4اردیبهشت 1369، دکتر کاظم رجوی، برادر رهبر مقاومت ایران مسعودرجوی، در دهکدهٴ کوپه، در حومه ژنو حین بازگشت بهمنزلش، هدف گلولههای تروریستهای اعزامی خمینی قرار گرفت و در دم جان سپرد.
قتل دکتر کاظم رجوی به فتوای خمینی
دکتر کاظم رجوی به فتوای شخص خمینی به قتل رسید. این فتوا در سال 1365 صادر شده بود. همان موقع هم در کمیته ویژهیی طرح ترور را تصویب کردند. اعضای این کمیته سیدعلی خامنهای، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ولایتی، آخوند ریشهری، آخوند فلاحیان و پاسدار محسن رضایی بودند. این کمیته بودجه کلانی برای اجرای این طرح اختصاص داد. رژیم آخوندی در اردیبهشت1368 اکیپی از تروریستهاش را برای شناسایی و طراحی ترور دکتر کاظم رجوی به سوئیس اعزام کرد. این ترور بهدلیل مرگ خمینی در خرداد همان سال چندی به تعویق افتاد. ولی چند هفته بعد از مرگ خمینی با جدیت بیشتری در دستور کار رژیم قرار گرفت.ترور دکتر کاظم رجوی و معامله کثیف برای آزادی تروریستها
تروریستها بهمدت یک هفته خانه و رفت و آمدهای دکتر رجوی را زیر نظر گرفتند تا در ساعت۱۱.۱۵ دقیقه روز چهار اردیبهشت، هنگامی که دکتر کاظم رجوی برای مراجعه به بانک از خانه خارج شد، در بازگشت، جنایتکاران رژیم آخوندی او را بهشهادت رساندند. عصر همان روز آخوندزاده و هادی نجفآبادی و شماری دیگر از تروریستها، با پرواز ایران ایر به تهران بازگشتند.سه سال بعد، سرویسهای مخفی آلمان در تاریخ 14نوامبر1992 (23آبان 1371) به فرانسه اطلاع دادند که دو مأمور مخفی رژیم ایران از مرز استراسبورگ عبور کرده و وارد فرانسه شدهاند و نام اصلی این دو محمود سجادیان و علی کمالی است که از طرف قاضی شاتلن در سوئیس در رابطه با قتل یک ایرانی مخالف تحت تعقیب هستند. این دو نفر با هویتهایی بهنام احمد طاهری با پاسپورت ایرانی و محسن شریفی اصفهانی با پاسپورت ایرانی به فرانسه وارد شدند. در تاریخ 15نوامبر92 فرانسه این دو نفر را دستگیر کرد. در آخرین روزهای سال1993 (دیماه1372) یک هیأت سهنفره از رژیم از تهران به پاریس رفته و بعد از یک معامله کثیف در 8دیماه72 این دو تروریست را با خود به تهران بردند.
29دسامبر (8دی72)، وزارت خارجهٴ فرانسه طی یادداشتی به سوئیس اطلاع داد که بهدلیل منافع عالی کشور فرانسه دو ایرانی به سوئیس مسترد نخواهند شد. سوئیس به این اقدام فرانسه اعتراض کرد و به دادگاه عالی فرانسه برای این نقض حقوق بینالمللی شکایت کرد. دادگاه عالی فرانسه به این درخواست در 2آذر73 رسیدگی و اعلام کرد که فرانسه نمیبایست تروریستهای متهم به قتل کاظم رجوی را به ایران میفرستاد.
دکتر کاظم رجوی - زندگینامه
خانهٴ پدری کاظم، در طبس، جنوب خراسان بود اما کاظم در سال1312 در مشهد به دنیا آمد. ضمن تحصیلاتش، دو سال هم به معلمی در مدارس مشهد گذراند سپس وارد دانشگاه حقوق تهران شد که مستقیماً به سیاست راه میبرد. در آن سالها بهتدریج نام دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران خانهٴ دل کاظم رجوی را پر میکرد.دکترکاظم رجوی مدارج علمی و دانشگاهی
دکتر کاظم رجوی با تألیف اولین کتابش بهنام مقدمه بر روانشناسی سیاسی ایران و اخذ دانشنامه خود برای ادامه تحصیلات روانهٴ فرانسه شد. سلسلهای از مدارک، محصول تلاشهای تحصیلی و تحقیقاتی کاظم رجوی بود.سال 1342: دکترای دولتی در حقوق عمومی از همان دانشکده
سال1343: قبولی در امتحان دکترای دولتی علوم اقتصادی
سال 1344: قبولی در کنکور استادیاری دانشکده حقوق و علوم اقتصادی پاریس
سال1352 اتمام رساله دکترا در مؤسسه دانشگاهی مطالعات بینالـمللی ژنو
ثمرهٴ این سختکوشی و مطالعات فشرده، شش درجهٴ دکترا در رشتههای حقوق و علوم سیاسی از دانشگاههای فرانسه و سویس بود. دکتر کاظم رجوی در همان سالها به تدریس در رشتههای مختلف حقوق و علوم سیاسی در دانشگاههای سویس مشغول بود و با پژوهشهای پیگیر بیش از 120 رساله و کتاب به زبانهای فارسی و فرانسه تألیف و منتشر کرد.
دکتر کاظم رجوی - کتابها و مقالات:
1ـ «تکامل بورژوازی و جنبشهای خلقی در ایران»، شهادتنامه دکترای علوم سیاسی، دانشگاه پاریس، 1960 2ـ «اساسنامه و مقررات استخدام دولتی در ایران»، شهادتنامه دکترای حقوق عمومی، دانشگاه پاریس، 19623ـ «وضعیت اپوزیسیون در قانون اساسی در جمهوری پنجم فرانسه»، مقاله در مجله فرانسوی «پسفردا»، شماره78، نوامبر1965
4ـ «تجدید نظر در تئوری دولت» شهادتنامه دکترای مؤسسه دانشگاهی مطالعات بینالـمللی ژنو، 1969
5ـ «دیالکتیک در تاریخ و در طبیعت» متن دو کنفرانس در «مرکز مطالعات مردمی برای سوسیالیسم»، پاریس، 1976
6ـ « انقلاب ایران و مجاهدین»، پاریس، 1983
7ـ «دولت در ایران» در کتاب مؤسسه دانشگاهی مطالعات توسعه اقتصادی ژنو با عنوان «فضاهای سلطان».
دکتر کاظم رجوی با دستگیری مسعود رجوی تمامعیار به مبارزه برمیخیزد
دستگیری مسعود رجوی و اعضای سازمان مجاهدین خلق و آغاز کارزار برای نجات جان مسعودظهر روز اول شهریور 1350 ضربات و دستگیریهای بزرگ گروههای ضربت ساواک شاه علیه سازمان مجاهدین خلق ایران آغاز شد. در جریان دستگیریها و تهاجمات پیاپی ساواک که از بعدازظهر روز اول شهریور 1350 در زندان اوین با شکنجههای وحشیانه آغاز شد و تا 2ماه هر روز ادامه داشت، بنیانگذاران مجاهدین، همه اعضای مرکزیت و بیش از 90درصد اعضاء دستگیر شدند.
مسعود رجوی همراه با شهید بنیانگذار سعید محسن در همان روز اول شهریور دستگیر شدند و در اواخر مهر همان سال محمد حنیفنژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین ایران دستگیر شد.
بعد از این رخداد، زندگی دکتر کاظم رجوی بهکلی متحول شد و در یک مسیر دیگر افتاد. از آن پس، دکترکاظم یک کارزار بزرگ را شروع کرد. تلاش و فعالیت سیاسی فشرده و سازماندهی یک پیکار گسترده بینالمللی در جهت نجات جان زندانیان سیاسی و مجاهدان و مبارزان راه آزادی که بهخصوص پس از شنیدن خبر صدور حکم اعدام برادرش مسعود رجوی شتاب بسیار بیشتری گرفت.
مسعود رجوی پس از دستگیری و شکنجه، در دادگاههای عادی و تجدیدنظر قوای مسلح شاه محکوم به اعدام شده بود.
