کنفرانس بینالمللی مادرید با حضور رئیسجمهور برگزیده مقاومت
ایران: بحرانها و راهحلها - 19دسامبر 2012 (29آذر 91) - قسمت سوم
- سناتور خوزه ماریو چیکیو - عضو سنای اسپانیا از حزب مردم، سخنگوی امور خارجی حزب در سنا
- جوردی شوکلا - نماینده پارلمان اسپانیا از حزب همگرایی و اتحاد، سخنگوی امور خارجی حزب در پارلمان
-ایرنه لوزانو - سخنگوی خارجی حزب پیشرفت و دموکراسی
- فرانسیسکو خوزه آلونسو رودریگز - رئیس لیگ حقوقبشر اسپانیا
- دکتر خوآن گارسه - حقوق برجسته بینالمللی، مشاور سیاسی سالوادر آلنده
- پائولو کازاکا - نماینده پارلمان اروپا 1999 -2009
- پاتریک کندی
به ریاست دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
و حالا خوشوقتم که میکروفون را به یک دوست بزرگ اسپانیا و همچنین مقاومت ایران بدهم. ما از او خیلی متشکریم که تلاش کرد تا این بعدازظهر با ما باشد. و منظور من نماینده پیشین کنگره آمریکا از حزب دموکرات آقای پاتریک کندی است.
پاتریک کندی
دوستم آلخو ویدال کوادراس، اجازه بدهید از شما بهخاطر رهبریتان تشکر کنم و به مردم اسپانیا بگویم که از حمایت شما از آزادی در هر کجای این جهان تشکر میکنم.
بهطور خاص در جایی که آزادی را در همه جای دیگر جهان امروز تهدید میکند یعنی در ایران. من میخواستم از خوان گارسه تشکر کنم، چرا که او یک قهرمان آزادی در هر جایی است که آزادی مورد تهدید است. و من بهطور خاص مفتخرم که بگویم که او با پدرم سناتور ادوارد کندی، برای آزادی در آمریکای لاتین در شیلی کار کرده است. جایی که پینوشه بدون احترام به حقوقبشر بر کشورش حکومت میکرد.
همانگونه که احمدینژاد بر ایران بدون احترام به حقوقبشر حکومت میکند. اما وی یک مخالف در مقابل خودش در آنطرف دریا در اسپانیا یافت. وکیلی که میدانست که عدالت باید برقرار باشد و انسانهایی که صدایشان سرکوب شده به یک صدا نیاز دارند. و این تهدید، امروز در تهران است. و این تهدید خمینی و احمدینژاد هستند که مردم ایران را سرکوب میکنند، همچنانکه در دیکتاتوری دیگری در تاریخ مردمش را سرکوب کرده است.
ما فکر میکنیم که مبارزه برای آزادی همانطور که گفته شده یک مبارزه جهانی است. و ما یادآور میشویم که همه ما بخشی از تاریخ هستیم. وقتی دوست من و سخنران قبلی در مورد برلین صحبت کرد، عموی من پرزیدنت کندی بود که در سالهای 1960 گفت «من یک برلینی هستم» چرا که هدف مردم برلین یک هدف جهانی بود. و لذا امروز کجا بیش از هر جای دیگر آزادی تهدید میشود؟
آزادی بیش از هر جای دیگر در خاورمیانه تهدید میشود و عامل ضد آزادی، همان بزرگترین حامی تروریسم یعنی ملاهای حاکم بر ایران هستند که آزادی را نه فقط برای مردم خودشان از طریق زندان، شکنجه و اعدام سیستماتیک تهدید میکنند. بلکه آنها با حمایت خود از اسد مردم سوریه را نیز تهدید میکنند.
آنها نه تنها با حمایت خودشان از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزبالله خاورمیانه را تهدید میکنند، بلکه آنها صلح و امنیت جهان را با تلاش برای تولید یک سلاح اتمی در منطقهیی نظیر خاورمیانه با تمامی بیثباتی که امروز این منطقه دارد، تهدید میکنند.
تصور کنید ما امروز در مورد چه چیزی صحبت میکنیم که همانا تغییر دادن یک سیستم است، یعنی سیستم سیاسی در ایران، چرا که سیستمی که به این خشونت اجازه بروز میدهد، سیستمی تمامیت خواه، سیستمی دیکتاتوری که به سرکوب وحشیانه و شکنجه و زندان و کشتن مردم ایران توسط حاکمیت از آن حمایت میکند، باید که متوقف گردد و ما اینجا هستیم تا خود را به پروسه متوقف کردن آن متعهد کنیم.
من به خانم رجوی درود میفرستم. من به شجاعت او و رهبری همه شما درود میفرستم چرا که مبارزه شما مبارزه ما نیز هست. همانطور که عموی من گفت که «من برلینی هستم»، من هم گفتهام که «من یک ایرانی هستم»، من این را بهعنوان یک انسان میگویم و شما این را از یک وکیل خیلی بزرگ که متعلق به خودتان است خواهید شنید که حمایت از حقوقبشر یعنی چه.
بهطور کلی حمایت از حقوقبشر یعنی با دیگران طوری رفتار کن که میخواهی دیگران با تو آنگونه رفتار کنند. پس اگر مردم اسپانیا فاشیسم را نمیخواند باید که خواهان تغییر در دولت فاشیسم ایران باشند.
اگر مردم اسپانیا دموکراسی و رأی دادن را دوست دارند پس باید طرفدار وضعیتی برای مردم ایران باشند که از دموکراسی و رأی دادن مردم ایران حمایت کند. ما در یک دنیای کوچک زندگی میکنیم که هر روز نیز کوچکتر میشود. و لذا ما نمیتوانیم به تهدید ایران بگونهای بنگریم که گویی در جای دیگری دارد اتفاق میافتد.
این تهدیدی برای ما بهعنوان مردم سراسر جهان است و این یک تهدید برای حقوقبشر است. که تنها خواستار یک ایران جدید باشیم، بلکه باید بیاندیشیم که چگونه به یک ایران جدید میتوان رسید. همانطور که قبلاً نیز گفته شده، این یک پروسه سیاسی است. این یعنی حمایت از سازمان مجاهدین خلق که متشکلترین، سیاسیترین و معتبرترین سازمان مقاومت است که به ما اجازه میدهد که همگی گردهم آییم و یک تغییر سیاسی را در ایران محقق کنیم.
حالا آدمها میگویند که تصور چنین چیزی خیلی مشکل است. من اینجا تا بگویم که بر این باور هستم که رژیم فعلی در ایران عمر طولانی نخواهد داشت، تاریخ در طرف ملاها نیست. تاریخ در طرف اشتیاق مردم ایران برای آزادی و دموکراسی و برابری است، و به این علت است که ما باید در این طرف باشیم. و به این علت است که ما باید اذعان کنیم که موضوع اتمی توجه دنیا را به ایران جلب کرده است. پرزیدنت اوباما و رهبران جهان، ایران را بهلحاظ اقتصادی ایزوله کردهاند. اقتصاد رژیم ایران در حال سقوط آزاد است. ثبات سیاسی ملاها و دیکتاتوری آنها و احمدینژاد غیرقابل دوام است. و جامعه جهانی بواسطه تهدید اتمی، روی ایران متمرکز است.
پس ما شاهد یک بیثباتی سیاسی داخلی هستیم که اجازه تغییر سیاسی را میدهد. ما یک تمرکز خارجی داریم که دنبال تغییر جاهطلبی اتمی رژیم فعلی است. و تمامی اینها در حالیست که در عینحال ما خروج از لیست تروریستی بزرگترین و متشکلترین اپوزیسیون سیاسی در تمامی جهان علیه ملایان را داریم. پس ما پروسهیی را داریم که بتوانیم دور سازمان مجاهدین خلق متشکل شویم. برای ایجاد یک تغییر مسیر در ایران توسط یک روند سیاسی که از تغییر دموکراتیک در ایران حمایت میکند که توسط یک فشار بینالمللی که توسط جامعه بینالمللی اعمال میشود. و بواسطه مشکلات اقتصادی داخلی ایران بواسطه تحریمها تسریع شده است.
پس دوستان عزیز،
همانطور که امروز بحث را شروع کردیم، این اتفاق نه تنها میتواند روی دهد بلکه اگر ما متشکل باشیم میتوانند زودتر واقع شود. اگر ما اهدافی که داریم برایمان روشن باشد. پس بگذارید من صحبتهایم را با مشخص کردن بخشی از این اهداف به پایان ببرم.
مبارزه کسانی که در کمپ اشرف و لیبرتی هستند به الگویی به جایگزینی تبدیل شده برای مبارزه برای آزادی ایران. در کارزار حمایت از پناهندگان در اشرف و لیبرتی بوده که جامعه بینالمللی فهم کرده که متد و شیوه حاکمان ایران چگونه است.
