نام رسمی: جمهوری لیبی
موقعیت لیبی: در آفریقای شمالی واقع شده است.
همسایگان لیبی: مصر، سودان، چاد، الجزایر، تونس و نیجر هممرز است.
پایتخت لیبی: طرابلس
وسعت لیبی: با حدود ۱.۸۰۰.000 مربع چهارمین کشور پهناور قاره آفریقا و شانزدهمین کشور پهناور جهان است.
جمعیت و تراکم جمعیت در لیبی: ۱.۷ میلیون نفر از جمعیت ۶.۴ میلیون نفری لیبی در پایتخت این کشور، طرابلس، زندگی میکنند. (بر اساس آمار 2014)
زبان رسمی لیبی: عربی، زبان بربری هم در میان اقلیتی از مردم این کشور رواج دارد.
شهرهای مهم: بنغازی، البیضاء، مصراته، سبها، سرت و طبرق.
لیبی سرزمین صحراهای خشک
بیابان و صحراهای بیآب و علف90 درصد از سرزمین لیبی را پوشانده است. مناطق نسبتاً سرسبز لیبی در کنارههای دریای مدیترانه قرار گرفتهاست. از جمیعت ۶.۵ میلیون نفری این کشور۹۰ درصد در باریکهای از کنارههای مدیترانهای میزیند و در دیگر مناطق آن قبیلههای بیابانگرد (بدوی) روزگار میگذرانند. هیچ رودخانه دائمی در خاک لیبی وجود ندارد و تنها در۲درصد خاک آن امکان کشاورزی هست. بخش عمده مواد غذایی مورد نیاز مردم لیبی از خارج وارد میشود. لیبی یکی از کم تراکمترین کشورهای دنیاست. مساحت لیبی اندکی بزرگتر از ایران است، ولی جمعیت آن کمتر از یک دهم ایران است. کشور لیبی یکی از ۱۰ کشور اصلی صادرکننده نفت در جهان است و سرانهٴ تولید ناخالص ملی آن جزو بالاترینها در آفریقا است.
اقتصاد لیبی
واحد پول لیبی: دینار است. هر دینار برابر با ۱۰۰۰ درهم است.
صادرات و واردات لیبی
محصولات صادراتی این کشور شامل نفت خام، محصولات فراوری شده پتروشیمی، گاز طبیعی و مواد شیمیایی است که بیشتر به کشورهای اروپایی صادر میشود. محصولات وارداتی لیبی شامل ماشینآلات، کالاهای مصرفی، و تجهیزات حمل و نقل است که از کشورهای ایتالیا، آلمان، فرانسه، ترکیه، آمریکا، کره جنوبی و انگلیس وارد میشود.
لیبی: تغییرات و انقلابها در ساختار حکومت
لیبی بهصورت «پادشاهی لیبی» در سال ۱۹۵۱ به استقلال رسید و از ۱۹۶۹ تا سال ۲۰۱۱ توسط معمر قذافی، که با انجام یک کودتای نظامی بر سر کار آمد اداره شد. در بهمن ماه۱۳۸۹ اعتراضات گستردهیی در لیبی علیه حکومت معمر قذافی آغاز شد. که به جنگ داخلی در سال ۲۰۱۱ منجر شد و سرانجام با پیروزی مخالفان در مهرماه۱۳۹۰ حاکمیت معمر قذافی بر آن کشور پایان یافت.
سرنگونی حکومت قذافی
انقلاب ۲۰۱۱ لیبی، که با نام انقلاب ۱۷ فوریه شناخته میشود، از ۱۳ ژانویه سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۸۹)، بهدنبال بالا گرفتن اعتراضات و راهپیماییهای خیابانی مخالفان و سپس شورش سراسری علیه حکومت لیبی و رهبر آن، معمر قذافی آغاز شد. برخوردهای خونین و خشونتآمیز حاکمیت با مردم معترض همه شهرها را به سرعت دربرگرفت. نیروهای مخالف حکومت از جانب شرق به غرب، شهرهای لیبی را تحت کنترل خود قرار دادند و در شهر شرقی بنغازی، دومین شهر بزرگ کشور، دولت موقت تشکیل دادند.
در این زمان شورای امنیت سازمان مللمتحد با تصویب قطعنامهیی داراییهای معمر قذافی و ده نفر از نزدیکان وی را توقیف نموده و مسافرت آنان به سایر نقاط جهان را محدود ساخت.
سرانجام در نتیجه این شورش عمومی در ۲۸ شهریور1390 با تصرف شهر سرت و شکست نیروهای هوادار حکومت، معمر قذافی رهبر پیشین لیبی و یکی از فرزندان وی بهنام معتصم قذافی کشته شدند و مصطفی عبدالجلیل، بهعنوان رئیس شورای ملی انتقالی لیبی، آزادسازی لیبی و پایان جنگ را اعلام کرد.
تاریخ لیبی
لیبی بهطور سنتی به سه منطقه اصلی به نامهای «اقلیم طرابلس»، «فزّان» و برقه یا سیرنائیکا» تقسیم میشود بخش خاوری لیبی (برقه یا سیرنائیکا) در نیمه نخست سده یکم پیش از میلاد زیر فرمانروایی یونانیها درآمد. باختر لیبی یا بخش طرابلس تا ۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، بخشی از کشور کارتاژها بود. طرابلس را که در شمال غربی لیبی بر کرانه دریای مدیترانه واقع شده در سده هفتم پیش از میلاد فینیقیها ساختهاند. طرابلس اکنون پایتخت کشور لیبی است نام طرابلس گونه عربی شده واژه یونانی تریپولیس بهمعنی «سهشهر» است. در سده یکم میلادی هر دو بخش لیبی زیر فرمانروایی امپراتوری روم قرار گرفتند. پس از آن نیز امپراتوری بیزانس روم شرقی بر آنها حاکم شد. از نیمه دوم سده هفتم میلادی، با فتح لیبی توسط مسلمانان، اسلام آیین رسمی کشور شد. دوران حکومت چندین خلافت عربی بر لیبی سرانجام در قرن شانزدهم و با چیرگی عثمانی بر این کشور پایان یافت.
