موضوع پاسخ منفی مردم به دولت آخوند حسن روحانی در مورد انصراف داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی، این روزها مورد جنگ وجدالهای درونی باندهای رژیم است و مطبوعات باندهای رژیم بهرغم گذشت چند روز از پایان ثبتنام مردم، از ”بی اعتمادی مردم“ به دولت سخن میگویند.
طبعاً بهکار بردن عنوان بیاعتمادی به دولت ضدمردمی توسط باندها و رسانههای رژیم، عنوانی غلطانداز است و گویا مردم به این رژیم اعتماد داشتهاند که اکنون به دلایلی اعتماد مردم سلب شده است.
واقعیت امر این است که مردم ایران هیچگاه اعتمادی به این رژیم و باندهای درونیاش نداشتهاند و آن را از اساس نامشروع میدانند و خواهان سرنگونی تام وتمام این رژیم با تمامی دستهبندیهای درونی آن هستند.
بنابراین بحثی بهعنوان اعتماد یا عدم اعتماد مردم در رابطه با این رژیم و باندهای درونی آن در میان نیست، تنها حرف مردم با این رژیم این است که گورش را گم کند و روانه زبالهدان تاریخ شود.
آنچه که اهمیت دارد این است که نه بزرگ مردم به دولت روحانی و در واقع سیلی بزرگی که مردم ایران در جریان ثبتنام دریافت یارانه نقدی بر بناگوش این دولت نامشروع و ضدمردمی زدند، باعث شد که جنگ و جدالهای درونی رژیم اوج تازهیی بگیرد و مردم شکاف جدیدی در حاکمیت رژیم آخوندی بهوجود آورند که این شکاف در درون رژیم خودش را بهصورت بحث اعتماد و عدم اعتماد به دولت آخوند روحانی نمایان میسازد. بنابراین پاسخ نه مردم ایران به دولت آخوند روحانی شقه و شکاف درون رژیم را بیش از پیش دامن زده و در کادر فرهنگ جناحهای رژیم، به شکل بحث عدم اعتماد به دولت روحانی مطرح میشود.
یکی از عناصر باند رفسنجانی- روحانی علت بیاعتمادی مردم به دولتهای ضدمردمی حاکمیت آخوندی را تناقض در گفتار و عمل آنها میداند که البته این کارگزار رژیم ناخواسته روی نکته اساسی انگشت میگذارد و میگوید: ”علت اینکه اعتماد از سوی مردم بهوجود نمیآید، وجود تناقض در گفتار و عملهاست. مردم وقتی مغایرتها را ببینند اعتماد نمیکنند“.
مهره حامی دولت روحانی نه بزرگ مردم ایران به دولت روحانی را در زمینه عدم انصراف از ثبتنام برای دریافت یارانه، ضدیت مردم با این نظام و دولت ضدمردمی آن میداند.
مهره رژیم باز هم روی نکته مهم و درست دیگری انگشت گذاشته، زیرا آن تعداد از مردم نیز که امکان انصراف داشتند، درضدیت با حاکمیت ولایتفقیه و دولت ضدمردمی از دریافت یارانه انصراف ندادند.
محمد اشرفی اصفهانی در ادامه حرفهایش میگوید: ”متأسفانه در بحث انصراف از یارانهها، مباحثی مطرح و موجب شد بهگونهیی لج و لجبازی در بین مردم ایجاد شود و در نهایت تنها بیش از دو میلیون نفر انصراف دهند“.
یکی دیگر از عناصر وابسته به باند رفسنجانی- روحانی به نارضایتی مردم از دولتهای ضدمردمی حاکمیت ولایتفقیه اشاره میکند و عدم انصراف مردم از دریافت یارانه را بهعنوان نارضایتی مردم از دولت آخوند روحانی و مسئولان نظام ولایتفقیه تعبیر میکند و مینویسد: ”امروز مردم احساس میکنند که مسئولان اقداماتی خارج از آنچه در ذهن آنها (مردم) وجود دارد انجام میدهند. مردم گمان میکنند که مسئولان گاه به نام دغدغه مردم طرحهایی را مطرح میکنند که به جای جلب رضایت آنها به نارضایتی آنها دامن میزند“.
مدیر مسئول روزنامه ابتکار از حامیان دولت روحانی، در ادامه حرفهایش بهعملکردهای دولتهای گذشته ضدمردمی نظام ولایتفقیه اشاره میکند که در جهت خواستهای مردم نبوده و از این جهت است که مردم به حرفهای این حکومتها و در ادامه به حرفهای دولت روحانی اعتمادی ندارند: ”نگرش عمومی جامعه بر این است که آنچه مسئولان اظهار میکنند و آنچه عمل میکنند، کمتر معطوف به مشکلات مردم است“.
یکی از عناصر باند خامنهای نیز به وعدههای پوشالی مقامات رژیم به مردم اشاره میکند که به گفته او مقامات رژیم با مردم روراست نیستند، و ازاین بابت است که مردم حرفهای مقامات رژیم را نه تنها جدی نمیگیرند بلکه درضدیت با آنها عمل میکنند.
حمیدرضا ترقی از باند فاشیستی مؤتلفه وابسته باند خامنهای میگوید: ”اگر مردم آمارهای ضد نقیض و دارای اختلاف از سوی دولتمردان راجع به موضوعات مختلف بشنوند و وقتی وعدههای مسئولان تحقق پیدا نکند و احساس کنند دولتمردان با آنها روراست نیستند، اعتماد آنها کاهش پیدا میکند“.
