نتیجه مذاکرات هستهیی چه بود؟ این سؤالی است که طی دو روز گذشته در بسیاری از محافل سیاسی و رسانهها مطرح است؟ علت ابهام این است که مذاکرات و طرح ارائه شده بهخواست رژیم ایران محرمانه تلقی شده است.
کیهان خامنهای، باند رقیب را که مجری مذاکرات است مورد حمله قرار میدهد و مینویسد در حالی که همهٴ طرف حسابهای خارجی و لابیهای آنها از طرح مطلع هستند پس «نامحرم ماجرا جز افکار عمومی ایران و نمایندگان مجلس و رسانههای ایرانی چه کسانی دیگر میتوانند باشند؟!». منظورش این است که چرا طرفهای خارجی را محرم و عوامل و رسانههای باندهای درونی را نامحرم دانستهاید. اما نکته این جاست که نمیگوید چرا طرح را از دید ولیفقیه پوشیده نگاه داشتهاید. چرا که طرح با نظر خامنهای بوده و کیهان هم نمیتواند آن را انکار کند.
اگر به اظهارات برخی مهرههای باند خامنهای در مجلس ارتجاع هم نگاه کنیم، باز بیشتر آشکار میشود که سردمداران باند ولیفقیه طرح ارائه شده توسط هیأت رژیم را تأیید میکنند. از جمله بروجردی، رئیس کمیسیون خارجی و امنیت مجلس در این مورد به تلویزیون رژیم گفته است که چون در این طرح «کاهش و سپس منتفی شدن و رفع تحریمها یک محور اساسی است من فکر میکنم میتوانیم محتاطانه خوشبین باشیم».
کیهان خامنهای ارائهکنندگان طرح رژیم را تحت عنوان «شیفته» و «شیدا» ی رابطه با آمریکا، مورد حمله قرار داده بود؛ اما روشن است که بیقرارتر از همه برای پیشبرد این طرح با هدف «کاهش و سپس رفع تحریمها» خود خامنهای است. بهویژه که هیچ مخالفت مشخصی نه توسط او و نه از سوی باند ولایت با آنچه طی دو روز 23 و 24مهر در ژنو گذشت، ابراز نشده است. حتی کیهان شریعتمداری هم با آن مخالفت نکرده و بهاین بسنده کرده که بنویسد: «وعدهٴ نسیه در مقابل امتیاز نقد» کار خوبی نیست. نتیجه مذاکرات ژنو را همین عبارت بهروشنی بیان میکند. آنچه هم که ابتدا در رسانههای بینالمللی منعکس شده و بعد در رسانههای رژیم هم از نتیجه این مذاکرات درز کرده، گویای همین است.
خبرگزاری فارس (25مهر) طرح رژیم را بهنقل از رسانههای خارجی در 7محور چنین برشمرده:
رژیم از حق غنیسازی اورانیوم به هیچوجه و تحت هیچ شرایطی کوتاه نمیآید.
رژیم حاضر است مقداری از اورانیوم غنی شده خود را تسلیم کند.
سطح غنیسازی به سطحی پایینتر – احتمالاً 5 درصد – تقلیل مییابد
غنیسازی 20 درصدی را کاهش میدهد.
به بازرسان آژانس اجازه بازرسی از پارچین را میدهد
پروتکل الحاقی را میپذیرد
و قول میدهد که رآکتور اراک را بهعنوان جایگزین غنیسازی اورانیوم مورد استفاده قرار ندهد.
