728 x 90

-

یزدان حاج حمزه- کدام یک از دو طرف «مسابقه» را خواهد برد؟

-

یزدان حاج‌حمزه
یزدان حاج‌حمزه
۱۲ اسفند ۱۳۹۰
درگیری غرب با رژیم ایران، بر سر فعالیتهای اتمی خطرناک این رژیم، در عرصه عمل، به مسابقه‌یی جنگی مانند شده که در یکطرف آن رژیم ایران به رهبری خامنه‌ای قرار دارد، که تمام قوای خود را به کار انداخته تا، قبل از آن که زیر فشار تحریم از پای درآید، اجزاء لازم برای تولید بمب اتمی را آماده کند. در طرف دیگر آمریکا و اروپا قرار دارند که با حربه تحریمهای خاص خود و به‌طور مشخص تحریم نفتی رژیم ایران، به میدان آمده‌اند تا با توسل به مؤثرترین حربه غیرنظامی، جلوی پیشروی و دستیابی این رژیم به بمب اتمی را بگیرند. سرانجام این درگیری برای جامعه ایران، برای کشورهای منطقه و برای کل جهان اهمیت تعیین کننده دارد، اما این سرانجام قابل پیش‌بینی نیست. به همین علت این سؤال برای همه مطرح است که کدام یک از دو طرف این «مسابقه» جنگ گونه را می‌برد؟ این سؤال اساسی صرفاً با مراقبت و پیگیری وضعیت و موقعیت هر یک از دو طرف درمیدان مسابقه تا پایان خط مسابقه و ارزیابی نقاط قوت و ضعف آنها قابل بررسی است. در زیر با استناد به برخی از آخرین اسناد موجود به بررسی موقعیت فعلی هر یک ازدو طرف در این میدان می‌پردازیم.

الف – موضع و موقعیت رژیم ایران
خامنه‌ای رهبر رژیم ولایت فقیهی ایران کار هدایت و مدیریت مسابقه جنگی با غرب در پیشبرد فعالیتهای اتمی این رژیم را از دست احمدی‌نژاد درآورده و شخصاً به عهده گرفته و اسناد و شواهد گویای آنند که رهنمودهای زیر راهنمای عمل کارگزارانش کرده است:
۱- پیشروی به سمت هدف با دیپلوماسی «چراغ خاموش»
خامنه‌ای مدیریت فعلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و بازرسانی را که این آژانس به ایران می‌فرستد را نیز همراه و هم جبهه غرب می‌داند و به کارکزارانش دستور داده که کماکان بر مواضع خود به‌خصوص در مورد مخفی نگاهداشتن جنبه نظامی فعالیتهای هسته‌یی رژیم بایستند زیرا به نظر او کمترین عقب‌نشینی از این مواضع، خارجیها را به سمت وارد آوردن فشارهای بیشتر سوق می‌دهد. به همین علت است که می‌بینیم، به‌رغم ابراز تمایل به همکاری با هیأت بازرسی آژانس و به‌رغم اعلام آمادگی برای نشستن بر سر میز مذاکره با قدرتهای عضو گروه ۱+۵، به گزارش اخیر آژانس در عمل ذره‌یی به خواست بازرسان آژانس تن نمی‌دهند و درب مکانهای نظامی مشکوکی مثل پارچین را به روی آنها باز نمی‌کنند. حال آن که آژانس عکسهای ماهواره‌یی و اطلاعات متعددی در دست دارد که بر تمرکز بخشی از بعد نظامی فعالیتهای هسته‌یی رژیم در این مکان، دلالت دارند. عدم همکاری رژیم با آژانس صرفاً به جلوگیری از بازرسی آنها از مکانهایی مثل پارچین محدود نمی‌شود. رژیم به هیچ‌یک از سؤالات بازرسان شامل ۶۵ سؤال مستند مربوط به بعد نظامی فعالیتهایش، استخدام یکی از دانشمندان هسته‌یی شوروی سابق و گم شدن نزدیک به ۲۰ کیلو فلز اورانیوم که قبلاً در آزمایشگاه جابربن حیان بوده و کاربرد نظامی دارد، نیز پاسخ نمی‌دهد.

2- پیشروی با حد اکثر سرعت
در مورد فعالیتهای بالنسبه آشکار هسته‌یی رژیم ایران بنا بر گزارش ۲۴فوریه ۲۰۱۲ آژانس، تهیه اورانیوم غنی شده که می‌تواند به مصرف سوخت و خرج انفجاری بمب اتمی برسد، با آهنگی به‌شدت بیشتر از گذشته افزایش یافته است. به‌طوری که در فاصله سه ماهه بین دو گزارش آژانس (نوامبر ۲۰۱۱ تا پایان فوریه ۲۰۱۲) رژیم سرعت تهیه اورانیوم غنی شده با غنای ۲۰ درصد را سه برابر کرده و تا تاریخ تهیه آخرین گزارش آژانس، ۱۰۹ کیلو اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد انبار کرده که می‌تواند سریع‌تر به اورانیوم با غلظت ۹۰ درصد که خرج انفجاری بمب است تبدیل شود. در همین فاصله سه ماهه رژیم ۲۶۰۰ دستگاه ماشین سانتریفوژ جدید نصب کرده و به کار انداخته که همراه با سانتریفوژهای قبلی‌اش، شب و روز به کار غنی‌سازی اورانیوم مشغولند (در جمع حدود ۹ هزار سانتریفوژ). آژانس در آخرین گزارش خود بر انباشت ۵/۵ تن اورانیوم غنی شده زیر۵ درصد توسط رژیم ایران نیز گواهی می‌دهد که با آن می‌توان خرج انفجار۴ بمب اتمی را آماده کرد. با آن که از بخش مخفی و بعد نظامی فعالیتهای اتمی رژیم گزارشی دردسترس نیست، شتاب بخشیدن به این بخش از فعالیتها، علی القاعده، باید بیشتر از بخش علنی مورد توجه قرار گرفته با شد.

3 - شکاف اندازی در جبهه‌بندی تحریم نفتی
شگرد رژیم برای ایجاد شکاف در جبهه‌بندی که جهت تحریم خرید نفت ازایران شکل گرفته توسل به تهدید نظامی برای افزایش قیمت نفت است. نسبت به افزایش قیمت نفت همه زمامداران کشورهای صنعتی و به‌خصوص دولت آمریکا در مقطع انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور حساسیت سیاسی - اقتصادی دارند. تهدید به بستن تنگه هرمز و انجام مانورهای نظامی رژیم در اطراف این گذرگاه مهم نفت مورد نیاز جهان، به همین منظور هم‌چنان دنبال می‌شود. در ضمن افزایش نسبی قیمت نفت در بازار بین‌المللی به رژیم این امکان را نیز می‌دهد که برای جلوگیری از گریز مشتریهای باقیمانده‌اش نفت ایران را ارزانتر از قیمتهای بازار به آنها بفروشد و مهلت بیشتری برای دریافت پول نفت از آنها قایل شود.

ب – وضعیت طرف خارجی
آمریکا و ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا، برای مقابله با فعالیتهای هسته‌یی خطرناک رژیم ایران، قرار است کارآترین حربه غیرنظامی خود، که همانا حربه تحریم خرید نفت از این رژیم باشد را از۲۸ ژوئن ۲۰۱۲ به کار برند. صرف تصمیم‌گیری قانونی آنها در این مورد، حتی پیش از اجرا، صادرات نفت ایران را در تنگنا انداخته است. به‌طوریکه مشتریان اروپایی نفت ایران برای اجرای تصمیمات شورای وزیران اتحادیه اروپا، پیشاپیش، به سمت قطع خرید از رژیم ایران روی آورده‌اند و مشتریان آسیایی نفت ایران (نظیر چین، ژاپن، هند، کره جنوبی)، تحت تأثیر تصمیم دولت آمریکا در مورد تحریم داد و ستد با بانک مرکزی ایران، عجالتاً به سمت کاهش خرید نفت ازایران کشانده شده‌اند. (رویتر، اول مارس ۲۰۱۲، به‌نقل از «مدیریت اطلاعات انرژی» واحد اطلاعاتی انرژی آمریکا).
بنا براین می‌بینیم جبهه تحریمی آمریکا و اروپا بالقوه این توان را دارد که سایر خریداران نفت ایران را نیز تا حدودی با خود همراه کند و تحریم نفتی رژیم ایران را به‌طور مؤثری گسترش دهد.
1-هدفگذاری و شیوه اعمال تحریم نفتی
گسترش و پیشبرد تحریم نفتی ایران توسط غرب به هدف فرسایش توان اقتصادی رژیم ایران و قبولاندن قطعنامه‌های سازمان ملل به این رژیم در حال شکل‌گیری است. اگر کار گسترش و پیشبرد تحریم نفتی رژیم ایران طبق محاسباتی که کرده‌اند پیش برود، پیش‌بینی می‌کنند که رژیم ایران حداکثر تا یک‌سال ونیم دیگر به‌لحاظ اقتصادی فلج می‌شود و در این شرایط احتمالاً با گرفتن امتیازهایی قطعنامه‌های سازمان ملل را بپذیرد. تا اینجای کار، آمریکا و اروپا در جهت تنگ کردن حلقه تحریم رژیم ایران در سطح بین‌المللی گامهای محسوسی برداشته‌اند و علاوه بر تحریم خرید نفت ایران توسط شرکتهای تابعه خود، بر سر راه معامله سایر شرکتهای نفتی با رژیم ایران مانع‌تراشی می‌کنند. این سیاست از طریق بستن راه انتقال پول نفت به بانکهای ایران به اجرا گذاشته شده است. در این راستا، آمریکا در جدید‌ترین اقدام خود «بانک اسلامی نور» مستقر در دبی را، که طبق برخی از برآورد ها طی ماههای اخیر واسطه انتقال حدود ۶۰ درصد از پول نفت به بانکهای ایران بوده، وادار کرده داد و ستد خود با بانکهای ایران را قطع کند. اروپا نیز در جهت بستن راه داد و ستد اینترنتی بانکهای ایران بانکهای خارجی به پیش می‌رود. (این اقدام اروپا از طریق لغو عضویت بانک مرکزی و بانکهای ایران در شبکه جهانی «سوییفت» مستقر در بلژیک انجام می‌گیرد)

۲- پاشنه آشیل تحریم نفتی
افزایش قیمت نفت در بازار بین‌المللی، چالشی است که ممکن است در مقاطعی، نظیر مقطع انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، دست و بال رهبر تحریم نفتی رژیم ایران یعنی دولت آمریکا را، در کار پیشبرد این تحریم به بندد. (بهای نفت برنت دریای شمال در ساعتهای پایانی روز پنجشنبه اول مارس ۲۰۱۲ به بشکه‌ای ۱۲۸ دلار افزایش یافت که از ژوییه سال ۲۰۰۸ بی‌سابقه بوده است). باراک اوباما اجرای مورد به مورد قانون تحریم نفتی غیرمستقیم رژیم ایران را، که ازطریق تحریم داد وستد با بانک مرکزی ایران صورت می‌گیرد، مشروط به وضعیت بازار نفت کرده است و قرار است در مورد چند و چون اجرای این قانون برپایه گزارش «اداره اطلاعات انرژی آمریکا» تصمیم بگیرد. به این ترتیب به نظر می‌رسد آمریکا در فضای تحریم نفتی ایران برای افزایش قیمت نفت خط سرخی داشته باشد. و اوباما با توجه به این خط می‌تواند هر موقعی که مصلحت سیاسی شخصی‌اش و یا مصلحت اقتصادی آمریکا ایجاب کند، برای برخی کشورها در مورد خرید نفت ایران استثنا قایل شود و یا «به‌خاطر منافع ملی آمریکا» اجرای این قانون را به‌حالت تعلیق در آورد. تا آنجا که به آمریکا برمی‌گردد، به‌طور مشخص دو عامل زیر می‌تواند حربه تحریم را کند نماید:
تأثیر افزایش قیمت نفت بر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا
در حالی که شروع تحریم نفتی رژیم ایران روی قیمت نفت خام اثر گذاشته و به تبع آن قیمت هر گالن بنزین در آمریکا از۴ دلار فراتر رفته، افکار عمومی آمریکایی‌ها که هر روز این گرانی را لمس می‌کنند ممکن است آن را به حساب مدیریت غلط دولت اوباما بگذارد و در مقطع انتخابات ماه نوامبر به سمت رقیب انتخاباتی اوباما متمایل شود. اوباما برای مقابله با این مسأله ممکن است برای احتراز از التهاب بازار بین‌المللی نفت، عجالتا، تا پایان رأی‌گیری، از وارد آوردن فشار روی مشتریهای اصلی نفت ایران نظیر چین و هند خودداری کند.
تأثیرافزایش قیمت نفت بر رکود اقتصاد جهان
رشد اقتصاد آمریکا و رشد اقتصاد جهانی که با این بزرگترین قدرت اقتصادی دنیا پیوند تنگاتنگ دارد، به قیمت نفت که هنوز مهمترین انرژی مصرفی جهان است، مشروط شده است. این واقعیت در تصمیم‌گیریهای مدیریت کلان سیاسی و اقتصادی آمریکا، تاثیر می‌گذارد و در شرایطی که اقتصاد جهانی در معرض رکود قرار دارد، این مسأله نیز ممکن است در مقاطعی حربه تحریم نفتی رژیم ایران را کند نماید.

ج - ابهامات وسؤالات!
چنانکه از نظر گذشت، درکار برآورد موقعیت رژیم ایران، با تمام مخفی کاریهایش، ابهامات کمتری موجود است. اما در مورد سیاست جلوگیری طرف خارجی از پیشروی رژیم ایران به سمت بمب اتمی، با آن که کارآترین حربه تحریم یعنی تحریم خرید نفت را به کارگرفته است، ابهامات و سؤالات بیشتری مطرح است. اولاً در ماههای انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا یا مقاطع رکود اقتصاد جهانی، تا چه حد حربه تحریم نفتی رژیم ایران کند می‌شود. ثانیا طرف خارجی هیچ تضمینی ندارد که در پایان مهلت یک‌سال و نیمه‌ای که برای اثرگذاری تحریم نفتی پیش‌بینی کرده، رژیم ایران را وادار به پذیرش قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل نماید و شاید به همین حساب باشد که راه برخورد نظامی را هم روی میز گذاشته و بعضی اوقات آن را به رخ طرف می‌کشد [وزیر دفاع آمریکا ساخت و تولید بمب اتمی توسط رژیم ایران را مرز سرخ تحمل غیرنظامی فعالیتهای اتمی رژیم ایران اعلام کرده، حال آن که وقتی رژیم ایران اجزاء بمب (خرج انفجار، چاشنی، کلاهک و...) را آماده کند، خرش از پل گذشته و می‌تواند منتاژ آنها برای تولید بمب و آزمایش بمب را به تعویق اندازد و در سررسید سیاسی که خودش تعیین می‌کند انجام دهد] . درضمن سؤال اساسی این است که به جای این تهدید نظامی، که واقعگرایان عوارض نامحدودی برای تحقق آن می‌بینند، غرب چرا به موازات پیشبرد تحریم ها، اهرم فشار همراهی و همگامی عملی با جنبش دموکراتیک و ضددیکتاتوری مردم ایران را که اهرمی مؤثرتر از تهدید نظامی است به کار نمی‌گیرد؟
ابهامات وسؤالات متعدد که به برخی از آنها اشاره شد، ارزیابی اوضاع برای سرانجام تقلای رژیم برای دستیابی به بمب اتمی را سخت دشوار کرده و برای برآورد این مسأله خطیر ملی باید تحولات آینده را پیگیری کنیم.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/46d913f2-dccd-43e4-9413-7cc6e447cdd5"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات