مجاهد خلق حمید شاکری، فرزند قهرمان مردم آمل، با بیش از 32سال سابقه مبارزه حرفهیی در تشکیلات مجاهدین و در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران، یکشنبه شب 21مهر1392 به علت بیماری مثانه و کلیهها، در بیمارستانی در بغداد درگذشت.
او که از دوران دیکتاتوری پیشین به مبارزه برای آزادی و به هواداری از مجاهدین برخاسته بود، در جریان مقاومت انقلابی در برابر استبداد خونخوار مذهبی، از سال 1360 در حالیکه دانشجوی سال آخر مهندسی معماری و پناهنده سیاسی در ایتالیا بود، مجاهدت تمامعیار برای رهایی خلق و میهن را برگزید و از آن پس در رزم و پیکار سیاسی و در نبردهای ارتش آزادیبخش ملی و بهویژه پایداری تاریخی اشرف، کارنامهیی سرشار از فدا و قهرمانی داشت و با استقامت در برابر محاصر ضدانسانی چه در اشرف و چه لیبرتی و مواجهه با محرومیتهای درمانی و پزشکی، زندگیش را با کلام مولایش حسین که فرمود «ان الحیاه عقیده و جهاد» رقم زد، و تا آخرین نفس بر سر آرمان آزادی پایداری و مجاهدت کرد و سرانجام بهعنوان مجاهدی سرفراز و صدیق سر بر آستان سیدالشهدا، جاودانه شد.
او که از دوران دیکتاتوری پیشین به مبارزه برای آزادی و به هواداری از مجاهدین برخاسته بود، در جریان مقاومت انقلابی در برابر استبداد خونخوار مذهبی، از سال 1360 در حالیکه دانشجوی سال آخر مهندسی معماری و پناهنده سیاسی در ایتالیا بود، مجاهدت تمامعیار برای رهایی خلق و میهن را برگزید و از آن پس در رزم و پیکار سیاسی و در نبردهای ارتش آزادیبخش ملی و بهویژه پایداری تاریخی اشرف، کارنامهیی سرشار از فدا و قهرمانی داشت و با استقامت در برابر محاصر ضدانسانی چه در اشرف و چه لیبرتی و مواجهه با محرومیتهای درمانی و پزشکی، زندگیش را با کلام مولایش حسین که فرمود «ان الحیاه عقیده و جهاد» رقم زد، و تا آخرین نفس بر سر آرمان آزادی پایداری و مجاهدت کرد و سرانجام بهعنوان مجاهدی سرفراز و صدیق سر بر آستان سیدالشهدا، جاودانه شد.
پیام تسلیت رئیسجمهور برگزیده مقاومت
رئیسجمهور برگزیده مقاومت درگذشت قهرمان پاکباز پایداری، مجاهد صدیق حمید شاکری، را به همرزمان او در زندان لیبرتی و به خانواده و مردم زادگاهش، آمل، تسلیت گفت و برایشان صبر و پایداری آرزو کرد.
خانم رجوی با درود به مجاهد صدیق حمید شاکری که از مدتها پیش با بیماری، آن هم در شرایط محاصره ظالمانه پزشکی در لیبرتی، با استقامتی تحسین برانگیز، چنگ در چنگ بود، گفت: نبرد او در برابر بیماری و استقامت او در برابر فشارهای ضدانسانی صفحه درخشان دیگری از قهرمانهایش در صفوف ارتش آزادی و در جریان پایداری در اسطوره جاودان اشرف است. درگذشت جانگداز او درعین حال، افشاگر جنایات رژیم عراق و طرفهایی است که نسبت به محاصره پزشکی و مسأله مبرم ناامنی در لیبرتی سکوت کردهاند.
سلام بر مجاهد خلق حمید شاکری که پس از 32سال نبرد با دیکتاتوری جنایتکار آخوندی، در اوج سرفرازی، به عهدش با خدا و خلق وفا کرد و تا آخرین لحظه حیات، دست از مجاهدت نکشید و سرانجام در خاکپای راهبر تاریخیاش امام حسین علیهالسلام به جاودانه فروغها پیوست.
مجاهد خلق حمید شاکری در سال 1332 در خانوادهیی مرفه در آمل به دنیا آمد، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شهر زادگاهش، در سال 58 برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و تحصیلات عالی خود را در رشته معماری در دانشگاه ونیز پی گرفت و در همان دوران دانشجویی با آرمان مجاهدین خلق ایران و نبردشان در برابر دیکتاتوری آشنا شد.
او بعدها در این باره نوشت: «با ورودم به ایتالیا و فعالیت در تشکلی که تازه دوران اولیه خود را میگذراند، گمشده خود را بازیافتم و مرتباً مطالعه میکردم و… بهتدریج به عظمت ایدئولوژیکی سازمان و خط سیاسی آن و تشکل مربوطه در جریان عمل بیشتر پی بردم… امروز در شرایطی این سطور را رقم میزنم که افتخار آن را دارم که خود را هوادار ساده مجاهدین بنامم و امیدوارم این لیاقت را پیدا کنم که روزی این امکان برایم بهوجود بیاید که جان ناچیز خود را در راه آرمانهای والای سازمان فدا کنم. درک ارزشهای مجاهدین برای کسانی میسر است که از نزدیک یا با مجاهدین آشنا باشند یا بهطریقی در راه آنها سیر و سلوک نمایند».
خانم رجوی با درود به مجاهد صدیق حمید شاکری که از مدتها پیش با بیماری، آن هم در شرایط محاصره ظالمانه پزشکی در لیبرتی، با استقامتی تحسین برانگیز، چنگ در چنگ بود، گفت: نبرد او در برابر بیماری و استقامت او در برابر فشارهای ضدانسانی صفحه درخشان دیگری از قهرمانهایش در صفوف ارتش آزادی و در جریان پایداری در اسطوره جاودان اشرف است. درگذشت جانگداز او درعین حال، افشاگر جنایات رژیم عراق و طرفهایی است که نسبت به محاصره پزشکی و مسأله مبرم ناامنی در لیبرتی سکوت کردهاند.
سلام بر مجاهد خلق حمید شاکری که پس از 32سال نبرد با دیکتاتوری جنایتکار آخوندی، در اوج سرفرازی، به عهدش با خدا و خلق وفا کرد و تا آخرین لحظه حیات، دست از مجاهدت نکشید و سرانجام در خاکپای راهبر تاریخیاش امام حسین علیهالسلام به جاودانه فروغها پیوست.
مجاهد خلق حمید شاکری در سال 1332 در خانوادهیی مرفه در آمل به دنیا آمد، پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه در شهر زادگاهش، در سال 58 برای ادامه تحصیل به ایتالیا رفت و تحصیلات عالی خود را در رشته معماری در دانشگاه ونیز پی گرفت و در همان دوران دانشجویی با آرمان مجاهدین خلق ایران و نبردشان در برابر دیکتاتوری آشنا شد.
او بعدها در این باره نوشت: «با ورودم به ایتالیا و فعالیت در تشکلی که تازه دوران اولیه خود را میگذراند، گمشده خود را بازیافتم و مرتباً مطالعه میکردم و… بهتدریج به عظمت ایدئولوژیکی سازمان و خط سیاسی آن و تشکل مربوطه در جریان عمل بیشتر پی بردم… امروز در شرایطی این سطور را رقم میزنم که افتخار آن را دارم که خود را هوادار ساده مجاهدین بنامم و امیدوارم این لیاقت را پیدا کنم که روزی این امکان برایم بهوجود بیاید که جان ناچیز خود را در راه آرمانهای والای سازمان فدا کنم. درک ارزشهای مجاهدین برای کسانی میسر است که از نزدیک یا با مجاهدین آشنا باشند یا بهطریقی در راه آنها سیر و سلوک نمایند».
مجاهد دلیر حمید شاکری پس از فعالیتهای سیاسیاش در تشکیلات هواداران مجاهدین در ایتالیا، در مرداد63 در حالیکه دانشجوی سال آخر معماری بود، برای پیوستن به صفوف نبرد رهاییبخش به منطقهٴ مرزی شتافت. به یمن پشتکار و احساس مسئولیتی که داشت در زمره زبدهترین افسران تخصصی ارتش آزادی قرار گرفت و بهویژه دانش و تبحر ویژهیی در زمینههای مختلف از کار با مهمات تا برنامهنویسی کامپیوتر داشت.
