دوستان عزیز!
صورت مسأله ایران، مقاومت یک ملت بهجان آمده است که سه دهه است میخواهد فاشیسم دینی کنار برود و راه انتخابات آزاد و حاکمیت رأی و جمهور مردم، باز شود؛ اما آخوندها برای حفظ قدرت خود، حقوقبشر را به فجیعترین صورت، قلع و قمع میکنند.
در یازده ماه گذشته، بر اساس گزارش عفو بینالملل، 600نفر توسط آخوندهای حاکم اعدام شدهاند. حدود 400نفر در دورهٴ بعد از انتخاب آخوند روحانی بدار آویخته شدهاند. افزایش اعدام و شلاق زدن و دست و پابریدن، اعدام و سرکوب مضاعف و انواع تبعیض نسبت به پیروان مذاهب و ادیان و اقوام و ملیتها، از جمله مردم کرد و عرب و بلوچ، ستم و تحقیر و خشونت علیه زنان بهصورت قانونی، به صلابه کشیدن شاعران و نویسندگان و هنرمندان، ممنوعیت کامل رسانههای آزاد و مستقل و فیلترینگ و سانسور سایتها و شبکههای اجتماعی.
بله، این است آنچه آخوندها برای حفظ حاکمیت خود، هر روز و هر ساعت، به آن مشغولند.
این جاست که میپرسیم: چرا سران این رژیم را بهعنوان جنایتکاران علیه بشریت محاکمه نمیکنید؟ چرا مثل کانادا روابط خود را با این رژیم قطع نمیکنید؟
حرف ما این است که سنگسار حقوقبشر ایران دیگر نباید ادامه پیدا کند. حرف ما این است که ذبح حقوقبشر و آزادی و مقاومت ایران در پای تجارت و مماشات باید متوقف شود.
از اینرو به جامعه جهانی و مشخصاً به دولتهای غرب میگوییم:
ـ پرونده نقض حقوقبشر توسط این رژیم را به شورای امنیت ببرید.
ـ از خواست مردم ایران برای آزادی زندانیان سیاسی، حمایت کنید.
ـ و معاملات اقتصادی خود با این رژیم را به توقف اعدامها مشروط سازید.
مقاومت ایران افتخار آن را دارد که با شعار «صلح و آزادی»، در اوج جنگ ضدمیهنی خمینی، زهر آتشبس را به حلقوم خمینی ریخت.
در اوج هیستری اتمی آخوندها نیز، جنبش مقاومت با شعار «ایران غیراتمی» سایتهای مخفی این رژیم را افشا کرد و آخوندها را در بحران داخلی و بینالمللی فرو برد تا اینکه امروز به یک گام عقبنشینی از برنامه بمبسازی تن دادهاند. و حالا برآنیم که در جبهه حقوقبشر نیز جام زهر دیگری به ولایتفقیه تحمیل کنیم.
به جای حاکمیت آخوندی و ولایتفقیه، در ایران حاکمیت مردم و رأی ملت باید حاکم شود. اعدام و شکنجه باید لغو شود، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی پوشش و همهٴ آزادیهای فردی و اجتماعی، باید برقرار شود. زمان آن است که حکومت اختناق و سرکوب برچیده شود و زمان آن است که کشوری بر اساس احترام به حقوقبشر بنا کنیم و چنین خواهد شد.
صورت مسأله ایران، مقاومت یک ملت بهجان آمده است که سه دهه است میخواهد فاشیسم دینی کنار برود و راه انتخابات آزاد و حاکمیت رأی و جمهور مردم، باز شود؛ اما آخوندها برای حفظ قدرت خود، حقوقبشر را به فجیعترین صورت، قلع و قمع میکنند.
در یازده ماه گذشته، بر اساس گزارش عفو بینالملل، 600نفر توسط آخوندهای حاکم اعدام شدهاند. حدود 400نفر در دورهٴ بعد از انتخاب آخوند روحانی بدار آویخته شدهاند. افزایش اعدام و شلاق زدن و دست و پابریدن، اعدام و سرکوب مضاعف و انواع تبعیض نسبت به پیروان مذاهب و ادیان و اقوام و ملیتها، از جمله مردم کرد و عرب و بلوچ، ستم و تحقیر و خشونت علیه زنان بهصورت قانونی، به صلابه کشیدن شاعران و نویسندگان و هنرمندان، ممنوعیت کامل رسانههای آزاد و مستقل و فیلترینگ و سانسور سایتها و شبکههای اجتماعی.
بله، این است آنچه آخوندها برای حفظ حاکمیت خود، هر روز و هر ساعت، به آن مشغولند.
این جاست که میپرسیم: چرا سران این رژیم را بهعنوان جنایتکاران علیه بشریت محاکمه نمیکنید؟ چرا مثل کانادا روابط خود را با این رژیم قطع نمیکنید؟
حرف ما این است که سنگسار حقوقبشر ایران دیگر نباید ادامه پیدا کند. حرف ما این است که ذبح حقوقبشر و آزادی و مقاومت ایران در پای تجارت و مماشات باید متوقف شود.
از اینرو به جامعه جهانی و مشخصاً به دولتهای غرب میگوییم:
ـ پرونده نقض حقوقبشر توسط این رژیم را به شورای امنیت ببرید.
ـ از خواست مردم ایران برای آزادی زندانیان سیاسی، حمایت کنید.
ـ و معاملات اقتصادی خود با این رژیم را به توقف اعدامها مشروط سازید.
مقاومت ایران افتخار آن را دارد که با شعار «صلح و آزادی»، در اوج جنگ ضدمیهنی خمینی، زهر آتشبس را به حلقوم خمینی ریخت.
در اوج هیستری اتمی آخوندها نیز، جنبش مقاومت با شعار «ایران غیراتمی» سایتهای مخفی این رژیم را افشا کرد و آخوندها را در بحران داخلی و بینالمللی فرو برد تا اینکه امروز به یک گام عقبنشینی از برنامه بمبسازی تن دادهاند. و حالا برآنیم که در جبهه حقوقبشر نیز جام زهر دیگری به ولایتفقیه تحمیل کنیم.
به جای حاکمیت آخوندی و ولایتفقیه، در ایران حاکمیت مردم و رأی ملت باید حاکم شود. اعدام و شکنجه باید لغو شود، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی پوشش و همهٴ آزادیهای فردی و اجتماعی، باید برقرار شود. زمان آن است که حکومت اختناق و سرکوب برچیده شود و زمان آن است که کشوری بر اساس احترام به حقوقبشر بنا کنیم و چنین خواهد شد.