زدن سنگ آلودگی هوا و ارائهٴ آمارهای ناشی از مرگ و میر مردم در اثر آلایندهها، در رژیم ولایت فقیه تبدیل به یک دکان دونبش شده است.
مدعی دلسوزی برای آلودگی هوا، از یک سو دکان محیط زیست باز میکند و از سوی دیگر با دست گذاشتن روی یک عامل از دهها عامل آلاینده هوا، به طرف حسابهای مربوط علامت میدهد که باج را به موقع برسانند.
طرف حسابها هم مشخصند. یا نیروی انتظامی است بهخاطر جواز تولید خودروهای زیر استاندارد. یا خودروسازان هستند که به استاندارهای یورو4تن نمیدهند. و یا وزارت نفت است با سوختهای چند مدار زیر خط استاندارد و یا مقامات شهرداری تهران. آلودگی هوا، برای هر یک از اینها منبع درآمد است.
فرصت چپاول هم بر اساس یک قرار داد نانوشته بهطور نوبتی بین ارگانهای حکومتی دور میزند. در این میان البته همه بر اساس منافع مشترکشان برخی قوانین را رعایت میکنند.
موضوع اصلی این است که درآمدهای میلیاردی خودروسازان آنچنان که باعث خشم مردم نشود منعکس نشود.
دوم به میزان کشندگی آلایندههای صنعتی اشاره نشود.
به تاثیرات این آلایندهها درحدی که نه سیخ بسوزد، نه کباب قناعت میکنند.
هر وقت هم لازم باشد، تمام خرابی را سرخود مردم خراب میکنند که بخاریهای خانگیشان درست کار نمیکند و سوخت زیاد مصرف میکنند و...
تا این جای کار را سالهاست کردهاند. اما از اواخر دوران احمدینژاد شروع کردند به کتمان آمار مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوا و این را در دوران شیخ حسن روحانی هم ادامه میدهند، .
سال 1376 اعلام شد در تهران هر سال 6800نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. این آمار زمان خاتمی گفته شد تا بابت آن وام از سازمان جهانی بهداشت بگیرند و در نقاط آلوده تهران دستگاههای هشدار آلودگی نصب کنند. که پول را گرفتند وخوردند.
تا سال 1380 این آمار به 7000 و 7500تن هم رسید.
با آمدن پاسدار احمدینژاد، این رقم به 5500 تا 5700نفر کاهش پیدا کرد و تا انتهای دوره احمدینژاد به حدود 4500تن تقلیل یافت و بالاخره حسن روحانی هم توانست آمار تلفات آلودگی هوای تهران را روی کاغذ به 2500تن برساند.
کوس رسوایی آمارهای رژیم ساخته را معاون وزیر کار دولت حسن روحانی هم به صدا درآورده و میگوید: «به علت عملکرد در زمینه ارائه آمارها، اعتماد جامعه از آمارها سلب شده است» (روزنامه اعتماد 30آبان 92)
اگر کاهش آمار تلفات را ناشی از کمتر شدن ترددات شهری فرض کنیم که مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران همزمان با تشدید آلودگیهای هوای تهران و قرار گرفتن آن در آستانهٴ هشدار گفت: «حتی توسعه فنآوریها نیز نتوانسته از حضور افراد در سطح شهر برای انجام فعالیتهای روزمرهشان بکاهد... تهران از ابتدای صبح تا انتهای شب شلوغ است و تقریباً در هیچ ساعتی از شبانه روز خلوتی ندارد و از این نظر بر عکس دیگر شهرهای دنیاست» (مردمسالاری اول آبان 92)
در آبان 92 سخنگوی کمیسیون سلامت شورای شهر تهران اعتراف کرد که آلایندگی بنزن در تهران 10 برابر استاندارد جهانی است. همین سخنگو تلفات ناشی از آلودگی هوا را 4هزار نفر ارتقا داد. (مردمسالاری اول آبان 92)
درباره بهبود کیفیت سوخت هم رژیم اقدامی نکرده است در 21آبان 92، برای چند صدمین بار در سالهای اخیر، بهادر کاظمی یک مقام سازمان ملی استاندارد رژیم به صحنه آمد و قول تولید سوخت با استاندارد یورو 4 در آینده نزدیک را داد. این فرد در تناقضگویی دیگری اذعان کرد که بخش اساسی تولیدات خودروهای چرخدار رژیم نیز کماکان زیر خط استاندارد هستندو فقط پژو 206، تندر 90، مزدا و سوزوکی با استاندارد یورو 4 تولید میشوند. این مقام نگفت بر فرض که کاربورات این خودروها استاندرد یورو 4 باشند، اما با سوخت زیر استاندارد آش همان آش است و کاسه، همان کاسه.
فضای سبز شهری یکی دیگر از کاهندههای آلودگی هواست. اما کارنامه رژیم آخوندی در این زمینه نیز مردود است، چرا که پارکهای تهران را که ریههای این کلان شهر به حساب میآیند، ایادی شهرک ساز رژیم (که اغلب همان شرکتهای وابسته به سپاه یا دیگر نهادهای وابسته به ولیفقیه هستند) زمینهایشان را یکی یکی بالا کشیده و کیسه خود را را پرکردهاند. پارکهای ملی خجیر و نخجیر از آن جمله هستند.
از سوی دیگر، در سال 2006، تنها خسارات اقتصادی مردم ایران از آلودگی هوا، 8میلیارد دلار بود. (مردمسالاری 30آبان 92). از سال 2006 به بعد دیگر رژیم پای دادن آمار خسارات اقتصادی آلودگی هوا نیامده است. چرا که بودجه و منابع مربوط به محیط زیست را عملاً هزینهٴ سرکوب داخلی و صدور ارتجاع کرده است. و آلودگی هوا را که منحصر به تهران بود اکنون به تمام کلان شهرهای ایران بسط داده است. تا آنجا که از 10شهر در تمام دنیا که آلودهترین هستند، 4شهر آن، شهرهای ایران هستند.