او در بسیاری از سلسله عملیات ارتش آزادیبخش از جمله نبردهای بزرگ آفتاب و چلچراغ و حماسه میهنی و عقیدتی فروغ جاویدان شرکت داشت و دلیرانه با قوای دشمن ضدبشری جنگید. در دوران پایداری تاریخی اشرف نیزدر برابر تمامی توطئهها و فشارها اشرفی گونه ایستاد و کارنامه درخشانتری از رزم و استقامت برای شکافتن مسیر آزادی خلق و میهن را رقم زد.
حمید از دو سال پیش که بیماری او شدت یافت، با استقامتی اشرفی با بیماری میجنگید و دردهای ناشی از آن را که بر اثر اعمال محدودیتهای درمانی از سوی عوامل دولت مالکی مضاعف میشد، با شکیبایی و متانت تحمل میکرد. در این باره طی شکایتی به کمیساریای عالی پناهندگی به تاریخ 25دسامبر 2012، (5دی ماه 91) که مثل صدها شکایت دیگر، هیچگاه مورد توجه و رسیدگی قرار نگرفت، در مورد این محدودیتهای ضدانسانی پزشکی نوشته بود: «من حمید شاکری 58ساله که جزء انتقالی سری چهارم 400نفره از اشرف به زندان لیبرتی هستم محدویت و اعمال سرکوب گرانه نیروهای عراقی در رابطه با موضوع بیماریام که رفتارهای اردوگاههای کار اجباری را تداعی میکند مرا بر آن داشت تا موضوع به نقطه خطرناک و غیرقابل برگشتی نرسیده آن را گزارش کرده تا با توجه به مسئولیتهایتان در این رابطه اقدامات لازم را بهعمل آورید… طبق تجویز پزشک باید ماهانه برای چک بروم، (اما) همواره با مانعتراشی و اذیت و آزار مختلف نیروهای عراقی بهطور خاص نیروی استخبارات مواجه بودم که مشکلات زیادی در گسترش (بیماری) و ضایعات جانبی بعد از عمل برایم پیش آمده است که هنوز هم ادامه دارد. این موارد را نیز چند بار با نفرات کمیساریا بهطور حضوری و کتباً نیز مطرح کردم که نامهها ی آن و گزارشات آن موجود است ولی تا کنون هیچ تاثیری در رفتار و اعمال سرکوبگرانه نیروهای عراقی مشاهده نشده است».
قهرمان مجاهد خلق حمید شاکری، کارنامهیی درخشانی از پایداری و دلاوری در میدانهای مختلف نبرد و اندوختهیی سرشار در زمینههای مختلف تخصصی داشت، اما همواره مهمترین دستاورد و اندوخته خود را آرمان مجاهدین و انقلاب ایدئولوژیک و آموزشهای مریم رهایی میدانست و همین آرمان و فداکاری و اخلاص ناشی از آن بود که او را به مجاهدی وارسته و محبوب برای تمامی همرزمانش تبدیل کرد.
در مرداد امسال و در حالی که از چند ماه پیش بستری بود، بهرغم وخامت حالش، در نقشه مسیری که نوشت، بار دیگر روحیه استوار و اشرفی خود را به نمایش گذاشت و نوشت: «در سال آینده باتمام توش و توان با اتکا به انقلاب… در مسیر جنگ صد برابر با عزم حداکثر با دشمن ضدبشر در همه زمینههای تشکیلاتی ایدئولوژیکی و سیاسی گام برمیدارم و همواره از ورای دیوار و موانع ذهنی که دشمن ایجاد کرده به مسائل نگاه میکنم تا ارزش رنج و خون مجاهدین کمرنگ و بیرنگ (نشود) ».
حمید صدیق سرانجام پس از دو سال استقامت در برابر بیماری و تحمل صبورانهٴ درد و رنج ناشی از محدودیتها ضدانسانی، روز یکشنبه 21مهر در بیمارستانی در بغداد به دیدار رفیق اعلا شتافت وبا تمام وجودش در مسیر خدا و خلق و در راه رهایی میهن محبوبش جاودانه شد.