ما شاهد تزویر، کشتن و بهکارگیری زور توسط دولت عراق که به نیابت از رژیم ایران عمل میکند بودهایم. دولتی که تبدیل به یک مهره در بسیج رژیم ایران برای جنگ با سازمان مجاهدین شده است. پس من تعیینتکلیف بحران در اشرف و لیبرتی و حمایت جامعه بینالمللی برای آن پناهندگان و پناهجویان از ایران را مبارزهای میبینم که دقیقاً در همان زمانی پیش خواهد رفت که ما شاهد نبرد برای آزادی تمامی مردم ایران از دست رژیم جنایتکاری هستیم که این همه مردم خودش را کشته است.
پس بگذارید تاریخ اسپانیا، تاریخ جهان و تاریخچه آنچه در ایران روی میدهد را فهم کنیم. همانطور که در همان ابتدا گفته شد، این یک مبارزه جهانی است. که ببینیم که چگونه همگی ما میتوانیم در صلح، امنیت و احترام به شرف انسانی زندگی کنیم. این چیزی است که دموکراسی با خود میآورد. ولی همچنین میخواهم بگویم که ما در این مبازره برای حقوقبشر با هم هستیم. ما با یکدیگر میتوانیم در این نبرد برای حقوقبشر پیروز شویم، تنها اگر در کنار هم مبارزه کنیم. من نیازمند حمایت ویژه اسپانیا برای پناهندگان در کمپ لیبرتی و در کمپ اشرف هستم.
زیرا آنها نیازمند دموکراسی هستند و اسپانیا نیز یک کشور دموکراتیک است و ایران خواهان دموکراسی است. و این مبارزهای است برای همه.
متشکرم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
و حالا افتخار این را دارم که نوبت را به سخنگویی از اتحاد، پیشرفت و دموکراسی در کمیته امور خارجی در پارلمان اسپانیا بدهم، ایرنه لوزانو من نوبت را به شما میدهم.
ایرنه لوزانو - نماینده پارلمان اسپانیا
عصر بهخیر به همه،
بهخصوص باعث افتخار من است که در یک پنل مشترک همراه با خانم رجوی هستم. این افتخار و تجربهیی است که هرگز فراموش نخواهم کرد. ابتدا میخواهم از شما بهخاطر حضورتان در اینجا تشکر کنم، برای این روزهایی که شما با ما ملاقات داشتید و اینکه ما توانستیم با برخی از شما ملاقات کنیم. متشکرم از اینکه برای ما صدای رنج دیدگان ایران بودید، که در برخی موارد خویشاوندان و دوستان خودتان هستند. برای ما خیلی مهم است که شما امروز اینجا هستید، و احساس نزدیکی بسیاری با سختیها و اذیت و آزاری که مدافعان حقوقبشر در ایران متحمل میشوند میکنیم.
این ملاقات یک فرصتی است تا قویترین همبستگی و حمایت کاملمان را ابراز کنیم و همچنین کلمات دلگرمکننده به شما تقدیم کنم که بتوانید از طرف ما برای مردم ایران ببرید. و مخصوصا، ما حمایت مردم اسپانیا را تقدیم میکنیم، چونکه در نهایت ما نمایندگان شهروندان اسپانیا هستیم و از شما میخواهیم که پیام عشق و حمایت ما را از جنگ و مبارزهتان برای آنها ببرید.
من قاطعانه اطمینان دارم که افرادی که خود را وقف کار سیاسی کردهاند، علاوه بر کلمات که ابزار کار ما هستند، متعهد هستند که کلمات را به واقعیتها تبدیل کنند و من امروز همراه با کلماتم به اینجا آمدهام، ولی میخواهم به شما بگویم که علاوه بر بیان کلمات ما میخواهیم آنها را بهعملکردهای محکم و پربار در پارلمان اسپانیا تبدیل کنیم تا دولت اسپانیا را به دموکراسی در ایران و آزادی و برابری زنان متعهد کنیم.