ملاحظه میشود که بجز ماده اول که جنبهٴ شعاری دارد و برای تحمیق نیروهای رژیم قرار داده شده، بقیهٴ مواد، بهخصوص پذیرش پروتکل الحاقی که بهمعنی پذیرش بازرسیهای سرزده و بدون قید و شرط از هر مکان مورد نظر آژانس میباشد، امتیازات اساسی است که رژیم ناگزیر از تقدیم آنها شده است. این پرداختها همه نقد است، اما در مقابل چی گرفته؟ کیهان خامنهای میگوید وعدههای نسیه گرفتیم، یعنی مثلاً قول شل کردن بند تحریمها! اما مقامهای 5+1 حتی همین را هم تأیید نمیکنند، بلکه هیگ وزیر خارجه انگلستان تصریح میکند: «ما امروز در موقعیتی نیستیم که بخواهیم تغییری در تحریمها بدهیم» (خبرگزاری ایرنا 26مهر). یعنی حتی نمیتوان گفت که رژیم وعدههای نسیه دریافت کرده است؟
سؤال دیگر این است که اگر خود ولیفقیه پشت این طرح و این «نرمش ذلیلانه» است، پس این همه دود و دم چیست و چرا باید محرمانه بماند؟
جواب این است که خامنهای و باندش در شرایطی که نظام ولایت در محاصره بحرانها بهمرحله «خفگی» رسیده، فقط بهاندازه باز شدن روزنهیی برای «فضای تنفسی جدید» حاضر به خوردن زهر و عقبنشینی هستند و تصور میکنند که پس از آن میتوانند آثار زهر را مهار کرده و دوباره نظام را بهجادهٴ اول بازگردانند. تصوری که بهکلی باطل است. زیرا آثار زهر را نمیتوان با های و هوی و دود و دم خنثی کرد و یا حتی آن را مخفی نمود. عماد افروغ، از مهرههای باند ولایت و عضو پیشین مجلس ارتجاع در این مورد به تلویزیون رژیم گفته است: «اگر مجبور شدیم مصلحت اندیشی کنیم خواهش میکنم این مصلحت اندیشیها را مثل جام عسل به خورد مردم ندهیم و صادقانه بگوییم جام زهر است».
البته دود و دمی که در درون نظام ولایت و فضای رسانههایش دیده میشود، فوایدی هم دارد. اول اینکه جنبهٴ مخدر برای نیروهای سیلی خوردهٴ ولایت دارد تا زهر را یواش یواش و قطره قطره به خوردشان بدهند و از شوک ناشی از آن جلوگیری کنند و هم اینکه خامنهای ظاهراً خیال دارد اگر موفق به ایجاد روزنهیی برای تنفس رژیم شد، بلافاصله جنگ را برای مهار باند رقیب و تحکیم هژمونیاش آغاز کند؛ بنابراین مخالفخوانیها و دود و دم امروز، سوخت جنگ فرداست؛ با این ژست که ما از اول گفته بودیم و از اول مخالف این امتیاز دادنها بودیم!
اما با آنچه که امروز از عملکرد اولین قطرات زهر در پیکر فرتوت رژیم میبینیم، بسیار بعید است که این سرمایهگذاری خامنهای برای آن روز مفروض اصلاً مجال تحقق پیدا کند.
کیهان خامنهای، باند رقیب را که مجری مذاکرات است مورد حمله قرار میدهد و مینویسد در حالی که همهٴ طرف حسابهای خارجی و لابیهای آنها از طرح مطلع هستند پس «نامحرم ماجرا جز افکار عمومی ایران و نمایندگان مجلس و رسانههای ایرانی چه کسانی دیگر میتوانند باشند؟!». منظورش این است که چرا طرفهای خارجی را محرم و عوامل و رسانههای باندهای درونی را نامحرم دانستهاید. اما نکته این جاست که نمیگوید چرا طرح را از دید ولیفقیه پوشیده نگاه داشتهاید. چرا که طرح با نظر خامنهای بوده و کیهان هم نمیتواند آن را انکار کند.
اگر به اظهارات برخی مهرههای باند خامنهای در مجلس ارتجاع هم نگاه کنیم، باز بیشتر آشکار میشود که سردمداران باند ولیفقیه طرح ارائه شده توسط هیأت رژیم را تأیید میکنند. از جمله بروجردی، رئیس کمیسیون خارجی و امنیت مجلس در این مورد به تلویزیون رژیم گفته است که چون در این طرح «کاهش و سپس منتفی شدن و رفع تحریمها یک محور اساسی است من فکر میکنم میتوانیم محتاطانه خوشبین باشیم».
کیهان خامنهای ارائهکنندگان طرح رژیم را تحت عنوان «شیفته» و «شیدا» ی رابطه با آمریکا، مورد حمله قرار داده بود؛ اما روشن است که بیقرارتر از همه برای پیشبرد این طرح با هدف «کاهش و سپس رفع تحریمها» خود خامنهای است. بهویژه که هیچ مخالفت مشخصی نه توسط او و نه از سوی باند ولایت با آنچه طی دو روز 23 و 24مهر در ژنو گذشت، ابراز نشده است. حتی کیهان شریعتمداری هم با آن مخالفت نکرده و بهاین بسنده کرده که بنویسد: «وعدهٴ نسیه در مقابل امتیاز نقد» کار خوبی نیست. نتیجه مذاکرات ژنو را همین عبارت بهروشنی بیان میکند. آنچه هم که ابتدا در رسانههای بینالمللی منعکس شده و بعد در رسانههای رژیم هم از نتیجه این مذاکرات درز کرده، گویای همین است.
