در عاشورای حسینی بر پیشوا و مقتدای تاریخی مجاهدان حسین علیهالسلام درود میفرستیم و به قرائت سطرهایی از زیارتنامه برمیخیزیم:
سلام بر تو ای سرور شهیدان، و ای پیامبر جاودان آزادی و رهایی انسان.
سلام بر تو ای خون خدا، ای وارث انبیا و ای کسی که انتقام خونت بازپس ناگرفته باقی مانده، ای چراغ هدایت و ای کسی که خون پاکت تا ابد، راهنما و انگیزاننده پیشتازان رهایی انسان باقی خواهد ماند.
سلام بر تو ای نور دیده پیامبر خدا و ای فرزند وصی و جانشین او، ای فرزند فاطمه زهرا سرور تمامی زنان،
درود خدا بر تو باد و بر همه روانهای پاک و پاکیزهیی که به آستان تو فرود آمدند.
ای ابا عبدالله راستی که سوگ و مصیبت تو برای ما بس عظیم و سنگین است.
پس نفرین خدا بر گروه و دار و دستهیی باد که بنیان تجاوز و ظلم را علیه شما بنا نهاد.
و نفرین خدا بر گروهی که شما را از منزلت و جایگاه واقعی رهبری کنندهتان، دور ساخت، همان مرتبتی که بهحکم شایستگیهایتان سزاوار بودید.
ای امام حسین، فدای مطلقه تو در عاشورا، الهامبخش حرکت و مقاومت ما در برابر دیکتاتوری و ستم آخوندی بوده است.
راهبر این مقاومت، با تأسی به سنت تو، توانسته در حساسترین سرفصلها این مقاومت را به پیش ببرد، حلقات توطئه و مکر دشمن را در هم بشکند، و در تاریکترین و سیاهترین دوره تاریخ ایران و در دوران بدترین نوع استبداد که استبداد زیر پرده دین است، نسلی را تربیت کند که به دور از آلودگیهای ارتجاعی و استثماری، از همهچیز خودشان گذشتهاند تا از ارزشهای خدایی و مردمی نگاهبانی کنند و نگذارند دین حنیف اسلام با دروغها و دجالگریهای این آخوندهای پلید و در زیر سم ستوران ارتجاع لگدکوب بشود.
یا حسین، همه افتخارات مجاهدان امروز، تنها جرقهیی و پرتوی از خورشید عاشورای توست. پس از خدا میخواهیم که به حرمت تو، بهخاطر شأن و جایگاهی که تو در نزد او داری، ما را در انجام مسئولیتهایمان برای دورکردن شر آخوندهای دینفروش و غاصب و ستمکار، از سر مردممان موفق و پیروز کند.
و سلام بر تو ای زینب کبری، ای قافلهسالاری که بساط دجالگریها و یاوهگوییهای یزید را درهم شکستی؛ بهطوریکه قافله عزت و شهادت از هرکجا که عبور میکرد، در آنجا بذر آگاهی و شورش میپاشید و کلام روشنگر و آتشین تو در مسیر کاروان اسیران، خشم مردم را در همهجا علیه یزیدیان شعلهور میکرد.
ای زینب کبری، تو بودی که پیام قیام حسین را به اوج رساندی و راه سیدالشهدا را به شایستگی ادامه دادی.
ای زینب کبری، طنین خطابه آتشین تو در بارگاه یزید در طی قرون و اعصار هرگز خاموش نشد، تو بر دشمنی که سرمست از پیروزی خودش بود خروشیدی و گفتی:
«ای یزید زود باشد که با تندر عدالت خدا روبهرو شوی و آرزو کنی که ایکاش عاجز و نابینا بودی تا آنچه را گفتی و کردی، نمیگفتی و نمیکردی.
ای یزید، قسم به خدا، تو جز خویشتن را نکشتی و جز گوشت و پوست خود را نشکافتی…
اگر تقدیر روزگار مرا واداشته که امروز با تو هم کلام شوم و تو را مخاطب قرار دهم، اما بدان که نزد من بسا حقیر و بیارزشی و جرم و جنایتت عظیم و مکافات و مجازاتت بزرگ است…»
ای زینب کبری، ای الگوی جاودان زنان انقلابی موحد و مجاهد، این زنان بهرغم وحشیانهترین، رذیلانهترین و ضدانسانیترین سرکوبها و شکنجهها، با تأسی جستن به تو بود که لحظهیی در قیام به وظایف انقلابی خود درنگ نکردند، بهپا خاستند، سلاح برکف گرفتند، با تمام توش و توان به میدان شتافتند، همهچیز خود را فدا کردند، و اینک در بحبوحه سنگینترین نبردها، پرچم فرماندهی این نبرد و این مقاومت ظفرنمون را بهدوش دارند. همان پرچم سرخفام حسینی را که تو به دست آنها دادی…
پس برای انجام مسئولیتهایمان و برای اینکه شایستگی بهدوش کشیدن این پرچم و رهروی راه تو را داشته باشیم، از خودت کمک میخواهیم…
با تمسک بهنام و راه تو، از زبان تمام خواهران و مادرانم، از زبان تمام زنان و مردان مقاوم و بهپاخاسته ایران، به این آخوندهای جلاد و جنایتپیشه باید گفت:
ای خمینیصفتان یزیدی که بهنام مطهر حسین بر بالای منابر میروید و مثل پیشینیان خود شمر و یزید، تمام حرمتهای خدایی و مردمی را پایمال کردهاید، بدانید که همین مردم و همین زنانی که آنها را کنیز و برده میدانید و به هیچ میگیرید، اراده کردهاند تا شر شما را از سر این میهن کوتاه کنند.
امروز بهچشم میبینید که چگونه مردم از راه و رسم فرزندان پیشتازشان، که راه مقاومت تمامعیار است، استقبال میکنند. زنان و مردان و جوانان بهپا خاسته ایران، به چیزی جز پایان دادن به حاکمیت ننگین شما راضی نمیشوند. پس منتظر باشید.
شما دین خدا را وسیله کسب و کار خودتان کردید و با دروغ بستن به خدا و دین و آیین حنیف او بدترین پلیدیها و جنایتها را مرتکب میشوید.
ننگ بر شما که بهنام دین سنگسار میکنید، بساط دست و پا بریدن و چشم درآوردن و تخت شلاق بهراه میاندازید.
اما بدانید که این وحشیگریها و ارعاب و توهین و تحقیرها که در حق جوانان میهنمان اعمال میکنید آتش خشم مردم را علیه شما تیز و تیزتر میکند.
شما با قتلعام زندانیان سیاسی، با وحشیانهترین سرکوبها و با تبلیغات سرسامآور در این سالها، تلاش کردید نگذارید نام مقاومت و نام مجاهدین و نام ارتش آزادی و صدای آزادیخواهی و پایداری و نوای هیچگونه مخالفت از هیچکس برخیزد.
اما جوشش خون شهیدان و برق اراده ملت ایران را دیدید؟ دیدید که نسل مقاومت و ایمان و جوانان غیور ما چگونه جوابتان را میدهند؟
بله، این نسل، همان نسلی که میخواستید بهنام دین و بهنام اسلام و بهنام حسین او را بفریبید، قسم یاد کرده است که بهنام حسین و به پیروی از او بساط دینفروشی شما ستمکاران را بر سرتان خراب کند و قطعاً چنین خواهد کرد.
نسلی که در دوران افول ارزشهای انقلابی بهای طراوت، تطهیر و تازگی انقلابی خود و انقلابی ماندن خودش را هر روز پرداخته و میپردازد.
نسلی که با سرفرازی از کورانهای بسیار عبور کرده و اینک در اوج اقتدار و بالندگی پیامآور بهار خرمی و بهروزی فردای ایران است.
بله، خلقی در اسارت و تحت ستم آخوندی که هر روز جسم و جان و روح و روانش سرکوب و له میشود در انتظار است و این نسل باید که به عهد خود یعنی سرنگونی این حکومت یزیدی قیام کند.
بگذارید صحبتم را در روز عاشورا خطاب به صاحب این روز یعنی خود امام حسین به پایان ببرم: ای امام حسین، فروغ جاودان عاشورای تو از فراز تاریخ، بر ارتش آزادی میتابد و بالاترین الهامبخش مجاهدان راه آزادی است.
با تمسک به تو و در پرتو فروغ هستیبخش تو با محکم نگهداشتن پرچمهای قیام و مرزبندی و تعهد در دستهایمان، یکبار دیگر تجدید پیمان میکنیم.
سلام بر تو ای سرور شهیدان، و ای پیامبر جاودان آزادی و رهایی انسان.
سلام بر تو ای خون خدا، ای وارث انبیا و ای کسی که انتقام خونت بازپس ناگرفته باقی مانده، ای چراغ هدایت و ای کسی که خون پاکت تا ابد، راهنما و انگیزاننده پیشتازان رهایی انسان باقی خواهد ماند.
سلام بر تو ای نور دیده پیامبر خدا و ای فرزند وصی و جانشین او، ای فرزند فاطمه زهرا سرور تمامی زنان،
درود خدا بر تو باد و بر همه روانهای پاک و پاکیزهیی که به آستان تو فرود آمدند.
ای ابا عبدالله راستی که سوگ و مصیبت تو برای ما بس عظیم و سنگین است.
پس نفرین خدا بر گروه و دار و دستهیی باد که بنیان تجاوز و ظلم را علیه شما بنا نهاد.
و نفرین خدا بر گروهی که شما را از منزلت و جایگاه واقعی رهبری کنندهتان، دور ساخت، همان مرتبتی که بهحکم شایستگیهایتان سزاوار بودید.
ای امام حسین، فدای مطلقه تو در عاشورا، الهامبخش حرکت و مقاومت ما در برابر دیکتاتوری و ستم آخوندی بوده است.
راهبر این مقاومت، با تأسی به سنت تو، توانسته در حساسترین سرفصلها این مقاومت را به پیش ببرد، حلقات توطئه و مکر دشمن را در هم بشکند، و در تاریکترین و سیاهترین دوره تاریخ ایران و در دوران بدترین نوع استبداد که استبداد زیر پرده دین است، نسلی را تربیت کند که به دور از آلودگیهای ارتجاعی و استثماری، از همهچیز خودشان گذشتهاند تا از ارزشهای خدایی و مردمی نگاهبانی کنند و نگذارند دین حنیف اسلام با دروغها و دجالگریهای این آخوندهای پلید و در زیر سم ستوران ارتجاع لگدکوب بشود.
یا حسین، همه افتخارات مجاهدان امروز، تنها جرقهیی و پرتوی از خورشید عاشورای توست. پس از خدا میخواهیم که به حرمت تو، بهخاطر شأن و جایگاهی که تو در نزد او داری، ما را در انجام مسئولیتهایمان برای دورکردن شر آخوندهای دینفروش و غاصب و ستمکار، از سر مردممان موفق و پیروز کند.
و سلام بر تو ای زینب کبری، ای قافلهسالاری که بساط دجالگریها و یاوهگوییهای یزید را درهم شکستی؛ بهطوریکه قافله عزت و شهادت از هرکجا که عبور میکرد، در آنجا بذر آگاهی و شورش میپاشید و کلام روشنگر و آتشین تو در مسیر کاروان اسیران، خشم مردم را در همهجا علیه یزیدیان شعلهور میکرد.
ای زینب کبری، تو بودی که پیام قیام حسین را به اوج رساندی و راه سیدالشهدا را به شایستگی ادامه دادی.
ای زینب کبری، طنین خطابه آتشین تو در بارگاه یزید در طی قرون و اعصار هرگز خاموش نشد، تو بر دشمنی که سرمست از پیروزی خودش بود خروشیدی و گفتی:
«ای یزید زود باشد که با تندر عدالت خدا روبهرو شوی و آرزو کنی که ایکاش عاجز و نابینا بودی تا آنچه را گفتی و کردی، نمیگفتی و نمیکردی.
ای یزید، قسم به خدا، تو جز خویشتن را نکشتی و جز گوشت و پوست خود را نشکافتی…
اگر تقدیر روزگار مرا واداشته که امروز با تو هم کلام شوم و تو را مخاطب قرار دهم، اما بدان که نزد من بسا حقیر و بیارزشی و جرم و جنایتت عظیم و مکافات و مجازاتت بزرگ است…»
ای زینب کبری، ای الگوی جاودان زنان انقلابی موحد و مجاهد، این زنان بهرغم وحشیانهترین، رذیلانهترین و ضدانسانیترین سرکوبها و شکنجهها، با تأسی جستن به تو بود که لحظهیی در قیام به وظایف انقلابی خود درنگ نکردند، بهپا خاستند، سلاح برکف گرفتند، با تمام توش و توان به میدان شتافتند، همهچیز خود را فدا کردند، و اینک در بحبوحه سنگینترین نبردها، پرچم فرماندهی این نبرد و این مقاومت ظفرنمون را بهدوش دارند. همان پرچم سرخفام حسینی را که تو به دست آنها دادی…
پس برای انجام مسئولیتهایمان و برای اینکه شایستگی بهدوش کشیدن این پرچم و رهروی راه تو را داشته باشیم، از خودت کمک میخواهیم…
با تمسک بهنام و راه تو، از زبان تمام خواهران و مادرانم، از زبان تمام زنان و مردان مقاوم و بهپاخاسته ایران، به این آخوندهای جلاد و جنایتپیشه باید گفت:
ای خمینیصفتان یزیدی که بهنام مطهر حسین بر بالای منابر میروید و مثل پیشینیان خود شمر و یزید، تمام حرمتهای خدایی و مردمی را پایمال کردهاید، بدانید که همین مردم و همین زنانی که آنها را کنیز و برده میدانید و به هیچ میگیرید، اراده کردهاند تا شر شما را از سر این میهن کوتاه کنند.
امروز بهچشم میبینید که چگونه مردم از راه و رسم فرزندان پیشتازشان، که راه مقاومت تمامعیار است، استقبال میکنند. زنان و مردان و جوانان بهپا خاسته ایران، به چیزی جز پایان دادن به حاکمیت ننگین شما راضی نمیشوند. پس منتظر باشید.
شما دین خدا را وسیله کسب و کار خودتان کردید و با دروغ بستن به خدا و دین و آیین حنیف او بدترین پلیدیها و جنایتها را مرتکب میشوید.
ننگ بر شما که بهنام دین سنگسار میکنید، بساط دست و پا بریدن و چشم درآوردن و تخت شلاق بهراه میاندازید.
اما بدانید که این وحشیگریها و ارعاب و توهین و تحقیرها که در حق جوانان میهنمان اعمال میکنید آتش خشم مردم را علیه شما تیز و تیزتر میکند.
شما با قتلعام زندانیان سیاسی، با وحشیانهترین سرکوبها و با تبلیغات سرسامآور در این سالها، تلاش کردید نگذارید نام مقاومت و نام مجاهدین و نام ارتش آزادی و صدای آزادیخواهی و پایداری و نوای هیچگونه مخالفت از هیچکس برخیزد.
اما جوشش خون شهیدان و برق اراده ملت ایران را دیدید؟ دیدید که نسل مقاومت و ایمان و جوانان غیور ما چگونه جوابتان را میدهند؟
بله، این نسل، همان نسلی که میخواستید بهنام دین و بهنام اسلام و بهنام حسین او را بفریبید، قسم یاد کرده است که بهنام حسین و به پیروی از او بساط دینفروشی شما ستمکاران را بر سرتان خراب کند و قطعاً چنین خواهد کرد.
نسلی که در دوران افول ارزشهای انقلابی بهای طراوت، تطهیر و تازگی انقلابی خود و انقلابی ماندن خودش را هر روز پرداخته و میپردازد.
نسلی که با سرفرازی از کورانهای بسیار عبور کرده و اینک در اوج اقتدار و بالندگی پیامآور بهار خرمی و بهروزی فردای ایران است.
بله، خلقی در اسارت و تحت ستم آخوندی که هر روز جسم و جان و روح و روانش سرکوب و له میشود در انتظار است و این نسل باید که به عهد خود یعنی سرنگونی این حکومت یزیدی قیام کند.
بگذارید صحبتم را در روز عاشورا خطاب به صاحب این روز یعنی خود امام حسین به پایان ببرم: ای امام حسین، فروغ جاودان عاشورای تو از فراز تاریخ، بر ارتش آزادی میتابد و بالاترین الهامبخش مجاهدان راه آزادی است.
با تمسک به تو و در پرتو فروغ هستیبخش تو با محکم نگهداشتن پرچمهای قیام و مرزبندی و تعهد در دستهایمان، یکبار دیگر تجدید پیمان میکنیم.