728 x 90

كهكشان,

دیدار نیوت گینگریچ رئیس پیشین کنگره آمریکا کاندیدای ریاست‌جمهوری با رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت

-

نیوث گینگریج
نیوث گینگریج
نیوت گینگریج رئیس پیشین کنگره آمریکا، که امسال از کاندیدا های حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست‌جمهوری بود، صبح یکشنبه 4تیرماه با رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی در محل اقامت ایشان در اورسور اواز دیدار و گفتگو کرد.
آقای گینگریج از میهمانان گردهمایی ایرانیان در23ژوئن بود ولی از آن جا که به علت شرایط جوی و تأثیر آن بر پرواز از آمریکا به اروپا، نتوانسته بود در گردهمایی شرکت کند، پیامی به این گردهمایی فرستاد.

سخنرانی آقای گینگریچ:
قبل از هر چیز بگذارید بگویم اگر می‌دانستم که چنین استقبال گرمی خواهد بود، تلاش می‌کردم که شب جمعه به این‌جا شنا کنم و پروازم را لغو می‌کردم. همه دوستانم از آمریکا که من صبح وقتی رسیدم آنها را دیدم، به من گفتند عجب گردهمایی شگفت‌انگیز و قدرتمندی دیروز داشته‌اید. وقتی که من برخی ویدئوها را در مسیرم به این‌جا در هتل، دیدم باید بگویم خانم رئیس‌جمهور رجوی آن شور و علاقه‌یی که در جلسه نسبت به شما ابراز شد، نسبت به علاقه‌یی که من برای رسیدن به این‌جا داشتم، ثانوی بود.
ولی، من از سازمان شما می‌خواهم که منتخبی از 20 تا 30دقیقه آن را تهیه کنند و در منطقه واشینگتن.دی.سی روی آنتن ببرند، با این امید که برخی در وزارت‌خارجه ممکن است این حقیقت را ببینند که این یک جنبش جهانی گسترده برای آزادی در ایران است و هیچ چیز تشابهی با توصیفات وزارت‌خارجه آمریکا ندارد.
من فکر می‌کنم کاری که شما دیروز کردید، تاریخی و خارق‌العاده بود و از این بابت باید مورد توجه قرارگیرد که هر کس که در ایالات متحده تصمیمات سیاست خارجی را می‌گیرد، دریابد که این جنبش چقدر بزرگ و چقدر گسترده است و در چه ابعادی از حمایت دو حزبی در خود آمریکا برخوردار است. برنامه بسیار موفقیت‌آمیز دیروز شما از نظر من واقعاً ستودنی است. اکنون اجازه بدهید به اختصار در مورد سه موضوع صحبت کنم.
من این نکات را با ملاحظات انسانی می‌گویم چرا که بر خلاف خیلی از شما در این زمینه متخصص نیستم. من تاریخدان هستم ولی این موضوعی است که من مدت زیادی در طول حیاتم با آن زندگی کرده‌ام.
فکر کنم که اول باید درباره طبیعت دیکتاتوری حاکم بر ایران صحبت کنم.
صحبت دوم در مورد اهداف صحیح استراتژیکی آمریکا در برابر این دیکتاتوری است.
و سوم در مورد چالشهای مشخص و فوری در کمپ اشرف و کمپ لیبرتی.
در مورد طبیعت این دیکتاتوری، ابتدا مارک بردن یک خبرنگار آمریکایی بود که او کتابی به اسم «مهمان آیت‌الله» نوشت که بررسی بحران گروگان‌گیری ۱۹۷۹-۱۹۸۰ است. چرا که اولین حملات رژیم ایران علیه آمریکا را به تصویر کشیده بود و حرفش این بود که رژیم خمینی، همین دیکتاتوری که ادامه دارد، گیج نیست، این یک دیکتاتوری است که می‌خواهد یک ساختار قدرت را نه تنها بر مردم ایران و مردم خلیج فارس بلکه در سراسر جهان بسازد. این دیکتاتوری دست‌اندرکار سرکوب است، ضد حقوق‌بشر است و فعالیتهایی دارد که قابل‌تحمل نیستند و این برای سازمان ملل خجالت‌آور است که آنها به تعامل با این دیکتاتوری که گویی یک دولت معمولی است ادامه می‌دهند، چرا که واقعیت آنها، این‌طور نیست.
بنابراین گام اول بسیار ساده است، ما هرگز به صلح و عدالت در این منطقه دست نخواهیم یافت؛ تا وقتی که این دیکتاتوری پابرجا باشد.
این موضوع من را به نکته دوم می‌رساند، و این‌که استراتژی آمریکا چه چیزی باید باشد. اهداف ما نباید تمرکز روی سلاح اتمی‌باشد، اهداف ما نباید تمرکز روی قراردادهای استراژیک موقت باشد، اهداف ما باید تمرکز روی کمک به مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری و ازبین‌بردن آن باشد.
من بر این باورم که ما باید یک استراتژی داشته باشیم و با هر هم‌پیمانی در خارج و داخل کشور، کار کنیم. کسانی که خواستار دیدن حق آزادی مردم ایران هستند، خواستار حق انتخابات آزاد، خواستار تساوی و حقوق کامل زنان هستند و این حق را داشته باشند که از مأموران مخفی نترسند. بدون نگرانی از شکنجه، بدون نگرانی از اعدام و ما باید به تحقق چنین ایرانی متعهد باشیم.

