728 x 90

مريم رجوي در نروژ92,

کریستین لوند

-

کریستین لوند
کریستین لوند
با تشکر از خانم رجوی. خانمها و آقایان، من سخنرانیم را آماده کرده بودم اما از آنجایی که این همه سخنران عالی بودند، دیگر آن را ایراد نخواهم کرد. به جای آن کمی از ته قلبم صحبت خواهم کرد. من یک سرهنگ بودم و سربازانی را برای شرکت در جنگ علیه عراق آموزش می‌دادم. به‌عنوان یک سرهنگ به این جنگ اعتراض کردم و گفتم که ما آماده برقراری صلح در این کشور نیستیم بلکه تنها آماده پیروزی در جنگ علیه این کشور هستیم. نتیجه چه بود؟ نتیجه این بود که افراد این مقاومت توسط کسانی که ما به قدرت رساندیم اعدام و کشته می‌شوند. این یک فاجعه بود و من از آن ناراحتم. من همچنین از این موضوع ناراحت شدم که عراق 52نفری را که به قتل رسانده است، دفن کرد. این یک فاجعه است. موضوع دوم وضعیت در ایران است. چرا که تنها وضعیت در کمپ لیبرتی نیست بلکه وضعیت در ایران هم هست. بسیاری از افراد می‌گویند که ما می‌توانیم با رئیس‌جمهور جدید رژیم گفتگو کنیم و او فرد خوبی است! افراد خوب افراد را به قتل نمی‌رسانند. او در حال اعدام افراد زیادی است. او فرد خوبی نیست، او آدم بدی است و ما نمی‌توانیم با وی گفتگو کنیم. رژیم باید تغییر کند. 35سال پیش وقتی که شاه سقوط کرد، ما شاهد تغییر رژیم بودیم و انتظارات زیادی از دولت جدید در ایران داشتیم. من آن موقع جوان بودم و امیدوار بودم که دوره خوبی باشد. نتیجه چه بود؟ ملاها! آمریکا و اتحادیه اروپا چه کار کردند؟ به جای ملاها، آنها سازمان مجاهدین را در لیست تروریستی قرار دادند. این یک فاجعه بود. من به‌عنوان نماینده پارلمان انتخاب شدم و توانستم سازمان مجاهدین را از لیست تروریستی دور کنم. خوشحال بودم که توانستم چنین کاری بکنم امروز می‌خواهم حرفهای زیادی بزنم چرا که از ته قلب سخن می‌گویم، ما نمی‌توانیم به این رژیم اعتماد کنیم. به چه کسی می‌توانیم اعتماد کنیم؟ رئیس‌جمهور رجوی. همان‌طور که در همه سخنرانی‌هایم می‌گویم، رئیس‌جمهور رجوی، من امیدهای بسیاری به شما دارم، من امیدوارم که شما کشوری دموکراتیک داشته باشید، که در آن انتخابات آزاد و عادلانه برگذار شود. کشوری که حقوق‌بشر زنان را به‌رسمیت بشناسد. کشوری بدون تسلیحات هسته‌یی. کشوری که به حقوق اقلیتها احترام بگذارد. کشوری که در آن اعدام نباشد. کشوری که هر کس بتواند در آن ابراز عقیده کند و به‌خاطر آن حلق‌آویز و زندانی و شکنجه نشود. من این انتظار را از شما دارم و شما به من قول دادید که به‌زودی محقق خواهد شد. این‌طور خواهد شد و من شاهد ایرانی آزاد خواهم بود! دوباره به شما می‌گویم که اگر روزی سوار بر هواپیما به تهران پرواز کردید، بگویید که من دارم می‌آیم و سر ساعت 12 در تهران خواهم بود و شما می‌توانید بیایید و از من پشتیبانی کنید. من با شما خواهم رفت و از شما حفاظت خواهم کرد. ما خواهان ایرانی آزاد هستیم! ما خواهان صلح در ایران هستیم. ما خواهان صلح در کل منطقه هستیم. و ما خواهان حفاظت از ساکنان لیبرتی هستیم. متشکرم که اجازه دادید از ته دل سخن بگویم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/44295fe7-cf05-47a8-b379-ba7c0148c52e"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات