در آستانه 16آذر، روز فریاد و اعتراض دانشجویان علیه رژیم آخوندی، ترس باندهای مختلف رژیم از این‌روز و خروش دانشجویان بیشتر می‌شود. رسانه‌های رژیم نیز وحشتشان را از فرارسیدن این روز و نقش مجاهدین پنهان نمی‌کنند. از جمله سایت تابناک متعلق به پاسدار رضایی نسبت به فراخوان سازمان مجاهدین به‌مناسبت 16آذر و پیوند دانشجویان و مقاومت سراسری، سوزوگداز کرده و در11آذر92 نوشته است: «در چند روز گذشته مجاهدین تلاش زیادی برای سوء‌استفاده از روز دانشجو به‌کار گرفته‌اند و طی آن به تبلیغ گسترده‌یی در فضای مجازی دست‌زده و از دانشجویان می‌خواهند با شورش و بلوا و آشوب دانشگاهها را به هرج و مرج بکشند... .
سؤالی که پیش می‌آید این‌که چرا در این شرایط که جامعه بعد از مدتهای طولانی می‌خواهد به آرامش نسبی برسد و مردم تلاش می‌کنند همدلی بیشتری از خود نشان دهند و با دولت منتخب خودشان پیوند بخورند، مریم رجوی این‌گونه به ترویج و تشویق خونریزی و برادر کشی مشغول شده است؟ مسلماً فرقه قادر نیست و نخواهد بود که جوانان کشورمان را به‌سادگی دهه اول و دوم انقلاب فریب داده و به دام بیندازد».
سوزوگداز سایت پاسدار رضایی تنها یک نمونه از ابراز وحشتهای بی‌حد و حصر رژیم ولایت‌فقیه نسبت به اقبال و محبوبیت مقاومت ایران در میان دانشجویان به‌پاخاسته و فرا رسیدن روز اعتراض و قیام علیه استبداد حاکم بر ایران است. سایت پاسدار رضایی در همین جمله سه اعتراف مهم می‌کند. برای این‌که به جواب سؤالات آن پاسخ داده شود بهتر است که در مقابل سه سؤال را طرح کرد و بعد به جواب سؤالات آن پرداخت. سؤال این است اگر با روی کارآمدن شیخ اعتدال مردم همدلی نشان می‌دهند و با دولت اعتدالگرا پیوند می‌خورند، دلیل این همه وحشت از فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور به برخاستن و اعتراض چیست؟ اگر به قول شما دانشجویان و مردم می‌خواهند با دولت اعتدالگرای روحانی پیوند بخورند همین مردم به مجاهدین بی‌اعتنایی می‌کنند و به این تشویق و ترویج ها پایان می‌دهند. اگر آخوندها از نقش تاثیرگذار مجاهدین در جامعه نمی‌ترسند پس این همه یاوه سرایی و تبلیغات برای چیست؟ این همه دادوقال و اظهار وحشت برای چیست؟
جالب این‌جا است که قلم به مزد اطلاعاتی سایت دبیر تشخیص مصلحت نظام با وقاحت تمام از کارنامه 100روزه آخوند روحانی آن هم با 300 اعدام به‌عنوان «آرامش نسبی و دوران همدلی مردم با دولتت منتخب یاد می‌کند»، آرامشی که با فراخوان یک صفحه‌یی مجاهدین گورزاد می‌شود و از بین می‌رود. سؤال اول برمی‌گردد به اعتراف اول این سایت که مجاهدین دارند طرح و برنامه دولت اعتدالگرا را به خطر می‌اندازند. سؤال دوم بر اساس اعتراف سایت پاسدار رضایی است که مدتهای طولانی آرامش مورد نظر رژیم در ایران نبوده، در مقابل این گفته این سؤال پیش می‌آید در مدتی طولانی که آرامش نبوده و مردم از نظام بیزار بودند، در ایران چه خبر بوده و چه کسانی آرامش نظام را به هم می‌زدند و چگونه می‌توانستند آرامش چنین نظام مقتدری را به هم بزنند؟ سؤال سوم برمی‌گردد به اعتراف سوم. اعتراف سوم این است که مجاهدین دو دهه جوانان کشور را فریب داده‌اند و به قیام و مبارزه علیه نظام جنایتکار ولایت کشاندند، در مقابل باید گفت مجاهدینی که از نظر قلم به مزدان نظام ولایت و خود نظام که نابود شده بودند چطور در دو دهه توانستند جوانان را ”فریب“ بدهند و ”به‌دام“ بیندازند؟
آری، در خلال نوشته سایت پاسدار رضایی در بحبوحهٴ زهرخوران اتمی و اوجگیری بحرانهای رژیم به‌وضوح دیده می‌شود که چگونه نقش و تاثیری گذاری مقاومت و مجاهدین آنها را دچار وحشت و اضطراب کرده است.
سؤالی که پیش می‌آید این‌که چرا در این شرایط که جامعه بعد از مدتهای طولانی می‌خواهد به آرامش نسبی برسد و مردم تلاش می‌کنند همدلی بیشتری از خود نشان دهند و با دولت منتخب خودشان پیوند بخورند، مریم رجوی این‌گونه به ترویج و تشویق خونریزی و برادر کشی مشغول شده است؟ مسلماً فرقه قادر نیست و نخواهد بود که جوانان کشورمان را به‌سادگی دهه اول و دوم انقلاب فریب داده و به دام بیندازد».
سوزوگداز سایت پاسدار رضایی تنها یک نمونه از ابراز وحشتهای بی‌حد و حصر رژیم ولایت‌فقیه نسبت به اقبال و محبوبیت مقاومت ایران در میان دانشجویان به‌پاخاسته و فرا رسیدن روز اعتراض و قیام علیه استبداد حاکم بر ایران است. سایت پاسدار رضایی در همین جمله سه اعتراف مهم می‌کند. برای این‌که به جواب سؤالات آن پاسخ داده شود بهتر است که در مقابل سه سؤال را طرح کرد و بعد به جواب سؤالات آن پرداخت. سؤال این است اگر با روی کارآمدن شیخ اعتدال مردم همدلی نشان می‌دهند و با دولت اعتدالگرا پیوند می‌خورند، دلیل این همه وحشت از فراخوان ستاد اجتماعی مجاهدین در داخل کشور به برخاستن و اعتراض چیست؟ اگر به قول شما دانشجویان و مردم می‌خواهند با دولت اعتدالگرای روحانی پیوند بخورند همین مردم به مجاهدین بی‌اعتنایی می‌کنند و به این تشویق و ترویج ها پایان می‌دهند. اگر آخوندها از نقش تاثیرگذار مجاهدین در جامعه نمی‌ترسند پس این همه یاوه سرایی و تبلیغات برای چیست؟ این همه دادوقال و اظهار وحشت برای چیست؟
جالب این‌جا است که قلم به مزد اطلاعاتی سایت دبیر تشخیص مصلحت نظام با وقاحت تمام از کارنامه 100روزه آخوند روحانی آن هم با 300 اعدام به‌عنوان «آرامش نسبی و دوران همدلی مردم با دولتت منتخب یاد می‌کند»، آرامشی که با فراخوان یک صفحه‌یی مجاهدین گورزاد می‌شود و از بین می‌رود. سؤال اول برمی‌گردد به اعتراف اول این سایت که مجاهدین دارند طرح و برنامه دولت اعتدالگرا را به خطر می‌اندازند. سؤال دوم بر اساس اعتراف سایت پاسدار رضایی است که مدتهای طولانی آرامش مورد نظر رژیم در ایران نبوده، در مقابل این گفته این سؤال پیش می‌آید در مدتی طولانی که آرامش نبوده و مردم از نظام بیزار بودند، در ایران چه خبر بوده و چه کسانی آرامش نظام را به هم می‌زدند و چگونه می‌توانستند آرامش چنین نظام مقتدری را به هم بزنند؟ سؤال سوم برمی‌گردد به اعتراف سوم. اعتراف سوم این است که مجاهدین دو دهه جوانان کشور را فریب داده‌اند و به قیام و مبارزه علیه نظام جنایتکار ولایت کشاندند، در مقابل باید گفت مجاهدینی که از نظر قلم به مزدان نظام ولایت و خود نظام که نابود شده بودند چطور در دو دهه توانستند جوانان را ”فریب“ بدهند و ”به‌دام“ بیندازند؟
آری، در خلال نوشته سایت پاسدار رضایی در بحبوحهٴ زهرخوران اتمی و اوجگیری بحرانهای رژیم به‌وضوح دیده می‌شود که چگونه نقش و تاثیری گذاری مقاومت و مجاهدین آنها را دچار وحشت و اضطراب کرده است.