نهایتاً ، ایالات متحده باید قاطعانه در مورد کمپ اشرف و لیبرتی دخالت کند، ما مسئولیت اخلاقی داریم، ما به‌عنوان ایالات متحده تعهد دادیم، انسانهایی به ما اعتماد کردند، انسانهایی از ما حفاظت کردند، افسران ما که در آنجا بودند بارها و بارها حقیقت را گفته بودند، من بر این باورم که کنگره ایالات متحده باید به وزارت‌خارجه فرمان بدهد و روی دخالت ما اصرار کند. ما باید این را با دولت عراق به یک موضوع عمده تبدیل کنیم. این دولتی است که در بسیاری جهات به رژیم ایران نزدیکتر است، تا به آمریکا، دولتی که من فکر می‌کنم در زمینه ارزشهایی که به آن باور داریم، بسیار غیرقابل اعتماد است. ما باید یک بازنگری داشته باشیم چرا که آنچه در کمپ لیبرتی به‌وقوع می‌پیوندند، یک خیانت بزرگ به تعهد آمریکا در برابر کسانی است که به‌صورت فعال در زمانی که ما به کمک آنها نیاز داشتیم به ما کمک کردند، بنابراین من می‌توانم به شما تضمین بدهم که من این پیام را با خود به کشورم خواهم برد
ولی بگذارید یک چیز دیگر در مورد مبارزه بزرگی که رئیس‌جمهور رجوی و همه هواداران وی و دیگران به پیش برده‌اند بگویم، می‌دانم که برخی اوقات همه چیز ناامید کننده و نگران‌کننده می‌شود، من 3 کتاب در مورد جرج واشینگتن خوانده‌ام. در روز کریسمس ۱۷۷۶ ارتش آمریکا از 30هزار به ۲۵۰۰هزار کاهش یافته بود. یک سوم کفش نداشتند، آنها پاهایشان را با کیسه می‌پوشاندند و وقتی که رژه می‌رفتند پایشان خون می‌آمد. آنها از جان گذشته بودند، جورج واشینگتن از یک رودخانه یخ زده در توفان و برف عبور کرد، آنها 9 مایل را در تاریکی در شب پیاده رفتند، تا یک یگان نظامی را غافلگیر کنند تا برای زنده نگاه داشتن انقلاب نوعی پیروزی به‌دست بیاورند. کلمه عبور سری آنها در آن شب، یا مرگ یا پیروزی بود. آنها همین منظور را داشتند. انقلاب به یک تار مو بند بود. آنها پیروز شدند. آنها آن یگان آلمانی را غافلگیر کردند. آنها 800 سرباز را دستگیر کردند و تنها یک آمریکایی کشته شد، ولی این داستان دو بخش دارد، می‌خواهم این را بگویم چرا که بعضاً آدم نگاه می‌کند و می‌گوید، شرایط ما خیلی سخت است، این جنگ تا ۱۷۸۳ به پایان نرسید و ادامه داشت، در حالیکه این واقعه در کریسمس ۱۷۷۶رخ داده بود. بنابراین به‌رغم همه قهرمانیها، همه شجاعتها همه ریسک پذیریها، تنها کاری که آنها در آن لحظه کردند این بود که از شکست جلوگیری کنند، من این داستان را به این دلیل می‌گویم که آزادی بعضاً نیاز به مبارزات عمیقی دارد، آزادی به فداکاریهای بزرگ و صبر زیاد نیاز دارد، ولی آزادی نخواهد آمد، الا این‌که انسانها شجاعت، تعهد و دیسیپلین لازم را به یک بعد کلیدی در زندگی‌شان تبدیل کنند.
جدای از گردهمایی عظیمی که دیروز داشتید، شما در آستانه روشن کردن یک شعله هستید، شعله‌یی که می‌تواند روح آزادی را فروزان کند، می‌تواند بقیه جهان را قانع کند که علیه دیکتاتوری در کنار شما باشند، و این را اثبات کند که دیکتاتوری نمی‌تواند بماند. من شما را به‌خاطر شجاعتتان می‌ستایم. شما را به‌خاطر آزادگی‌تان می‌ستایم. من رهبر شما را به‌خاطر کار عظیمی که انجام داده است و پافشاری و شجاعت اش می‌ستایم. این مایه افتخار من است که در این جا حضور دارم و صادقانه بگویم که این استقبال چیزی نیست که من هرگز آن فراموش کنم. با تشکر فراوان.

سخنان رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت:
مایلم گرمترین تشکراتم را به‌خاطر حضور شما در این‌جا و همچنین به‌خاطر مواضع قوی شما رودرروی رژیم ملاها و دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران، ابراز کنم.
شما می‌دانید که برای مردم ایران و مقاومت ایران و مجاهدان اشرف و لیبرتی، مواضع قوی شما رودرروی رژیم آخوندها بسیار مهم و با ارزش است، چرا که شما بیش از من و ما مطلعید که رژیم آخوندها نه فقط تهدیدی برای مردم ایران، بلکه تهدیدی برای همه جهان است و تهدیدی است برای صلح و آرامش بین‌المللی. به همین دلیل، من فکر می‌کنم مردم ایران در هر کجا که باشند به خوبی از مواضع قوی شما در این زمینه مطلع اند و اطمینان دارم که روزی ما خواهیم توانست شما را بعد از سرنگونی رژیم آخوندها به ایران دعوت کنیم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/1c72a9a9-6016-4c23-85ab-b8c7cbf9657a"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات