تاریخچه جنبش دادخواهی
قتلعام و نسلکشی مجاهدین
(قسمت دهم)
رمضان در مرزبندی با شرک ولایت فقیه مبارک میشود
مسعود رجوی- رمضان ۱۳۸۹
صدای برادر مجاهد مسعود رجوی
دشمن ما گمان میکنه که با شکنجه و سرکوب و اعدام خواهد توانست قیام، قیام برای آزادی و ارتش آزادی و سرنگونی را در هم بشکند و نابود کند. اما هر روز که میگذره، آثار ذلت و ترس و وحشت را بیش از پیش در سرتاپای رژیم به چشم میبینیم. فکر نمیکنم که حتی خلیفه ارتجاع خودش هم و مهرهها و خرمهرههای رژیم باور داشته باشند که قیام از بین رفته باشد، چنین نیست! همین الآن هم اونقدر جنگ و دعوا و ستیز گرگها حتی در داخل باند غالب، فوران کرده و از هر سو قابل رؤیت است که خودشون هم وحشت کردهاند. آنچنان به جان هم افتادهاند که هر ناظری به این نتیجه میرسد که اینها از علائم پایانی است. آنچنان از یکدیگر دست رو میکنند که اگر کسی نداند که گوینده کیست، اشتباه میکند، کما اینکه به یکدیگر هم میگویند بعضاً که این حرفی که تو میزنی همون حرف مجاهدینه.
پارسال هنوز انتخابات رژیم نشده بود که پسر خزعلی یادآوری کرد که بعد از مرگ خمینی، از ترس مجاهدین به ما آمادهباش کامل دادند، سرتاپای رژیم! گفت اسلحههای براونینگ که میآوردند، توزیع میکردند، آکبند بود و تازه از توی روغن درآورده بودند. چون که تازه یک سال بود که از فروغ جاویدان گذشته بود و ۹ ماه یکسال هم بود که از قتلعام زندانیان اینها، زندانیان مجاهدین گذشته بود.
مهدی خزعلی ۱۳ خرداد ۱۳۸۸
من یادم هست اون موقع آمادهباش کامل داده بودند از این اسلحههای براونینگ آکبند نو از توی روغن درآورده بودند و به ما داده بودند که تصور فضایی ساخته شده بود که بهرحال بعد از یک چیزی حدود کمتر از یکسال، یکسال از مرصاد گذشته بود کمتر از ۹ ماه از قتلهای شهریور ۶۷ گذشته بود و نگران بودند که منافقین یک حرکتی انجام بدهند ما همه آمادهباش بودیم.
و اصلاً در چنین شرایطی بود که سران رژیم به توافق رسیدند که خامنهای ولیفقیه بشود.
مگر غیر از این است که این رژیم، نان ۴ جنگ را میخورد. تا خمینی بود که جنگ ۸ساله، جنگ ضدمیهنی، که الآن میگویند به یکدیگر، که اسرارش را افشا میکنیم ها!
اسرار فرستادن ۴۰۰ هزار دانشآموز به میدانهای مین به شکل پتوپیچ، اینکه در زمان خمینی بود، جنگ ۸ساله. در دو دهه خامنهای، جنگ کویت که در همان زمان گفتیم، ضرر کنندهٔ اولش مردم و مقاومت ایران و سود برنده اولش همین رژیمه. با پیامدهاش به مدت یک دهه. خمینی که صریح میگفت، جنگ نعمت الهی است. کویت هم برای اینها همون نعمت و امداد غیبی بود. بعد جنگ در افغانستان و بعد جنگ در عراق. ارتزاق رژیم، ماندگاری رژیم و بلند شدن زیر سرش، از دستآوردهای بادآورده این جنگها بوده.