میخواهم رازی را به شما بگویم، ما یک حزب کوچک و جوان هستیم «اتحادیه پیشرفت و دموکراسی» فقط پنج سال سن دارد... این راز سربستهای نیست، یک واقعیت شناخته شده است، ولی امکانات مادی و انسانی ما محدود است، این بدان معنی است که فعالیتهای ما در امور خارجی بسیار محدود است. ما فقط میتوانیم به سه یا چهار کشور پوشش بدهیم، یکی از این کشورها ایران است. هیچ شکی در این نیست که ایران یکی از این کشورهاست. زیرا تمامی اصول حاکم بر سیاست خارجی اسپانیا و امور خارجه روی ایده دموکراسی و آزادی و حقوقبشر بنا شده است. و این سه کلمه با هم بهطور اجتنابناپذیر ما را به ایران رهنمون میکنند.
بنابراین در حد دامنهٴ محدود و محدودیتهای ما در رابطه با امکاناتمان، در پایان میخواهم داستانی را برای شما بگویم که بیش از هر چیز دیگری نشاندهنده احساسات ما است. احساسات ما در رابطه با نبرد و انگیزه شما.
در میانه جنگ داخلی اسپانیا، در سال 1936 وزیر بهداشت قبلی فدریکا مونتسنی برای دیدار با نخستوزیر فرانسه، لئون بلوم به آنجا رفت. این سفر برای گرفتن حمایت برای مردم اسپانیا بود که در جنگ داخلی خیلی زجر میکشیدند. در خاطرات وی نوشته شده که بعد از مدت زیادی که منتظر دیدار با نخستوزیر بود، وی در نهایت از اتاقی در قصر بیرون آمد و به سمت او رفت و او را در آغوش گرفت و در یک فضای پریشانی گفت: «ما در دردهای شما مشترک هستیم، ما در دردهای شما مشترک هستیم».
سپس برگشت و آنجا را دوباره ترک کرد. وقتی که او این جملات را یادداشت میکرد، نوشت که چگونه درهم شکسته بود و ناامیدی مردم اسپانیا را احساس میکرد. برای لئون بلوم گفتن همدردی با آنها که زجر میکشند یک دلیل این بود که از خودش احساس رضایت کند. میخواهم بگویم که ما واقعاً در دردهای شما مشترکیم، شما را در آغوش نمیکشیم که بعد به شما پشت کنیم. ما هنوز اینجا هستیم و شما میتوانید روی حمایت ما حساب کنید.
متشکرم.
(ادامه دارد)
ایران: بحرانها و راهحلها - 19دسامبر 2012 (29آذر 91) - قسمت سوم
- سناتور خوزه ماریو چیکیو - عضو سنای اسپانیا از حزب مردم، سخنگوی امور خارجی حزب در سنا
- جوردی شوکلا - نماینده پارلمان اسپانیا از حزب همگرایی و اتحاد، سخنگوی امور خارجی حزب در پارلمان
-ایرنه لوزانو - سخنگوی خارجی حزب پیشرفت و دموکراسی
- فرانسیسکو خوزه آلونسو رودریگز - رئیس لیگ حقوقبشر اسپانیا
- دکتر خوآن گارسه - حقوق برجسته بینالمللی، مشاور سیاسی سالوادر آلنده
- پائولو کازاکا - نماینده پارلمان اروپا 1999 -2009
- پاتریک کندی
به ریاست دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
و حالا خوشوقتم که میکروفون را به یک دوست بزرگ اسپانیا و همچنین مقاومت ایران بدهم. ما از او خیلی متشکریم که تلاش کرد تا این بعدازظهر با ما باشد. و منظور من نماینده پیشین کنگره آمریکا از حزب دموکرات آقای پاتریک کندی است.
پاتریک کندی
دوستم آلخو ویدال کوادراس، اجازه بدهید از شما بهخاطر رهبریتان تشکر کنم و به مردم اسپانیا بگویم که از حمایت شما از آزادی در هر کجای این جهان تشکر میکنم.
بهطور خاص در جایی که آزادی را در همه جای دیگر جهان امروز تهدید میکند یعنی در ایران. من میخواستم از خوان گارسه تشکر کنم، چرا که او یک قهرمان آزادی در هر جایی است که آزادی مورد تهدید است. و من بهطور خاص مفتخرم که بگویم که او با پدرم سناتور ادوارد کندی، برای آزادی در آمریکای لاتین در شیلی کار کرده است. جایی که پینوشه بدون احترام به حقوقبشر بر کشورش حکومت میکرد.
