شکلک درآوردن احمدینژادی توسط آخوند حسن روحانی، در مورد کوتاه نیامدن از ”حق مسلم“ و کلی گوییهای او به سبک روضه خوانهای رژیم تحت عناوین کلی و میان تهی ”خود باوری، استقلال خواهی و خود اتکایی“ ، دل ناشاد بعضی از ”دلواپسان“ باند خامنهای را تا اندازهای شاد کرد.
روزنامه سیاست روز وابسته به باند خامنهای، دلشادیاش را نسبت به سخنان روحانی چنین ابراز کرد: ”سخنان رئیسجمهور در مراسم رونمایی از دستاوردهای هستهیی دل دلسوزان انقلاب را شاد کرد. سخنانی که قطعاً استقامت بر آن قطعاً هیچکس را دلواپس نخواهد کرد“.
نویسنده مقاله سیاست روز که تا همین دیروز همراه با سایر عناصر باند خامنهای، دلواپس سیاست هستهیی و روابط خارجی دولت روحانی بود و همراه با همگنانش دولت او را ملقب به القابینظیر واداده، سازشکار، تسلیم طلب و... میکرد، به یکباره کشف کرده است که آخوند روحانی به خلق و خوی ” انقلابی“ سابق بازگشته و از این بابت است که او و دولتش را به زیور ”روحیه انقلابی“ مزین میکند و مینویسد: ”روحانی دقیقاً مواضعی را بیان کرد که نشان از روحیه انقلابی ایشان داشت“.
نویسنده صورت خود و باند دلواپس را با سیلی فرار به جلو سرخ میکند و باپیشبینی اینکه آنان که با این شیخ شیاد آشنایی دارند، حرفهای او را در راستای مصرف داخلی تعبیر میکنند، مینویسد: ”مهم نیست دشمنان ایران، باز هم بگویند سخنان رئیسجمهور مصرف داخلی داشت. مهم این است که پیام آقای روحانی قطعاً در همه سایتها و رسانههای داخلی و خارجی بازتاب خواهد داشت و حتی به گوش دولتمردان استکباری و استعماری جهان نیز رسیده است“.
نویسنده دلواپسی همین چند روز پیش خود و هم باندیهایش را به کلی فراموش کرده و از فرط ذوق زدگی مینویسد: ”سخنان دیروز رئیسجمهور و عمل به آن قطعاً برای هیچکس دلواپسی باقی نمیگذارد. البته در این بین برخی هستند که دلواپس خواهند شد. آنان که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، تحریمها و قدرت فناوری هستهیی ایران را در ترازوی نامیزان خود میسنجیدند تا بگویند این همه استقامت و ماندگاری بر حقوق اساسی ملت ایران، کار بیهودهای بوده است. دیروز یکی از بهترین سخنان رئیسجمهور کشورمان در طی ماههای اخیر بود. روزی که او خیال خیلیها را راحت کرد و البته تکلیف مدیران و مسئولان دیپلومات کشورمان را هم روشن کرد. البته در این بین دوستنماهایی هم بودند که دلواپس شدند. برای همین است که باید با صدای بلند بگوییم: روحانی مچکریم“.
روزنامه جوان یکی دیگر از روزنامههای باند خامنهای تلاش دارد روحانی را از جبهه ”تجدیدنظر طلبان، اصطلاح طلبان، دوم خردادی ها“ جدا کند و به اصل ولایی بازگرداند و در راستای این تلاش است که مینویسد: ”نگاه رئیسجمهور به غرب - حداقل در کلام- با مؤلفههای سیاست خارجه دوم خردادیها نظیر «غرب باوری» و «انفعال در مقابل تهدید و ارعاب» متفاوت است. رئیس دولت یازدهم با مواضع شفاف روز گذشته نشان داد که وی خواهان مرزبندی دولت با افراد نشانهداری است که طی ماههای گذشته تلاشهای فراوانی صورت داده تا به جامعه القا کنند که «حفظ و ارتقای علمی انرژی هستهیی ضرورتی نداشته» و «حرکت در مسیر توسعه هستهیی چیزی جز هزینه تراشی برای انقلاب و مردم ندارد»“..
از آنجایی که نویسنده روزنامه جوان به حرفهای خودش هم زیاد اعتقاد ندارد و اطمینان ندارد که توانسته باشد رئیسجمهور نظام را از طیف ”تجدید نظرطلبان، اصطلاح طلبان، دوم خردادی ها“ جدا کرده باشد صداقت و راستی آزمایی مواضع روحانی را در این سخنرانی موکول به بعد میکند که: ”جامعه و طیف دلسوزان و وفاداران به انقلاب اسلامی منتظر خواهند ماند تا رفتار و عملکرد دولتمردان یازدهم، بهخصوص تیم مذاکرهکننده هستهای- در آوردگاههای پیش رو با گفتار امروز رئیس دولت انطباق و هم پوشانی داشته بهگونهیی که پس از پایان دوره چهار ساله دولتمردان بتوان گفت که «رفتار» و «عمل» اعتدالگرایان یکسان و همسان بود“.
بعضی از دلواپسان تاد یروز و امیدواران امروزی باند ولایت، یک اشتباه محاسبه دارند. اشتباه محاسبه آنها این است که گمان میکنند باند روحانی- رفسنجانی و ولیفقیه از روی ”اختیار“ وارد مذاکره شدهاند و نه از روی اضطرار، ترس از شورش گرسنگان و در اثر بحرانهای مرگبار اقتصادی و اجتماعی که این رژیم را احاطه است. بنابراین در این توهم نیز هستند که روحانی و اساساً نظام ولایت چنین اختیاری دارند که بیاعتنا به خواست جامعه بینالمللی بازی را به هم بزنند و به دوران پوشالبافیها و الدرم بلدرمهای احمدینژادی برگردند و روحانی نیز به خیروخوشی به اصل ولایی خود بازگردد.
به نظر میرسد که هوراکشان باند ولایت از درک این واقعیت عاجز هستند که نظام راهی را که رفته نه راه پیش دارد و نه راه پس، و حرفهای آخوند روحانی هم هرقدر بسیجی گول زن و پاسدار رنگ کن باشد، آنچنان قابل اعتنا و اعتبار نیست که جامعه بینالمللی و بهخصوص کسانی که توافقنامه ژنو را بر نظام دیکته کردند، اعتباری برای آن قابل باشند و خود روحانی نیز تا حدودی حالیش است که هر حرفی را کجا بزند و حرفش در هرکجا چه مصرفی دارد.
آخوند روحانی خوب میداند که اگر به قول دلواپسان رو به ”آن ور آبی ها“ بخواهد ادا و اصول پاسدار و بسیجی پسند و احمدینژادی دربیاورد، باید منتظر رگبار قطعنامههای پیاپی باشد که طناب دار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی را برگردن نظام تنگتر خواهد کرد.
روزنامه سیاست روز وابسته به باند خامنهای، دلشادیاش را نسبت به سخنان روحانی چنین ابراز کرد: ”سخنان رئیسجمهور در مراسم رونمایی از دستاوردهای هستهیی دل دلسوزان انقلاب را شاد کرد. سخنانی که قطعاً استقامت بر آن قطعاً هیچکس را دلواپس نخواهد کرد“.
نویسنده مقاله سیاست روز که تا همین دیروز همراه با سایر عناصر باند خامنهای، دلواپس سیاست هستهیی و روابط خارجی دولت روحانی بود و همراه با همگنانش دولت او را ملقب به القابینظیر واداده، سازشکار، تسلیم طلب و... میکرد، به یکباره کشف کرده است که آخوند روحانی به خلق و خوی ” انقلابی“ سابق بازگشته و از این بابت است که او و دولتش را به زیور ”روحیه انقلابی“ مزین میکند و مینویسد: ”روحانی دقیقاً مواضعی را بیان کرد که نشان از روحیه انقلابی ایشان داشت“.
نویسنده صورت خود و باند دلواپس را با سیلی فرار به جلو سرخ میکند و باپیشبینی اینکه آنان که با این شیخ شیاد آشنایی دارند، حرفهای او را در راستای مصرف داخلی تعبیر میکنند، مینویسد: ”مهم نیست دشمنان ایران، باز هم بگویند سخنان رئیسجمهور مصرف داخلی داشت. مهم این است که پیام آقای روحانی قطعاً در همه سایتها و رسانههای داخلی و خارجی بازتاب خواهد داشت و حتی به گوش دولتمردان استکباری و استعماری جهان نیز رسیده است“.
نویسنده دلواپسی همین چند روز پیش خود و هم باندیهایش را به کلی فراموش کرده و از فرط ذوق زدگی مینویسد: ”سخنان دیروز رئیسجمهور و عمل به آن قطعاً برای هیچکس دلواپسی باقی نمیگذارد. البته در این بین برخی هستند که دلواپس خواهند شد. آنان که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم، تحریمها و قدرت فناوری هستهیی ایران را در ترازوی نامیزان خود میسنجیدند تا بگویند این همه استقامت و ماندگاری بر حقوق اساسی ملت ایران، کار بیهودهای بوده است. دیروز یکی از بهترین سخنان رئیسجمهور کشورمان در طی ماههای اخیر بود. روزی که او خیال خیلیها را راحت کرد و البته تکلیف مدیران و مسئولان دیپلومات کشورمان را هم روشن کرد. البته در این بین دوستنماهایی هم بودند که دلواپس شدند. برای همین است که باید با صدای بلند بگوییم: روحانی مچکریم“.
روزنامه جوان یکی دیگر از روزنامههای باند خامنهای تلاش دارد روحانی را از جبهه ”تجدیدنظر طلبان، اصطلاح طلبان، دوم خردادی ها“ جدا کند و به اصل ولایی بازگرداند و در راستای این تلاش است که مینویسد: ”نگاه رئیسجمهور به غرب - حداقل در کلام- با مؤلفههای سیاست خارجه دوم خردادیها نظیر «غرب باوری» و «انفعال در مقابل تهدید و ارعاب» متفاوت است. رئیس دولت یازدهم با مواضع شفاف روز گذشته نشان داد که وی خواهان مرزبندی دولت با افراد نشانهداری است که طی ماههای گذشته تلاشهای فراوانی صورت داده تا به جامعه القا کنند که «حفظ و ارتقای علمی انرژی هستهیی ضرورتی نداشته» و «حرکت در مسیر توسعه هستهیی چیزی جز هزینه تراشی برای انقلاب و مردم ندارد»“..
از آنجایی که نویسنده روزنامه جوان به حرفهای خودش هم زیاد اعتقاد ندارد و اطمینان ندارد که توانسته باشد رئیسجمهور نظام را از طیف ”تجدید نظرطلبان، اصطلاح طلبان، دوم خردادی ها“ جدا کرده باشد صداقت و راستی آزمایی مواضع روحانی را در این سخنرانی موکول به بعد میکند که: ”جامعه و طیف دلسوزان و وفاداران به انقلاب اسلامی منتظر خواهند ماند تا رفتار و عملکرد دولتمردان یازدهم، بهخصوص تیم مذاکرهکننده هستهای- در آوردگاههای پیش رو با گفتار امروز رئیس دولت انطباق و هم پوشانی داشته بهگونهیی که پس از پایان دوره چهار ساله دولتمردان بتوان گفت که «رفتار» و «عمل» اعتدالگرایان یکسان و همسان بود“.
بعضی از دلواپسان تاد یروز و امیدواران امروزی باند ولایت، یک اشتباه محاسبه دارند. اشتباه محاسبه آنها این است که گمان میکنند باند روحانی- رفسنجانی و ولیفقیه از روی ”اختیار“ وارد مذاکره شدهاند و نه از روی اضطرار، ترس از شورش گرسنگان و در اثر بحرانهای مرگبار اقتصادی و اجتماعی که این رژیم را احاطه است. بنابراین در این توهم نیز هستند که روحانی و اساساً نظام ولایت چنین اختیاری دارند که بیاعتنا به خواست جامعه بینالمللی بازی را به هم بزنند و به دوران پوشالبافیها و الدرم بلدرمهای احمدینژادی برگردند و روحانی نیز به خیروخوشی به اصل ولایی خود بازگردد.
به نظر میرسد که هوراکشان باند ولایت از درک این واقعیت عاجز هستند که نظام راهی را که رفته نه راه پیش دارد و نه راه پس، و حرفهای آخوند روحانی هم هرقدر بسیجی گول زن و پاسدار رنگ کن باشد، آنچنان قابل اعتنا و اعتبار نیست که جامعه بینالمللی و بهخصوص کسانی که توافقنامه ژنو را بر نظام دیکته کردند، اعتباری برای آن قابل باشند و خود روحانی نیز تا حدودی حالیش است که هر حرفی را کجا بزند و حرفش در هرکجا چه مصرفی دارد.
آخوند روحانی خوب میداند که اگر به قول دلواپسان رو به ”آن ور آبی ها“ بخواهد ادا و اصول پاسدار و بسیجی پسند و احمدینژادی دربیاورد، باید منتظر رگبار قطعنامههای پیاپی باشد که طناب دار بحرانهای اقتصادی و اجتماعی را برگردن نظام تنگتر خواهد کرد.