حالا وقتی که تحریمها بالا میگیره، احمدینژاد ژست میآید که اصلاً اقتصاد ما، یک اقتصاد ۹۰۰میلیارد دلاری است، مبادلاتمون با اتحادیه اروپا ۲۴ میلیارد دلار بود و اینکه چیزی نیست! و اگه این قطع بشه، یعنی در اثر تحریمات، ملت ایران جشن خواهد گرفت! تخصص دارد در سرخ کردن صورت خودش با سیلی، بسیار خوب، هر چه میخواهید جشن بگیرید.
گفته بودیم که ما از خدا میخواهیم رژیم عقب بنشیند و جامزهر بخوره، چون به متلاشی شدن و اضمحلال و فروپاشی خودش منجر میشه. احمدینژاد نکته را دریافت و گفت که این بار دیگه دوران دفاع مقدس نیست ها! این بار ما جامزهر نخواهیم خورد ها! اگر صدتا جامزهر هم پر کرده باشید، در تبعیت از خامنهای، این جامزهر را به کام منافقین خواهیم ریخت. بسیار خوب، معطل نکن! یک ماه بعد از قطعنامه هم به صراحت گفت، گفت این جناحها و احزاب سیاسی و دستهبندیهای درونی رژیم ها!، چون حزب و جناح دیگری که وجود نداره، گفت با تشکیل حزب و جناح بندی فاتحه ارزشهای انقلاب ما خونده شد. منظورش البته فاتحه ارتجاع است. نظام ما تنها یک حزب دارد و آن حزب ولایت است، بهبه! رژیم شاه هم آخر سر رسید به یک حزب و حالا این یکی هم رسیده است به سیستم تک حزبی حزب ولایت.
مسعود رجوی-۷ اسفند ۱۳۹۱
کارزار سرنگونی
خانم بوتروید، رئیس قبلی مجلس عوام انگلیس در اون سخنان تاریخیش، در اون جلسهٔ که تشکیل شده بود در پارلمان انگلستان دو نکته اساسی گفت: گفت که قتلعام زندانیان سیاسی که خمینی بعد از آتشبس، بعد از زهر آتشبس، بعد از اینکه مجبور به پذیرش آتشبس شد، انجام داد بعد از جنگ جهانی دوم بزرگترین جنایت علیه بشریت بود که کیفر داده نشده باقیست ولی روزی خواهد آمد که ما شاهد استیفای حق و این کیفر باشیم. بزرگترین جنایت علیه بشریت بعد از جنگ جهانی دوم.
بله این مجاهدین و مقاومت با چنین چیزهایی دست و پنجه نرم کردهاند.
بهرغم اینکه سازمان ملل متحد اعدامها توسط این حکومت وحشی در ایران را احتمالاً بیش از ۵۰ بار محکوم کرده است. همین سازمان ملل متحد در ارائه طرح مشخصی در ممانعت از نسلکشی در آن کشور شکستخورده است.
مطمئنا امروز شما هم نیز مثل من سال ۱۹۸۸را بهخاطر میآورید، زمانی که خمینی مجبور به پذیرش آتشبس در جنگ ایران و عراق شد. در آن تابستان هزاران زندانی، مردان و زنان و بچههای بیگناه در ظرف چند هفته بر اساس فتوای خمینی قتلعام شدند. بعد از جنگ جهانی دوم این بزرگترین جنایت علیه بشریت بود که کیفر داده نشده باقی مانده است. اما همانطور که لرد کارلایل گفت روزی خواهد آمد که ما شاهد استیفای حق باشیم.
لندن ـ نمایشگاه قتلعام ـ اردیبهشت ۱۴۰۰
پاریس ـ نمایشگاه قتلعام ـ اردیبهشت ۱۴۰۰
نیویورک ـ نمایشگاه قتلعام ـ اردیبهشت ۱۴۰۰
در تابستان سال ۶۷ قهرمانان مجاهد خلق بعد از اون که توسط رئیسی جلاد و همدستانش به مرگ محکوم شدند مسیر خودشون را تا سالنهای دار با شعارهای مرگ بر خمینی درود بر آزادی و درود بر رجوی طی کردند بله این سرود خون سرشته آزادی و سرود پایداری نسلی است که سرنوشت تازهیی برای مردم و تاریخ ایران اراده کرده است
یکی از آنها، زهره عینالقین، رئیس وقت کانون فرهنگیان اصفهان که در آمریکا تحصیل کرده بود، در نامهیی از زندان اوین نوشت:
«به همه آنچه تا بهحال گذشته فکر کردم همه چیز را یکبار دیگر مرور کردم؛ . فکر میکنم هرکس در صحنه زندگی نغمه خود را میخواند و میرود ولی آنچه میماند انسانیتی است که پاک و بیشائبه همچنان پابرجاست».
یکی دیگر از این قهرمانان بهنام رحیم رجلی در وصیتنامه خود نوشته بود: «زندگی را با تمام زیبائیهایش دوست میدارم، به هر چه که شکوفائی است عشق میورزم.
آرزوی مردن ندارم، اما برای زندگی مرگ سرخ را با آغوش باز میپذیرم و اگر در این راه سعادت شهادت یافتم، سلام مرا به مسعود. برسانید و بگوئید، رحیم به عهد خود وفا کرد و رجوی شد»
و این تعهد خونین نسل در نسل مجاهدین است که مریم گلزاده غفوری نوشته بود:
«تا یک مجاهد خلق باقی باشد نخواهد گذاشت. انقلاب را از حرکت باز دارند. . مجاهد خلق از همه چیز خود میگذرد تا ایران و مردم ایران را از بند اسارت رها کند.
لندن – نمایشگاه قتلعام – اردیبهشت ۱۴۰۰
پاریس – نمایشگاه قتلعام – اردیبهشت ۱۴۰۰
نیویورک – نمایشگاه قتلعام – اردیبهشت ۱۴۰۰
لاهه – نمایشگاه قتلعام – اردیبهشت ۱۴۰۰
مسعود رجوی - ۲۸ مهر ۱۴۰۰
کلیه مسئولان و آمران و عاملان ترورها و جنایتهای فاشیسم دینی در داخل و خارج ایران باید در چارچوب جنایت علیه بشریت در برابر عدالت قرار بگیرند. رسیدگی به نسلکشی و جنایت علیه بشریت در قتلعام زندانیان در سال ۶۷ باید علاوه بر گوهردشت به همه زندانهای خمینی و خامنهای در سراسر ایران از سال ۶۰ تاکنون تعمیم پیدا کند.
وعده ما و فرزندان رشید ایران با سردمداران و جلادان و دژخیمان و مزدوران این رژیم، عدالت در دادگاه خلق بپا خاسته ایران است. زنجیرهای اسارت مردم ایران گسسته میشود. ایران با قیام خلق از یوغ آخوندهای اشغالگر آزاد میشود.
پیام خانم رجوی به تظاهرات ایرانیان آزاده در استکهلم
تا جامزهر حقوقبشر را
به حلقوم رژیم پوسیده ولایت فقیه نریزیم از پا نمینشینیم
به صراحت میگویم:
نسلکشی، جنایت علیه بشریت و قتلعام
تأکید میکنم دقیقاً با همین ترمهای حقوقی
باید در دادگاههای کشوری و بینالمللی
و شورای امنیت ملل متحد بهثبت برسد
دادخواهی تمامعیار وقتی محقق میشود که مسئولان و آمران و عاملان از خامنهای تا سایرین در دادگاههای مردم ایران محاکمه شوند. همراه با شاگردجلادان و مزدورانی که عفو بینالملل هم در گزارش خود موضوع همکاری آنها را ثبت کرده است.
ماجرای قتلعام، ماجرای رویارویی یک رژیم ضدبشری با تنها تهدید موجودیت خودش یعنی سازمان مجاهدین است. فتوای خمینی برای قتلعام هنوز هم ملاک عمل رژیم در رویکرد با مجاهدین و مقاومت است. قلع و قمع فیزیکی، سیاسی و ایدئولوژیک مجاهدین از همان سال اول همان سال اول این نظام منحوس ولایت فقیه دستور کار این رژیم بوده است.
این حقیقت را اخیراً آخوند سردژخیم، حسینعلی نیری رئیس هیأت مرگ در تهران به صراحت عنوان کرد که «اگر قاطعیت امام نبود، شاید ما اصلاً این امنیت را نداشتیم. شاید اصلاً نظام نمیماند. در این شرایط بحرانی باید چه کرد؟ باید حکم قاطعی داد»...
البته آنچه در این دادگاه گذشت، گوشهیی از وقایع زندان گوهردشت بود. وای به روزی که فاجعهٔ قتلعام در اوین و جنایت بزرگی که در شهرستانهای مختلف اتفاق افتاده، برملا شود و وای به روزی که پرونده قهرمانیهای زنان مجاهد در جریان قتلعام و جنایات دژخیمان در حق آنها گشوده شود.
دوستان و برادران و خواهران عزیز!
هر چند هنوز راه زیادی در مسیر دادخواهی پیش روی ماست، اما تا همین جا کارزار بزرگ حقوقی، سیاسی و افشاگرانهٔ مقاومت در ۳۳ ماه گذشته که شما نقش بیجایگزینی در آن داشتید، توطئهٔ ”چند وجهی“ وزارت اطلاعات و مزدورانش را برای مصادرهٔ جنبش دادخواهی علیه مجاهدین سر موضع درهم شکسته است.
در نقشهٔ مسیر دادخواهی، حالا قدم اولیه برداشته شده اما باید تا همه سردمداران رژیم امتداد و ارتقا پیدا کند.
-به صراحت میگویم: نسلکشی، جنایت علیه بشریت و قتلعام، تأکید میکنم دقیقاً با همین ترمهای حقوقی، باید در دادگاههای کشوری و بینالمللی و شورای امنیت ملل متحد بهثبت برسد و تحقیق بینالمللی با حضور نمایندگان مقاومت ایران صورت بگیرد.
جنگ مردم ایران با رژیم، و مقاومت مستقلی که از ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ آغاز شده و هیچ ربطی به هیچ دولت یا کشور خارجی نداشته و ندارد، با قوت تمام ادامه مییابد تا به سرنگونی این رژیم که خواست ملت ایران است، دستیابیم.
سومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد ۲۰۲۴ (۱۴۰۳)
سخنرانی مریم رجوی:
خامنهای و سران این رژیم
بزرگترین مرتکبان جنایت علیه بشریت و نسلکشی
در تاریخ معاصر هستند و باید در برابر عدالت قرار گیرند
راستی چه بیانی، چه توصیفی، چه کلامی میتواند فاجعه حقوقبشر سنگسار شده مردم ایران را بیان کند. الا اینکه بگوییم یک قتلعام مستمر در همه عرصهها.
قتلعام جامعه مدنی، قتلعام محیطزیست، قتلعام معیشت و تولید، قتلعام دانش و اخلاق و فرهنگ و کلمات و البته کلمه آزادی.
نمونه جامع در این خصوص که قلب و ضمیر و عاطفه ایرانیان پیوسته از آن مجروح و دردمند است، آنچه که از آن بسیار رنج میکشند، و همواره حاضره، قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی است که ۹۰درصد آنها از مجاهدیناند. آنها که به فهرست تمامی نامهایشان هنوز نتوانستیم دست پیدا کنیم و نتوانستهایم نشانی از مزارهای این قهرمانان را بهطور کامل داشته باشیم. درود بر همه آنها.
