آخوند حسن روحانی در جریان فعالیتهای انتخاباتی در خیمهشب بازی انتخابات ریاستجمهوری رژیم در ورزشگاه امجدیه در یک سخنرانی تبلیغاتی گفت:
«چرا زندانی سیاسی؟ کاری کنیم که همهٴ زندانیان آزاد شوند». «در حقوق شهروندی زن و مرد یکسانند». «منزلت را به زنان بر خواهم گرداند... ..
من نخواهم گذاشت مأموری بینام و نشان از کسی سؤال کند».
6ماه بعد از این سخنرانی آخوند روحانی، مجمع عمومی مللمتحد شصتمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی بهخاطر نقض مستمر و سیستماتیک حقوقبشر و استمرار شکنجه، اعدام، تبعیض و سرکوب قومی و مذهبی بهتصویب رساند.
وعدههای آخوند روحانی چه تأثیری روی قطعنامه مجمع گذاشت؟ تصویب چنین محکومیتی همزمان با مذاکرات هستهیی چه معنا و مفهومی دارد؟
دکتر سنابرق زاهدی مسؤل کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت ایران در پاسخ به این سؤالات میگوید: ”محکومیت رژیم آخوندی در شرایط کنونی، در حالی که این رژیم مذاکراتش را در بالاترین سطح با همه کشورهای غربی و حتی میشود گفت با همهٴ کشورهای دنیا برگزار کرده و بعد از 35سال چنین پذیرشی از طرف کشورهای غربی داشته، تصویب این قطعنامه و محکومیت رژیم آخوندی معنی خاصی پیدا میکند. بهخصوص وقتی که به قبل از مذاکرات نگاه کنیم و ببینیم که این بار یک آخوند شیاد دیگر، آخوند شیاد جدیدی به نام روحانی وارد صحنه شده با شکلکهای کهنه، شکلکهای بهاصطلاح میانهروی، بهقول غربیها با لبخندهای شیطانی میخواهد یک بار دیگر فریبی را بهثبت برساند. بنابراین وقتی در این شرایط و بعد از این مراحل، باز هم رژیم آخوندی در بالاترین مرجع بینالمللی محکوم میشود و اکثریت کشورهای جهان به محکومیت این رژیم بهخاطر جنایت، شکنجه، اعدام و انواع و اقسام تبعیضها دست رد میزنند، این یک مفهوم سیاسی خاصی را پیدا میکند“.
آیا کشورهای غربی که در پی توافق هستهیی با رژیم ایران هستند، حاضرند از نقض حقوقبشر توسط رژیم چشمپوشی و فقط به کوتاه آمدن آن از تولید بمب اکتفا کنند؟ ”دکتر سنابرق زاهدی مسؤل کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت ایران در پاسخ به این سؤال میگوید:“ روشن است تا آنجا که به مذاکرهکنندگان با رژیم آخوندی برمیگردد، آنها برای مردم ایران حق اعتراض، حق قیام و حق آرمان سرنگونی را قائل نیستند. آنها نمیخواهند که مردم ایران قیام کنند و رژیم آخوندی را سرنگون کنند و آزادی و دموکراسی را در کشورشان حاکم بکنند. اما واقعیت این است که این مذاکرهکنندگان و مماشاتگران نیستند که در این زمینه تصمیم میگیرند، بلکه خود مردم ایران هستند که تصمیم میگیرند. همان مردمی که 35سال درد و رنج را تحمل کردند و کسانی که آرمان این مردم را بازگو میکنند. یعنی همان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت که طی این سالها همواره بر آرمان تاریخی مردم ایران برای حاکمیت ملی پای فشردند.
واقعیت این است که مردم ایران با قیامها، با اعتراضها، با تظاهرات، با تجمعات، با اعتصابها و با اعتصاب غذاها به ثبت دادهاند که خواستار محکومیت این رژیم هستند و خواستار نابودی این رژیم هستند، فکر میکنم که به این ترتیب است که سازمان ملل و در واقع مجمع عمومی سازمان ملل یعنی بالاترین ارگان بینالمللی، یعنی جهان میآید و به این حقیقتی که مردم هر روز دارند با گوش و پوست و خون خودشان بهایش را میپردازند و در این راه استوار و پابرجا ایستادهاند، به این حقیقت اعتراف میکنند و اذعان میکنند. ”قطعنامه مجمع عمومی که با رأی مثبت 86 کشور جهان تصویب شد، خشم سردمداران رژیم آخوندی را برانگیخت و سوز و گدازهای پیدرپی آنها را در پی داشت.