همانگونه که احمدینژاد بر ایران بدون احترام به حقوقبشر حکومت میکند. اما وی یک مخالف در مقابل خودش در آنطرف دریا در اسپانیا یافت. وکیلی که میدانست که عدالت باید برقرار باشد و انسانهایی که صدایشان سرکوب شده به یک صدا نیاز دارند. و این تهدید، امروز در تهران است. و این تهدید خمینی و احمدینژاد هستند که مردم ایران را سرکوب میکنند، همچنانکه در دیکتاتوری دیگری در تاریخ مردمش را سرکوب کرده است.
ما فکر میکنیم که مبارزه برای آزادی همانطور که گفته شده یک مبارزه جهانی است. و ما یادآور میشویم که همه ما بخشی از تاریخ هستیم. وقتی دوست من و سخنران قبلی در مورد برلین صحبت کرد، عموی من پرزیدنت کندی بود که در سالهای 1960 گفت «من یک برلینی هستم» چرا که هدف مردم برلین یک هدف جهانی بود. و لذا امروز کجا بیش از هر جای دیگر آزادی تهدید میشود؟
آزادی بیش از هر جای دیگر در خاورمیانه تهدید میشود و عامل ضد آزادی، همان بزرگترین حامی تروریسم یعنی ملاهای حاکم بر ایران هستند که آزادی را نه فقط برای مردم خودشان از طریق زندان، شکنجه و اعدام سیستماتیک تهدید میکنند. بلکه آنها با حمایت خود از اسد مردم سوریه را نیز تهدید میکنند.
آنها نه تنها با حمایت خودشان از گروههای تروریستی نظیر حماس و حزبالله خاورمیانه را تهدید میکنند، بلکه آنها صلح و امنیت جهان را با تلاش برای تولید یک سلاح اتمی در منطقهیی نظیر خاورمیانه با تمامی بیثباتی که امروز این منطقه دارد، تهدید میکنند.
تصور کنید ما امروز در مورد چه چیزی صحبت میکنیم که همانا تغییر دادن یک سیستم است، یعنی سیستم سیاسی در ایران، چرا که سیستمی که به این خشونت اجازه بروز میدهد، سیستمی تمامیت خواه، سیستمی دیکتاتوری که به سرکوب وحشیانه و شکنجه و زندان و کشتن مردم ایران توسط حاکمیت از آن حمایت میکند، باید که متوقف گردد و ما اینجا هستیم تا خود را به پروسه متوقف کردن آن متعهد کنیم.
من به خانم رجوی درود میفرستم. من به شجاعت او و رهبری همه شما درود میفرستم چرا که مبارزه شما مبارزه ما نیز هست. همانطور که عموی من گفت که «من برلینی هستم»، من هم گفتهام که «من یک ایرانی هستم»، من این را بهعنوان یک انسان میگویم و شما این را از یک وکیل خیلی بزرگ که متعلق به خودتان است خواهید شنید که حمایت از حقوقبشر یعنی چه.
بهطور کلی حمایت از حقوقبشر یعنی با دیگران طوری رفتار کن که میخواهی دیگران با تو آنگونه رفتار کنند. پس اگر مردم اسپانیا فاشیسم را نمیخواند باید که خواهان تغییر در دولت فاشیسم ایران باشند.
اگر مردم اسپانیا دموکراسی و رأی دادن را دوست دارند پس باید طرفدار وضعیتی برای مردم ایران باشند که از دموکراسی و رأی دادن مردم ایران حمایت کند. ما در یک دنیای کوچک زندگی میکنیم که هر روز نیز کوچکتر میشود. و لذا ما نمیتوانیم به تهدید ایران بگونهای بنگریم که گویی در جای دیگری دارد اتفاق میافتد.
این تهدیدی برای ما بهعنوان مردم سراسر جهان است و این یک تهدید برای حقوقبشر است. که تنها خواستار یک ایران جدید باشیم، بلکه باید بیاندیشیم که چگونه به یک ایران جدید میتوان رسید. همانطور که قبلاً نیز گفته شده، این یک پروسه سیاسی است. این یعنی حمایت از سازمان مجاهدین خلق که متشکلترین، سیاسیترین و معتبرترین سازمان مقاومت است که به ما اجازه میدهد که همگی گردهم آییم و یک تغییر سیاسی را در ایران محقق کنیم.