طبعاً بهکار بردن عنوان بیاعتمادی به دولت ضدمردمی توسط باندها و رسانههای رژیم، عنوانی غلطانداز است و گویا مردم به این رژیم اعتماد داشتهاند که اکنون به دلایلی اعتماد مردم سلب شده است.
واقعیت امر این است که مردم ایران هیچگاه اعتمادی به این رژیم و باندهای درونیاش نداشتهاند و آن را از اساس نامشروع میدانند و خواهان سرنگونی تام وتمام این رژیم با تمامی دستهبندیهای درونی آن هستند.
بنابراین بحثی بهعنوان اعتماد یا عدم اعتماد مردم در رابطه با این رژیم و باندهای درونی آن در میان نیست، تنها حرف مردم با این رژیم این است که گورش را گم کند و روانه زبالهدان تاریخ شود.
آنچه که اهمیت دارد این است که نه بزرگ مردم به دولت روحانی و در واقع سیلی بزرگی که مردم ایران در جریان ثبتنام دریافت یارانه نقدی بر بناگوش این دولت نامشروع و ضدمردمی زدند، باعث شد که جنگ و جدالهای درونی رژیم اوج تازهیی بگیرد و مردم شکاف جدیدی در حاکمیت رژیم آخوندی بهوجود آورند که این شکاف در درون رژیم خودش را بهصورت بحث اعتماد و عدم اعتماد به دولت آخوند روحانی نمایان میسازد. بنابراین پاسخ نه مردم ایران به دولت آخوند روحانی شقه و شکاف درون رژیم را بیش از پیش دامن زده و در کادر فرهنگ جناحهای رژیم، به شکل بحث عدم اعتماد به دولت روحانی مطرح میشود.
یکی از عناصر باند رفسنجانی- روحانی علت بیاعتمادی مردم به دولتهای ضدمردمی حاکمیت آخوندی را تناقض در گفتار و عمل آنها میداند که البته این کارگزار رژیم ناخواسته روی نکته اساسی انگشت میگذارد و میگوید: ”علت اینکه اعتماد از سوی مردم بهوجود نمیآید، وجود تناقض در گفتار و عملهاست. مردم وقتی مغایرتها را ببینند اعتماد نمیکنند“.
مهره حامی دولت روحانی نه بزرگ مردم ایران به دولت روحانی را در زمینه عدم انصراف از ثبتنام برای دریافت یارانه، ضدیت مردم با این نظام و دولت ضدمردمی آن میداند.
مهره رژیم باز هم روی نکته مهم و درست دیگری انگشت گذاشته، زیرا آن تعداد از مردم نیز که امکان انصراف داشتند، درضدیت با حاکمیت ولایتفقیه و دولت ضدمردمی از دریافت یارانه انصراف ندادند.
محمد اشرفی اصفهانی در ادامه حرفهایش میگوید: ”متأسفانه در بحث انصراف از یارانهها، مباحثی مطرح و موجب شد بهگونهیی لج و لجبازی در بین مردم ایجاد شود و در نهایت تنها بیش از دو میلیون نفر انصراف دهند“.
یکی دیگر از عناصر وابسته به باند رفسنجانی- روحانی به نارضایتی مردم از دولتهای ضدمردمی حاکمیت ولایتفقیه اشاره میکند و عدم انصراف مردم از دریافت یارانه را بهعنوان نارضایتی مردم از دولت آخوند روحانی و مسئولان نظام ولایتفقیه تعبیر میکند و مینویسد: ”امروز مردم احساس میکنند که مسئولان اقداماتی خارج از آنچه در ذهن آنها (مردم) وجود دارد انجام میدهند. مردم گمان میکنند که مسئولان گاه به نام دغدغه مردم طرحهایی را مطرح میکنند که به جای جلب رضایت آنها به نارضایتی آنها دامن میزند“.
مدیر مسئول روزنامه ابتکار از حامیان دولت روحانی، در ادامه حرفهایش بهعملکردهای دولتهای گذشته ضدمردمی نظام ولایتفقیه اشاره میکند که در جهت خواستهای مردم نبوده و از این جهت است که مردم به حرفهای این حکومتها و در ادامه به حرفهای دولت روحانی اعتمادی ندارند: ”نگرش عمومی جامعه بر این است که آنچه مسئولان اظهار میکنند و آنچه عمل میکنند، کمتر معطوف به مشکلات مردم است“.
یکی از عناصر باند خامنهای نیز به وعدههای پوشالی مقامات رژیم به مردم اشاره میکند که به گفته او مقامات رژیم با مردم روراست نیستند، و ازاین بابت است که مردم حرفهای مقامات رژیم را نه تنها جدی نمیگیرند بلکه درضدیت با آنها عمل میکنند.
حمیدرضا ترقی از باند فاشیستی مؤتلفه وابسته باند خامنهای میگوید: ”اگر مردم آمارهای ضد نقیض و دارای اختلاف از سوی دولتمردان راجع به موضوعات مختلف بشنوند و وقتی وعدههای مسئولان تحقق پیدا نکند و احساس کنند دولتمردان با آنها روراست نیستند، اعتماد آنها کاهش پیدا میکند“.