تلویزیون رژیم - 28آذر 1392 در مورد موضعگیری سخنگوی وزارتخارجه رژیم میگوید: «سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه در قبال وضع حقوقبشر در ایران، اغراق و سیاهنمایی صورت میگیرد افزود کشورهای مدعی حمایت از حقوقبشر و سابقه تاریخی و امروزه خود موارد وحشتناک نقض حقوقبشر را دارند».
رژیم حتی از زبان آصفری عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس به تهدید کشورهای کومور و سوازیلند پرداخت که بهرغم دریافت «کمکهای اقتصادی فراوان» به قطعنامه رأی منفی ندادهاند.
در پاسخ به این سؤال که آیا این قطعنامه گزارش جامعی از وضعیت حقوقبشر در حکومت آخوندها ارائه میکند که چنین واکنشهایی برانگیخته؟ و آیا وعده و وعیدهای «اعتدالی» آخوند روحانی روی متن قطعنامه مجمع عمومی تأثیری گذاشته است؟
دکتر سنابرق زاهدی میگوید: «بله تا آنجا که به قول معروف“ بفرما زدن، یا گوشهٴ چشم نشاندادن یا بهاصطلاح ”دون پاشیدن“ برمیگردد، این قطعنامه در واقع گوشهٴ چشمی هم به آخوند روحانی نشان داده و از آنچه که تحت عنوان بیانیه حقوق شهروندی آخوند روحانی منتشر کرده بود، از اون استقبال کرده و از اینکه اعلام کرده و متعهد شده که حقوق زنان را رعایت بکند و به تبعیضهای قومی و ملی پایان بده و غیره... اما واقعیت این است که اگر ما بخواهیم موضع رژیم آخوندی را در مورد این قطعنامه بدانیم، بهتر است به اظهارات رسمی مقامات این رژیم نگاه کنیم و ببینیم که این رژیم چقدر دریده و وقیح هست که حتی چنین قطعنامهای را چگونه به سخره میگیرد. سخنگوی وزارتخارجه یعنی همین سخنگوی وزارتخارجه دولت روحانی میگوید که کلیت قطعنامه مشحون از موارد خلاف واقعیت است که منبع و مأخذی جز سایتها و رسانههای مرتبط با بانیان غربی این قطعنامه و گروههای تروریستی و بدنام و وابسته ندارد. ملاحظه میکنید که در واقع سخنگوی وزارتخارجه رژیم 180درجه وارونه و عکس میگوید که این قطعنامه حقیقت را بازگو نمیکند.
این حرف درست است، اما همچنان که باید حرفهای سران و نمایندگان رژیم آخوندی را 180 درجه عکس خواند، بله واقعیت این است که قطعنامه سازمان ملل همه حقایق مربوط به جنایتها و اعدامها، شکنجهها و درد و رنج مردم ایران را بازتاب نمیکند. بنابراین، حقیقت را باید به این ترتیب بیان کرد، این اصل حقیقت است. خبرگزاری رسمی رژیم ایرنا، در این زمینه بیشتر افسار پاره کرد و دولت کانادا را که آورنده این قطعنامه بود را بهشدت زیر ضرب گرفت و گفت که حمایتهای علنی دولت کانادا از اقدامات تروریستی گروهک منافقین، تبدیل شدن این کشور به پناهگاه اصلی کسانی که دستشان به خون ملت ایران آلوده است، کانادا را مورد حمله قرار داد و گفت در حالی که انواع و اقسام تهمتها را به جمهوری اسلامی ایران نسبت میدهند، پایتخت کشورهای وابسته به آمریکا و اسراییل بهشت تروریستهای خونآشام همچون منافقین شده است. خوب فکر میکنم تا آنجا که به کانادا برمیگردد مسأله بسیار روشن است. ما میدانیم که در سالیان اخیر کانادا چراگاه آخوندها بود و سرمایهگذاریهای کلان آخوندها بود که در کشور کانادا به چرخش در میآمد و دزدان و غارتگران آخوندی بودند که در آنجا جا خوش کرده بودند. اما سوزش اصلی آخوندها در این جمله هست که من الآن خواندم. میگوید که در پایتختهای کشورهای غربی از تروریستهایی که دستشان به خون هزاران نفر آلوده است بهعنوان مدافع حقوقبشر یاد میشود و مورد احترام قرار میگیرند. بله آن کسانی که شما آنها را تروریست میدانید در همهٴ کشورهای جهان مورد احترامند و آنهارا بهعنوان مدافعان حقوقبشر بهرسمیت میشناسند».