خبرگزاری فارس (25مهر) طرح رژیم را بهنقل از رسانههای خارجی در 7محور چنین برشمرده:
رژیم از حق غنیسازی اورانیوم به هیچوجه و تحت هیچ شرایطی کوتاه نمیآید.
رژیم حاضر است مقداری از اورانیوم غنی شده خود را تسلیم کند.
سطح غنیسازی به سطحی پایینتر – احتمالاً 5 درصد – تقلیل مییابد
غنیسازی 20 درصدی را کاهش میدهد.
به بازرسان آژانس اجازه بازرسی از پارچین را میدهد
پروتکل الحاقی را میپذیرد
و قول میدهد که رآکتور اراک را بهعنوان جایگزین غنیسازی اورانیوم مورد استفاده قرار ندهد.
ملاحظه میشود که بجز ماده اول که جنبهٴ شعاری دارد و برای تحمیق نیروهای رژیم قرار داده شده، بقیهٴ مواد، بهخصوص پذیرش پروتکل الحاقی که بهمعنی پذیرش بازرسیهای سرزده و بدون قید و شرط از هر مکان مورد نظر آژانس میباشد، امتیازات اساسی است که رژیم ناگزیر از تقدیم آنها شده است. این پرداختها همه نقد است، اما در مقابل چی گرفته؟ کیهان خامنهای میگوید وعدههای نسیه گرفتیم، یعنی مثلاً قول شل کردن بند تحریمها! اما مقامهای 5+1 حتی همین را هم تأیید نمیکنند، بلکه هیگ وزیر خارجه انگلستان تصریح میکند: «ما امروز در موقعیتی نیستیم که بخواهیم تغییری در تحریمها بدهیم» (خبرگزاری ایرنا 26مهر). یعنی حتی نمیتوان گفت که رژیم وعدههای نسیه دریافت کرده است؟
سؤال دیگر این است که اگر خود ولیفقیه پشت این طرح و این «نرمش ذلیلانه» است، پس این همه دود و دم چیست و چرا باید محرمانه بماند؟
جواب این است که خامنهای و باندش در شرایطی که نظام ولایت در محاصره بحرانها بهمرحله «خفگی» رسیده، فقط بهاندازه باز شدن روزنهیی برای «فضای تنفسی جدید» حاضر به خوردن زهر و عقبنشینی هستند و تصور میکنند که پس از آن میتوانند آثار زهر را مهار کرده و دوباره نظام را بهجادهٴ اول بازگردانند. تصوری که بهکلی باطل است. زیرا آثار زهر را نمیتوان با های و هوی و دود و دم خنثی کرد و یا حتی آن را مخفی نمود. عماد افروغ، از مهرههای باند ولایت و عضو پیشین مجلس ارتجاع در این مورد به تلویزیون رژیم گفته است: «اگر مجبور شدیم مصلحت اندیشی کنیم خواهش میکنم این مصلحت اندیشیها را مثل جام عسل به خورد مردم ندهیم و صادقانه بگوییم جام زهر است».
البته دود و دمی که در درون نظام ولایت و فضای رسانههایش دیده میشود، فوایدی هم دارد. اول اینکه جنبهٴ مخدر برای نیروهای سیلی خوردهٴ ولایت دارد تا زهر را یواش یواش و قطره قطره به خوردشان بدهند و از شوک ناشی از آن جلوگیری کنند و هم اینکه خامنهای ظاهراً خیال دارد اگر موفق به ایجاد روزنهیی برای تنفس رژیم شد، بلافاصله جنگ را برای مهار باند رقیب و تحکیم هژمونیاش آغاز کند؛ بنابراین مخالفخوانیها و دود و دم امروز، سوخت جنگ فرداست؛ با این ژست که ما از اول گفته بودیم و از اول مخالف این امتیاز دادنها بودیم!
اما با آنچه که امروز از عملکرد اولین قطرات زهر در پیکر فرتوت رژیم میبینیم، بسیار بعید است که این سرمایهگذاری خامنهای برای آن روز مفروض اصلاً مجال تحقق پیدا کند.