حالا آدمها میگویند که تصور چنین چیزی خیلی مشکل است. من اینجا تا بگویم که بر این باور هستم که رژیم فعلی در ایران عمر طولانی نخواهد داشت، تاریخ در طرف ملاها نیست. تاریخ در طرف اشتیاق مردم ایران برای آزادی و دموکراسی و برابری است، و به این علت است که ما باید در این طرف باشیم. و به این علت است که ما باید اذعان کنیم که موضوع اتمی توجه دنیا را به ایران جلب کرده است. پرزیدنت اوباما و رهبران جهان، ایران را بهلحاظ اقتصادی ایزوله کردهاند. اقتصاد رژیم ایران در حال سقوط آزاد است. ثبات سیاسی ملاها و دیکتاتوری آنها و احمدینژاد غیرقابل دوام است. و جامعه جهانی بواسطه تهدید اتمی، روی ایران متمرکز است.
پس ما شاهد یک بیثباتی سیاسی داخلی هستیم که اجازه تغییر سیاسی را میدهد. ما یک تمرکز خارجی داریم که دنبال تغییر جاهطلبی اتمی رژیم فعلی است. و تمامی اینها در حالیست که در عینحال ما خروج از لیست تروریستی بزرگترین و متشکلترین اپوزیسیون سیاسی در تمامی جهان علیه ملایان را داریم. پس ما پروسهیی را داریم که بتوانیم دور سازمان مجاهدین خلق متشکل شویم. برای ایجاد یک تغییر مسیر در ایران توسط یک روند سیاسی که از تغییر دموکراتیک در ایران حمایت میکند که توسط یک فشار بینالمللی که توسط جامعه بینالمللی اعمال میشود. و بواسطه مشکلات اقتصادی داخلی ایران بواسطه تحریمها تسریع شده است.
پس دوستان عزیز،
همانطور که امروز بحث را شروع کردیم، این اتفاق نه تنها میتواند روی دهد بلکه اگر ما متشکل باشیم میتوانند زودتر واقع شود. اگر ما اهدافی که داریم برایمان روشن باشد. پس بگذارید من صحبتهایم را با مشخص کردن بخشی از این اهداف به پایان ببرم.
مبارزه کسانی که در کمپ اشرف و لیبرتی هستند به الگویی به جایگزینی تبدیل شده برای مبارزه برای آزادی ایران. در کارزار حمایت از پناهندگان در اشرف و لیبرتی بوده که جامعه بینالمللی فهم کرده که متد و شیوه حاکمان ایران چگونه است.
ما شاهد تزویر، کشتن و بهکارگیری زور توسط دولت عراق که به نیابت از رژیم ایران عمل میکند بودهایم. دولتی که تبدیل به یک مهره در بسیج رژیم ایران برای جنگ با سازمان مجاهدین شده است. پس من تعیینتکلیف بحران در اشرف و لیبرتی و حمایت جامعه بینالمللی برای آن پناهندگان و پناهجویان از ایران را مبارزهای میبینم که دقیقاً در همان زمانی پیش خواهد رفت که ما شاهد نبرد برای آزادی تمامی مردم ایران از دست رژیم جنایتکاری هستیم که این همه مردم خودش را کشته است.
پس بگذارید تاریخ اسپانیا، تاریخ جهان و تاریخچه آنچه در ایران روی میدهد را فهم کنیم. همانطور که در همان ابتدا گفته شد، این یک مبارزه جهانی است. که ببینیم که چگونه همگی ما میتوانیم در صلح، امنیت و احترام به شرف انسانی زندگی کنیم. این چیزی است که دموکراسی با خود میآورد. ولی همچنین میخواهم بگویم که ما در این مبازره برای حقوقبشر با هم هستیم. ما با یکدیگر میتوانیم در این نبرد برای حقوقبشر پیروز شویم، تنها اگر در کنار هم مبارزه کنیم. من نیازمند حمایت ویژه اسپانیا برای پناهندگان در کمپ لیبرتی و در کمپ اشرف هستم.
زیرا آنها نیازمند دموکراسی هستند و اسپانیا نیز یک کشور دموکراتیک است و ایران خواهان دموکراسی است. و این مبارزهای است برای همه.
متشکرم.
دکتر آلخو ویدال کوادراس - نایبرئیس پارلمان اروپا
و حالا افتخار این را دارم که نوبت را به سخنگویی از اتحاد، پیشرفت و دموکراسی در کمیته امور خارجی در پارلمان اسپانیا بدهم، ایرنه لوزانو من نوبت را به شما میدهم.
