا» انداخته که تا وضعیت وخیمتر از این نشده، به هر ترتیب در دور ششم مذاکرات، به یک «توافق» دست پیدا کند. البته در تعادل قوای کنونی، «توافق» اسم محترمانهٴ زانو زدن و تسلیم بیقید و شرط است.