در نمایش انتخابات ریاستجمهوری رژیم یکی از کاندیداها که از جلادان قتلعام و عضو هیأت مرگ در تهران بود، همین چند روز پیش اعتراف کرد که در قتلعام ۶۷ سی هیأت مرگ وجود داشته و هر هیأت شامل سه الی پنج نفر بوده است.
این اعتراف روشنی به گستردگی فاجعه کشتار است. اگر چه پنج سال پیش از این، مقاومت ایران در کتاب جنایت علیه بشریت برای نخستین بار اسامی اعضای ۳۵هیأت مرگ را افشا کرده بود.
همچنین برخلاف ادعای همدستان رژیم که اعدام را کار عکسالعملی خمینی در قبال فروغجاویدان معرفی میکنند، پورمحمدی گفت که این قتلعام «پروژه جمهوری اسلامی بوده است» و به دنبالش اضافه کرد که: ما از (زندانی) میخواستیم که فقط بگو اگر الآن مسعود رجوی در تهران بود و درهای زندان را باز میکرد آیا (در کنار او علیه ما) میجنگیدی؟ و او میگفت: آری میجنگیدم». و با همین کلمه اعدام میشد.
بله بله میداند میداند خلق جهان میداند
ده روز پیش گزارشگر ملل متحد ویژه حقوقبشر در گزارش جدیدی، قتلعام ۶۷ و اعدام زندانیان سیاسی در دهه ۶۰ را جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی و حتی نسلکشی، اعلام کرد این گزارش، گام ضروری و شایستهیی است که ملل متحد در همان سال ۶۷ متأسفانه از آن فروگذار کرد.
در حالیکه در آن زمان یعنی در آن برهه هولناک، در حالی که فقط سه هفته از شروع قتلعام گذشته بود و در حالی که کشتار هنوز در زندانها ادامه داشت، مسعود در ۴شهریور سال ۱۳۶۷ در تلگرامی به دبیرکل وقت ملل متحد برای نخستین بار از حکم خمینی که «به خط خودش دستور اعدام زندانیان سیاسی و مجاهد خلق را صادر کرده»، پرده برداشت.
و حالا داستان همچنان ادامه دارد.
و رژیم به محاکمه غیابی مسعود و بیش از ۱۰۰تن از یارانش در شورای ملی مقاومت و سازمان مجاهدین خلق ایران روی آورده و تابحال ۱۴جلسه آن را با نمایشهای بسیار مبتذل و شاهدانی از دستگاه شکنجه و کشتار رژیم شاهدانی مانند دختر لاجوردی، یعنی جلاد اوین برگزار کرده است که همگی آنها البته اعدام و مثلهکردن مجاهدین را همین حالا طلب میکنند.
دوستان ارجمند
به قساوتهای این رژیم نگاه کنید. نه قساوتهای این رژیم، نه درد و رنج مردم ما، هیچکدام قابل شمردن نیست. با این همه ایران امروز، با این سرکوبها شناخته نمیشود بلکه با مقاومت جوشان و اعتراضهای دلیرانه مردم ما شناخته میشود.
این درجه از دشمنی با انسانیت، واکنش رژیم به یک قدرت شورشی توفنده است که در سالهای اخیر بارها بهصورت قیامهای بزرگ جاری شده است. این مقاومتی است خروشان که در زندانهای رژیم آخوندی همچنان جریان دارد.
زندانیان سیاسی و مجاهد در زندانهای ایران، در نامهیی به گردهمایی ایران آزاد نوشتهاند:
ما ادامهدهندگان ۳۰هزار گلسرخ قتلعام شده و سرموضع در تابستان سال ۶۷ هستیم. ولی ما عهد کردهایم که هرگز تسلیم نشویم. هرگز.
آنها تأکید کردهاند: در مقابل این رژیم، هیچ راهی جز نبرد و مقاومت وجود ندارد. برای آزادی باید جنگید و باید قیمت آن را داد. درود بر این زندانیان سیاسی در سراسر ایران.