ایرنه لوزانو - نماینده پارلمان اسپانیا
عصر بهخیر به همه،
بهخصوص باعث افتخار من است که در یک پنل مشترک همراه با خانم رجوی هستم. این افتخار و تجربهیی است که هرگز فراموش نخواهم کرد. ابتدا میخواهم از شما بهخاطر حضورتان در اینجا تشکر کنم، برای این روزهایی که شما با ما ملاقات داشتید و اینکه ما توانستیم با برخی از شما ملاقات کنیم. متشکرم از اینکه برای ما صدای رنج دیدگان ایران بودید، که در برخی موارد خویشاوندان و دوستان خودتان هستند. برای ما خیلی مهم است که شما امروز اینجا هستید، و احساس نزدیکی بسیاری با سختیها و اذیت و آزاری که مدافعان حقوقبشر در ایران متحمل میشوند میکنیم.
این ملاقات یک فرصتی است تا قویترین همبستگی و حمایت کاملمان را ابراز کنیم و همچنین کلمات دلگرمکننده به شما تقدیم کنم که بتوانید از طرف ما برای مردم ایران ببرید. و مخصوصا، ما حمایت مردم اسپانیا را تقدیم میکنیم، چونکه در نهایت ما نمایندگان شهروندان اسپانیا هستیم و از شما میخواهیم که پیام عشق و حمایت ما را از جنگ و مبارزهتان برای آنها ببرید.
من قاطعانه اطمینان دارم که افرادی که خود را وقف کار سیاسی کردهاند، علاوه بر کلمات که ابزار کار ما هستند، متعهد هستند که کلمات را به واقعیتها تبدیل کنند و من امروز همراه با کلماتم به اینجا آمدهام، ولی میخواهم به شما بگویم که علاوه بر بیان کلمات ما میخواهیم آنها را بهعملکردهای محکم و پربار در پارلمان اسپانیا تبدیل کنیم تا دولت اسپانیا را به دموکراسی در ایران و آزادی و برابری زنان متعهد کنیم.
میخواهم رازی را به شما بگویم، ما یک حزب کوچک و جوان هستیم «اتحادیه پیشرفت و دموکراسی» فقط پنج سال سن دارد... این راز سربستهای نیست، یک واقعیت شناخته شده است، ولی امکانات مادی و انسانی ما محدود است، این بدان معنی است که فعالیتهای ما در امور خارجی بسیار محدود است. ما فقط میتوانیم به سه یا چهار کشور پوشش بدهیم، یکی از این کشورها ایران است. هیچ شکی در این نیست که ایران یکی از این کشورهاست. زیرا تمامی اصول حاکم بر سیاست خارجی اسپانیا و امور خارجه روی ایده دموکراسی و آزادی و حقوقبشر بنا شده است. و این سه کلمه با هم بهطور اجتنابناپذیر ما را به ایران رهنمون میکنند.
بنابراین در حد دامنهٴ محدود و محدودیتهای ما در رابطه با امکاناتمان، در پایان میخواهم داستانی را برای شما بگویم که بیش از هر چیز دیگری نشاندهنده احساسات ما است. احساسات ما در رابطه با نبرد و انگیزه شما.
در میانه جنگ داخلی اسپانیا، در سال 1936 وزیر بهداشت قبلی فدریکا مونتسنی برای دیدار با نخستوزیر فرانسه، لئون بلوم به آنجا رفت. این سفر برای گرفتن حمایت برای مردم اسپانیا بود که در جنگ داخلی خیلی زجر میکشیدند. در خاطرات وی نوشته شده که بعد از مدت زیادی که منتظر دیدار با نخستوزیر بود، وی در نهایت از اتاقی در قصر بیرون آمد و به سمت او رفت و او را در آغوش گرفت و در یک فضای پریشانی گفت: «ما در دردهای شما مشترک هستیم، ما در دردهای شما مشترک هستیم».
سپس برگشت و آنجا را دوباره ترک کرد. وقتی که او این جملات را یادداشت میکرد، نوشت که چگونه درهم شکسته بود و ناامیدی مردم اسپانیا را احساس میکرد. برای لئون بلوم گفتن همدردی با آنها که زجر میکشند یک دلیل این بود که از خودش احساس رضایت کند. میخواهم بگویم که ما واقعاً در دردهای شما مشترکیم، شما را در آغوش نمیکشیم که بعد به شما پشت کنیم. ما هنوز اینجا هستیم و شما میتوانید روی حمایت ما حساب کنید.
متشکرم.
(ادامه دارد)