بیش از دو سوم ذخایر نفت جهان در منطقه خلیج فارس قرار دارد، تنگه هرمز که دریای عمان را به خلیج فارس پیوند میدهد، محل عبور حدود 20درصد نفت جهان است. یک سوم نفت جهان که از مسیر دریا منتقل میشود، از تنگه هرمز عبور میکند. طول تنگه هرمز 989کیلومتر و عرض متوسط آن50کیلومتر است. عمق متوسط تنگه هرمز 50مترمیباشد. بیشترین عمق این تنگه 90متر است. تنگه هرمز یک گذرگاه بینالمللی است. مطابق کنوانسیون حقوق دریاها مصوب سال ۱۹۸۲، ایران مکلف به رعایت حقوق کشورهای ساحلی دیگر است. هر نوع اقدام رژیم ایران برای بستن تنگه هرمز نه بهعنوان اعلان جنگ که بهعنوان داخل شدن در جنگ علیه کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس و نیز کشورهایی که در منطقه دارای منافعی هستند؛ تلقی خواهد شد
سؤال - در مورد اهمیت تنگه هرمز خیلی بحث میشود، ولی آیا واقعاً اهمیت اون فقط به این هست که محل عبور 20درصد نفت جهان هست؟
پاسخ: نفت عامل بسیار مهمی است بهدلیل نیاز کشورهای صنعتی به آن بهویژه در شرایط رکود اقتصادی، اما اهمیت تنگه هرمز و به تبع آن خلیج فارس فراتر از فقط مقوله نفت هست. بهدلیل اوضاع سیاسی و امنیتی این منطقه، دارای یک اهمیت استراتژیک است، منطقهیی بسیار پرتنش و آبستن انواع بحرانها، بیدلیل نیست که ناوگان پنجم آمریکا در این منطقه و در بحرین مستقر هست.
کشورهای این منطقه، عراق است که دارای موقعیتی شکننده و لرزان است و هنوز از عوارض جنگ رنج میبرد. کویت با عراق هنوز مسألهاش حل نشده است. مسأله بحرین هست. افغانستان هست که بیش از 130هزار سرباز ناتو در آن مستقرند و تدارکاتش در اساس از طریق جنوب و پاکستان میرسد ، رژیم هست با برنامه اتمی و تهدیدهاش برای تمای کشورهای این منطقه.
علاوه بر مواردی که گفته شد، یک عنصر هم اقتصادی است. این منطقه بازار مهمی با چند صد میلیارد دلار درآمد در سال است، بازار مهم برای اقتصادهای بزرگ، برای آمریکا و اروپا و برای چین، مخصوصاً در دوره بحران اقتصادی این اهمیت بیشتری پیدا میکند، یک قلم فقط خریدهای تسلیحاتی از جانب کشورهای این منطقه سر به دهها میلیارد دلار میزنه. فقط عربستان قراردادهای بیش از سی میلیارد دلاری دارد، امارات متحده، کویت، بحرین قراردادهای کلان، علاوه بر این، صادرات سایر کالاها و تکنولوژی به این منطقه سربه دهها میلیارد دلار میگذارد. بهعنوان مثال امارات متحده عربی سرپل کالاهای وارداتی است در ابعادی چند ده میلیاردی، این وضعیت اهمیت منطقه خلیج فارس و تنها آبراهش یعنی تنگه هرمز رو مضاعف میکند.
سؤال: با بستن تنگه هرمز چه پیش میآید؟
پاسخ: این کار خودکشی است. شلیک به خود است. چون اولاً که شاهراه حیاتی خودش، یعنی محل صدور نفت خودش را خواهد بست، که تنها منبع درآمدش است. ثانیاً توان نظامی رژیم برای چنین حرکتی در برابر این همه ناوهواپیمابر و تجهیزات پیشرفته در خلیج فارس چند روز هم دوام نمیآورد.
هارلن اولمان، کارشناس امور نظامی در مرکز مطالعات ناتو از واشینگتن درباره تهدیدهای رژیم ایران برای بستن تنگه هرمز میگوید: اگر درگیری نظامی رخ دهد برای رژیم ایران فاجعهبار خواهد بود. بستن تنگه هرمز انگار شلیک به پای خود است چرا که با واکنش نظامی کشورهای غربی مواجه خواهد شد.