کارزار سترگ دکتر کاظم رجوی برای لغو اعدام مسعود رجوی
دکتر کاظم رجوی در 30بهمن سال 50 خبر صدور حکم اعدام مسعود را شنید. چند روز پس از شنیدن خبر، وقتی کورت والدهایم دبیرکل مللمتحد به سویس رفت، دکتر کاظم از او خواست که از شاه لغو حکم اعدام مجاهدین را بخواهد. والدهایم تلفنی به دکتر کاظم رجوی خبر داد که به شاه تلفن زده و از او خواسته است که این حکم را لغو کند. در همان روزها بهدرخواست دکتر کاظم، دانشجویان در پیرامون پیست اسکی شاه، تراکتهایی را علیه اعدام زندانیان در ایران پخش کردند.کمیسیونهای بینالمللی حقوقدانان، شوراها، کلیساها، سازمانهای گوناگون دفاع از حقوقبشر، همه با نیروی دکتر کاظم، بهکار افتادند. علاوه بر انبوه تلگرامها، با تلاشهای دکتر کاظم دو وکیل سویسی برای دفاع از اعضای مرکزیت مجاهدین به ایران فرستاده شدند.
سخنان دکتر کاظم رجوی در رابطه با دستگیری مسعود
دکتر کاظم رجوی در مصاحبه تلویزیونی خطاب به مردم سویس گفت:ده روز است که محکومیت به اعدام برادرم برای بار دوم تأیید شده و قطعیت یافته است. ده روز است که بیش از پیش، وقتی زنگ در به صدا در میآید، وقتی تلفن زنگ میزند یا کسی بهسادگی میپرسد «آیا اطلاع داری» دلم فرو میریزد. زیرا فکر میکنم که خبر بد، خبر اعدام، خبر تیرباران، خبر سرنوشت را آوردهاند. دلم بهکار نمیچسبد. کم کم زندگی و زیباییهایش را فراموش کردهام. ای کاش مرا میگرفتند و به جای برادر جوانم زندانی میکردند».
دکتر کاظم رجوی همچنین با تشکیل کمیته سوئیسی دفاع از زندانیان سیاسی ایران و ارسال نامه سرگشاده با دههزار و هفتصد امضا توسط کمیته سویسی دفاع از زندانیان سیاسی برای شخص شاه سرانجام در 30فروردین سال 51، در اثر فعالیتهای پیگیر دکتر کاظم حکم اعدام مسعود به حبس با اعمال شاقه تبدیل کرد.
در دیماه سال 53 دکتر کاظم مجدداً باخبر شد که مسعود از زندان قصر به اوین یا کمیته مشترک منتقل شده و همهٴ ملاقاتهایش را هم قطع کردهاند. این خبر برای دکتر زنگ خطری بود. دوباره دست بهکار شد. از طریق ارگانهای حقوقی شخصیتهای سیاسی، نمایندگان مجلس، افشاگری علیه دستگاه ترور شاه را شروع کرد. چند ماه بعد رژیم 9 مجاهد و فدایی را در تپههای اوین تیرباران کرد. بعدها معلوم شد که نام مسعود هم توسط ساواک در همین لیست قرار داشته ولی قبل از اجرا حذف شده است.
دکتر کاظم رجوی و تأسیس انجمن بینالمللی خانوادههای زندانیان سیاسی ایران
دکتر کاظم در خرداد سال 1355 انجمن بینالمللی خانوادههای زندانیان سیاسی ایران را تأسیس کرد و با تلاشهای بسیار حمایت رسمی سازمان عفو بینالملل از زندانیان سیاسی را جلب کرد. بدینگونه دکتر کاظم یک تنه دنیایی را علیه شاه شوراند.تلاشهای گسترده جهانی بیوقفه و افشاگرانه او سر انجام در قیام 22بهمن 57 ببار نشست و مسعود آزاد گشت. دکتر کاظم همزمان با پیروزی انقلاب به ایران بازگشت اما در سال58. این بار او خود سفیر میهنش در مقر اروپایی سازمان مللمتحد در ژنو بود.
او در سال1359بهعنوان سفیر و رئیس هیأت دیپلوماتیک ایران در کشور سنگال و 7کشور آفریقای غربی انتخاب شد. اما ده ماه بعد، از این سمت کناره گرفت.
دکتر کاظم رجوی به خمینی نه میگوید
دکتر کاظم رجوی قبل از عزیمت به مأموریت سیاسی، توسط خمینی به قم فراخوانده شد. خمینی به او گفت: به برادرتان مسعود بگویید اعلام موضع کند!.. خمینی میخواست با سپردن پست سفارت به دکتر کاظم بین او و مسعود جدایی بیندازد. خمینی میخواست با مشروط کردن ضمنی ادامه این منصب، و رو در رو قرار گرفتن با مسعود، دکتر کاظم را به عامل فشاری علیه مسعود رجوی و مجاهدین تبدیل کند، اما دکتر کاظم، قاطعانه به سینهٴ خمینی دست رد زد.او در رابطه با پیوستناش به مقاومت ایران گفت: در زندگی هر فردی لحظاتی بهوجود میآید که گذشتن از آن بهمعنی تقبل بیشرافتی است. در ضمن وقتی من در سازمان ملل یا جای دیگر سفیر بودم، هرگز سفیری مثل سایر سفرا نبودم. من یک سفیر مبارز بودم، اغلب معترض بودم، بر علیه موارد سرکوب و غیره اعتراضم را نشان دادم. به این دلیل است که من چند هفته قبل وارد اپوزیسیون شدم. و در رابطه با مسعودرجوی افزود: ”به این برادر نه از جنبه برادری یعنی همخونی بلکه بهلحاظ عمل اجتماعی شخصیت و توان مبارزاتی و مواضع مسعود افتخار میکنم. اگر میتوانستم روزی صدبار او را به برادری انتخاب میکردم“
دکتر کاظم رجوی و انقلاب درونی مجاهدین:
دکتر کاظم رجوی در آخرین نامه خود بـه مـریـم رجـوی نوشت:«من یکبار دیگر با خود میاندیشم، انگار که سرنوشت واقعاً بهدرستی زنی را که باید مسعود را برای عبور مشترک از تاریخ و برگرداندن یکی از مشکلترین اوراق تاریخ همراهی کند، برگزیده است. صفحهیی از تاریخ که از هم اینک نوشته شده، صفحهیی که اینجاست و در میان تاریکیها میدرخشد و نور و امید میپراکند. هر چند که وجود شما، حضور مسعود، حضور مجاهدین و رزمندگان ارتش آزادیبخش ملی ایران، هر یک بهتنهایی دلیلی بر حقانیت این صفحه تاریخ است. …
در جهانی منقاد بیارادگی، بیتصمیمی و بیمسئولیتی، کنار کشیدن، تسلیمپذیری و تندادن، مسعود و شما پرچمداران پایداری، عزم جزم و مقاومت هستید.
ارادهٴ شما خود را از طریق حضور در مبارزه نشان میدهد. از طریق حضور دائمی در بستر زمان، از طریق این واقعیت که هرزمان رزمندگان بیشتری را بهخود جلب میکند. آیا همین برای تقدیر از شما، از مبارزه شما و مبارزه قهرمانانه همراهانتان کافی نیست
و در نوشتهای دیگر این چنین مینویسد:
«شرایط هر چه باشند ما در برابر محراب مقدس تاریخ ایران به وظیفه انسانی، وجدانی، میهنی و مردمیمان برای نجات شرف، اعتبار و حیثیت و افتخارات مردممان، تمامی مردممان تاآنجا که در قوه داشتیم، قیام و اقدام کردیم. ما مردانه ایستادهایم، بیچاره شبگرایان، وقتی مردمی بهاین درجه از آگاهی بهاین درجه از پایمردی بهاین مرحله از بلندای ایمان و تعهد و قاطعیت دست یافتهاند، همهکس و قبل از همه، شیادان و جنایتکاران تهران حساب کار خودشان را میکنند».