تاریخ معاصر لیبی بیشتر از جهت جنگ مردم لیبی با اشغالگران ایتالیایی معروف است. در سالهای ۱۹۱۱ و ۱۹۱۲ ایتالیا، سیرنایکا و طرابلس را از چنگ امپراتوری عثمانی درآورد و در سال ۱۹۳۴ از این دو بخش مستعمره لیبی ساخته شد. رهبری جنبش مقاومت مردم لیبی علیه اشغالگری نظامی ایتالیا را در این دوران عمر مختار بهعهده داشت.
در جریان جنگ جهانی دوم، لیبی یکی از میدانهای اصلی نبرد متفقین از یک سو و ایتالیا و آلمان از سوی دیگر بود. در سال ۱۹۴۷ ایتالیا از فرمانروایی بر لیبی دست کشید و چهار سال بعد با برپایی حکومت پادشاهی سلطان ادریس استقلال آن اعلام شد. در سال ۱۹۶۹ شماری از افسران ارتش لیبی به فرماندهی معمر قذافی که در آن زمان ۲۷ سال داشت، پادشاهی ادریس را برانداختند و حکومت جدید را به نام جمهوری مردمی سوسیالیستی» اعلام کردند. اما در عمل به دیکتاتوری قذافی ختم شد.
زندگینامه عمر مختار
عمر مختار (۱۸۶۲-۱۹۳۱) در استان بطنان لیبی (کیرنایکا)، در شرق طبرق در روستایی به نام جنزور به دنیا آمد. او زود یتیم شد، سرپرستی وی را شارف الغریانی، برادرزاده حسین غریانی، که رهبر سیاسی و مذهبی در کیرنایکا بود به عهده گرفت. او آموزش ابتدایی خود را در مسجدی محلی گذراند و سپس به مدت هشت سال در دانشگاه سنوسی در الجغوب به تحصیل پرداخت. الجغوب مقر جنبش سنوسی بود. سنوسیه فرقهای از مجاهدین صوفی در آفریقای شمالی و منسوب به سید محمد بنعلی سنوسی بود. سید محمد بنعلی، داعیه اجتهاد داشت و در اصول و کلام و تصوف چندین کتاب تالیف کرد. سنوسی در تحقق اندیشه وحدت اسلامی تلاش میکرد و در سال ۱۸۹۹ با دیگر سنوسیها برای کمک به ربیح الذبیر در مقاومت در برابر فرانسویها به چاد فرستاده شد.
عمرمختار در این زمان بهعنوان برجستهترین عالم سنوسی به مقام رهبری خانقاه ”القصور“ واقع در جبل الاخضر منصوب شد و تا سال ۱۹۱۱میلادی مانند دیگر علمای خانقاهها به انجام وظایف متعارف، اشتغال داشت. اما حضور اشغالگران ایتالیایی در خاک لیبی، باعث شد سلاح به دست بگیرد و علیه سلطه بیگانگان قیام نماید.
عمر مختار از سال 1312 که ارتش عثمانی در برابر قوای ایتالیا، از لیبی عقبنشینی کرد، به صف مجاهدان علیه اشغالگران پیوست و با سازماندهی جنبش مقاومت مردم لیبی، نزدیک به بیست سال، رهبری مقاومت مردمی لیبی علیه اشغالگری نظامی ایتالیا را بهعهده گرفت و بیش از هزار بار با نیروهای ایتالیایی درگیر شد. وی همواره در پیشانی حمله لشکریان تحت فرماندهیاش به مجاهدت میپرداخت.
در سال 1322، با روی کار آمدن دولت فاشیستی موسولینی در ایتالیا، رویارویی اشغالگران ایتالیایی با مجاهدان لیبی به اوج خود رسید. عمر مختار تا پایان سال 1931، بیابان به بیابان با اشغالگران نظامی ایتالیا و موسولینی که قصد داشت لیبی را به خاک ایتالیا ضمیمه کند برای رهایی میهنش جنگید و سرانجام در سپتامبر سال 1931، به محاصره درآمد و اسیر شد. به گفته یکی از فرماندهان ایتالیایی بهنام ”گرازیانی“ فقط در مدت بیست ماه، ۲۶۳ جنگ، بین دو طرف رخ داد که هر بار نیز از جانب گروه عمرمختار، ضربههای مهلکی بر پیکره دشمن وارد میشد. تاریخ آخرین نبردی که بین نیروهای دشمن و سپاه عمرمختار رخ داد، ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۱میلاد ی بود. در این جنگ، حدود ۵۰ مجاهد همراه وی بودند که اکثر آنها جان خود را از دست دادند. در نهایت، دشمن با هدف قرار دادن اسب عمرمختار و وارد شدن جراحاتی بر بدنش، وی را دستگیر کرد.
جالب آنجاست که هیچیک از نظامیان ایتالیایی نمیدانستند پیرمردی که اسیرشان شده، فرمانده مجاهدان (عمرمختار) است. دولت ایتالیا بعد از چهار روز، در روز ۱۶ سپتامبر سال ۱۹۳۱ در سلوق (بنغازی) عمر مختار را بدار آویخت. صحنه بازجویی عمرمختار در دادگاه ایتالیایی بسیار حیرتانگیز بود. او همچون قهرمانان حماسی با شجاعت تمام سخن گفت و مسئولیت تمام عملیات را برعهده گرفت.