ممکن است رژیم با یک حرکت ایذایی، با مین کاری یا پرتاب موشک اخلال ایجاد کند، اما برای چه مدت؟ چند ساعت، چند روز؟ الآن خلیج فارس پر از ناوهای مینروب و ناوهای جنگی است. بلافاصله پاکسازی میکنند. مسأله به همین هم محدود نمیشود تمامی تأسیسات سپاه در منطقه رو در هم میکوبند. طبق طرحهایی که پنتاگون تهیه کرده و برخی از آنها در رسانههای آمریکایی نظیر نیویورک تایمز چاپ شده، چنین حرکتی دست آمریکا را برای هدف قرار دادن اهداف رژیم در داخل ایران، پایگاههای نظامی، مراکز هستهیی، و… … باز میگذارد
یعنی شروع با یک جرقه است یا یک حرکت ایذایی که البته رژیم بعید است دست از پا خطا کند، ولی عواقب و پیامدها آن مشخص نیست، به همین دلیل میگویند برای رژیم عواقب آن فاجعهبار است یا خودکشی است.
پس از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اروپا و تحریم بانک مرکزی رژیم توسط آمریکا، مقامهای ارشد آمریکایی از اعزام نیروهای تازه نظامی به خلیجفارس بهمنظور جلوگیری از بسته شدن احتمالی تنگه هرمز و همچنین تقویت قابلیت حمله به مناطق داخلی ایران، در صورت بروز درگیری نظامی، خبر دادند.
روزنامه نیویورکتایمز روز سهشنبه ۱۳ تیر از قول مقامهای ارشد وزارت دفاع آمریکا نوشت: نیروی دریایی ایالات متحده هماینک تعداد ناوهای مینیاب خود در منطقه را دوبرابر کرده و به هشت فروند رسانده است. همچنین برای تقویت نیروی تهاجمی ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه، هواپیماهای رادارگریز اف-۲۲ و اف-۱۵سی، به سوی پایگاههای آمریکا در خلیجفارس پرواز کردهاند.
یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا به نیویورکتایمز گفت که پیام این تقویت نیرو برای رژیم ایران این است که «فکر بستن تنگه هرمز را از سر بهدر کنید».
سؤال: این روزها شاهد تغییر لحن مقامهای رژیم ایران در مورد تنگه هرمز هستیم، چرا؟
پاسخ: این تغییر لحن نیست، عقبنشینی و جا زدن هست. چند روز قبل حدود صد نماینده مجلس ارتجاع یک طرح دوفوریتی به مجلس دادند که تنگه هرمز را ببنیدیم، اولاً پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس بلافاصله گفت این طرح هنوز در مجلس اعلام وصول نشده و چنین چیزی در دستور کار نیست. فلاحتپیشه رئیس سابق کمیته روابط خارجی مجلس رژیم هم در مورد تهدید بستن تنگه هرمز هشدار داد و گفت که این شعارها نظام را به سمت جنگ میبرد. سخنگوی وزارتخارجه رژیم هم گفت ما با مجلس در این مورد بحثی نکردیم و امنیت این آبراه رو تأمین میکنیم. اما جالبتر از همه موضع پاسدار حسن فیروز آبادی بود رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم روز هفده تیر گفت: ”ما این شاهراه مهم را نمیبندیم و دچار اختلال نمیکنیم“. یعنی حتی از تهدیدهای توخالی هم که کرده بودند، عقبنشینی کردند.
سؤال: واکنش کشورهای منطقه به تهدیدهای رژیم چه هست؟ آیا این تهدیدها ترس و نگرانی ایجاد نمیکند؟
پاسخ: هم شورای همکاری خلیج فارس و هم سران کشورهای منطقه مستمر این تهدیدهای رژیم را محکوم کردند که جلودار این کشورها هم عربستان است. عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس بارها به رژیم ایران هشدار داده است که بستن تنگه هرمز غیرقابلقبول است. سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان همین نکات را تکرار کرده است. آنها تهدیدهای رژیم را جدی گرفتند و به همین خاطر گفتند بهدنبال تشکیل یک بلوک یا اتحادیه هستند با همه ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی اقدامهای عملی مشخص هم کردند. یک قلم عربستان علناً اعلام کرده و البته عملی هم کرده که جای خالی نفت رژیم را که تحریم شده پر میکنم و پر کرده است. حتی سراغ مشتریهای رژیم رفته و تضمین داد که نفت آنها را تأمین خواهد کرد.