«چرا زندانی سیاسی؟ کاری کنیم که همهٴ زندانیان آزاد شوند». «در حقوق شهروندی زن و مرد یکسانند». «منزلت را به زنان بر خواهم گرداند... ..
من نخواهم گذاشت مأموری بینام و نشان از کسی سؤال کند».
6ماه بعد از این سخنرانی آخوند روحانی، مجمع عمومی مللمتحد شصتمین قطعنامه محکومیت رژیم آخوندی بهخاطر نقض مستمر و سیستماتیک حقوقبشر و استمرار شکنجه، اعدام، تبعیض و سرکوب قومی و مذهبی بهتصویب رساند.
وعدههای آخوند روحانی چه تأثیری روی قطعنامه مجمع گذاشت؟ تصویب چنین محکومیتی همزمان با مذاکرات هستهیی چه معنا و مفهومی دارد؟
دکتر سنابرق زاهدی مسؤل کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت ایران در پاسخ به این سؤالات میگوید: ”محکومیت رژیم آخوندی در شرایط کنونی، در حالی که این رژیم مذاکراتش را در بالاترین سطح با همه کشورهای غربی و حتی میشود گفت با همهٴ کشورهای دنیا برگزار کرده و بعد از 35سال چنین پذیرشی از طرف کشورهای غربی داشته، تصویب این قطعنامه و محکومیت رژیم آخوندی معنی خاصی پیدا میکند. بهخصوص وقتی که به قبل از مذاکرات نگاه کنیم و ببینیم که این بار یک آخوند شیاد دیگر، آخوند شیاد جدیدی به نام روحانی وارد صحنه شده با شکلکهای کهنه، شکلکهای بهاصطلاح میانهروی، بهقول غربیها با لبخندهای شیطانی میخواهد یک بار دیگر فریبی را بهثبت برساند. بنابراین وقتی در این شرایط و بعد از این مراحل، باز هم رژیم آخوندی در بالاترین مرجع بینالمللی محکوم میشود و اکثریت کشورهای جهان به محکومیت این رژیم بهخاطر جنایت، شکنجه، اعدام و انواع و اقسام تبعیضها دست رد میزنند، این یک مفهوم سیاسی خاصی را پیدا میکند“.
آیا کشورهای غربی که در پی توافق هستهیی با رژیم ایران هستند، حاضرند از نقض حقوقبشر توسط رژیم چشمپوشی و فقط به کوتاه آمدن آن از تولید بمب اکتفا کنند؟ ”دکتر سنابرق زاهدی مسؤل کمیسیون قضایی شورای ملی مقاومت ایران در پاسخ به این سؤال میگوید:“ روشن است تا آنجا که به مذاکرهکنندگان با رژیم آخوندی برمیگردد، آنها برای مردم ایران حق اعتراض، حق قیام و حق آرمان سرنگونی را قائل نیستند. آنها نمیخواهند که مردم ایران قیام کنند و رژیم آخوندی را سرنگون کنند و آزادی و دموکراسی را در کشورشان حاکم بکنند. اما واقعیت این است که این مذاکرهکنندگان و مماشاتگران نیستند که در این زمینه تصمیم میگیرند، بلکه خود مردم ایران هستند که تصمیم میگیرند. همان مردمی که 35سال درد و رنج را تحمل کردند و کسانی که آرمان این مردم را بازگو میکنند. یعنی همان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت که طی این سالها همواره بر آرمان تاریخی مردم ایران برای حاکمیت ملی پای فشردند.
واقعیت این است که مردم ایران با قیامها، با اعتراضها، با تظاهرات، با تجمعات، با اعتصابها و با اعتصاب غذاها به ثبت دادهاند که خواستار محکومیت این رژیم هستند و خواستار نابودی این رژیم هستند، فکر میکنم که به این ترتیب است که سازمان ملل و در واقع مجمع عمومی سازمان ملل یعنی بالاترین ارگان بینالمللی، یعنی جهان میآید و به این حقیقتی که مردم هر روز دارند با گوش و پوست و خون خودشان بهایش را میپردازند و در این راه استوار و پابرجا ایستادهاند، به این حقیقت اعتراف میکنند و اذعان میکنند. ”قطعنامه مجمع عمومی که با رأی مثبت 86 کشور جهان تصویب شد، خشم سردمداران رژیم آخوندی را برانگیخت و سوز و گدازهای پیدرپی آنها را در پی داشت.
تلویزیون رژیم - 28آذر 1392 در مورد موضعگیری سخنگوی وزارتخارجه رژیم میگوید: «سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه در قبال وضع حقوقبشر در ایران، اغراق و سیاهنمایی صورت میگیرد افزود کشورهای مدعی حمایت از حقوقبشر و سابقه تاریخی و امروزه خود موارد وحشتناک نقض حقوقبشر را دارند».
رژیم حتی از زبان آصفری عضو کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس به تهدید کشورهای کومور و سوازیلند پرداخت که بهرغم دریافت «کمکهای اقتصادی فراوان» به قطعنامه رأی منفی ندادهاند.
در پاسخ به این سؤال که آیا این قطعنامه گزارش جامعی از وضعیت حقوقبشر در حکومت آخوندها ارائه میکند که چنین واکنشهایی برانگیخته؟ و آیا وعده و وعیدهای «اعتدالی» آخوند روحانی روی متن قطعنامه مجمع عمومی تأثیری گذاشته است؟
دکتر سنابرق زاهدی میگوید: «بله تا آنجا که به قول معروف“ بفرما زدن، یا گوشهٴ چشم نشاندادن یا بهاصطلاح ”دون پاشیدن“ برمیگردد، این قطعنامه در واقع گوشهٴ چشمی هم به آخوند روحانی نشان داده و از آنچه که تحت عنوان بیانیه حقوق شهروندی آخوند روحانی منتشر کرده بود، از اون استقبال کرده و از اینکه اعلام کرده و متعهد شده که حقوق زنان را رعایت بکند و به تبعیضهای قومی و ملی پایان بده و غیره... اما واقعیت این است که اگر ما بخواهیم موضع رژیم آخوندی را در مورد این قطعنامه بدانیم، بهتر است به اظهارات رسمی مقامات این رژیم نگاه کنیم و ببینیم که این رژیم چقدر دریده و وقیح هست که حتی چنین قطعنامهای را چگونه به سخره میگیرد. سخنگوی وزارتخارجه یعنی همین سخنگوی وزارتخارجه دولت روحانی میگوید که کلیت قطعنامه مشحون از موارد خلاف واقعیت است که منبع و مأخذی جز سایتها و رسانههای مرتبط با بانیان غربی این قطعنامه و گروههای تروریستی و بدنام و وابسته ندارد. ملاحظه میکنید که در واقع سخنگوی وزارتخارجه رژیم 180درجه وارونه و عکس میگوید که این قطعنامه حقیقت را بازگو نمیکند.
این حرف درست است، اما همچنان که باید حرفهای سران و نمایندگان رژیم آخوندی را 180 درجه عکس خواند، بله واقعیت این است که قطعنامه سازمان ملل همه حقایق مربوط به جنایتها و اعدامها، شکنجهها و درد و رنج مردم ایران را بازتاب نمیکند. بنابراین، حقیقت را باید به این ترتیب بیان کرد، این اصل حقیقت است. خبرگزاری رسمی رژیم ایرنا، در این زمینه بیشتر افسار پاره کرد و دولت کانادا را که آورنده این قطعنامه بود را بهشدت زیر ضرب گرفت و گفت که حمایتهای علنی دولت کانادا از اقدامات تروریستی گروهک منافقین، تبدیل شدن این کشور به پناهگاه اصلی کسانی که دستشان به خون ملت ایران آلوده است، کانادا را مورد حمله قرار داد و گفت در حالی که انواع و اقسام تهمتها را به جمهوری اسلامی ایران نسبت میدهند، پایتخت کشورهای وابسته به آمریکا و اسراییل بهشت تروریستهای خونآشام همچون منافقین شده است. خوب فکر میکنم تا آنجا که به کانادا برمیگردد مسأله بسیار روشن است. ما میدانیم که در سالیان اخیر کانادا چراگاه آخوندها بود و سرمایهگذاریهای کلان آخوندها بود که در کشور کانادا به چرخش در میآمد و دزدان و غارتگران آخوندی بودند که در آنجا جا خوش کرده بودند. اما سوزش اصلی آخوندها در این جمله هست که من الآن خواندم. میگوید که در پایتختهای کشورهای غربی از تروریستهایی که دستشان به خون هزاران نفر آلوده است بهعنوان مدافع حقوقبشر یاد میشود و مورد احترام قرار میگیرند. بله آن کسانی که شما آنها را تروریست میدانید در همهٴ کشورهای جهان مورد احترامند و آنهارا بهعنوان مدافعان حقوقبشر بهرسمیت میشناسند».