هیچ یک از باندهای متخاصم نظام در اینکه حفظ نظام از «اوجب واجبات» است شکی ندارند. و هیچکدام ابهامی ندارند که رژیم در تنگنای محاصره و تحریم چارهای جز خوردن جام زهر اتمی ندارد، با این همه بر سر چگونگی این زهر خوران میبینیم که شقه در نظام عمیقتر میشود و کسانی از وحوش باند ولایت بهعنوان یک نیروی جدید تحت نام دلواپسان خروج میکنند و نسبت به توطئههای دشمنان نظام به یکدیگر هشدار میدهند.
این هشدارها اما آنجا که پای دشمن اصلی نظام به میان میآید، «هماهنگ» میشود. این «دشمن» را در خلال اظهارات و مواضع باندهای متخاصم بهراحتی میشود شناسایی کرد.
یک روزنامه باند رفسنجانی – روحانی نسبت به «پایین بودن آستانه تحمل جامعه» هشدار داده و با اذعان به اینکه این وضع به نفع «نظام» نیست مینویسد «واقعیتهای روزمره و پیرامونی ما این خطر را تأیید میکند. آستانه تحمل آن چنان پایین است که یک کلمه، تلنگر، اشاره و کنایه کافی است تا پرخاشگری و آشوب بهپاشود» (ابتکار 20اردیبهشت 93). بنا به همین اعتراف میتوان عمق این پرخاشگری و آشوب را در «روند رو به تزاید گرانیها» در «احساس ناامنی مطلق» بخشی از جامعه، در «تردید و تشکیک در آمارهای رسمی و صداقت مسئولان» و «وجود پروندههای چند صدهزار میلیاردی اختلاس» جستجو کرد. جایی که «گرانیها، کمبودها، تحریم، محدودیتها، محرومیتها، نا به هنجاریها اجتماعی» به جامعه «انرژی منفی» داده و «حس ناامنی» ایجاد کرده است.
این نشانهها که در اظهارات سایر مهرهها و سردمداران رژیم نیز به آن اذعان شده، در واقع سند نامشروعی رژیم ضدبشری از یک سو و بیگانگی این نظام با مردم و منافع مردمی از سوی دیگر است.
از همین روست که چارهجویی برای در بردن نظام ولایت از انفجار خشم مردم دغدغهٴ اصلی باندهای متخاصم میشود و روزنامه حکومتی مردمسالاری از باند رفسنجانی به تمامی باندهای متخاصم «ضرورت خردگرایی» را گوشزد کرده و به آنها نسبت به «شرایطی که در اثر ندانم کاری بر آحاد مختلف مردم تحمیل شده» هشدار میدهد. (مردمسالاری 20اردیبهشت)
همین دغدغه را مهرههای دیگر حکومت آخوندی هر یک به زبانی اذعان کردهاند. پاسدار قالیباف با اشاره به چپاولگریهای نجومی در درون نظام نسبت به تداوم آثار سیاستهای ضدمردمی هستهای، بر ضرورت زهر خوران تأکید کرده و هشدار میدهد که جامعه را «دو قطبی نکنیم». (روزنامه حکومتی شرق 20اردیبهشت)
آخوند جوادی آملی، از آثار فقر و بدهکاری برمردم ابراز وحشت کرد (مردمسالاری 20اردیبهشت 93) و آخوند حسن روحانی هم بارها به زبان معکوس بر «تنگی معیشت» مردم اذعان کرده و نسبت به آثار آن به باند رقیب هشدار داده و آنها را از آمدن مردم به صحنه بر حذر داشته است.
به نظر میرسد آن روی سکة این اعترافها این است که باندهای رژیم، غرش توفانی را که در راه است، میشنوند و از همین رو هشدار نسبت به تکرار قیام تیر 78 و قیام 8ماهه مردم در سال 88 ترجیعبند حرفهایشان شده است. چرا که سلسله جنبان آن قیامها، یعنی مقاومت آزادیستان مردم ایران حی و حاضر و آماده، منتظر لحظهٴ موعود است.
این هشدارها اما آنجا که پای دشمن اصلی نظام به میان میآید، «هماهنگ» میشود. این «دشمن» را در خلال اظهارات و مواضع باندهای متخاصم بهراحتی میشود شناسایی کرد.
یک روزنامه باند رفسنجانی – روحانی نسبت به «پایین بودن آستانه تحمل جامعه» هشدار داده و با اذعان به اینکه این وضع به نفع «نظام» نیست مینویسد «واقعیتهای روزمره و پیرامونی ما این خطر را تأیید میکند. آستانه تحمل آن چنان پایین است که یک کلمه، تلنگر، اشاره و کنایه کافی است تا پرخاشگری و آشوب بهپاشود» (ابتکار 20اردیبهشت 93). بنا به همین اعتراف میتوان عمق این پرخاشگری و آشوب را در «روند رو به تزاید گرانیها» در «احساس ناامنی مطلق» بخشی از جامعه، در «تردید و تشکیک در آمارهای رسمی و صداقت مسئولان» و «وجود پروندههای چند صدهزار میلیاردی اختلاس» جستجو کرد. جایی که «گرانیها، کمبودها، تحریم، محدودیتها، محرومیتها، نا به هنجاریها اجتماعی» به جامعه «انرژی منفی» داده و «حس ناامنی» ایجاد کرده است.
این نشانهها که در اظهارات سایر مهرهها و سردمداران رژیم نیز به آن اذعان شده، در واقع سند نامشروعی رژیم ضدبشری از یک سو و بیگانگی این نظام با مردم و منافع مردمی از سوی دیگر است.
از همین روست که چارهجویی برای در بردن نظام ولایت از انفجار خشم مردم دغدغهٴ اصلی باندهای متخاصم میشود و روزنامه حکومتی مردمسالاری از باند رفسنجانی به تمامی باندهای متخاصم «ضرورت خردگرایی» را گوشزد کرده و به آنها نسبت به «شرایطی که در اثر ندانم کاری بر آحاد مختلف مردم تحمیل شده» هشدار میدهد. (مردمسالاری 20اردیبهشت)
همین دغدغه را مهرههای دیگر حکومت آخوندی هر یک به زبانی اذعان کردهاند. پاسدار قالیباف با اشاره به چپاولگریهای نجومی در درون نظام نسبت به تداوم آثار سیاستهای ضدمردمی هستهای، بر ضرورت زهر خوران تأکید کرده و هشدار میدهد که جامعه را «دو قطبی نکنیم». (روزنامه حکومتی شرق 20اردیبهشت)
آخوند جوادی آملی، از آثار فقر و بدهکاری برمردم ابراز وحشت کرد (مردمسالاری 20اردیبهشت 93) و آخوند حسن روحانی هم بارها به زبان معکوس بر «تنگی معیشت» مردم اذعان کرده و نسبت به آثار آن به باند رقیب هشدار داده و آنها را از آمدن مردم به صحنه بر حذر داشته است.
به نظر میرسد آن روی سکة این اعترافها این است که باندهای رژیم، غرش توفانی را که در راه است، میشنوند و از همین رو هشدار نسبت به تکرار قیام تیر 78 و قیام 8ماهه مردم در سال 88 ترجیعبند حرفهایشان شده است. چرا که سلسله جنبان آن قیامها، یعنی مقاومت آزادیستان مردم ایران حی و حاضر و آماده، منتظر لحظهٴ موعود است.