سؤال: سایر اقدامهای عملی برای مقابله با تهدیدهای رژیم برای صدور نفت چیست؟
پاسخ: هم عربستان و هم امارات متحده عربی با کشیدن خطوط لوله وابستگی خودشون رو به تنگه هرمز کم کردند. مثلاً امارات متحده امارات چنین خط لولهیی رو به فجیره کشیده. فجیره بهزودی به یکی از مسیرهای جدید و حیاتی خروج نفت خام به مقصد بازارهای جهان تبدیل میشود.
نفت میادین مستقر در بیابان ابوظبی از طریق خط لوله جدید امارات، سیصد وهشتاد کیلومتر را در روی زمین و از طریق مناطق کوهستانیهاجر برای رسیدن به این فجیره در کرانه اقیانوس هند طی میکند.
عربستان سعودی هم در حال حاضر تلاش میکند با انتقال نفت تولیدی از میادین خود در خلیج فارس به بنادر دریای سرخ، از تنگه هرمز صرفنظر کند. عربستان الآن هم از خط لولهیی که عراق در دوران جنگ از مسیر عربستان به دریای سرخ کشیده بود برای این منظور استفاده میکند که باید ظرفیت آن را بالا ببرد.
سؤال: اگر رژیم تهدیدهایش را پس گرفته است آیا بسته شدن تنگه دیگر باعث دغدغه خاطر نیست؟
پاسخ: خیر! بستن تنگه همه مسأله نیست. یا بهتره بگوئیم علت نیست و معلوله است. بنابراین باید ببینیم علت اصلی ناامنی و تهدید در منطقه که یکی از عوارضش بسته شدن تنگه هرمز است چیست؟
تهدید اصلی این منطقه که همه کشورهای منطقه روی آن تأکید دارند رژیم آخوندی و سیاستهای توسعهطلبانه و جنگافروزانهاش است. مؤسسه بروکینگز در آمریکا یک ارزیابی جالبی در این باره کرده و میگوید:
- طرح امنیتی جدید منطقه خلیج فارس باید در مقابل دو تهدید بایستد:
١. ایرانی مجهز به سلاح هستهیی که بهدنبال تسلط بر کشورهای منطقه است
٢. عراقی که آیندهاش نامعلوم است، و ممکن است ثبات منطقه را به هم بزند یا با عقبگرد گرفتار جنگ داخلی شود یا تبدیل به حکومت دیکتاتوری جدیدی شود. حکومتی که ممکن است به خشونت دست بزند و با رژیم ایران روابط نزدیکی برقرار کند.
سؤال - در مورد اهمیت تنگه هرمز خیلی بحث میشود، ولی آیا واقعاً اهمیت اون فقط به این هست که محل عبور 20درصد نفت جهان هست؟
پاسخ: نفت عامل بسیار مهمی است بهدلیل نیاز کشورهای صنعتی به آن بهویژه در شرایط رکود اقتصادی، اما اهمیت تنگه هرمز و به تبع آن خلیج فارس فراتر از فقط مقوله نفت هست. بهدلیل اوضاع سیاسی و امنیتی این منطقه، دارای یک اهمیت استراتژیک است، منطقهیی بسیار پرتنش و آبستن انواع بحرانها، بیدلیل نیست که ناوگان پنجم آمریکا در این منطقه و در بحرین مستقر هست.
کشورهای این منطقه، عراق است که دارای موقعیتی شکننده و لرزان است و هنوز از عوارض جنگ رنج میبرد. کویت با عراق هنوز مسألهاش حل نشده است. مسأله بحرین هست. افغانستان هست که بیش از 130هزار سرباز ناتو در آن مستقرند و تدارکاتش در اساس از طریق جنوب و پاکستان میرسد ، رژیم هست با برنامه اتمی و تهدیدهاش برای تمای کشورهای این منطقه.
علاوه بر مواردی که گفته شد، یک عنصر هم اقتصادی است. این منطقه بازار مهمی با چند صد میلیارد دلار درآمد در سال است، بازار مهم برای اقتصادهای بزرگ، برای آمریکا و اروپا و برای چین، مخصوصاً در دوره بحران اقتصادی این اهمیت بیشتری پیدا میکند، یک قلم فقط خریدهای تسلیحاتی از جانب کشورهای این منطقه سر به دهها میلیارد دلار میزنه. فقط عربستان قراردادهای بیش از سی میلیارد دلاری دارد، امارات متحده، کویت، بحرین قراردادهای کلان، علاوه بر این، صادرات سایر کالاها و تکنولوژی به این منطقه سربه دهها میلیارد دلار میگذارد. بهعنوان مثال امارات متحده عربی سرپل کالاهای وارداتی است در ابعادی چند ده میلیاردی، این وضعیت اهمیت منطقه خلیج فارس و تنها آبراهش یعنی تنگه هرمز رو مضاعف میکند.
