728 x 90

اختلافات سیاسی در ایران,

پاتک ائمه جمعه رژیم به آخوند روحانی

-

آخوند روحانی و احمد خاتمی
آخوند روحانی و احمد خاتمی
حرفهای آخوند حسن روحانی مبنی بر این‌که با زور نمی‌توان کسی را به بهشت برد و پز دفاع او از ”آزادیهای فردی، واکنشی بود به سخنان خامنه‌ای که رساندن مردم به بهشت و سعادت اخروی را وظیفه حکومت آخوندی دانسته بود، .
این مقابله‌جویی عیان با خامنه‌ای جنگ و جدال درونی رژیم را بیش از گذشته دامن زده و با واکنش تند ائمه جمعه رژیم مواجه شد. آخوند احمد خاتمی چند روز پیش به بهانه عید مبعث در واکنش به سخنان روحانی گفت، شما مردم را به جهنم می‌برید، در نمازجمعه 10خرداد 93 نیز با استدلالهای حوزوی و آخوندی به حرفهای روحانی پاسخ داد.
آخوند علم‌الهدی امام جمعه و نماینده ولی‌فقیه در مشهد در واکنش به حرفهای روحانی گفت:“ این درست نیست حرفهایی که زمانی ادبیات کسانی بود که قصدشان این بود یک عده بی‌دین را دور هم جمع کنند و پشت سرشان راه بیاندازند و جریان فتنه را به‌وجود بیاورند و شعار نه غزه نه لبنان سر بدهند را به زبان بیاوریم. شلاق که سهل است با همه قدرت جلوی کسانی که مانع بهشت رفتن مردم شوند خواهیم ایستاد ”.
علم‌الهدی همچنین اظهارات روحانی در مورد پایان دوران رسانه‌های تک صدایی را به باد حمله گرفت و گفت: «باید به آنها گفت این حرف را برای چه کسانی می‌زنید مگر بی‌بی‌سی و تایمز تک صدا نیستند؟»
اظهارات علم‌الهدی در مورد تک صدایی در واکنش به سخنان آخوند روحانی در چهارمین جشنواره فناوری بود که از برخورد نیروهای سرکوبگر رژیم و باند خامنه‌ای انتقاد کرده بود و چرا از بی‌اعتنایی مردم نسبت به ممنوعیت ویدئو، ماهواره و... درس نگرفته‌اند. روحانی در این رابطه گفته بود: «چرا ما در برابر فضای مجازی این همه دچار تزلزل هستیم، چرا به جوانان اعتماد نمی‌کنیم“
چند تن از ائمه ریز و درشت رژیم، مانند امام جمعه قزوین، امام جمعه اصفهان، امام جمعه بافت و... . نیز نسبت به حرفهای آخوند روحانی واکنش‌های تندی نشان دادند.
در زمینه هماهنگی حرفهای ائمه جمعه رژیم آخوند احمد خاتمی درنماز جمعه تهران گفته است که ائمه جمعه همه از خامنه‌ای حمایت می‌کنند، یعنی این‌که آبشخور مخالفتهای آنها باحرفهای روحانی تماماً یکی است.
واکنش به اظهارات روحانی محدود به ائمه جمعه نبود. حداد عادل در یک برنامه تلویزیونی رژیم، چند گانگی سیاست‌ها در حجاب را باعث از بین رفتن اقتدار نظام دانست و از روحانی خواست حرفهایی نزند که خیال ساختار شکنان راحت شود.
حداد عادل انتظار خود از روحانی را چنین بیان کرد: ”بنده از آقای روحانی انتظار دارم همان‌طور که در ماه‌های اول ریاست‌جمهوری خود روی حجاب تأکید داشت، در هر فرصت و مناسبت دیگری تأکید خود را روی مسأله حجاب حفظ کند“.
به نظر می‌رسد کر هماهنگ مخالفت ائمه جمعه رژیم با اظهارات آخوند روحانی، و حرفهای حداد عادل که حرفهای روحانی را هم تراز حرفهای ساختار شکنان دانسته است، پاتکی از جانب خامنه‌ای و باند مربوطه باشد و سخنان امام جمعه‌ها به فرموده و دیکته شده از بیت ”ولایت“ باشد.
د‌ر ورای جنگ و جدال باندهای درونی رژیم بر سر مسأله حجاب و به اصلاح ”آزادیهای فردی“ ، یک واقعیت وجود دارد که دعوا بر سرهژمونی، غارت و سرکوب مردم ایران است و بهشت و جهنم بهانه و فسانه است.
بحث اصلی و دعوای آخوند روحانی و باند روحانی ـ رفسنجانی بر سر دو شیوه سرکوب است. این باند برای چپاول و غارت و سرکوب، شیوه خودش را موثرتر می‌داند و گمان می‌کند که اگر نیروهای سرکوبگر رژیم به مردم و به ظواهر مردم و خصوصاً زنان بند نکنند، می‌توان از این طریق سوپاپ اطمینانی گذاشت که از انفجار ناگهانی خشم مردم جلوگیری کند.
دفاع روحانی از به‌اصطلاح ”آزادیهای فردی“ صرفاً دفاعی در کادر همین نظام و مقررات آن است.
روحانی و باند رفسنجانی- روحانی تلاش دارند تا می‌توانند سنگ به‌اصطلاح آزادیهای فردی به سینه بزنند و حتی به ظاهر با بگیر و ببند نیروهای سرکوبگر و اشکال گیری به ظواهر مردم، جمع کردن آنتنهای ماهواریی و... با ایراد و انتقاد برخورد کنند.
این باند با پز دفاع از ”آزادی رفتار“ هم می‌خواهد سنگ دفاع از ”مردم“ را به سینه بزند و هم به باند وحشی ولی‌فقیه شیرفهم کند که شیوه‌های وحشیانه آنان در برخورد با ظواهر مردم و... با مقاومت مردمی مواجه می‌شود و به ضد خودش تبدیل می‌شود.
در یک کلام باند رفسنجانی- روحانی تا می‌تواند در مورد آزادی رفتار، صورت ظاهری مردم و... حرف می‌زند و مهره‌های آن از جمله آخوند حسن روحانی موضع می‌گیرند، اما هیچ‌گاه در مرز سرخهای نظام ولی‌فقیه که سرکوب آزادیها است شکی ندارد.
باند رفسنجانی- روحانی و شخص روحانی تا آنجایی که به آزادی بیان، آزادی عقیده و آزادیهای دموکراتیک مربوط می‌شود، اصلاً اسمی از آنها به میان نیاورد.
بنابراین تا آنجایی که به مرز سرخ نظام مربوط می‌شود هر دو باند در زمینه مقابله با آزادیهای سیاسی، اجتماعی و... موضع واحدی دارند که آن سرکوب مردم است، هر چند ممکن است شیوه مقابله آنها اندکی تفاوت داشته باشد.
بی‌دلیل نیست همین آخوند روحانی در جریان قیام دانشجویی سال 78 وقتی در اثر قیام دانشجویان پایه‌های نظام به لرزه می‌افتد، تردیدی به خود راه نمی‌دهد که همراه و همگام با آخوند شیاد محمد خاتمی از نیروهای انتظامی سرکوبگر بخواهد کوی دانشگاه تهران را به خاک و خون بکشاند.
در قیام سال88 هنگامی که در اثر تظاهرات و اعتراضات مستمر مردمی لرزه بر ارکان نظام افتاد، همین آخوند روحانی همراه و همگام با باند خامنه‌ای قیام مردم ایران را تخطئه کرد.
آخوند روحانی چه به‌عنوان یک آخوند و چه به‌عنوان رئیس‌جمهور نظام ولایت‌فقیه، نمی‌تواند مرز سرخهای ولایت مطلقه را رد کند، اتفاقاً دعوای آخوند روحانی و باند رفسنجانی- روحانی با باند خامنه‌ای، این است که آنها و باندشان بهتر می‌توانند از موجودیت و کیان نظام دفاع کنند.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/26d87dd6-3411-4611-85f3-609e87510899"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات