بگو زندگی داد اینسان پیام
پس آنگاه گفت آی ایرانیان
مغولوار و تاتار وش شیخ دون
تجاوزگر پوزه در چرک و خون
به خاک شما یورش آورده است
همه نان و جان زین وطن برده است
قیامینمودید برپا ز خشم
گرفتید از اهرمن زهر چشم
مبادا به سردی گراید قیام
مخواهید شمشیرها در نیام
مبندید راه خروش از گلو
نه برجا نشینید بیگفتگو
به پایان رسانید این راه را
بجویید خون را و خونخواه را
عدوی شما پیر فرتوت زار
به سیلیّ خود سرخ کرده عذار
ز پای اوفتاده است این اژدها
رسانید بر دهر این مژدهها
که ایران بهزودی به پتک گران
بکوبد چو بازوی آهنگران
سر افعی شرزهٴ ظلم را
بکوبد نماید ز سر تن جدا
بر این درد درمان بود یک کلام
قیام و قیام و قیام و قیام.
پس آنگاه گفت آی ایرانیان
مغولوار و تاتار وش شیخ دون
تجاوزگر پوزه در چرک و خون
به خاک شما یورش آورده است
همه نان و جان زین وطن برده است
قیامینمودید برپا ز خشم
گرفتید از اهرمن زهر چشم
مبادا به سردی گراید قیام
مخواهید شمشیرها در نیام
مبندید راه خروش از گلو
نه برجا نشینید بیگفتگو
به پایان رسانید این راه را
بجویید خون را و خونخواه را
عدوی شما پیر فرتوت زار
به سیلیّ خود سرخ کرده عذار
ز پای اوفتاده است این اژدها
رسانید بر دهر این مژدهها
که ایران بهزودی به پتک گران
بکوبد چو بازوی آهنگران
سر افعی شرزهٴ ظلم را
بکوبد نماید ز سر تن جدا
بر این درد درمان بود یک کلام
قیام و قیام و قیام و قیام.