سؤال: با بستن تنگه هرمز چه پیش میآید؟
پاسخ: این کار خودکشی است. شلیک به خود است. چون اولاً که شاهراه حیاتی خودش، یعنی محل صدور نفت خودش را خواهد بست، که تنها منبع درآمدش است. ثانیاً توان نظامی رژیم برای چنین حرکتی در برابر این همه ناوهواپیمابر و تجهیزات پیشرفته در خلیج فارس چند روز هم دوام نمیآورد.
هارلن اولمان، کارشناس امور نظامی در مرکز مطالعات ناتو از واشینگتن درباره تهدیدهای رژیم ایران برای بستن تنگه هرمز میگوید: اگر درگیری نظامی رخ دهد برای رژیم ایران فاجعهبار خواهد بود. بستن تنگه هرمز انگار شلیک به پای خود است چرا که با واکنش نظامی کشورهای غربی مواجه خواهد شد.
ممکن است رژیم با یک حرکت ایذایی، با مین کاری یا پرتاب موشک اخلال ایجاد کند، اما برای چه مدت؟ چند ساعت، چند روز؟ الآن خلیج فارس پر از ناوهای مینروب و ناوهای جنگی است. بلافاصله پاکسازی میکنند. مسأله به همین هم محدود نمیشود تمامی تأسیسات سپاه در منطقه رو در هم میکوبند. طبق طرحهایی که پنتاگون تهیه کرده و برخی از آنها در رسانههای آمریکایی نظیر نیویورک تایمز چاپ شده، چنین حرکتی دست آمریکا را برای هدف قرار دادن اهداف رژیم در داخل ایران، پایگاههای نظامی، مراکز هستهیی، و… … باز میگذارد
یعنی شروع با یک جرقه است یا یک حرکت ایذایی که البته رژیم بعید است دست از پا خطا کند، ولی عواقب و پیامدها آن مشخص نیست، به همین دلیل میگویند برای رژیم عواقب آن فاجعهبار است یا خودکشی است.
پس از اجرایی شدن تحریمهای نفتی اروپا و تحریم بانک مرکزی رژیم توسط آمریکا، مقامهای ارشد آمریکایی از اعزام نیروهای تازه نظامی به خلیجفارس بهمنظور جلوگیری از بسته شدن احتمالی تنگه هرمز و همچنین تقویت قابلیت حمله به مناطق داخلی ایران، در صورت بروز درگیری نظامی، خبر دادند.
روزنامه نیویورکتایمز روز سهشنبه ۱۳ تیر از قول مقامهای ارشد وزارت دفاع آمریکا نوشت: نیروی دریایی ایالات متحده هماینک تعداد ناوهای مینیاب خود در منطقه را دوبرابر کرده و به هشت فروند رسانده است. همچنین برای تقویت نیروی تهاجمی ناوهای هواپیمابر آمریکا در منطقه، هواپیماهای رادارگریز اف-۲۲ و اف-۱۵سی، به سوی پایگاههای آمریکا در خلیجفارس پرواز کردهاند.
یک مقام ارشد وزارت دفاع آمریکا به نیویورکتایمز گفت که پیام این تقویت نیرو برای رژیم ایران این است که «فکر بستن تنگه هرمز را از سر بهدر کنید».
