728 x 90

شقه دروني رژيم,سوريه,

عدم حضور رژیم در ژنو۲، موهیت یا جام زهر؟ ـ حسین قائمی

-

ظریف و بشار اسد
ظریف و بشار اسد
چکیده: موضع باند رفسنجانی ـ روحانی در قبال قضیهٴ سوریه و حکومت اسد، اگر‌ چه با صدای خیلی بلند اعلام نشده، اما به‌روشنی این است که حالا که بشار رفتنی است بگذار برود، ما چرا باید برایش هزینه کنیم؟

اما حرف و موضع باند ولی‌فقیه به کلی دیگر است. به‌عنوان نمونه کافی است به ابراز وحشت کیهان خامنه‌ای اشاره کنیم که خیلی روباز وحشت شدید رژیم را ابراز کرده است: «کنفرانس ژنو2 سوریه قرار است طی دو هفته امکان انتقال قدرت از دولت کنونی سوریه را به دولتی که در آن بشار اسد نقشی نداشته باشد، فراهم نماید… و از این منظر یک برنامه خطرناک است چرا که چنین رویه‌یی می‌تواند در هر جای دیگر تکرار شود».

در حالی که ناله و نفرین باند ولی‌فقیه از بیرون انداختن رژیم از کنفرانس ژنو2 برای تعیین‌تکلیف وضعیت سوریه، هم‌چنان ادامه دارد، اما روزنامه‌ها و رسانه‌های باند رفسنجانی ـ روحانی از این قضیه اظهار خوشحالی می‌نمایند و از دولت روحانی و دستگاه دیپلوماسی‌اش به‌خاطر به خرج دادن چنین هوشیاری و درایتی، تقدیر و ستایش می‌کنند. علت این اختلاف عمیق چیست؟ چرا یک جناح از رژیم آن را توسری و خواری و خطر می‌بیند و به خود می‌پیچد و جناح دیگر آن را هم‌چون موهبتی تلقی می‌کند و لبخند رضایت می‌زند؟ حق با کدام است؟ قدری تعمق در آنچه هر طرف می‌گوید، شاید به کشف این معما کمک کند.

روزنامه مردم‌سالاری از باند رفسنجانی ـ روحانی (6بهمن) طی مقاله‌یی با عنوان: «بازخوانی دیپلوماسی دولت در قبال مذاکرات ژنو 2» می‌نویسد: «دلیل عدم شرکت (رژیم) در مذاکرات ژنو 2 به نظر می‌رسد فراتر از قبول پیش‌شرطی مبنی بر پذیرش اعلامیه معروف به ژنو 1 باشد». مقاله مزبور سپس با طرح این سؤال که «پس چه شد که تیم دیپلوماسی روحانی پس از توافقات هسته‌یی و نشان‌دادن چهره‌ای منعطف از جمهوری اسلامی در صحنه بین‌المللی این بار حاضر به پذیرش پیش‌شرط آمریکا نشد؟». تا حدودی جواب را هم در این سؤال گنجانده است. خیلی ساده، دولت روحانی نمی‌خواست چهرهٴ منعطفی را که در توافقات هسته‌یی از خود نشان داده، خراب کند. اما در عین‌حال نویسندهٴ مقاله به‌طور صریحتری هم جواب می‌دهد. البته ضمن به هم بافتن انبوهی پوشال و دعاوی مسخره، لابد برای ایز گم کردن و بستن دهان باند رقیب… اما به‌عنوان آخرین دلیل می‌نویسد: «مهمترین دلیل اما منافع مشترک ایران، غرب و روسیه است…».

آری، مهمترین دلیل یا در واقع تنها دلیل و جان کلام همین است. دولت روحانی در این زمینه (یعنی حل و فصل بحران سوریه) «منافع مشترک با غرب و روسیه» دارد؛ اما البته این منافع مشترک در تضاد شدید با خط و سیاست باند ولی‌فقیه در خصوص سوریه و ملاحظاتی است که روحانی در بندبازی خود با ولی‌فقیه باید در نظر بگیرد.

بنابراین وقتی خط روحانی ـ رفسنجانی «نشان دادن چهره‌ای منعطف از (رژیم) در صحنه بین‌المللی» است، چنان که ظریف در تلویزیون رژیم (اول بهمن 92) گفت، طبیعی است که «چندان شائق» نباشند به شرکت در ژنو2؛ کما این‌که افراد مختلف وزارت‌خارجه از عراقچی تا افخم و عبداللهیان نیز همین موضع را با بیانهای مختلف تکرار کردند.

بعداً با توضیحات مقامات سازمان ملل درباره علت پس گرفتن دعوت از رژیم برای حضور در ژنو2، آشکار شد که ظریف در ملاقات با دبیرکل، به‌طور شفاهی و خصوصی گفته است که توافقات ژنو1 و دولت انتقالی را می‌پذیرد، اما در اظهارات علنی که نمی‌توانست خلاف خط ولی‌فقیه موضع بگیرد، حرف دیگری زده که به گفته سخنگوی بان کی‌مون: «دبیرکل از اظهارات علنی امروز (30دی) که با تعهد اعلام شده سازگار نیست عمیقاً مأیوس شده است».

به این ترتیب موضع باند رفسنجانی ـ روحانی در قبال قضیهٴ سوریه و حکومت اسد، اگر‌چه با صدای خیلی بلند اعلام نشده، اما به‌روشنی این است که حالا که بشار رفتنی است بگذار برود، ما چرا باید برایش هزینه کنیم؟

اما حرف و موضع باند ولی‌فقیه به کلی دیگر است. کافی است به یاد بیاوریم که ولی‌فقیه و مهره‌هایش صراحتاً اعلام کرده‌اند که امنیت و حفظ دیکتاتوری سوریه را امنیت و حفظ نظام می‌بینند و سوریه را استان سی و پنجم ایران و مهمتر از خوزستان می‌دانند و طبعاً از ژنو2 و آنچه در آنجامی‌گذرد، عمیقاً مضطرب و نگرانند. در این زمینه هم حرف و حدیث از این باند بسیار است و خود مجالی و مقالی مستقل می‌طلبد، اما به‌عنوان نمونه کافی است به ابراز وحشت کیهان خامنه‌ای در یادداشت روز (5بهمن) تحت عنوان «کودتا و ضدکودتای حقوقی در ژنو ۲» اشاره کنیم که خیلی روباز وحشت شدید رژیم را ابراز کرده است: «کنفرانس ژنو2 سوریه قرار است طی دو هفته امکان انتقال قدرت از دولت کنونی سوریه را به دولتی که در آن بشار اسد نقشی نداشته باشد، فراهم نماید… و از این منظر یک برنامه خطرناک است چرا که چنین رویه‌یی می‌تواند در هر جای دیگر تکرار شود». به عبارت دیگر باز همان داستان «جامهای زهر پیاپی» است. یادمان هست که ولی‌فقیه و مهره‌هایش چگونه بارها از آن ابراز وحشت می‌کردند و می‌گفتند بر فرض که جام زهر اتمی را هم سر بکشیم، جامهای زهر دیگری به میان می‌آید. راست می‌گفتند، به نظر می‌رسد که این بار نوبت به جام زهر سوریه رسیده است.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/ba99704a-c829-4f3d-ac7c-ec7140980728"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات