علی جنتی وزیر ارشاد حسن روحانی، در صبحانه کاری با اتاق بازرگانی تهران صحبت از رفع فیلتر فیسبوک کرده و در باب باز کردن فضای هنر هم داد سخن داده و همان جا به ریش نظام و کارهایی که کرده خندیده و گفته است: «اگر به گذشته برگردیم، کارهایی یادمان میافتد که الآن به آن فکر میکنیم خودمان خندهمان میگیرد، مثلاً استفاده از ویدئو، نوار یا حتی فکس ممنوع بود. در دنیا حدود 700میلیون نفر در فیسبوک هستند و در خود کشور ما نیز 4میلیوننفر عضو این شبکه اجتماعی هستند».
تا این جای خبر فهمیدیم که علی جنتی، ناشتا حرف نزده. ازقضا در اتاق بازرگانی تهران حتماً در حضور «تجار محترم» حواسش بوده است که حرفی خلاف «منافع» نظام نگوید.
اما از طرف دیگر جیغ طرف مقابل در روزنامه رسالت و بسیجیان در روزنامه جوان چنان به هوا رفته که نشان میدهد چهارستون نظام لرزیده است. یک سیلی خوردهٴ نظام که به قول خودش «شرارت ضدانقلاب را طی سه دهه رصد کرده» در «رسالت» به روحانی هشدار میدهد که «مبادا حادثه 18تیر سال 78 و حوادث تأسفبار 8ماهه پس از انتخابات خرداد 88 را تکرار» شود» (سرمقاله رسالت 12اسفند)
و آن یکی در ارگان بسیج به این اظهارات مارک «تلاش برای براندازی نظام، ضدیت با ولایتفقیه، اعتقاد به پلورالیسم فرهنگی و اباحیگری اخلاقی، تأکید بر تسامح و تساهل مذهبی و غربگرایی، عقبنشینی از آرمانها و»... زده است. (جوان یادداشت سیاسی روز 12اسفند)
همهٴ اینها بهخاطر یک فیسبوک ناقابل؟!
بله فیسبوک ناقابل هم میتواند خطرآفرین شود. نگاه نکنید در دنیا چند صد میلیون کاربر دارد. این «سیلی خوردههای» نظام یک چیزی بو کشیدهاند که اینطور علیه وزیر ارشاد حسن روحانی جوش آوردهاند. میدانند همین که یک ذره تسمههای اختناق شل شود، ممکن است سیلی بنیانکن راه بیفتد.
مگر یادمان رفته است یک وبلاگ ناقابل ستار بهشتی چه «هزینه ای» روی دست نظام گذاشت؟ و هنوز هم دارد هزینه میگیرد. تازه زیر مراقبتهای «نرم افزاری و سخت افزاری» برادران بدنام اطلاعات، این مصیبت بر نظام نازل شد. الآن که دست مقام «عظما» زیر سنگ زهر خوران است، چه میشود.
این مدل دردهای نظام بدجورند هم خود نظام را خفه میکنند هم دودش به چشم اهل مماشات و اسفند دودکنهای دور سر نظام میرود.
نظام برای نزدیک شدن به از ما بهتران مجبور است کمی به چهرهاش لعابهای «فیس بوک» ی و «جشنواره» ای و «فستیوال» ی بزند. تا همخو که نیست اقلا کمی همبو بشود. چندتا کتاب را از زیر تیغ سانسور لایی رد کند تا بتواند بگوید بله این منم طاووس علیین شده. واهل مماشات بتوانند چیزی برای توجیه چوب زیر بغل زدن آن داشته باشند.
از این غمزههای شتری هنردوستانه علی جنتی و خود شیخ فریدون معلوم میشود از روی دست نظامهای در حال سقوط دیدهاند که در مواقع انفجاری و بحرانی سوپاپهایی را در نظام تعبیه میکنند. و این حرف خمینی را هم آویزة گوش دارند که حفظ نظام از اوجب واجبات است. پس شاید بشود فیسبوک را مثلاً سوپاپ «تخلیه هیجانات جوانان» کرد، از آن طرف در همان اتاق بازرگانی علی جنتی یک فقره گشایش اقتصادی هم میکند و میگوید «حوزه فرهنگ «امن» است سرمایهگذاری کنید».
اما سرد و گرم چشیدههای نظام بهخاطر دارند که وقتی شاه شلاق را کنار گذاشت و یک ذره شکاف باز کرد عجب سیل بنیان کنی از وسط جزیرهٴ ثباتش برخاست و کرد آنچه را باور نمیکرد. کما اینکه ولیفقیه نظام هم بارها گفته است که اگر یک وجب عقب بنشینیم، قدمهای بعدی را هم باید برداریم.
در هر حال، این جنگ در نظام تعیینتکلیف نشده و کشاکش بین طرفین ادامه دارد. برای حفظ نظام از یک طرف شیخ حسن فریدون با وزیر ارشادش فیگور «تسامح فرهنگی» و «تعامل هنری» میگیرند، و از طرف دیگر با اعدامهای در ملأعام به خوش باوران حالی میکند خیالاتی نشوند و فیل شان یاد هندوستان نکند. این جا نظام ولایتفقیه است. این شیخ فریدون هم که الآن «نقش اعتدال» بازی میکند بهخاطر «مصلحت نظام» است والا هم او سالها سلسله جنبان هستهیی و موشکی نظام بوده و برای رسیدن به بمب اتمی سر شرق و غرب کلاه میگذاشته است.