خانمها و آقایان
این افتخاری است که امروز اینجا هستم
برای کسانی که من را نمیشناسند، اسم من افشین است و در نروژ زندگی میکنم. در حال حاضر دانشجو و یک مددکار اجتماعی هم هستم.
من انجمنی را نمایندگی میکنم که خیزش جوانان را در ایران حمایت و پشتیبانی میکند. انجمن ما سالها پیش بعد از خیزش سال 2009 در داخل ایران تأسیس شد.
در ماه ژوئن 2009، ایرانیان به خیابانها ریختند تا خواهان آزادی و دموکراسی شوند. اما با گلوله و باتون از جانب نیروهای بسیجی روبهرو شد. هزاران نفر بهوسیله نیروهای سپاه پاسداران دستگیر و زندانی شدند، شکنجه شدند و از آنان هتک حرمت شد، تنها برای اینکه جرأت کرده بودند آزادی بخواهند. جوانان و مردم میخواستند که رژیم عوض شود. ولی جناحهای داخلی رژیم بیشرمانه میخواستند که در قدرت شریک باشند.
من که از نروژ اخبار را دنبال میکردم از تعداد نفراتی که به خیابانها ریخته بودند، متعجب شدم. چگونه میتواند عطش آزادی را با دستگیری و زندانی کردن آنها سرکوب کند؟
و چگونه رژیم میخواهد آنان را به انقیاد و اطاعت وادارد. خیلی ساده است با ترویج مواد مخدر.
خانمها و آقایان
رژیم ایران یکی از بزرگترین مشکل اعتیاد در دنیا هست. یک تخمین محافظه کارانه این است که شش میلیون معتاد به مواد مخدر در ایران وجود دارد. این اعتیاد سوخت فحشا است. جوانان ایرانی با اشکالی از تظاهرات به نفع دموکراسی و با حمایت از سازمان مجاهدین خلق در داخل ایران موتور نیروهای تظاهر کننده شدند علیه همه آنانی که فراخوان به آرامش داده و مردم را به برگشتن به خانههای خود فرا میخواندند و به سکوت ترغیب میکردند. اما مردم ایران فریاد و خواستشان تغییر رژیم بود و مثل حالا تغییر رژیم را دنبال میکردند.
انجمن ما تأسیس شد تا همبستگی و پشتیبانی خود را با جوانان ایرانی نشان دهد. همچنانکه اشرف مانند یک چراغ راهنما برای جوانان الهامبخش آنان برای تغییر شد و به همین دلیل تعجب برانگیز نیست که رژیم ایران برای نابودی کمپ از هیچ کاری فروگذار نکرد.
از جانب انجمن جوانان از شما حمایت میکنیم و در کنار شما میایستیم و به شما درود میفرستیم و همینطور از مجاهدین مستقر در لیبرتی، بهخصوص جوانان و میگویم که از شما حمایت میکنیم و در کنار شما میایستیم و به شما درود میفرستیم.
این افتخاری است که امروز اینجا هستم
برای کسانی که من را نمیشناسند، اسم من افشین است و در نروژ زندگی میکنم. در حال حاضر دانشجو و یک مددکار اجتماعی هم هستم.
من انجمنی را نمایندگی میکنم که خیزش جوانان را در ایران حمایت و پشتیبانی میکند. انجمن ما سالها پیش بعد از خیزش سال 2009 در داخل ایران تأسیس شد.
در ماه ژوئن 2009، ایرانیان به خیابانها ریختند تا خواهان آزادی و دموکراسی شوند. اما با گلوله و باتون از جانب نیروهای بسیجی روبهرو شد. هزاران نفر بهوسیله نیروهای سپاه پاسداران دستگیر و زندانی شدند، شکنجه شدند و از آنان هتک حرمت شد، تنها برای اینکه جرأت کرده بودند آزادی بخواهند. جوانان و مردم میخواستند که رژیم عوض شود. ولی جناحهای داخلی رژیم بیشرمانه میخواستند که در قدرت شریک باشند.
من که از نروژ اخبار را دنبال میکردم از تعداد نفراتی که به خیابانها ریخته بودند، متعجب شدم. چگونه میتواند عطش آزادی را با دستگیری و زندانی کردن آنها سرکوب کند؟
و چگونه رژیم میخواهد آنان را به انقیاد و اطاعت وادارد. خیلی ساده است با ترویج مواد مخدر.
خانمها و آقایان
رژیم ایران یکی از بزرگترین مشکل اعتیاد در دنیا هست. یک تخمین محافظه کارانه این است که شش میلیون معتاد به مواد مخدر در ایران وجود دارد. این اعتیاد سوخت فحشا است. جوانان ایرانی با اشکالی از تظاهرات به نفع دموکراسی و با حمایت از سازمان مجاهدین خلق در داخل ایران موتور نیروهای تظاهر کننده شدند علیه همه آنانی که فراخوان به آرامش داده و مردم را به برگشتن به خانههای خود فرا میخواندند و به سکوت ترغیب میکردند. اما مردم ایران فریاد و خواستشان تغییر رژیم بود و مثل حالا تغییر رژیم را دنبال میکردند.
انجمن ما تأسیس شد تا همبستگی و پشتیبانی خود را با جوانان ایرانی نشان دهد. همچنانکه اشرف مانند یک چراغ راهنما برای جوانان الهامبخش آنان برای تغییر شد و به همین دلیل تعجب برانگیز نیست که رژیم ایران برای نابودی کمپ از هیچ کاری فروگذار نکرد.
از جانب انجمن جوانان از شما حمایت میکنیم و در کنار شما میایستیم و به شما درود میفرستیم و همینطور از مجاهدین مستقر در لیبرتی، بهخصوص جوانان و میگویم که از شما حمایت میکنیم و در کنار شما میایستیم و به شما درود میفرستیم.