سؤال: این روزها شاهد تغییر لحن مقامهای رژیم ایران در مورد تنگه هرمز هستیم، چرا؟
پاسخ: این تغییر لحن نیست، عقبنشینی و جا زدن هست. چند روز قبل حدود صد نماینده مجلس ارتجاع یک طرح دوفوریتی به مجلس دادند که تنگه هرمز را ببنیدیم، اولاً پاسدار علی لاریجانی رئیس مجلس بلافاصله گفت این طرح هنوز در مجلس اعلام وصول نشده و چنین چیزی در دستور کار نیست. فلاحتپیشه رئیس سابق کمیته روابط خارجی مجلس رژیم هم در مورد تهدید بستن تنگه هرمز هشدار داد و گفت که این شعارها نظام را به سمت جنگ میبرد. سخنگوی وزارتخارجه رژیم هم گفت ما با مجلس در این مورد بحثی نکردیم و امنیت این آبراه رو تأمین میکنیم. اما جالبتر از همه موضع پاسدار حسن فیروز آبادی بود رئیس ستاد کل نیروهای مسلح رژیم روز هفده تیر گفت: ”ما این شاهراه مهم را نمیبندیم و دچار اختلال نمیکنیم“. یعنی حتی از تهدیدهای توخالی هم که کرده بودند، عقبنشینی کردند.
سؤال: واکنش کشورهای منطقه به تهدیدهای رژیم چه هست؟ آیا این تهدیدها ترس و نگرانی ایجاد نمیکند؟
پاسخ: هم شورای همکاری خلیج فارس و هم سران کشورهای منطقه مستمر این تهدیدهای رژیم را محکوم کردند که جلودار این کشورها هم عربستان است. عبداللطیف الزیانی دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس بارها به رژیم ایران هشدار داده است که بستن تنگه هرمز غیرقابلقبول است. سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان همین نکات را تکرار کرده است. آنها تهدیدهای رژیم را جدی گرفتند و به همین خاطر گفتند بهدنبال تشکیل یک بلوک یا اتحادیه هستند با همه ابزارهای سیاسی، نظامی و اقتصادی اقدامهای عملی مشخص هم کردند. یک قلم عربستان علناً اعلام کرده و البته عملی هم کرده که جای خالی نفت رژیم را که تحریم شده پر میکنم و پر کرده است. حتی سراغ مشتریهای رژیم رفته و تضمین داد که نفت آنها را تأمین خواهد کرد.
سؤال: سایر اقدامهای عملی برای مقابله با تهدیدهای رژیم برای صدور نفت چیست؟
پاسخ: هم عربستان و هم امارات متحده عربی با کشیدن خطوط لوله وابستگی خودشون رو به تنگه هرمز کم کردند. مثلاً امارات متحده امارات چنین خط لولهیی رو به فجیره کشیده. فجیره بهزودی به یکی از مسیرهای جدید و حیاتی خروج نفت خام به مقصد بازارهای جهان تبدیل میشود.
نفت میادین مستقر در بیابان ابوظبی از طریق خط لوله جدید امارات، سیصد وهشتاد کیلومتر را در روی زمین و از طریق مناطق کوهستانیهاجر برای رسیدن به این فجیره در کرانه اقیانوس هند طی میکند.
عربستان سعودی هم در حال حاضر تلاش میکند با انتقال نفت تولیدی از میادین خود در خلیج فارس به بنادر دریای سرخ، از تنگه هرمز صرفنظر کند. عربستان الآن هم از خط لولهیی که عراق در دوران جنگ از مسیر عربستان به دریای سرخ کشیده بود برای این منظور استفاده میکند که باید ظرفیت آن را بالا ببرد.
سؤال: اگر رژیم تهدیدهایش را پس گرفته است آیا بسته شدن تنگه دیگر باعث دغدغه خاطر نیست؟
پاسخ: خیر! بستن تنگه همه مسأله نیست. یا بهتره بگوئیم علت نیست و معلوله است. بنابراین باید ببینیم علت اصلی ناامنی و تهدید در منطقه که یکی از عوارضش بسته شدن تنگه هرمز است چیست؟
تهدید اصلی این منطقه که همه کشورهای منطقه روی آن تأکید دارند رژیم آخوندی و سیاستهای توسعهطلبانه و جنگافروزانهاش است. مؤسسه بروکینگز در آمریکا یک ارزیابی جالبی در این باره کرده و میگوید:
- طرح امنیتی جدید منطقه خلیج فارس باید در مقابل دو تهدید بایستد:
١. ایرانی مجهز به سلاح هستهیی که بهدنبال تسلط بر کشورهای منطقه است
٢. عراقی که آیندهاش نامعلوم است، و ممکن است ثبات منطقه را به هم بزند یا با عقبگرد گرفتار جنگ داخلی شود یا تبدیل به حکومت دیکتاتوری جدیدی شود. حکومتی که ممکن است به خشونت دست بزند و با رژیم ایران روابط نزدیکی برقرار کند.